خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از shershere :
سلام
یه روز یه مسئله اثباتی بهمون داده بودن ...
من هم سرصع دستمو بالا گرفتم ...
وقتی رفتم اینجا یه مشت راه حل نوشتم ... آخر سر که برگشتم دیدم معلم و بچه ها دارن چپ چپ نگاهم می کنن!
با یکم دقت فهمیدم ... مثلا اگه باید از فرض به حکم این مسئله می رسیدم ... از فرض به همون فرض رسیده بودم!!!
کلیک کنید تا باز شود...
اولا" سریع ! :))
بعدشم این که خوبه ! :)) یکی از اساتید کلاس ما ( ایشون واقعا" نخبه هستن :)) ) از حکم به خلاف فرض رسیدن ! :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) دهنه دبیر جبر سر*یس شده بود ! مونده بود بهش چی بگه ! :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) ( اثبات کرد فرض غلطه ! )
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم ریاضی داریم خیلی باحاله
تعریف می کرد
می گفت تو تصحیح برگه ها سوتی های زیادی دیده
دو تاش برای نمونه :
می گه من عادت دارم رو رادیکال فرجه اش رو می زارم (2 رو) که معمولا نمی زارن
خلاصه معلم نوشته بود رادیکال 2 که فرجه رادیکال رو هم همون 2 گذاشته بوده که نمی زارن (عادت داره دیگه) یارو دو رو با دو زده نوشته 1
یه بار دیگه هم دقیقه همینطور یارو دو رو با دو زده یه رادیکال خالی جلوی مساوی نوشته

یه بار با دوستام داشتیم از تو کوچه بقلیمون راه می رفتیم یهو دوستم گفت بیا بریم این سوپر مارکته یه چیزی بخریم. منم گفتم نه بابا من هر بار از این یه چیزی خریدم تاریخ انقضا گذشته بوده و خیلی بده سوپر مارکتش و ... (با صدای بلند رو به دوستم که رو به سوپر بود گفتم (من پشتم به سوپر بود)) یهو برگشتم دیدم یارو زل ( درست نوشتم زل رو؟ ) زده تو چشام. ما هم دویدیم و رفتیم
 
پاسخ : سوتی‌ها


یه بار بچه ها جمع بودیم ماالشعیر مهمون کرده بودم (میخوری باید شیشه رو بزاری تو جعبه)
یکی از دوستای جدیدم هم بود یکی واسش خریدم ..از خوشحالی شیششو با خودش برد...


ما راهرومون با پیش دانشگاهی ها یکیه ( کلا کلاس 3 تو هر پایه ای حکومت خود مختاره )
معاون پیشا هم یه هفته ای میشه که عوض شده ...
داشتیم تو کلاس فوتبال بازی میکردیم یهو معاون پیشا اومد تو یکی از بچه هارو برد دفتر ...
یکی دیگه از بچه ها شاکی شده بود به ما میگفت : چقدر پر رو... دو روزه اومده داره شاخ بازی در میاره واسه ما ...
برگشت معاون پشت سرش بود lol .... مرد از خجالت
 
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر دفاعی داره خاطره تعریف میکنه یهو ریست میشه :
وقت عملیات بود و تویه منطقه بودیم و ...(داره فکر میکنه ادامش چی بود؟) تویه منطقه بودیم دیگه (2بار).. :P.خب بریم سراغ درس .... :)) :))


دبیر زیست : خب این بیماری (هانتیگتون) علائمی داره مهمترینش : مرگه!! O0 O0 8-} 8-}

حالا که سوتیارو داریم میگیم خالیبندی رو هم بگیم که از نوع تابلوش = سوتیه :-\

دبیر اجتماعی راهنمایی : تو جاده ی چالوس بودیم سرعتمون رفته بود بالا ماشین هم ترمز درست وحسابی نداشت ... سرپیچ در ماشینو باز کردم پامو گذاشتم رو لاستیکــــــــــــــــــــ :-\ :-\ O0 O0 O0 ... (وای آخرشههه)

دبیر دفاعی : (کامل یادم نیست) ..فلانی اومد تو یوزی دستش بود ... گرفت سمت ما ...گفتیم شوخی نکن خطر داره ...دیدیم شلیک کرد ...یه لحظه فکر کردیم مردیم بعد دیدیم گچ تو هوا پره ... نگو لوله ی تفنگ کج بوده تیر خورده تو سقف ( خدایـــــــــــــــا ) :o :o :(( :(( :(( :(( :(( :(( :((

دبیر جدید فیزیک(ساداتیان) (طراح سوالات مرآت) : بچه ها فیزیک درسیه که سطح سوالاش خیلی قابل انعطافه ...مثلا به من میگن آقای ساداتیان ...میگم : بله .. میگن : ما یه آزمون میخوایم که از 10000 نفر 4000 نفر فقط قبول شن ... نه 4001 نفر(دقیقا اینو گفت :o) میگم : باشه طرح میکنم :-w :-w :-w 8-} 8-}
 
پاسخ : سوتی‌ها

تکه کلام معلم ریاضیمون : این که خیلی بدیهیه!!!

حالا سه ساعت داشت یه فرموله بزرگو اثبات می کرد اما تهش حتما باید بگه این که خیلی بدیهیه!!!!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز می خواستم در کلاس بغلی رو باز کنم هر چی زور زدم فاتیده نداشت جفت پا رفتم تو در
بعد هم خودم هم در افتادیم تو کلاس ...خفن ضایع شدم
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ریاضی مون سوال که می خواد حل کنه میگه این جوری میشه الی اخر
تکه کلام مدیرمون هم بعضا مشاهده می شود ....
و

.
.
.
.
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز سر کلاس کانون نشسته بودیم ، استادمون یه چیزی پرسید ، (از reading) منم جو گیر ، خوشال پا شدم جواب دادم ، وسطاش که رسیدم ، دیدم همه زدن زیر خنده ، خودم نفهمیدم چی شده ، بعد یکی از دوستام جریانو توضیح داد ، گرفتم چه سوتی عظیمی داده بودم : حالا فرض کنین جمله در مورد خواهر و برادرای طرف بوده ، Her brothers & khahers .... خودمم کلی خجالت کشیدم ! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ هند3 تو یه عالم دیگه بودم دبیر پرسید شعاع دایره حل شدم گفتم پی آر 2 ! :)) ( از دستی سوال کرد عوضی ! )
 
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ هند3!!!‌وای!
انتظار نمیرفت بخواد درس بپر3! جالب اینجاست که با اینکه آسونه و هیچی نداره کسی نمیخواست بره! در جو مرگ آور استرس! یکیرو صدا کرد گفت نمیام!‌ (این شرایط خیلی بده!‌داری میمیری که یه وقت صدات نکنه تا یکیو صدا میکنه حالت جا میاد بعد طرف بگه نمیام!) بعد نفر بعدیرو صدا کرد! مانی! اینجا عضون و قلو هسن! من سرم رو کتابم بود نمیدیدم اوضاع رو! گویا جو ساکت بوده و کسی هم حرف نمیزده! من برا خودم داشتم اونزیر میگفتم : مانی برو! تو رو خدا برو! یکیتون برین! گویا همه داشتن میشنیدن ! من سرمو برداشتم معلم با چشای میرغضب داشت نیگام میکرد( معلم مرد هستن!) عصبانی شدن گفتن 5 نمره خارج از کتاب میدم تو امتحان ;D خوبه سفت میشیم!!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از 3ggerman :
زنگ هند3!!!‌وای!
انتظار نمیرفت بخواد درس بپر3! جالب اینجاست که با اینکه آسونه و هیچی نداره کسی نمیخواست بره! در جو مرگ آور استرس! یکیرو صدا کرد گفت نمیام!‌ (این شرایط خیلی بده!‌داری میمیری که یه وقت صدات نکنه تا یکیو صدا میکنه حالت جا میاد بعد طرف بگه نمیام!) بعد نفر بعدیرو صدا کرد! مانی! اینجا عضون و قلو هسن! من سرم رو کتابم بود نمیدیدم اوضاع رو! گویا جو ساکت بوده و کسی هم حرف نمیزده! من برا خودم داشتم اونزیر میگفتم : مانی برو! تو رو خدا برو! یکیتون برین! گویا همه داشتن میشنیدن ! من سرمو برداشتم معلم با چشای میرغضب داشت نیگام میکرد( معلم مرد هستن!) عصبانی شدن گفتن 5 نمره خارج از کتاب میدم تو امتحان ;D خوبه سفت میشیم!!!
کلیک کنید تا باز شود...
اون تیکه که ;D پا میکوبیدی رو زمین میگفتی من استرس دارم بیشتر سوتی بود !!! O0 O0 O0 8-}
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از XsPiR@te :
اون تیکه که ;D پا میکوبیدی رو زمین میگفتی من استرس دارم بیشتر سوتی بود !!! O0 O0 O0 8-}
کلیک کنید تا باز شود...
خودتی ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

ریاضی:آقا جون
مطالعات:اجازه بده
زیست:وبا
عربی:یه دونه می زنما...(مثل علی دایی)
دین وزندگی:یه جوک می گه فقط خودش می خنده
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی (ت)به آدابتور گفت آداکتور
سوتی(ر) به رکورد های گینس میگه رکورد های گنیس
[flash=200,200][/flash] :)
 
پاسخ : سوتی‌ها

نهال ( يكي از دوستام ) داشت با دوستش سر كلاس حرف ميزد كه دبير ديني گفت ( با صداي بلند ) : خانوم چيكار مي كني؟
نهال : حرف مي زدم...
خانوم : نه....! معذرت خواهي قبول نمي كنم...عذر خواهي يعني چي....از همون اول خراب نكن تا به غلط كردم نيفتي!!!*
*پاورقي:برداشت آزاد..!
 
پاسخ : سوتی‌ها

دين و زندگي : هيس هيس هيس
شيمي : همه لغتاشو كه توش ر داره مثله كزازي مي گه :ررررررررررر
فيزيك : عاشقشم و هيچيم سوتي نمي ده
هندسه : شوخي مي كني
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار داشتم از در کلاس میرفتم بیرون در زدم...:))
 
پاسخ : سوتی‌ها

من يكبار به دبيرمون گفتم : مامان .. !

به دبيراي مرد هم كه زياد ميگم خانوم ... !
 
پاسخ : سوتی‌ها

به کاور کار تتلو و طعمه دقت کنین , یکی بهش زنگ بزنه , طعمه رو تعمه نوشته ! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار سر کلاس زیست به جای اینکه معلمو صدا کنم بلند گفتم ماما!!ن
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا