سرکار گذاری!

میعاد

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
825
امتیاز
4,573
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشابور-اهواز
دانشگاه
صنعت نفت
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
پاسخ : سرکار گذاری !

اندر احوالات شبیه بودن صدای منو بابام....

صدای منو بابام خیلی شبیه همه. به خصوص پشته گوشیه تلفن که دیگه حتی مامانو داداشمم نمیتونن بفهمن من دارم حرف میزنم یا بابام....

خلاصه...

یه روز خونه نشسته بودیم که گوشیه بابا زنگ خورد....شوهر خالم بود...من گوشیو برداشتم....

من:الو سلام.
اون:سلام آقای طاهریان خوبین؟
من:(فهمیدم منو با بابام اشتباه گرفته و حس شیطنتم گل کرد و خودمو زدم جای بابام)قربانت خوبم تو خوبی باجناق؟
اون:قربانه شما ممنون چ خبرا؟
من: :))بابا منم من میلادم :))
اون: :|اقا میلاد شمایی؟ ای بابا.گوشیو میدی به بابات؟
من:بله صبر کنین.
اون:باشه
من:(دوباره در نقش بابام)سلام
اون:سلام اقای طاهریان خوب هستین شما؟
من:بله قربان تو چطوری چ خبرا؟
اون:الحمدلله.میگم کی میاین اینجا..
من: :))بابا من میلادم :))
اون: :-wمیگم گوشیو بده به بابات اِ.
من:چشم
گوشیو دادم به بابام.
بابا:سلام حسین جان خوبی باجناق؟این پسره همش داره سرکارت میذاره ها.
اون: :-?(فک میکرد هنوزم من پشت خطم)میلاد منو مسخره کردی میگم گگوشیو بده به بابات دیگه اعصابمو بهم ریختی اه
بابام: :|.. :-w من خودمم
اون: :D اع ببخشید
بعد من از اون طرف داد زدم تو گوشی:حسین جان دروغ میگه این میلاده داره سرکارت میذاره :))
بعدش هیچی دیگه اونم به این حالت ~X( گوشیو قط کرد دیگه هم زنگ نزد. :))
 

mina99

کاربر فعال
ارسال‌ها
63
امتیاز
208
نام مرکز سمپاد
مادر
شهر
سیرجان
مدال المپیاد
نوچ
پاسخ : سرکار گذاری !

یه بار از فرط بیکاری،با پسر خاله م تصمیم گرفتیم یکیو سر کار بزاریم،یه شماره ی رندیو وارد کردمو گوشیو دادم به پسر خاله م،یه مرده برداشت بعد پسر خاله م گفت ببخشید موبایل اقای ارداشتی؟مرده با یه حالت ترسناکی گفت نه اشتباه گرفتید.پسر خالمم بهش گفت پس غلط کردی برداشتی :)) :)) :))
 
ارسال‌ها
650
امتیاز
4,375
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سرکار گذاری !


یه سری با بچه های کلاس بقل هماهنگ کردیم که به معلمامون اشتباهی بگیم با اون کلاس دارین.

بعد معلما اشتباهی اومدن سر کلاس و بعد حضور غیاب بچه ها شروع به سوال پرسیدن کردن.
بعد که سوال پرسیدنا تموم شد معلم اومد بپرسه که گفتیم آقا کلاسو اشتباهی اومدین..
بعد معلمم که عصبانی شده بودن جاهاشونو عوض کردن و به دلیل کم بود وقت چیزی نپرسیدن.
 

aramedel

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
78
امتیاز
269
پاسخ : سرکار گذاری !

نمی دونم این چه عادتی بود که من توبچگی داشتم خیلی به همسایمون لطف می کردم میگید چرا؟

چون بچه ک بودم زنگ میزم رستوران براشون مثلا کلی کباب و..سفارش میدادم(میگفتم مهمون داریم غذاتون خوب باشه ها!!!!)،یا پیتزا وای یه

باریکلی پیتزاسفارش دادم بعدازپنجره نگاه میکردم

دعواشون شده بود باپیکی ک پیتزاهارو آوورده بود :D

تازه چندبارم براشون آژانس هم گرفتم :-" :D

فک کنم بفهمه کارمن بوده زندم نذاره ^-^
 

amyrsajjad

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
549
نام مرکز سمپاد
هاشمي نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
23 و 24 امین دوره المپیاد غیر متمرکز دانشجویی - قطب 4
دانشگاه
دانشگاه صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی ژئوتکنیک
اینستاگرام
پاسخ : سرکار گذاری !

پارسال راهیان نور بودیم بعد یکی از مسئولین بی سیمشو تو کوپه ی ما به شارژ زده بود خودشم ول کرده بود رفته بود ماهم بی سیمشو ور داشتیم سه چارتا از این مسئولا رو صدا زدیم :D
 

sa128sr

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
91
امتیاز
879
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی کاشان
شهر
کاشان
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
دانشگاه زنجان
رشته دانشگاه
شیمی
پاسخ : سرکار گذاری !

یه روز سر کلاس آمار بودیم، آفتاب مثه چی افتاده بود توی کلاس، ولی یه دوستام که خیلی اهل سر کار گذاشتن بود و لب پنجره هم مینشست یه دفعه وسط درس گفت " چه برفی میاد" :D
معلممون هم ساده
رفت لب پنجره دم تخته و بیرون نگاه کرد :))
گفت کو؟ کجا برف میاد؟ :))
ما مرده بودیم از خنده =))
یادش بخیر
 

p.r.s

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ٢
شهر
بندرعباس
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
هنوز بهش فکر نکردم!
پاسخ : سرکار گذاری !

خدايي تو ديگه كي هستى دست شيطونو از پشت بستى!!!! :-/ :))
 

sh.kh1377

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
732
امتیاز
2,445
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
نقره ی زیست دوره هجده و طلای دوره نوزده
پاسخ : سرکار گذاری !

ما یه بار رفتیم اردبیل خونه خالم اینا بودیم و هرکی زنگ میزد با خالم حرف بزنه من جواب میدادمو فامیلای خنگول ما هم به فکرشون نمی رسید که من باشم ! توی یه مکالمه که قشنگ داییم فکر کرد من خالمم و کلی باهام حرف زد و آخرش هم نفهمید .
یه بار مخابرات رو سر کار گذاشتیم زنگ زدیم گفتیم : سلام ! من فیونام شماره شرکو میخواستم =)) =)) =))
یه بارم گفتم سلام! شماره ععععع( صدای تولیدی بی معنی) . گفت شماره کی؟ گفتم عععععع دیگه ! گفت کی؟ گفتم ععععع دیگه =)) =)) =))
وای که چقدر حال داد
 

Ali.SH

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
668
امتیاز
4,522
نام مرکز سمپاد
HIV
شهر
Tehran
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سرکار گذاری !

من بچه بودم رفته بوديم رامسر بعد تو هتل رامسر يه جشن بود مجريه برنامه ميگه من برم بالا كه باهام گفتگو كنه فكر ميكرده بچه گير اوورده مردمو بخندونه X-(
من رفتم بالا خيلي هم خودمو گرفتمو اينا
اسممو ميپرسه و منم محكم ميگم علي شفيعي
( از اينجارو عينا از رو فيلمش ميگم )
خب اقاي شفيعي ماشالله سيبيلاتم درومده ( مسخره ميكرد نامرد ) كي ميخواي زن بگيري؟؟؟
من: زن دارم :D
:)) {-8 :-?خب زنت كو؟؟
من به مامانم اشاره ميكنم
مجري:اون كه مامانته علي اقا خودت زن داري؟؟؟
من : نه بابام زن داره :)) :)) B-)
مجريه :|
بابام :)) :)) (;
من :)) :)) (;
تماشاگرا :)) :)) <D=
 

hellox

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 1
شهر
اصفهان
پاسخ : سرکار گذاری !

سر کار گذاشتن معلمایی که اذیتتون میکنن خیلی حال میده.. و از قضا معلم شیمی ما هم این جوری بود! :-[
انقدر این بدبختو با تخته هوشمند سر کار گذاشتیم!
تا معلم از کلاس می رفت بیرون:
اول:رنگ قلمو هم رنگ background می کردیم! (;
دوم:حالت قلمو میذاشتیم رو نقطه چین! (<
سوم:میذاشتیم رو حالت اون دسته که صفحه رو باهاش تکون میدیم! :))
چهارم:کالیبره رو به هم می ریختیم! :D
پنجم:ویدیو پروژکتورو freeze می کردیم! B-)
خب حالا تصور کنید معلم بر می گرده میخواد بنویسه!
باید همه ی مراحلو به ترتیب عیب یابی کنه!
و آخرش هم یه چند تا فحشمون می داد ما هم هار هار بهش می خندیدیم! =))
 

amirali.mrd

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
12
امتیاز
45
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 2
شهر
تهران
مدال المپیاد
شیمی
پاسخ : سرکار گذاری !

سر کلاس با موبایل صدای سوت میزاشتیم به معلم میگفتیم لپ تاپت مشکل داره. خخخخخ
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(&#39;) امیــ(&#39;)
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : سرکار گذاری !

بچه های کلاسو جمع کردم بهشون گفتم بیاین میخوام با رازهای موفقیت در زندگی آشناتون کنم! بعد رفتم سمت تابلو شرو کردم به نوشتن ، حالا همه هم سراپا گوش !
چیزی که نوشتم: بچه ها ---> رازهای موفقیت در زندگی ، رازهای موفقیت در زندگی ---> بچه ها :))

و د ِ در رو :د

----

سال اول که بودیم یه سری عدد دادیم به دبیر ریاضیمون و گفتیم بگه که جاهای خالی با توجه به رابطه ی بین اعداد چی میشه.
عددا این بودن 10 - ... - 3 - ...- 1616
واقعا آی کیو عه این دبیرمون بالا بود ! :)) یکم فک کرد گفت تا اخر زنگ مهلت بدین جواب میدم. :)) بیچاره تا آخر زنگ داشت فک میکرد، دیگه یکی از بچه ها رفت بهش گفت قضیه رو ، کلی عصبانی شد :))
 

SE7EN.7

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
744
نام مرکز سمپاد
حلی II
شهر
TEHRAN
مدال المپیاد
ریاضی میخوندم!!یادش بخیییر!!!
دانشگاه
هرجا قسمت شه!!!!!
رشته دانشگاه
پزشکی!
پاسخ : سرکار گذاری !

یه بار سر کلاس زبان بودم معلم ماژیک برداشت دید نمینویسه...بعد گفت این چرا نمینویسه

منم خیلی جدی گفتم خب آقا دکمشو بزن

اونم شروع کرد ماژیک و وارسی کردن

معلم: :| X-( X-( X-( X-(

من و بچه ها: =)) =)) =))
 

نرجس خاتون

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
15
امتیاز
48
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
پاسخ : سرکار گذاری !

به نقل از hellox :
سر کار گذاشتن معلمایی که اذیتتون میکنن خیلی حال میده.. و از قضا معلم شیمی ما هم این جوری بود! :-[
انقدر این بدبختو با تخته هوشمند سر کار گذاشتیم!
تا معلم از کلاس می رفت بیرون:
اول:رنگ قلمو هم رنگ background می کردیم! (;
دوم:حالت قلمو میذاشتیم رو نقطه چین! (<
سوم:میذاشتیم رو حالت اون دسته که صفحه رو باهاش تکون میدیم! :))
چهارم:کالیبره رو به هم می ریختیم! :D
پنجم:ویدیو پروژکتورو freeze می کردیم! B-)
خب حالا تصور کنید معلم بر می گرده میخواد بنویسه!
باید همه ی مراحلو به ترتیب عیب یابی کنه!
و آخرش هم یه چند تا فحشمون می داد ما هم هار هار بهش می خندیدیم! =))




خداییش سرکار گذاشتن معلما با تخته هوشمند خیلی کیف میده
 

hamed.m

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
88
امتیاز
543
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 2
شهر
تهران
دانشگاه
ایشــالله اِم آی تی :))
رشته دانشگاه
ســه سـال دیـگه معــلوم میش
پاسخ : سرکار گذاری !

یکی یه صدای سوت گذاشت سر کلاس معلم فک کرد صدای لپ تاپشه ما هم گفتیم مشکل نرم افزاریه احتمالا :D بعد یکی رفت یه ذره با لپ تاپ معلم ور رفت و یکی دیگه سوت رو قطع کرد ک مثن درست شده چند دقیقه بعد دوباره همین بازی رو در اوردن بچه ها این دفعه به معلمه گفتیم چون به وایرلس مدرسه وصلین احتمالا یکی از بچه ها از تو سایت مدرسه مورد هک قرارتون داده!! :-"
اونم باورش شد و لپ تاپ رو زنگ تفریح گذاشت پیش ما ک درستش کنیم مثلن... بچه ها هم رحم نکردن و رمز وای فای مدرسه و رمز ایمیل معلم و رمز معلم تو آزمون یار و یه بک آپِ کامل از باقی اطلاعات لپ تاپ گرفتیم :-"
خوشید کُلی ولی یکی از بچه ها خیلی شیک ما رو لو داد به معاون مدرسه... :|

با تخته هوشمند هم تو راهنمایی خاطره زیاد داشتیما ولی الان حس تایپ نیست دیگه همین طوری بخندید تعریف کردم مثن :D
 

tezar

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
633
امتیاز
5,345
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6 سابق
شهر
تهران
دانشگاه
امـیـرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی بـرق
پاسخ : سرکار گذاری !

اخرین باری ک یه عده رو سرکار گذاشتیم یه هفته پیش بود.دوستم رو وال فیسبوکم نوشت لندن خوش میگذره؟
بعد منم کوتاه نیومدم و بحث ادامه پیدا کرد.چندتایی هم عکس الکی گذاشتم 2-3 روز بعدش ک رفتم مدرسه چند نفر ازم سوغاتی میخاستن اصن خیلی خوب رفتن سرکار :D
 

arash.f

کاربر فعال
ارسال‌ها
62
امتیاز
1,604
نام مرکز سمپاد
h3lii
شهر
تهران
رشته دانشگاه
برق امیرکبیر
پاسخ : سرکار گذاری !

یه بار مهمون داشتیم و اینا بعد رفتم گوشیه مامانمو برداشتم . اسم خودمو توش کردم همراه اول .. :D بعد اس زدم که شما در قرعه کشی فلان برنده یک سکه بهار آزادی شدید ... اونم اس ام اس و خوند گفت وای من برنده شدم :)) همه هم خوشحال و شما چقد خوش شانسیدو .. هر کی میگفت قدم ما خوب بوده و =)) .. بعد تهش نوشته بودم .. برای دریافت اطلاعات فلان شماره ( یه شماره چند رقمی ) رو ارسال کنید .. بعد اینا هی میفرستادن من از اون ور میزدم شماره فرستاده شده صحیح نیست :)) دیگه آخر وقتی من افتادم از خنده رو زمین فهمیدن =))
 

salehbam

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
35
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
بم
پاسخ : سرکار گذاری !

یه بار ما یه مسابقه ای بیرون مدرسه داشتیم و اول صبح یه راست از مدرسه رفتیم اونجا بعد از اینکه اون مسابقه تموم شد ما برای این که به زنگ ریاضی نرسیم تصمیم گرفتیم از اونجا تا مدرسه رو که حدود چهار پنج کیلومتری میشد رو پیاده بریم
وسط راه هم که هوا خیلی سرد بود حدودای صفر درجه بود کل پول هامون رو خوراکی خریدیم و تا اونجا خوردیم
وقتی رسیدیم مدرسه برای اینکه ضایع نشه گفتیم که هیشکی نیومد دنبالمون و پول هم نداشتیم که تاکسی بگیریم مجبور شدیم پیاده بیایم :D
دروغ هم نگفتیم! :-"
 

الناز س

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
264
امتیاز
1,311
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : سرکار گذاری !

به عنوان شلوغ ترین کلاس مدرسه کلاسمونو به کلاس کنار دفتر انتقال دادن:-افتخار :-" (امروز)
بعد یه شی کوچیک سیاه رنگ رو ما در بالای دیوار مشاهده می کنیم گویا دوربینه :-"
همه ی بچه ها به طرز غیر قابل باوری ساکت میشن :D
زنگ اول میخوره و دبیر ریاضی میاد سر کلاس
و تعجب می کنه چقد ساکتیم وقتی دلیلشو می فهمه
میگه این دوربینا همیشه خاموشه :))
ومسئول پایه مون به اندازه ی یه روز هم نمی تونه ما رو ساکت نگه داره... :-"
 
بالا