حقیقت، مطلق یا نسبی؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع MAAAN
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

MAAAN

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
82
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
تهران
سوالی دارم.
البته سوال نیست بیشتر باوریست که کمکم دارم بهش میرسم.
حقیقت چیست؟
آیا حقیقت یک امر نسبی است ؟آیا حقیقتی که من به حق بودنش اعتقاد دارم در اصل باید همانی باشد که شما آن را حق می پندارید؟
یا حقیقت کاملا نسبی است؟
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

من نظر خودم رو مب گم.
فکر کنم مطلق یا نسبی بودنش به موضوعی ربط داره که قصد داریم حقیقتش رو کشف کنیم ولی اسن کاملاً ظاهر مطلبه چون حتی وقتی فکر می کنید که واقعاً یه حقیقت نسبی رو کشف کردین که حالا ممکنه فقط برای شما حقیقت باشه در واقع همون حقیقت محض رو کشف کردین که شاید از یه دید دیگه بهش نگاه می کنید یا دیگران هنوز به تاثیرش تو زندگی خودشون پی نبردن .
البته تشخیص اینکه به حقیقت رسیدین یا نه از نظر کن کار خیلی سختیه (شایدم ممکن نباشه )
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

به نقل از MAAAN :
سوالی دارم.
البته سوال نیست بیشتر باوریست که کمکم دارم بهش میرسم.
حقیقت چیست؟
آیا حقیقت یک امر نسبی است ؟آیا حقیقتی که من به حق بودنش اعتقاد دارم در اصل باید همانی باشد که شما آن را حق می پندارید؟
یا حقیقت کاملا نسبی است؟

این خود نیز حلقه ای هست ... نسبیی که شما در نظر می گیرین نسبت به مطلق ، نسبی است . نه چیز دیگه .
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

من به این رسیدم که حقیقت مطلق اه اما بیانش نسبی یا مثلا میشه گفت اگه انسان ها زبون همدیگه رو می فهمیدن و همه از یه جنبه به یه موضوع نگاه می کردن یه جواب داشت اما عقیده های شخصی رو نتیجه گیری تاثیر می ذاره

برای اثبات اینکه انسان ها زبون هم رو نمی فهمن و این موجب اختلافشون در داوری بین حق و باطل می شه هم پیشنهاد می کنم این بازی رو انجام بدید.
یکی یه شکل رو رو کاغذ بکشه و اون یکی بدون اینکه شکل و ببینه با تعریف هایی که نفر اول از شکل داره اون و بکشه
این بازی همیشه نشون می ده که برای یه شکا حتی ساده هم دید ها متافاوت می شه چه برسه به افکارمون که خیلی هم پیچیدن


مثلا در مورد سفیدی ماست تا حدی بخاطر ملموس تر بودن حقیقت نسبت به چیزهای دیگه اتفاق نظر بیشتری هست.

خواهش می کنم این دیدگاه و بنقدید
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

به نقل از جوجه :
من به این رسیدم که حقیقت مطلق اه اما بیانش نسبی یا مثلا میشه گفت اگه انسان ها زبون همدیگه رو می فهمیدن و همه از یه جنبه به یه موضوع نگاه می کردن یه جواب داشت اما عقیده های شخصی رو نتیجه گیری تاثیر می ذاره

برای اثبات اینکه انسان ها زبون هم رو نمی فهمن و این موجب اختلافشون در داوری بین حق و باطل می شه هم پیشنهاد می کنم این بازی رو انجام بدید.
یکی یه شکل رو رو کاغذ بکشه و اون یکی بدون اینکه شکل و ببینه با تعریف هایی که نفر اول از شکل داره اون و بکشه
این بازی همیشه نشون می ده که برای یه شکا حتی ساده هم دید ها متافاوت می شه چه برسه به افکارمون که خیلی هم پیچیدن


مثلا در مورد سفیدی ماست تا حدی بخاطر ملموس تر بودن حقیقت نسبت به چیزهای دیگه اتفاق نظر بیشتری هست.

خواهش می کنم این دیدگاه و بنقدید

یک زبان وجود داره که بین همه ی جهان مشترکه ... زبان جهانی ( اگر کتاب کیمیاگر رو نخوندین بخونینش ) ...
اون شکلی رو که شما مثال زدین ، به شکل های مختلف دیده می شه همونطور که گفتین مربوط به تفاووت در دیدشون هست اما این منصفانه نیست که این رو کنار بگذاریم که اون شکل واقعا شبیه اون اشکال نیست که بقیه گفتن . چون وقتی دیگران می گن به چه شکلی دیدن شما هم کم کم می تونین به اون شکل هم ببینین . اگه کتاب شازده کوچولو رو خوندین ، اون نقاشی صفحه های اول کتاب رو به نقاشی خود شازده ، بوآیی که یه فیل رو خورده بود ، هم یا آوری می کنم ...

ببخشید اگه خیلی مبهم گفتم ... به نظرتون حقیقت اون چیزی نیست که شما واقعا بهش برسین ؟ منظورم چیزایی نیست که گاه ها فکر می کنیم درستن و بعد متوجه می شیم غلط هستن ... به هر حال بحث در مورد حقیقت فکر نکنم راه به جایی ببره، چون این یه «حقیقت»ه که یه دایره هیچ نقطه ی شروعی نداره .
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟


بازم سخته که بفهمی به چی رسیدی و اینکه بعداً آیا قبولش داری یا نه .ولی اتفا قاً حقیقتی که شما گفتی با حقیقت من تناقض داره چون از نظر من خوبیه دایره اینه که بی نهایت نقطه ی شروع داره .
البته مثال های دیگه ای هم وجود داره مثلاً اینکه بالاخره گربه ی شرودینگر هم زنده است هم مرده یا اینکه نه مرده و نه زنده و از نظر علمی هر دوتای اینا یه معنی رو می ده .
پس در نتیجه در واقع حقیقت من حقیقت شما رو نقض نمی کنه .و همونه .و این همون تفاوت دیدگاهه .
مشکل ما اینه که تر جمه ی صحیحی از کلمات و یا عبارات نداریم وگرنه اگر یه ترجمه ی درست وجود داشته باشه حتی تو شکل کشیدن هم دقیقاَ شکل ها شبیه هم در میان .
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

خب ، می دونین ... این تفاوت در اینی که من میگم هیچ نقطه ی شروعی نداره و شما میگی که بینهایت نقطه شروع داره ... به تفاوت نقطه ی شروع برای من و شما بر میگرده ولی هم اون چیزی که من بهش رسیدم درسته و هم اون چیزی که شما می گین ...ترجمه های ما هر دو صحیح هستن از این کلمه .
اون چیزی که واقعا بهش رسیدی ،حقیقت اون لحظه می تونه باشه،بدون در نظر گرفتن اینکه در آینده هم اونو باور داری یا نه ...این طور نیست ؟
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

راستش من وجود حقیقت لحظه ای رو قبول ندارم . یعنی اگه اینطور باشه همه دارن راه درست و می رن اگه به حقیقت عمل کنن . چون همه چیزهایی که می دونن حقیقت اون لحظه شون می شه و درست .
این دیدگاه کسب علم و حقیقت جویی رو نقض نمی کنه؟
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

به نقل از جوجه :
راستش من وجود حقیقت لحظه ای رو قبول ندارم . یعنی اگه اینطور باشه همه دارن راه درست و می رن اگه به حقیقت عمل کنن . چون همه چیزهایی که می دونن حقیقت اون لحظه شون می شه و درست .
این دیدگاه کسب علم و حقیقت جویی رو نقض نمی کنه؟

ببینین من بار ها گقتم واقعا بهش برسه . اون طور که شما حرف من رو برداشت کردین که همه چیز بهم می ریزه
مثلا یه قاتل به نظرش درسته که الان باید به هر دلیلی یه نفر رو بکشه ...و این کلا غلطه ... این چیزیه که لحظه ای بهش رسیده . و غلطه
اما اگه شما بعد از سنجش های مختلف به این نتیجه برسین که کمک به یک پیرمرد مثلا توی راه برگشت به خونه درسته ... شما واقعا بعد از تفکر و سنجش به این رسیدین و این درسته ...شما اون لحظه کاره درست رو انجام میدین ... دریغ از این که ممکنه یه بیست سال دیگه این پیرمرد 80 ساله ، که 100 سال داره ... زنه 100 سالش رو بکشه برای اینکه پولش رو ببره (:دی ) و آدم خبیثیه یا ده سال پیش کسی رو کشته. شما اون لحظه کاره درست رو انجام دادین در صورتی که کمک به یه قاتل کار درستی نیست و شما این کارو نمی کنین . اما باز هم توی اون لحظه کاره درست رو انجام دادین.
اوکی ؟
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

گرفتم چی شد !
اما این مثال اگه یکم مبالغه اش کمتر بشه گنگ می شه .
اگه یه لحظه اون ور خیابونو بیشتر نگاه کنیم و جسدی رو که اون پیرمرد اه کشته ببینیم خوب حقیقت با یه نگاه تغییر می کنه ؟ نه!
من تو این موارد چون کم می آرم بین وجود حقیقت یاد این می افتم که مکلف به وظیفه ام تا به هم نریزم.
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

به نقل از جوجه :
گرفتم چی شد !
اما این مثال اگه یکم مبالغه اش کمتر بشه گنگ می شه .
اگه یه لحظه اون ور خیابونو بیشتر نگاه کنیم و جسدی رو که اون پیرمرد اه کشته ببینیم خوب حقیقت با یه نگاه تغییر می کنه ؟ نه!
من تو این موارد چون کم می آرم بین وجود حقیقت یاد این می افتم که مکلف به وظیفه ام تا به هم نریزم.

اوکی ولی من وقتی گفتم حقیقتی که واقعا بهش برسین یعنی خوب همه چیز رو برسی کنین و اون دور و اطراف رو خوب نگاه کنین !!!
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

افتاد !
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

به نقل از amin.rgh :
خب ، می دونین ... این تفاوت در اینی که من میگم هیچ نقطه ی شروعی نداره و شما میگی که بینهایت نقطه شروع داره ... به تفاوت نقطه ی شروع برای من و شما بر میگرده ولی هم اون چیزی که من بهش رسیدم درسته و هم اون چیزی که شما می گین ...ترجمه های ما هر دو صحیح هستن از این کلمه .
اون چیزی که واقعا بهش رسیدی ،حقیقت اون لحظه می تونه باشه،بدون در نظر گرفتن اینکه در آینده هم اونو باور داری یا نه ...این طور نیست ؟
مهم اینه که یه کلمه برای همه یه معنی رو بده وگرنه من در باره ی این که کدوم درست باشه نظری ندارم و منظورم از معنای درست معنای واحد بود و اینکه در مورد حقیقت لحظه ای فعلاً نمی دونم چی بگم چون هم شاید بتونه فریبنده باشه و هم شاید بتونه لحظه ای از زندگیه ما ر و تغییر بده که این خودش روی تمام زندگی تأ ثیر میزاره و شاید این تأثیر حقیقت را دائمی کنه .شایدم زندگی رو خراب کنه و شاید آدم رو عوض کنه و شایدم همش .شاید بعدن به یه چیزی رسیدم . ولی اون چیزایی که بالا کلی بهش اشاره کردین مربوط میشه به حقیقت محض که خوب بررسی نمی خواد .مثلاً رد کردن یه پیر مرد از خیابون همیشه کار درستیه مخصوصا ً برای ماکه مسلمونیم .ولی حتی بررسی هامون هم تو رسیدن به حقیقت نقش دارن که حتی نمی تونن حقیقت لحظه ای درست رو هم برای ما تضمین کنن.
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

به نقل از MAAAN :
سوالی دارم.
البته سوال نیست بیشتر باوریست که کمکم دارم بهش میرسم.
حقیقت چیست؟
آیا حقیقت یک امر نسبی است ؟آیا حقیقتی که من به حق بودنش اعتقاد دارم در اصل باید همانی باشد که شما آن را حق می پندارید؟
یا حقیقت کاملا نسبی است؟

کاملا نسبی
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

انيشتن سر نسي بودن حقيقت با بور اختلاف نظر داشت.
توي يكي از نامه هاش براي بور نوشت:"من خدايي را كه تاس بازي ميكند نميپرستم"
ولي بور نسبي بودن حقيقتو ثابت كرد،طوري كه خيلي از طرفداراي انيستن حرفشو قبول كردند...
يه نظريه هست كه ميگه حقيقت اون چيزيه كه اكثريت مردم قبولش دارند.
از همين حرف نتيجه گرفتند كه اگه بيشتر از 50 درصد مردم با ديدن هر ماده اي اين تصورو كند كه اون از اتم يعني هسته اي كه دورش يه مقدار الكترونه درست شده،جهان از هم ميپاشه و همه چيز تبديل به انرژي ميشه...
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

براي من حقيقتي جز بي حقيقتي روشن نيست .
تا كجا ؟ تا اينجا كه فهميدم هيچ چيز علتي نداره . علم دروغ نميگه . علم ميگه اين دنيا تواناييه تصادفي بودن رو داره .
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

اگه بتونيم حقيقتو تعريف كنيم ميتونيم بگيم . يا وجود نداره يا نسبي نميتونه باشه .

چون حقيقت در تعريف خودش درستي محضه . يعني + نميتونه - باشه مگر با شرايط تغيير كنه كه اون شرايط خودش حقيقته . پس حقيقت ميتونه وجود نداشته باشه ولي چيزي كه نسبيه حقيقت نيست .
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

حقیقت بزرگترین دروغه چون دقیقآ + همون منفیه
ینی همه چی دروغه حتی تو حتی من ینی ببین بمیر ولی بیخود جوش نزن!(شاهین نجفی)
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

حقیقت های ِ اجتماعی مطلق هستن ؛ اصن لازمه ی تشکیل ِ جوامع همینه ؛ لزوم ِ جامعه ی مدنی

اما حقیقت های ِ اعتقادی - شخصی - احساساتی کاملا نسبی هستند

از فردی به فرد ِ دیگر ؛ تغییر می کنند ..
 
پاسخ : حقیقت، مطلق یا نسبی؟

حقيقت هميشه نسبي بوده و هست
چه در مورد علوم، چه مذهب
 
Back
بالا