- توقیف شده
- #281
arman aria
Arman Aria
پاسخ : دوست دارم
این شعر مشکل وزنی داره
می خوای عروضی شو بگم؟
به نقل از lahe€ :شادم كه در شرار تو مي سوزم
شادم كه در خيال تو مي گريم
شادم كه بعد وصل تو اينسان
در عشق بي زوال تو مي گريم
پنداشتي كه چون ز توبگسستم
ديگر مرا خيال تو در سر نيست
اما چه گويمت كه جز اين آتش
بر جان من شراره ي ديگر نيست
شب ها چو در كناره ي نخلستان
كارون ز رنج خود به خروش آيد
فرياد هاي خسته من گويي
از موج هاي خسته به گوش آيد
شب لحظه اي به ساحل او بنشين
تا رنج آشكار مرا بيني
شب لحظه اي به سايه ي خود بنگر
تا روح بي قرار مرا بيني
من با لبان سرد نسيم صبح
سر مي كنم ترانه براي تو
من آن ستاره ام كه درخشانم
هر شب در آسمان سراي تو
غم نيست گر كشيده حصاري سخت
بين من و تو پيكر صحرا ها
من آن كبوترم كه به تنهايي
پر مي كشم به پهنه ي دريا ها
شادم كه همچو شاخه ي خشكي باز
در شعله هاي قهر تو مي سوزم
گويي هنوز آن تن تبدارم
كز آفتاب شهر تو مي سوزم
در دل چگونه ياد تو ميميرد
ياد تو ياد عشق نخستين است
ياد تو آن خزان دل انگيزيست
كورا هزار جلوه رنگين است
بگذار زاهدان سيه دامن
رسواي كوي انجمنم خوانند
نام مرا به ننگ بيا لايند
اينان كه آفريده ی شيطان اند
اما من آن شكوفه ي اندوهم
كز شاخه هاي ياد تو ميرويم
شب ها ترا به گوشه ي تنهايي
در ياد آشناي تو مي جويم
این شعر مشکل وزنی داره
می خوای عروضی شو بگم؟