خاطرات سوتی‌ها

soha

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
245
امتیاز
78
پاسخ : سوتی‌ها

الهه جان من کمکت می کنم یادت بیاد
1- اتاق تاریک را بندازیم تو همایش فیزیک پرده هارم بکشیم درو ببندیم بچه ها آزمایش اپتیک دادن( ناظممون می اومد تختمون می کرد هممونو با تز این خانم)
2- همایش فیزیک ما قرار بود در سال 87 برگزار بشه خانم تو فراخوانا نوشته بو د78
بازم می خواید تو با پیغام خصوصی می گم این جوری جهان شمول آبروی بابامو جایی نمی برم ولی کلا سوتی رو از رو اسم الهه ساختن ( خودم ساختم
 

hidden

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
676
امتیاز
369
نام مرکز سمپاد
سلطان شهیدان
شهر
کرج
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
دارو
پاسخ : سوتی‌ها

همش از سوتی های خودتون نگید واسه دیگرون رو هم اگه بلدید بنویسید

غیر از سوتی های صفحه ی قبل یه سری تیکه های بامزه هست که شما سوتی حساب کنید :



دبیر معارفمون موقع درس اگه ببینه بچه ها دارن صحبت میکنن با قیافه ی حق به جانب میگه : ببخشید پریدم وسط حرفتون ( خیلی تیکش لوس و خزه )

یه بار به یکی از بچه ها اینو گفت اونم جوابشو داد : آقا خواهش میکنم

یه بار دیگه هم به دوستم گفت : ببخشید میپرم وسط حرفتون
دوسم گفت : آقا دیگه تکرار نشه :D :D :D :D :D :D :D
 

fzgm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
782
امتیاز
82
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
ریاضی،کامپیوتر(کوتاه)،ادبیات،شیمی(تنوع؟!)
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم مهندسی
پاسخ : سوتی‌ها

وبلاگ منو بخونین تماما سوتی هامه به صورت آپ تو دیت! :D
معلم حسابانمون ملوک صدام میکنه! :D
کمترین سوتی روزانه ام رفتن تو در و دیوار و شیکم و فک و صورت معلما به خاطر تند دویدنمه! >:(
یه سوتی هم سر فیزیک اخیرا دادم:بغل دستیم یه سوال خفن از تو یه کتابی داشت،بهم نشون داد گفت بپرسم؟!گفتم آره بهش بگو!دبیر برگشت گفت بهش نه بهشون!منم شوت!هاج و واج نگاه کردم گفتم جانم ^-^!؟چی کجا کی!؟گفت از بغل دستیت بپرس میفهمی O0!کلاس رفت رو هوا! >:D
یه سوتی دیگه اینه که زنگ که خورد من به هوای اینکه معلم زود نمیاد یه نوشابه رو تریپ یه نفس رفتم بالا (;!دیدم کلاس ساکته نوشابه رو آوردم پایین دیدم یه کمربند جلوی چشمه! :-\(دبیرمون خیلی بلنده! :P)بعد 2-3 تا تیکه یخ پروند و منو از خجالت سرخ شده بر جای گذاشت :O و رفت! :-[
 

مهسا

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
114
امتیاز
24
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار سرکلاس بچه ها یه تیکه خنده دار پروندن و کلاس رفت رو هوا بعد ده دقیقه من بلندبلند شروع کردم به خندیدن اخه تازه گوشی اومده بود دستم اوضاع از چه قراره تهشم کل کلاس به اوشکولی و عقب موندگی اینجانب کلی خندیدن
 

sinamaster

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
9
امتیاز
11
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیریک:مهندس(یکی هم بهش نمی گه ما رشتمون تجربیه)
معلم فیزیک:لطفا

سوتی مدیرمون:53 عدد تک رقمی
سوتی ناظممون:(خیلی باهاله.همیشه بچه ها میگن) خیره مند :D
 

hidden

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
676
امتیاز
369
نام مرکز سمپاد
سلطان شهیدان
شهر
کرج
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
دارو
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از sinamaster :
سوتی و تکیه کلام معلما و مسوولین مدرستونو بگین.
دین و زندگی : من حاج محمدی یه نقطه روی زمینم
ایضا : ببخشید میپرم وسط حرفتون ( بچه ها : آقا دیگه تکرار نشه )

شیمی : باید بلد باید باشید - بایه بله بایه باشی ( مثلا درسو )
 

مرضیه

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
294
امتیاز
30
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
پاسخ : سوتی‌ها

سلام
معلم فیزیک (من تو تحصیلات عالیه هم درس می دم ) :O
معلم عربی(انشاالله )
معلم ریاضی(خانوما )
معلم شیمی (بله )
معلم ورزش (بچٌه ها )
 

masoomeh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
288
امتیاز
19
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بندر عباس
شهر
بندرعباس
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسي پليمر
پاسخ : سوتی‌ها

مهسا راست میگه شما ها باید سر کلاس معلم فیزیک ما باشید دیگه به اینا نمیگید تکه کلام واقعا که یک کلمه میگه ماها میترکیم از خنده!
پتانسیل(پ با کسره)
فنر(ف با کسره و ن با فتحه)
الکل(ا با فتحه ل با فتحه ک با ضمه)
دیگه یادم نمیاد ولی سعی کنید درست بخونید بعدش میفهمید ماها تو کلاس چی میکشیم:D
 

parnian.d

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,470
امتیاز
6,404
نام مرکز سمپاد
فرزنگان1 بندرعبّاس
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ریاضی:عیزم فرق چه میکنه؟
فیزیک: من تا حالا دست به این رابطه نزدم :D من هر شب زهره رو می بینم ^-^
 

الهه.×

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
324
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان اهواز
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
90
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر فیزیکمون:
شما یا درس نمی خونید؛
یا فیزیک نمی خونید؛
یا درس هایی رو که من می دم نمی خونید؛
یا در جهتی که باید درس بخونید نمی خونید!
ما این چند جمله رو هر روز از دهنش می شنویم!
 

mendegar_7091

کاربر فعال
ارسال‌ها
68
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
اهواز
شهر
اهواز
دانشگاه
ایشالا تهران!
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

هوووووووو! تا دلت بخواد!

یه بار سر کلاس ریاضی بودم (یه روز جمعه) من سر کلاس ریاضی یگانه فیزیک. یگانه زنگ زد روی گوشی من. خودش هم می دونه زنگ وحشتناکی دارم. ولوم هم روی 8 (سونی اریکسون! فکرشو بکن!) گوشی هم زیر میز! خودتون حساب کار بیاد دستتون!!!
 

baroon

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
750
امتیاز
578
نام مرکز سمپاد
یه زمانی فرزانگان تهران بودم!
شهر
تهران
دانشگاه
ولیعصر
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : سوتی‌ها

654321..................نميتونم تعداد سوتيامو بشمرم يه بار تو نماز خونه مي خواستم نذارم يكي از بچه ها بره بيرون درو گرفتم هي فشار دادم تا بسته بشه اصلا به فكرم نرسيد شايد چيزي لاي دره كه بسته نمي شه همين طور فشار مي دادم پشتمم به در بود يهو برگشتم ........بگيد چي لاي در بود......... معاون پايمون
 

baroon

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
750
امتیاز
578
نام مرکز سمپاد
یه زمانی فرزانگان تهران بودم!
شهر
تهران
دانشگاه
ولیعصر
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : سوتی‌ها

فيزيك:در حد خودت خوبي
ايضا:ايشون ايشون و اوشون
رياضي قديميمون:خانووووووووووووووووووووووووم از شما بعيده(با لحن خاله زنكي)
تيكه هاي زير معلمين خارج از مدرسس:
مي خواي عينكتو تو چشمت لنز كنم
هيس هيس هيس دددددددددمي گم ساكت (در زماني كه كلاس تو سكوت مطلقه)
اينا همه بر مي گرده به كودكي شما
اين عقده دوران كودكي من بود
 

fzgm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
782
امتیاز
82
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
ریاضی،کامپیوتر(کوتاه)،ادبیات،شیمی(تنوع؟!)
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم مهندسی
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس فیزیک یه بار یکی خواست بره بستنی بخره واسه تولدش،معلم گفت من نمیخورم،یکی از اون عقب پروند آره آقای م رژیم دارند!معلممون هم گفت آره رژیم اشغالگر صهیونیستی،منم گفتم،این چه حرفیه میزنید؟!اون از زیر شاخه های شماست!
کلاس رفت رو هوا ولی دبیرمون از دستم کفری شد!

شما هم اشتباههای محاسباتی تون زیاده!؟من اینقد سر حسابان و فیزیک اشتباه محاسباتی دارم که هر دو شون فکر میکنن من چقدر میتونم خنگ باشم!
 

Moha

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
295
امتیاز
269
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی(ره)
شهر
فقط قم!
مدال المپیاد
المپیاد ادبیات...دیدم همه دارن یه چیزی می رن ما هم برین ادبیات! شانس زد و مرحله اول قبول شدیم...مرحله دوم به اسم المپیاد خوندن تو نمازخونه می خوابیدم!...که خب مسلما قبول نشدم دیگه!
__________________________________
دانشگاه
علامه طباطبایی(ره)
رشته دانشگاه
اقتصاد بازرگانی
پاسخ : سوتی‌ها

ما یه دفتر داشتیم کلاس سوم راهنمایی یکی از بچه ها سوتی ها رو اون تو می نوشت....البته سال های بعد دیگه فقط روی دیوار می نوشتیم!
سوتی کلاس اول راهنمایی من: جن ها آدم های خوبی اند!(تو اردوی مشهد بحث جن شده بود می گفتن جنا فلانند و...منم این رو گفتم!)
باید برم اون دفتر رو بگیرم از صاحبش...
 

Mohzens

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
94
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ری
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی امسال بنده در اردو مشهد:
می خواستیم سوار قطار بشیم به هم کوپه ای ها گفتم :(( بالا من بالا کی بالا؟ :D)
منظور تخت بود! :D
 

silence

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
507
امتیاز
348
نام مرکز سمپاد
علامه حلی - شهید قدوسی
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زیست جانوری ما همش می گه: "داستان اینه که... "یه وقتایی هم می گه "حالا داستان چیه؟ ..." واقعا هم که همش سر کلاس داستان تعریف می کنه... بعدشم هر چی می گه آخرش می گه "نیست مگه؟... " یه بار یکی از بچه هامون ازش پرسید آقا جواب این " نیست مگه؟" چیه؟! :D
 

taraneh

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
95
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
مطالعه برای المپیاد نجوم (فعلا مرحله 2!)
پاسخ : سوتی‌ها

اين يه سوتي جالبه حالا فكر كنين كلاس خصوصي باشه چقدر ديگه ضايع بازي ميشه:دي
يه بار با آقاي محمدي كلاس رفع اشكال رياضي داشتيم 2 نفر بوديم: من و دوست صميميم ميخواستيم اتحاد و تجزيه باهامون كار كنه رفتيم نشستيم تو كلاس ايشون داشتن توضيح ميدادن يه مسئله رو به دوستم منم حواسم نبود داشتم مينوشتم، از اول كلاس من و دوستم همش كلمه ي "چي" رو تكرار ميكرديم كاملا ناخودآگاه و بدون منظور. بعد يهو آقاقي محمدي نميدونم چي شد برگشت به دوستم گفت من به كلمه‌ي "چي" حساسم زياد نگيد، منم متوجه نشدم يعني اصلا حواسم نبود گفتم: ها؟ چي؟!!
بعدش ديگه سه‌تايي خنديديم از اون موقع به من ميگه خانم "چي چي" :دي
 

TnT

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
877
امتیاز
996
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ارومیه
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
علوم پزشکی ارومیه
رشته دانشگاه
پزشکی
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

اینو یکی از دوستام میگفت : دقت کنید دوستم میگفت !
ما یه معلم دینی داریم ، آقای شیخ محمدی . این آقا به ف ها میگه پ ! مثلاً به جای صفحه ایکس میگه سپحه ایکس ! یه روز ما با این آقا کلاس داشتیم ، اینم قبل از ما اومده بود کلاس ! منم بدون توجه وارد شدم گفتم گوسپند های عزیز لطفاً بفرمایید الان معلم میاد ! بعد از چند تا ابرو نشانه فهمیدم ای دل غافل ایشون تو کلاس هستن !!!! بعد ایشون پیچیدن به من گفتم آقای فلانی داشتی منو مسخره میکردی ؟!!! منم که فکر کردم میگه داشتی کار اشتباهی میکردی ، گفتم آره !!! :-[
 
بالا