خاطرات سوتی‌ها

tezar

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
633
امتیاز
5,345
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6 سابق
شهر
تهران
دانشگاه
امـیـرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی بـرق
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیکمون میخاس فیلم بزاره از آزمایش های مختلف..بعد میگه:

تو چیز اول گرماعه بعدش فشار..

×منظورش این بود تو ترتیب فیلمایی ک تو این فولدر هستن اول فیلم های گرما هست بعد بخش فشار :-"
 

salamak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
743
امتیاز
2,529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين 1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپياد زيست
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

يه هفته من اينترنت نداشتم كل سايت عوض شده!! :-w
سوتيا چهارصد و خورده اي بود اخرين باري كه اومدم،اين دويست صفحه اضافه چيه؟!

ديشب رفته بوديم خونه عمه ام افطاري...
بعد كولرشون همون روز خراب شده بود :|
هوا هم گرممممم...
بعد من خواستم يه ليوان اب بخورم،پارچ رو برداشتم با ليوان(وايساده بودم)بعد نميدونم چي شد لبه ي پارچ
كلا دور موند از ليوان...
نصف پارچ اب يخ خالي شد روكمر عمه م :|
جالب اينجاس كهمن نميفهميدم اين اب الان تو ليوان نميريزه داره ميريزه پايين،
از صداي شوكه شدن عمه م فهميدم ابا داره ميريزه :|
كلا خيلي گند زدم اون شب :| #S-:
 

Mrs.Clever

Kelidelia:
ارسال‌ها
102
امتیاز
794
نام مرکز سمپاد
farzanegan1
شهر
kerman
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
....المپیاد زیست
دانشگاه
zaums
رشته دانشگاه
Medicine
پاسخ : سوتی‌ها

با دوستم داشتیم حرف می زدیم که
دوستم : طرف برگشته یه من اینا رو می گه ~X(
من : از کجا بر گشته ؟؟ :-? :-? =))
 

ehsanehsan

کاربر فعال
ارسال‌ها
42
امتیاز
283
نام مرکز سمپاد
علامه جعفری
شهر
مرند
مدال المپیاد
یادش به خیر هیییییییی!!
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : سوتی‌ها

سال اول دبیرستان یه بار تو آزمایشگاه فیزیک دیدیم که حوصلمون به شدت داره سر میره به بهانه ی این که نمی تونیم آزمایش رو خوب ببینیم رفتیم پشت معلم وایستادیم و براش شاخ گذاشتیم :)) :)) :))
ولی متاسفانه چون آزمایش مربوط به آینه ها بود ما رو از اینه دید که براش شاخ میذاریم
معلم :-w :-w
ما X_X X_X
رفقا =)) =)) =)) =))
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,384
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
پاسخ : سوتی‌ها

چنوقت پیش داشتم روزنامه ای رو نگاه می کردم توش یه اخبار جالبی نوشته بود:

یه پسر و دختر با هم دوست میشن بعد خیلی به هم وابسته میشن طوری که دختره اسمه پسره رو,رو دستش با تیغ حک می کنه
حالا بعد از چنوقت می فهمن پسره دروغ گفته بود
کل بزرگای خاندانشون جم میشن با هم مشورت کنن که چجوری به دختره بگن اسمه پسره کیوان نبوده که رو دستش حک کرده .اسمه پسره جعفر بوده :D
ببینید چقدر مشارکت تو ایران زیاده . :D
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

پسر عموم زنگ زده عمه
پسرعمو: عمه جون حال خارشوهرت چطوره
عمه: خدارو شکر رفته تو کما
:)) :)) بیچاره حول شده بود خوب :-"
 

آتوسا

کاربر فعال
ارسال‌ها
41
امتیاز
346
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

پسر عموم ازم پرسید اصفهان خوش گذشت؟
منم شرو کردم به تعریف کردن جغدی که تو باغ پرندگان دیدیم
من:نمی دونی چقد وحشتناک و بزرگ بود تازه گوشت خوارم بود
پسر عموم:مگه جغد گیاه خوارم داریم؟

من: ‏‎ :-" :-"

پسر عموم: :D :D
 

jh.hamideh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
281
امتیاز
2,111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
B!N@b
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

داییم چندین ساعت تلاش میکرده که با تلفن معمولی یه فاکس برا بابام بفرسته!! :D :))



یه بار سر کلاس بغلیم برگشت گفت: حمیده وضو داری؟؟!!
منم گفتم : چطور؟
گفت: آخه دستتو گذاشتی رو کلمه ها
ایشون فک میکردن آدم وقتی دستشو میذاره رو کلمات عربی باید وضو داشته باشه!! :O {-8 :))
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : سوتی‌ها

تولد یکی ا بچه ـارو یه ما زودتر تبریک گفتم! :D :-" قشنگم دقیقا 00:00 پی ام ـو فرستادم ک ذوق کنه مثن! :)) قیافه ی من بعده دیدنه جوابه پی ام دیدنی بود واقعا! معنی واقعی افقـو فـمیدم! :))
 

yasamin78

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
947
نام مرکز سمپاد
farzanegan amin2
شهر
Isfahan
پاسخ : سوتی‌ها

داداشم امروز میخواست تاکسی تلفنی بگیره بعد ب مامانم میگه: مامان شماره تاکسی 133 چنده؟؟ :))
بعد جالبتر مامانم میگه: 133 :)) :))
 

melika.m.r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
540
امتیاز
1,889
نام مرکز سمپاد
دبیــرســتانِ فرزانگانِ یک
شهر
تــــهران!
دانشگاه
خدا بخواد ، تهران .
پاسخ : سوتی‌ها

آقا جاتون خالی ، همین 3-4 هفته پیش که واسه مسابقاتِ روبوکاپ رفته بودیم ، کلاً یه تفریحِ سالمی داشتیم ما ، هرچی خارجی میدیدیم ( البته ، ما اونجا خارجی محسوب می شدیم ! :D ) می گفتیم میشه از ما یه عکس بگیرید ؟ ;;)

بعد حالا مثلا تو یه پازیشن ، 15 تا عکس داشتیم. هی هر رهگذری رد می شد ... :-"
بعد جوونیه و خامی دیگه ، هی ما ذوق می کردیم ازینکه کسی زبونمون رو نمی فهمه ، فوش می دادیم به ملت! ( خدا از سره تقصیراتِ همه ـمون بگذره ینی ! :)) )

یه بار وایساده بودیم یه جا ، یه آقاهه داشت از دور میومد. بعد بهش گفتیم میشه عکس بگیرید از ما و اینا (انگلیسی ) ؟
بعد آقاهه اومد عکس بگیره ، لیدرمون گفت :این معتاد نیست ؟ :-?
یکی از بچه ها : به نظره من که اصن خماره! دستاش می لرزن ! :-?
یکی دیگه : بابا خانوم من از معتاد جماعت می ترسم. بگیرید از دستش اون دوربین رو !!!
- خانوم من اینو نگاه می کنم ، خنده ـم میگیره! چیه آخه؟ :))

یهو آقاهه یجوری که انگار گم شده ای رو پیدا کرده ، دوربین رو آورد پایین :
- وااااای! ینی شما ایرانی هستید ؟؟ 8-> 8-> ( فارسی )
ما : سلام آقایِ ایرانی ! :| :| میشه از ما یه عکس بگیرید ؟ :| :-s
حالا هی یکی یکی بچه ها می اومدن ، که این مرتیکه کیه و چرا فُلانه و.. ما هم هی باید توجیه ـشون می کردیم که هیس! ینی، خدایِ من !!
بعد حالا عکس رو گرفتن این آقا ،ما با کلی شرمندگی تشکر کردیم و اینا ، رفتن اونور ، معلّمِ روباتیکمون رو دیدن :
-بــــــــــــه! آقایِ دائمی! ازین ورا ؟؟؟ (;
ما و لیدرمون : :-< :|

تو خوده آمازون ـش هم ما آشنا و هم ولایتی پیدا می کنیم. بعله. این طور آدم هایی هستیم.:|:D
 

melika15

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
407
امتیاز
3,313
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1395
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

توی کلاس بودیم هوا هم خیلی خیلی گرم بود دیگه غیرقابل تحمل شده بود
با اینکه 3تا پنکه آورده بودیم تو کلاسمون بازم هوا گرم بود
وسط درس معلممون وقت آزاد داد از اونجایی که هوا خیلی گرم بود
یکی از بچه ها بلند شد رفت جلو یکی از پنکه ها دکمه های مانتوشو باز کرد
شالش هم که تو هوا بود باد پنکه میزد بهش.خلاصه خیلی حال میکرد مثه اینکه... :D
یه دفعه یکی از دوستام بلند داد زد: آخه آدم عاقل با پنکه هم خلوت میکنه :D :-" :D
بچه ها و معلممون همه باهم: :)):)):))
 

Golnoosh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
672
امتیاز
2,443
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 !
شهر
همدان
مدال المپیاد
شیمی میخوندم ☺
دانشگاه
علوم پزشکی همدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

در این حد خدا منو از صفحه ی روزگار محو کنه ک اون دینیه ک گفتم زدم 40 درصد و اینا و داشتم ب جون ملت خرخون غر میزدم ، معلوم شد سوالای سال سوم رو با پاسخنامه ی سال چهارم چکیدم ! :-w X_X
 

Majids

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
327
امتیاز
2,713
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

حکایت این که میگن جلو بچه چیزی نگین یاد میگیره، یه بار بچگیم با داییم و دختر داییم رفته بودیم بیرون، دختر داییم یه چیزی گفت دایی منم که اصا عالی :)) گفت گیر بدی صاف از این جا میریم سونوگرافی. مثل اینا که میگن میبریمت آمپول میزنیم اینا :-"
بعد شب نشسته بودیم پای شام حرف میزدیم و اینا، دختر داییم گیر داد به غذا منم برداشتم گفتم گیر بدی میریم سونو گرافی :/ یهو حس کردم جمع خفه شدن همه سرشونو انداختن پایین، من تازه فرداش فهمیدم سونوگرافی چیه :/
+
یه مدتیم همون بچگی تو فیلم کلمه guy رو دیده بودم، اینا مثلا برمیگشتن به هم میگفتن هی گای مثلا. تلفظشو نفهمیده بودم هی میگفتم هی گی هی گی :-"
 

mohammadpasan1373

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
754
امتیاز
4,430
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
آقا ما نخوندیم ولی تو برو!!!!خداییش ضرر نمیکنی!
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : سوتی‌ها

ی بنده خداییی از استانایِ اون ورِ کشور چن وخ مهمونمون بود بعد زبونشو خوب نمیفهمیدیم
ی دفه ی چیزی ورداش گف فقط از تویِ جملش این کلمه رو فهمیدیم: درود
بعد مامانم جواب داده : فدات بشم عزیزم،علیکِ درود تو هم خوبی؟ x:
بعد ها فهمیدیم ک میگه من اهلِ شهرِ دورودم!
=))
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,386
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : سوتی‌ها

من یه بار داشتم تو نت واسه یه نفر توضیح میدادم بجنورد کجاست بعد می خواستم بگم بجنورد مرکزه خراسان شمالیه به جاش گفتم بجنورد پایتخت خراسان شمالیه... =)) حالا خوبه این تو نت بود... این سوتیو من یکی دو بار که ندادم فقط... یه چیزی حدود بیست باری دادم! =))
 

M a н d i s

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
182
امتیاز
3,590
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
اراك
رشته دانشگاه
پزشكی
پاسخ : سوتی‌ها

چند وخ پیش مامانم داشت با تلفن حرف میزد .... حرف ک نه داشت با یکی دعوا میکرد بعد وسط صحبت تلفن قط شد ...
مامانم صب نکرد اون اقا ک داش باش دعوا میکرد دوباره زنگ بزنه .... سریع زنگ زد به مامان بزرگم ک جریان رو واسش تعریف کنه ....
بعد داش واسش میگفت بش گفتمـــــــ .... ک هیو تلفن قط شد دوباره :|
ولی دوباره زنگ خورد مامانم هم سریع برداشت گفت اره مامان بش گفتم اخه ادم ـه بـــــووووووووقـــــــ (اینجا سانسور داش) خجالت نمیکشی از این کارا میکنی؟ ... بعد مامانم به طرز وحشتناکی ساکت شد ...
تلفن همون اقاهه بود .....

بیچاره مامانم ... خیلی بد بود :D
 

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,058
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

ما یه بار داشتیم میرفتیم تبریز واسه یه همایشی
بعد ما 4 نفر که یه گروه بودیم ته نشسته بودیم و جلو تر هم دخترا و پرای بزرگتر از ما و مسئولا و اینا
بعد هانیه گفت بیا این هندیزفری رو بکن تو گوشت این آهنگ و گوش کن
ما کردیم تو گوشمون و یهو دیدیم احساس کر شدن دس داد بهمون
گفتیم : هانیه کمش کن
در این حین دیدیم مردم برگشتن نیگا می کنن عقب
پسرا :D این شکلی و دخترا :-< :-w
مسئولینم تو کار خودشونن
هانیه در کنار من =)) =)) :)) :))
من : واسه چی می خندی؟ اینا چرا این جوری نگا می کنن؟
هانیه : بابا چرا داد می زنی ؟ آرومترم میگفتی میشنیدم خب!! ;;)
من: مگه داد زدم؟ :O
(اصن تصورشم نمیکردم که که داد زده باشم!! :>)
 

M.Y.B.Q

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
191
امتیاز
1,294
نام مرکز سمپاد
فرزانگان4d
شهر
تهران
مدال المپیاد
نپرس!!!!
دانشگاه
شهيد بهشتي
رشته دانشگاه
دندون پزشكي:*
پاسخ : سوتی‌ها

دوم دبيرستان بوديم كه بلند شديم واسه سوال جواب دادن
............خب بانگ عظيمي كه شيحه ميگن بلند ميشه و مدهوشي اسمان و زمين.....

معلم:شيحه..... =)) =)) =)) =)) =))
بچه ها:شيحه واسه اسبه =)) =)) =))
منم كه اون كلمرو كلا شيحه خونده بودم نه صيحه كلا مونده بودم خب مگه همين نبود.......تو ذهنمم ميگفتم خببب..شيحه اسب بلنده پس اين صداهه هم بخاطر همين تشبيه كردن به اون.. :-? :-?..
 
بالا