خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

معلم شیمی ما سوتی نمی ده سوتی معلم میده
یه بار جو گیر شد به جای این که بگه کنار میزاتون وایسید گفت رو میزاتون وایسید ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

همین الان فامیلمو لو دادم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم عربیمون (فک کنم اسمش آقای یکه دهقان (؟) بود) با جدیت و عصبانیت گفت: "ولله من تا حالا قسم نخوردم..." :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

.
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیک ما داشت آزمایش الکتریسیته انجام می داد امد دکمه پلاستیکی رو بزنه که برق گرفتش!!!
همه رو برق می گیره این آقا رو دکمه پلاستیکی...
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیک:خب...(همشم سر کلاس مزه میریزه)
معلم ریاضی:
کدوما: کدونا
انقده:انقته،
عربی: الهی به امید تو...
زبان: اصلاً وضعش خرابه ( معلم زبانمون مرده) have رو how تلفظ میکنه_تلفظ و تذکر و ...کلاً مصادر باب "تفعل"
"ت" ها مکسور تلفظ میشن
شیمی:بچه ها دیگه دارین شلوغ می کنیدا...اااا!، اینو استو کیو متری آنکادرش می کنیم،
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از isolieren :
اولندش که تحصیلات عالیه نه و آموزش عالی . مدرسهی ما هم تنها مدرسه ایه که داره دوم درس میده بقیه ی کلاساش پیشو دانشگاهند . جدیدا هم گیر داده میگه اتاق data.
دبیر عربیمونم یه تیکه ی باحال داره میگه لا تبجبجن
کی(چه وقت)گفته؟ما که تا حالا نشنیدیم.ولی این اتاق دیتاش خیلی باحاله.یه بار هم گفت اتاق فناوری!
میگه لاتپچپچن.
 
پاسخ : سوتی‌ها

دانش آموز: خانم ... آخه چرا عراق به ما حمله کرد؟
معلم تاریخ: کرد که کرد خوب کرد که کرد ، ما هم بتونیم می کنیم!
---------------------------------------------------------------------------------
یه روز سر کلاس یکی خوابش برده بود، ما خواستیم بیدارش کنیم ... معلممون که مرد بود با یه لحن غلیظی گفت: نزن رو میز اون جوجه شرتش پاره می شه! بعد ما سرررخ X-(شدیم. ولی نتونستیم جلو خودمونو بگیریم و در حالی که تو چشماش زل زده بودیم به طور افتضاحی خندیدیم :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سلام اینی که میگم مربوط به اقای عرفی معاون اموزش و پرورش(یه چیزی تو همین موردا) یه استانی
ما نباید فقط به فکر اونهایی باشیم که مدال آوردند باید به نفرات چهارم و پنجم المپیاد هم بها بدیم
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم اجتماعی:
بچه ها بروشتوراتونو (بروشوراتونو) بیارن حتما هم باید عکسایی که توش میذارین بیشتر از 3 مگاپیسکل (مگاپیکسل) کیفیتشون باشه!
 
پاسخ : سوتی‌ها

هوگر 88 هم امروز تموم شد
کلا بچه ها خیلی سوتی دادن ولی اینجا تاپیک مسئولینه : ( همشون +16 اند پس اگه جنبش نیس نخونید)

روز اول همایش گذشت مدیرمون با بچه های همایش یه جلسه گذاشت ... از اونجایی که بعد از وقت کاری بود و همه خسته بودن سوتی زیاد بود :



اسحاقی (مدیر) : تخم مرغ هستش دیگه ... مثلا پرهام میزنه (؟؟).. من میخورم (+18)

م... (داداشه مدیر همایش) : آقای اسحاقی. من خودم شخصا 17 نفرو کردم ( فکر کنم منظورش دعوت کردن بود)

م... (داداشه مدیر همایش) : روز آخر راهنمایی ها بیان ماله دبیرستانیارو ببینن ...دبیرستانیا هم ماله راهنمایی ها رو ...مثلا من ماله تورو ببینم توهم ماله منو (منظورش دیدن پروژه بود ...ولی نحو ه ی گفتن مهمه ) lol
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hidden :
هوگر 88 هم امروز تموم شد
کلا بچه ها خیلی سوتی دادن ولی اینجا تاپیک مسئولینه : ( همشون +16 اند پس اگه جنبش نیس نخونید)

روز اول همایش گذشت مدیرمون با بچه های همایش یه جلسه گذاشت ... از اونجایی که بعد از وقت کاری بود و همه خسته بودن سوتی زیاد بود :



اسحاقی (مدیر) : تخم مرغ هستش دیگه ... مثلا پرهام میزنه .. من میخورم (+18)

م... (داداشه مدیر همایش) : آقای اسحاقی. من خودم شخصا 17 نفرو کردم ( فکر کنم منظورش دعوت کردن بود)

م... (داداشه مدیر همایش) : راهنمایی ها بیان ماله دبیرستانیارو ببینن ...دبیرستانیا هم ماله راهنمایی ها رو ... (منظورش پروژه بود ولی نحو ه ی گفتن مهمه ) lol

عکس العمل شما ها چی بود؟!
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از Dokhtare ariyaE :
عکس العمل شما ها چی بود؟!
بچه ها مرده بودن از خنده
پرهام خیلی جولو خودشو گرفته بود...
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس ادبیات دبیرمون داشت معنیه یه جمله رو میگفت ، گفت : "درویشان" ، یکی از بچه ها گفت : خانم در کجا ؟ :دی
 
پاسخ : سوتی‌ها

1. بچه ها هماهنگ کردن که سر کلاس جغرافی یکدفعه همه با هم دست بزنند و آخرش هم فقط من بودم که دست زدم و خفت کشیدم. از قرار معلوم بقیه نقشه کشیده بودن که یک حال اساسی به من بدن ;D

2. سر کلاس ادبیات معلم به شوخی داشت از بچه های مثبت می پرسید که چرا داد و فریاد می کنید؟ (همون به در می گم، دیوار تو گوش کن) مثبت ها هم می گفتن که ببخشید!
بعدش از من پرسید و من گفتم: "دلمّ می خواد" دقت کنید که میمش باید تشدید داشته باشه ;D یک احضار ولی درست و حسابی هم پام نوشته شد. البته به ضایع کردن این مردک می ارزید.
 
پاسخ : سوتی‌ها

مدرسه نرفتم معاونمون زنگ زد به بابام که امیر چرا مدرسه نیومده ؟ بابام اعصابش از دست یکی حسابی خورد بود ( اصلا" فک نکین که من بودما ! ) گفت من چه می دونم دوس نداشته ! شما چیکار داری ؟!! :)) :)) :)) :)) بنده خدا هل شد گفت : هیچی یعنی میگم فردا رو که تشریف میارن ؟!! :)) :)) :)) خیلی باحال بود کلی حال کردم :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یادش به خیر 1بار معلم شیمی میخواست امتحان بگیره گفت:
کیف کتابتو جمع کن بزا تو کیفت!!!
تا آخر امتحان داشتیم میخندیدیم.
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو کلاس نشسته بودیم یکی در زد در و باز کرد گفت : میشه علیرضا یه لحظه بیاد یه چیز بده
دبیر حسابان : علیرضا برو زود بده (bede) برگرد !!! lol
 
پاسخ : سوتی‌ها

اینی که میگم یه جورایی حکایته ولی واقعی :
میگن یکی از بچه ها (اسمشو نمیبرم) پارسال عاشق یه دختر فرزانگانی شده بود که کاپشن آبی میپوشید
دختره بعد از عید کاپشنو عوض کرد دوستمون گمش کرد lol
 
پاسخ : سوتی‌ها

امسال 1معلم داریم هی میگه:
بچه ها نهایی اینجوری بنویسید بهتون نمیدنا.
 
Back
بالا