خاطرات سوتی‌ها

[khashayarfn]

پاسخ : سوتی‌ها

این دبیر زبان ما هم زده به سرش!
سه دقیقه وقت دارین تمرینا رو بنویسین! خوب اکبریان بخون!(در فاصله 5 ثانیه!)

دوباره همین دبیر:
فلانی تو امتحانتو 7 شدی!---> سی ثانیه بعد--->من: آقا فالانی حالش خوب نیست داره گریه میکنه! دبیر:کی زَدِش !!!!! شخص سوم: آقا شما زدیتش !!!!!

شخص چهارم(پوری): آقا ما بریم آب قند بیاریم براش؟؟!!!! دبیر: هوی تو! چرا اینقد حرف میزنی؟ اصلا بر. گمشو بیرون پسره ی بی ادب!

در زبان ایشون:
hammer = هاامر!
can= کان!!
last = لاست!!!
lost= لوست!!!
excuse me = ایکس کیوز می!!
به طور کلی صدای" َ " برابر است با " آ "
بعدم ازش غلط بگیری چون ادعای زبان داره از امتحان ترم 2 نمره کم میکنه!

 

[آرمان آریا]

پاسخ : سوتی‌ها

در زبان ایشون:
hammer = هاامر!
can= کان!!
last = لاست!!!
lost= لوست!!!
excuse me = ایکس کیوز می!!
به طور کلی صدای" َ " برابر است با " آ "
بعدم ازش غلط بگیری چون ادعای زبان داره از امتحان ترم 2 نمره کم میکنه!

البته فکر کنم ایشون بیریتیش فرمش رو میگه. نه ما همش امریکن خوندیم خب شاید یه خورده برامون عجیب باشه . معلم پارسال ما هم همین طور بود ما هم مسخرش می کردیم اما بعد فهمیدیم درست می گه . :-[

 

[pariya]

پاسخ : سوتی‌ها

پارسال امتحان ادبيات سوالا تايپ شده بود ولى كلى غلط تايپى داشت من آروم گفتم كدوم آدم كورى اينو تايپ كرده؟
معلممونم گفت من!!!
يه بار زنگ عربى معلم داشت ترجمه ميكرد رسيد ي جا طرف ب عربى گفت(من ترجمشو مينويسم):خدايا ديگر طاقت دوري اش را ندارم مادرم اجازه نميدهد!
معلم عربى:داره درباره جي.افش حرف ميزنه!!
دو خط بعد
پس كي ميتوانم پيامبرم را ببينم!!!

 

[T@RAN€H]

پاسخ : سوتی‌ها

یه دبیر شیمیداریم اون بار داشت خودش سوتیخودشو میگفت :
" تو امتحان های ترم دوم سوال طرح کرده بودم که فرمول شیمیایی بنویسن بهد به جای این کهتایپ بشه جوهر شوره نوشته شده بود:
جوهر شوهر "

 

[آبجي مرضيه]

پاسخ : سوتی‌ها

امتحان زيستو زودتر همه دادم
سوگليه معلمم فكنم باشم
گفت تو وايسا مراقب من برم يه كاري دارم
نامرد رفته بود پشته ستون منو ميديد منم كه بيخبر داشتم جواب سوالارو ميدادم
ابرو نموند برام

 

[Samaneh.Z]

پاسخ : سوتی‌ها

سوتی موقع تقلب:
شش نفر بودیم ، من و دوستم کتاب باز کردیم جواب یه سوال رو پیدا کردیم ! بعد زدیم همون گزینه به دوستان هم گفتیم ! بعد امتحان فهمیدیم غلط زدیم بقیه ی کناریهای ما هم که عین ما زدن ...! ( ولی معلممون نفهمید )

-_-_-_-_-_-_-_-
نشسته بودیم سر کلاس بعد زنگ بعدیش امتحان جغرافی داشتیم ! همون موقع هم کلاس بغلی باید امتحانشو میداشت یهو وسط کلاس یکی گفت آخجون امتحان ما هم عین اونا کنسل میشه ! بعد معلم گفت از کجا فهمیدی؟ اونم اینطوری شد : (موبایل!)

-_-_-_-_-_-_-_-_-_
اول کلاس نجوم ، معلم گفت به یکی از بچه ها برو گچ بیار ! اینم گفت باشه ! رفت بیرون چند دقیقه بعد برگشت گفت : ببخشید یادم رفت ! چی گفتین بیارم؟

-_-_-_-_-_-_-_-_-_
سر کلاس ادبیات یکی از بچه ها داشت درس رو میخوند ! "سَرگُرد" رو خوند "سَرِ گِرد" ! "گُل کاری" رو هم خوند "گِل کاری" (خیلی معموله این اشتباه خوندنا ! )

 

[Pegi]

پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه ها ریزش بارش رو نوشته بود ریزش باران بعد معلممون بش داده بود 0 ( با ارفاق ! )
البته نمیشه گفت سوتی چون اصولا از این ارفاقا زیاد میکنه!
----------------------------------
یه امتحان ناجور فیزیک از ما گرفتن و خیلی از ریاضی ها گند زده بودیم! و تجربیامون تقریبا خوب داده بودند! ( سوالارو معلم تجربیا طرح کرده بود!)
چنتا از بچه ها که هویتشون مجهوله یه نامه ای از طرف 2تا کلاس ریاضی نوشته بودند و از امتحان شکایت کرده بودند! ولی گویا لحنشون خوب نبوده و معلممون عصبانی شده بود و ....
من دیدم بچه ها دور معلم جمع اند ، گفتم منم برم یه اظهار وجودی بکنم! از اونجایی که اصلا نمیدونستم جریان از چه قراره گفتم آقای.... خداییش سوالاش اصلا خوب نبود ! بعد معلممون یه نگاهی به من کرد و گفت شما همتون از این نامه خبر داشتید؟! منم با کمال افتخار گفتم بله! B-) بعد من همه گفتن نه!
و من تازه فهمیدم که بچه ها اومده بودند از بابت نامه معذرت بخوان...!
کلا خیلی ناجور شد!
----------------------------------
یکی از بچه ها سر امتحان از قدر مطلق فاکتور گرفته بود!
سوال : نمودار تابع زیر رارسم کنید :
y=
| |x+2| + |x-3 | |
جواب :
y=
| |x= | x|2-3
و بعد هم خط y=x رو رسم کرده بود! B-)

 

[ehsan.str]

پاسخ : سوتی‌ها

سوتی ها بچه های مدرسه استعداد های درخشان ، امید های آینده کشوراوف................. لا مصب)
1. کیک بده تشنمه !!!
2. کره ی فضا
3. بچه های تیمی که شماره شون قرمزه(لباسشون)
4.با این حرفات میری 3 سال حبس ابد!!!
5. یکی از بچه ها:اصلا...این کار آفتابه خرج حلیمه(لحیم)$$
6. یارو(یکی از دانش آموزان) از حرف های بچه ها اعصابش خورد شده بود گفت: برخرمگس لعنته معرک
7. موقع امتحان یکی از بچه ها گفت:تا کی وقت داریم. بعدی گفت: آقا دادیم میتونیم بریم (نکته دار)
8. یکی دو روزی بود که از بازگشایی مدارس می گذشت. اولین روزی بود که با یکی از دبیرهای جدید داشتیم (یادم نیست معلم کدوم درس بود).معلم در حال خواندن اسم و فامیل بچه ها: آقای محمدی فامیل بابات چیه!!!!!!
9. یکی از بچه ها:" فارابی است، منظورم مربی تیم استقلاله عجب مربی خوبیه"؟؟(مرفاوی سرمربی آن زمان استقلال)
10. یک روز یکی از بروبچ با عصبانیت وارد کلاس شد(بعد مسابقه بسکتبال) معلم سر کلاس بود متوجه نشد گفت: ای خواهر این..... معلم:آقای (فلانی) عفت کلام داشته باش
11. باد تندی در حال وزیدن بود یکی از بچه ها سرش رو از پنجره برد بیرون تف کرد. یگدفه گفت: اه بارون داره می آید!!(آب تف خودش رو باد رو صورتش ریخته بود)
و....

 

[m 45]

پاسخ : سوتی‌ها

ما هم سر امتحان بودیم یکی از بچه ها پا شد برگشو بده.یکی از مراقبا(معلم ریاضیمون)گفت چقدر زود یکم بشین بازم بنویس.یه مراقب دیگه (معلم فیزیک)گفت چی کارش داری بزار زود بده بره.اولی گفت نه بابا بزار بشینه.خلاصه حدود یه دقیقه با هم بحث کردن آخر دومی گفت فلانی مگه خوشت اومده(نکتهههههه)

 

[closeman]

پاسخ : سوتی‌ها

سره همین ازمون علمی بودیم که قبلش بنده افتخار دادم قبل از اینکه مراقبان عزیز قدم رنجه کنن به دوستان بلند اعلام کردم: بچه ها نگاه کنین هر کی سوالی داشت بلند به یه طریقی بپرسه...مثلا من می گم خانوم 23 اشتباه نیست؟ بعد اگه جواب 23 گزینه ی الف می شد همه بگین:اه
اگه ب می شد بگین:به به
اگه ج می شد بگین جلل خالق!
اگه د می شد بگین : دلم!
خدا رو شکر سره جلسه از سوال اول تا اخر چک شد اونم به صورت عمومی فقط وقتی برگه ها رو دادیم من داشتم می گفتم به نیلوفر که چرا با هم می گفتین؟چرا اروم می گفتین؟که یهو دیدم مراقب پشت سرمه

 

[closeman]

پاسخ : سوتی‌ها

امروز سره امتحان کمبریج بودیم که من کلمه ی opportunity رو مونده بودم....موقع ای که اومدن برگه ی حضور غیاب رو بدن هر کسی امضا کنه و بده بغلیش من بلند گفتم: بچه ها امضاتون "فرصت" باشه....بنده خدا مهلا(این مهلا نه ها!اون مهلا)تو امضاش اینو نوشت ماشالله به لطف دوستان ناظم عزیز تر از جان دریافتند این موضوع رو! باز دوباره منو مهلا راهی دفتر شدیم و باز داوودی شروع کرد.... ( منم که حوصله نداشتم همش می گفتم:بله...بله....صحیح!
داشتم از دفتر می رفتم گفت: مگه بهت 5شنبه نگفتم دیگه لی نپوش؟
من: خانوم ندارم!
اون:چی نداری؟
من:شلوار دیگه!گفتم که شلوارم از وسط به دو نیم تقسیم شد!
اون:خیلی خب......!
هر دفعه همین مکالمه رو با من می کنه ها!اه....از بس....

 

[saye3000]

پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه ها امتحانو بد داده بود،بعد امتحان داشتیم چک میکردیم،یهو عصبانی شد گفت:میشه خفه شید در مورد امتحان؟

قرار بود مسئول پژوهشمون از یکی از دبیرامون که مرده اجازه بگیره المپیادیا نرن سر کلاس.دبیر داشت از کلاس میرفت بیرون،یکی از المپیادیا رفت مسئول پژوهش رو صدا کنه که قبل از اینکه دبیر بره دفتر بیاد اجازه بگیره.گفت:خانوم فلانی بیاید اجازه مونو بگیرید دیگه.آقامونداره میره.

من اصولا چون سرویس ندارم،امسال خیلی دیر میرفتم مدرسه :).اکثرا هم معاونا نمیفهمیدن ولی بعضی وقتا اینقدر دیر میشد که دبیر میرفت سر کلاس و من محبور میشدم برم پیش معاون برگه ورود بگیرم .هر دفعه هم که میرفتم برگه بگیرم،معاون بهم میگفت چرا اینقدر دیر اومدی؟من هم بدون این که حواسم باشه،کاملا اتفاقی همیشه یه جواب بهش میدادم.همیشه میگفتم «نمیدونم.من هرچی تلاش میکنم زود بیام نمیشه.آخرش دیر میشه.»فکر کنم یه هفت هشت باری همینو بهش گفتم.اون دفعه باز دیر رفتم،معاون گفت:«چرا دیر اومدی؟بگو من هر چی تلاش میکنم زود بیام نمیشه».من: دقیقا میخواستم همینو بگم از کجا فهمیدید؟

 

[FarnazZ]

پاسخ : سوتی‌ها

معللم فیزیکمون می گفتبچه ها تو زمستون پنجره ها رو روشن نکنید...مصرف برق میره بالا........))
یه معلم هم داریم که به ..محل... میگه موحل......داشت میگفت کروموزم ها در موحل سانترومر به هم وصلن که کلاس رفت رو هوا........

 

[Toobiii]

پاسخ : سوتی‌ها

دیروز یکی از معلمای مردمون میخواست بره تو دفتر که درو روش قفل کرده بودن.من و دوستم بهش گفتیم:"آقای x راهتون نمیدن؟!" اونم گفت:"نه,فکر کنم آقای y داره شلوارشو عوض میکنه!!"! فکر کنم این معلمای مرد گاهی یادشون میره که اینجا مدرسه ی دخترونه س!

 

[stargirl]

پاسخ : سوتی‌ها

پارسال زنگ شیمی:

درسمون رسده بود به نفت و اینا (اول دبیرستان) ، بعد معلم گفت اولین چاه نفت ایران رو تو مسجد سلیمان کشف کردن(یه همچین چیزی،یادم نیس )

یکی از بچه ها برگشت گفت : خانم ، یعنی از وسط مسجد چاه نفت دراومده بود؟

کلاس رفت رو هوا!

 

[Spammer]

پاسخ : سوتی‌ها

امروز سر کلاس انشا یک از بچه ها می خواست بگه معلم قرآن(آقای محمدزاده) را دیدم گفت اقای محمزاده ریدن
یک دیگه هم از بچه ها هم تو انشاش گفت وقتی می خواستن گسی رو شکنجه کنن مادرش به "ام" می رفته بعد یک از دوستام گفت مادرش به "اف" میره(نیازمند یاد داشتن زبان انگلیسی)

 

[*M.M*]

پاسخ : سوتی‌ها

معلم شیمی مون خدای سوتی است!!!از اول زنگ که میاد پشت سر هم سوتی میده:پُروژه را میگه پِروژه!!!!مولکول ها را پای تخته نوشته بعد میگه:این مولکول ها را طراحی کنید،منظورش اینه که بنویسید!!!ما هم که سنسور های سوتی یابیمون خوب کار میکنه وقتی برمیگرده پای تخته چیزی بنویسه همه یواش یواش میخندن!!! یکبار دیگه هم همونطور که گفتم میخواست بگه گوشت فاسد میشه ، گفت:...... فاسد میشه!!!به جای ش و ت گوشت ، ز گذاشت!!!!! (
بازم ببخشید اخریه بی ادبی بود!!!

 

[Your feline]

پاسخ : سوتی‌ها

آپــریم رو میگــن آپــرین دبیر فیزیک ما ....
دبیر دینــی در جدیدترین نطــق : ( بعد از شنیدن یه حرف تاثیر گذار ) ... : " به به ... به به ... این حــرفا رو باید طلا کــرد ، آب کرد ، زد تو خونه
دبیر حرفه : مــا دو قسمت داریم روی یه مدار ، گیرنده و گرفتنده
بچــه ها ، پیش نهادی بدید که قابل عقل باشه !

 

[*M.M*]

پاسخ : سوتی‌ها

سرکلاس زبان:خانمون از یکی از بچه ها پرسید:what do you do in bathroom?
اونم جواب داد:I study english!!
بچه فعاله!!! توی دستشویی هم درس میخونه...

 

[N.M]

پاسخ : سوتی‌ها

پارسال یه بار سر زنگ هنر کل زنگو جیم بودم

بعد زنگ که خورد داشتیم با مهسا از پله ها می رفتیم بالا که یهو معلم هنره رو دیدم !

منم که حواسم نبود ما الان با این کلاس داشتیم ، یهو شروع کردم به پاچه خواری و سلام کردن و اینا ...!

یه چش غره ای رف که...