خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hidden :
اینی که میگم یه جورایی حکایته ولی واقعی :
میگن یکی از بچه ها (اسمشو نمیبرم) پارسال عاشق یه دختر فرزانگانی شده بود که کاپشن آبی میپوشید
دختره بعد از عید کاپشنو عوض کرد دوستمون گمش کرد lol
:)) :)) خیلی عذر میخوام ولی ما به اینجور آدما میگیم گاگول! (با عرض شرمندگی)
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیکمون آقای شکفته کلا سر تا پاش سوتیه !
یه دفعه از روی سکوی جلوی تخته افتاد اومد طبیعیش کنه گفت این نیروی گرانش زمین بود ! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hidden :
اینی که میگم یه جورایی حکایته ولی واقعی :
میگن یکی از بچه ها (اسمشو نمیبرم) پارسال عاشق یه دختر فرزانگانی شده بود که کاپشن آبی میپوشید
دختره بعد از عید کاپشنو عوض کرد دوستمون گمش کرد lol
آره اینو منم یادمه
سر همین قضیه 1سال بهش خندیدیم.
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hidden :
اینی که میگم یه جورایی حکایته ولی واقعی :
میگن یکی از بچه ها (اسمشو نمیبرم) پارسال عاشق یه دختر فرزانگانی شده بود که کاپشن آبی میپوشید
دختره بعد از عید کاپشنو عوض کرد دوستمون گمش کرد lol
وای این دیگه چه شاسگولی بوده!(البته ببخشید!)
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hidden :
اینی که میگم یه جورایی حکایته ولی واقعی :
میگن یکی از بچه ها (اسمشو نمیبرم) پارسال عاشق یه دختر فرزانگانی شده بود که کاپشن آبی میپوشید
دختره بعد از عید کاپشنو عوض کرد دوستمون گمش کرد lol
:)) دمش گرم عشق واقعی به این میگن :)) :))
خدایی اگه مدرسه ما بود قشنگ تا آخرین روزی که باش بودیم سوژه بود :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

آخه مثلا قيافه يارو رو نديد؟؟؟:D
 
پاسخ : سوتی‌ها

اسپم ندید دوستان!
 
پاسخ : سوتی‌ها

.
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از settareh :
باشه اسپم نمیدیم؛ فقط هر کار می خوای بکنی تاپیکو قفل نکن!!!!! ;D
راس میگه ! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار میخواستم به دوستم بگم زیاد خودکار دست گرفتم دستم درد گرفت ولی گفتم خودکارم درد گرفت .
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از settareh :
یه روز توپ والیبال بچه های کلاسمون از دیوار پشتی مدرسه رفت بیرون؛ من و یکی دیگه زا بچه ها هم رفتیم بالای دیوار که ببینیم توپه اون ور هست یا نه، بعد یه هو معاون پایه سر رسیدند... ;D
بعد ما تشریف بردیم دفترشون و طبق معمول مورد انضباطی خوردیم.! ;D
اين الان كجاش سوتيه؟ ؟؟؟
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از عـلــــــــــــي :
اين الان كجاش سوتيه؟ ؟؟؟
دوستمان مزاح کردند. ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر فیزیک و دبیر مطالعات ما دیگه قیافشون شبیه سوتی شده .
مطالعات : بچه ها جاتون خالی , پارسال عید رفتیم شمال . ماهی های مرده اینطوری میپریدن هوا ( دقت کنید ماهیهای مرده :)) )
فیزیک : این اینجا اینطوری هستا ولی نیست, نیستا ولی هست ( همه رو پشت سر هم گفت )
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hidden :
اینی که میگم یه جورایی حکایته ولی واقعی :
میگن یکی از بچه ها (اسمشو نمیبرم) پارسال عاشق یه دختر فرزانگانی شده بود که کاپشن آبی میپوشید
دختره بعد از عید کاپشنو عوض کرد دوستمون گمش کرد lol
قده 4 ساعت خندیدم !
+
1. سر کلاس عربی ، معلممون گفت یه فعل با یه ضمیر بگید که ضمیره ، مفعولی باشه . ( یعنی کار فعله ، روی ضمیره انجام شه . ) بنده هم گفتم : جَلَسَهُ ! (فهمیدین چی شد ؟ )
2. سر زنگ فیزیک معلممون گفت امروز امتحان کنسل شد ، بعد من یهو دست و جیغ و هوراااا ! بعد قد یه ربع همه کلاس داشتن منو نگاه می کردن ! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از JOYFOOLISH :
1. سر کلاس عربی ، معلممون گفت یه فعل با یه ضمیر بگید که ضمیره ، مفعولی باشه . ( یعنی کار فعله ، روی ضمیره انجام شه . ) بنده هم گفتم : جَلَسَهُ ! (فهمیدین چی شد ؟ )
خیلی خدا بود . کلی خندیدم
به نقل از panther :
آخه مثلا قيافه يارو رو نديد؟؟؟:D
فکر کنم یارو عاشق کاپشن دختره بوده

یه بار یکی از دبیرای مردمون داشت از اسم دخترش تعریف میکرد . بعد یهو من گفتم ببخشید فامیل دخترتون چیه ؟!
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hidden :
م... (داداشه مدیر همایش) : روز آخر راهنمایی ها بیان ماله دبیرستانیارو ببینن ...دبیرستانیا هم ماله راهنمایی ها رو ...مثلا من ماله تورو ببینم توهم ماله منو (منظورش دیدن پروژه بود ...ولی نحو ه ی گفتن مهمه ) lol

یک ربع خندیدیم...
بیخودی البته!
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار دبیر ریاضیمون از بلای تابلو افتاد پایین بعدش گفت...عذر می خوام...

ناظم قبلیمون هم همیشه سر صف واسمون مسئله طرح می کرد...مثلا می گفت امروز می ریم اردو..این یه مسئله ..مسئله ی بعدی اینکه...این یه مسئله...
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از f_mokh :
معلم داره درس میده... :-w
ناظم درو باز میکنه میگه: کسی با من کاری نداره؟؟؟ :o ;D ;D
عجب اسگلی بوده طرف :))
 
Back
بالا