خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

دیروزبرای یکی ازبچه هامون که نتونسته بودمقاله بفرسته درعرض نیم ساعت سرهم کردم و فرستادم یه مقاله پیشنهادی داشت بعد یه قسمتایی شویادم رفته بود پاک کنم همینطوری فرستاده شد X_X
در بخش مقدمه ابتد5ا بايد كليات موضوع پژوهش عنوان شود. سپس تاريخچه‌اي از كارهاي مشابه انجام شده به همراه ويژگيهاي هر يك بيان شود. در ادامه مقدمه‌اي از تلاش انجام گرفته در مقاله براي حل كاستي‌هاي موجود ذكر شود.
مقدمه داراي شماره 1 است و براي نوشتن عنوانِ بخش مقدمه از سبك Heading 1 استفاده كنيد.
1-11- ويژگي¬هاي مطالب اصلي
پس از بخش مقدمه بايد مطالب اصلي مقاله طي چند بخش نوشته شود. اين بخش-ها بايد شامل تعريفبه مفاهيم اوليه مورد نياز، طرح مسأله، و راه‌حل پيشنهادي باشند. در نوشتن مطالب اصلي مقاله دقت شود كه تنها به موضوع اصلي مقاله پرداخته شود تا ذهن خواننده از انحراف به سمت مطالب جانبي مصون بماند. همچنين سعي شود مطالب اصلي مقاله بصورت سلسله مراتبي و زنجيروار به هم مربوط باشند.
بخش¬هاي مطالب اصلي مقاله از شماره 2 شروع مي‌شوند. بخش¬هاي بعدي نيز به ترتيب شماره¬گذاري مي‌شوند. براي نوشتن عنوان بخشهاي اصلي از سبك Heading 1 استفاده كنيد.
1-12- ويژگي¬هاي نتيجه
در بخش نتيجه، نكات مهم انجام شده در كار بصورت خلاصه مرور و نتايج به دست آمده توضيح داده شوند.. هرگز عين مطالب چكيده را در اين بخش تكرار نكنيد. نتيجه مي‏‌تواند به کاربردهاي پژوهش انجام شده اشاره کند؛ نکات مبهم و قابل پژوهش جديد را مطرح کند؛ ويا گسترش موضوع بحث را به زمينه‏‌هاي ديگر پيشنهاد دهد.
فک کنم وقتی داورااینو بخونن اینطوری میشن =))
دیشب =))خواب میدیدم نگارمسواک سبزمو برداشته تهدید میکنه نگو این بوده :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

من اومدم بگم باد نون هاروبادنبره
گفتم نون بادهارونبره:-D
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از ⚜ Fireball.II ⚜ :
زمان : زنگ جغرافی ، امت جغرافی
مکان : گوشه کلاس
جواب یکی از سوالا میشه جاده ی هراز
شخص a گوشه کلاس نشسته جواب جاده ی هراز عه به لطف خط قشنگشون شخص b جاده ی هزار میخونه - و منطق عالی شخص b -
تو برگش مینویسه جاده ی هزار
شخص c کنار ب نشسته ازش میپرسه ج سوال چی میشه
فرد ب ج میده و فرد c سبزوار میشنوه

# دو تا دیه تقلب میکردن نمیدونم چیا در می آوردن
کلاسه داریم ؟:)):|

خداییش بدخط نوشته بود من هزار خوندم

ما از دستی اینجوری کردیم ضایع نشه که تقلب شده ;D

اینکه چیزی نیست ، تو همون امتحان شخص a اومده بود از تو کتاب تقلب کنه به جای هلند ، قسمت هندو نوشته بود :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

این تیکه تو کلاه قرمزی هست میگه : کلاه قرمزی هوووووووووووووووووووووووووی

و اینکه جدیدا معصومه رو صدا میکنم میگم : داالی =))

امروز تو کارگاه سحر و عاطفه داشتن ارائه میدادن ( میز بغلی من بودن ) حواسم نبود بازدید کننده تو غرفه س

معصومه اومد تو غرفه یهویی گفتم:

معصومه هوووووووووووووووووووووووووووی ( برگشت نگاه م کرد ) دالی =P~
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر امتحان زیست :
سوال بدین شکل بود :
نوع تنفس هر یک از موجودات زیر را مشخص کنید :
راکن : ..... منم نوشتم دستگاه تنفسی :-[ (آخه کسی نیست به من بگه مثلا ماهی با شیشه شیر تنفس می کنه ؟) :-/
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم جغرافیمون اصن خدای اعتماد به نفسه:
اومده میگه: بچه ها واقعن من بعضیا از پسرا ی الانو تو خیابون میبینم چَندِشم میشه ..اینا بمیرنم من باهاشون رابطه برقرار نمیکنم
ما: :o :o
ما در دلِ خودمان: :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها


ما ی دبیر فیزیک داریم وقتی میخواد ببینه بچه ها تو چرتن یا نه از وسط جزوه گفتنش ی کم چرت و پرت میگه ببینه حواسا جمعه مثن در رابطه با
فشار جای ظروف به هم پیوسته گفت ظروف تقلون ما هم خواب زنگ اخر نوشتیم تفلون بعد که فهمیدیم سر کار بودیم و اینا یکی از دوستام اومد بگه ببخشید اقای عسگری میگه بببخشید اقای تفلون ;D ؟؟؟؟؟؟؟؟ :))از کجا اورده نمیدونم
 
پاسخ : سوتی‌ها

برف اومده بود وحشتناک، 1ساعت سوار اتوبوس تو ترافیک بودیم هنوز یه ایستگاهم رد نشده بود ما ها همه خیس و یخ زده و گشنه
رفتیم به راننده گفتیم درو باز کنه بریم سوار مترو شیم (اونور خیابون ایستگاه مترو بود)
بعد اتوبوس تو خط ویژه بود، نرده داشت نمیشد از روش رد شد، گفتیم خوب میریم اون سمت دیگه خیابون بعد از زیرگذر مترو برمیگردیم این سمت
خلاصه رفتیم همه منتظر که مترو بیاد و اینا، همه حوصلمون سر رفته بود، آماده بودیم برسیم خونه ولو شیم
کلی واستادیم یه مترو اومد خوشحال و اینا داشتیم سوار میشدیم، یهو یکی از بچه ها گفت: خاک تو سرمون ما الان اونور خیابونیم! برنگشتیم اونور! :))
هیچی دیگه باز برگشتیم اونور دوباره کارت زدیم و 10دقیقه واستادیم مترو بیاد... :-"
شانس آوردیم فقط فهمیدیم، وگرنه مثلا یهو سر از حرم درمیاوردیم... :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما رو پارسال مدرسه ميخواست ببره مشهد!
دوستم اومده ميگه بچه ها بچه ها بچه ها بچه ها(با ذوق فراوون 8-^)
ما ها:چيه؟چي شده؟
دوستم:ميدونين قراره کجا بخوابيم؟؟؟؟ B-)
ما: نه کجا؟ :-/
دوستم: قراره ما رو ببرن فرزانگانه پسرونه بخوابيم 8-^
من در وهله ي اول =))
دوستم:؟؟؟
من:يعني واقعاااا تو نميدونيييي به تيزهوشان دخترانه ميگن فرزانگان!!!! پسرانش اسم داره ها ;D
فرزانگان پسرونه چيه ديگه ;D :))
همه: =))
دوستم: :-L
چنين دوستان نخبه و با استعدادي داريم ما!
 
پاسخ : سوتی‌ها

=((چارشنبه ژنگ چارم واستادم ک با بابام برم خونه گفتم پ بزار یکم با دوستام فوتبال بازی کنم
بابامم برداشته بود از بالا ازم فیلم گرفته بود >:p
منم ک مث همیشه ب سبک کریستینو کارمو انجام مدادم اصن نفهمیدم :-"
رفتیم تو ماشین یه هو بابام شروع کدذ ب دعوا کردنم!!! X-(
این کیه تو بدا خودت الگو انتخاب کردی؟؟اینقد بدم میاد ازش X-( X-( X-(
بعد منم ک کپ کرده بودم اینجوری بودم::: :-" :-" :-"
بعد منم شروع کردم ب دفا /m\
بعد بابام میگه:: همونجوری را میری ..آستیناتو همونجوری بالا میدی..ضربه آزادات ..کلا حرکاتت دست و بدنت مث همونه ^#^
منم میگم پدر من بیخیال..من فوتبالو دوس دارم و الگو فوتبالیمم اینه
بعد باز بابام شروع کرده ک درسات چی؟؟ :-L
منم باز میگم این آزمونایی ک دادمو ک خوب بود رتبه ام /m\ پرسشای شفاهیم همه اش خوب بودم /m\ /m\
بعد بابام یه هوو بحثو عوض کرد!!
منم ک ااز خدا خواسته هی اینجوری میشدم: :دی
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب برقا رفته بود.... بعد بابام از بیرون اومده میگه شارژر گوشیم کجاست بزنم شارژ بشه روشن کنم چراغشو خونه روشن بشه....
بعد ما: :)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

اونروز فوتبال بازی میکنیم من شوت میکنم از 1 متری صورت مامان دوستم میگذره حالا داره نگام میکنه
من :سلام خوبم مرسی
مامان دوستم: :-/
ینی چیزه:مامانم سلام میرسونن
فک کنم مامانش به عقلم شک کرد
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز دوست مامانم اومده دم در
من آیفونو ور داشتم میگم : بله؟؟
میگه : سلام نسرین بگو مامانت بیاد دم در :-"
من : باشه یه لحظه گوشی ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

میخواستم ازخط واحدپیاده بشم همینجوردست کردم توی کیف پولم ی کارتیوبرداشتم حالاهرچی میزنم روی دستگاه درست نمیشه ازخانم بغلیم پرسیدم خرابه گفت نه اونی ک دستتونه کارت اتوبوس نیست
:-/ :-/ :-/ :-/
نگاش کردم دیدم بععععععله دارم کارت عابربانکومیزنم رودستگاه :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[
دیگه خجالت کشیدم
کارت زدم رفتم پایین
 
پاسخ : سوتی‌ها

اول راهنمایی که بودم یه روز به جای معلم پرورشیمون یه معلمی که به بداخلاقی شهرت داشت اومد سر کلاسمون.منم خیلی از این خانم حساب می بردم.خلاصه مثل یه خانم موقر سر کلاسش نشسته بودم که منو برای آوردن گچ فرستاد بیرون از کلاس.منم که می خواستم نهایت ادبمو نشون بدم موقع بیرون رفتن اول در زدم بعد رفتم بیرون. :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[ :-[
حالا مونده بودم چجوری برگردم سرکلاس.سر دو راهی بودم که در بزنم یا نه؟ :-?
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار همه خیلی خوشگل نشسته بودیم با خانواده داشتیم تلویزیون نگا میکردیم
یهویی بابام برگشت به ساعت نگا کرد گفت اوه اوه کنترلو بدین بزنم 20:30
منم با کلی ذوق :اره بابا بدو بزن ولی باید با اون کنترل بزنی
خواهر شماره1: 20:30 که جمعه ها نمیذاره
خواهر شماره 2: بعدشم 20:30 رو مگه ساعت 19:30 میذاره؟
یک از یک باهوش تریم
حال کنید
 
پاسخ : سوتی‌ها

من: برو ببین کتری نپخت :-" :-"

===============================

دوستم: کلاس زبانت کجاست؟

من: اونجا رو به رو اون مجسمه کوسه ها

دوستم : اون نهنگارو میگی ؟؟؟؟!!!! :-? :-?

==============================

من: این حرفا چیه مثله اینکه ما تو قرن 2012 زندگی میکنیمااا ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه ها :
هوا اونقد سر بود که رفت تو ریه هام ;D
(فک کنم اون با معدش تنفس می کنه بعد آبم که می خوره می ره تو ششاش) ;))
 
Back
بالا