پاسخ : مجموعه ترانه های reza-handsome
یکی از دوستان که تاپیک شعر دارن یه امضای جالب زده :
وقتی افشین ها رو گرفته بودند و رضا ها از عشق میگفتند!!!
و چه جالب!اسمه جفتشان هم ترانه سراست!!(آدم تو باغ وحش زندگی کنه تو قلعه ی حیوانات نه!!)
اولش فکر کردم با کس دیگه س اما ظاهرن منظورش منم :)
باید یه توضیحی بدم که اگر من از عشق می نویسم همیشه سعی کردم هر ترانه ی عاشقانه م دغدغه ی متفاوتی در بگیره و تکرار ترانه های قبلیم نباشه و عشق اونقدر بزرگ و زیباس که هرچقدر هم دربارش بنویسی بازهم جای نوشتن داره...اصلن من نمی دونم کی گفته که خوب نوشتن در غیر عاشقانه نوشتنه ؟ در ضمن به پستهای ابتدایی همین صفحه مراجعه کنن و ببینن که من فقط عاشقانه نمی نویسم
و دومن باید عرض کنم که من وقتی طرف موضوعات سیاسی و اجتماعی میرم که به یه دید خیلی خوبی رسیده باشم و این موضوعات رو به خوبی درک کرده باشم و مطالعه کرده باشم ، نه مثل ایشون که هرچیزی رو که به ذهنش میرسه به اسم ترانه ی اجتماعی با ضعف تالیف های فاجعه روی کاغذ میاره و حتی هیچ چیز راجع به اصلی ترین ویژگی های یه ترانه از جمله وزن و قافیه نمی دونه و معیار خوب بودن کارهاش تعداد لایک های فیس بوکشه ...من ترجیح میدم عاشقانه بنویسم تا یه سری حرفایی که شعاری بیش نیستن رو به خورد ملت بدم و ادای روشن فکرارو در بیارم ....در ضمن باید عرض کنم هیچوقت ادعایی در این زمینه نداشتم و اگر نظری روی کارهای دیگران میدم صرفن بخاطر کمک کردنه :)
و سوم هم باید بگم ...اون موقع که شما دنبال لایک تووی فیس بوکتون بودید من بخاطر در بند بودن افشین مقدم و روزبه بمانی ترانه نوشتم :
فرقی نداره خواب و بیداری ،
اینجا پر از چراغ خاموشه ... 1
خدایی که یک عمره با ما نیست ،
با کی نشسته چای می نوشه ؟ 2
1:
هرجا چراغی روشنه ، از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من ، اینجا چراغی روشنه
روزبه بمانی
2:
من این روزا یه حال دیگه ای دارم
جهان من لباس تازه می پوشه
من و تو دیگه تنها نیستیم چون که
خدا با ما نشسته چای می نوشه
افشین مقدم
امان از روزی که کسی جو گیر بشه
