خاطرات سوتی‌ها

[شبنم...]

پاسخ : سوتی‌ها

دوتا از دوستام از رو جزوه شیمی من نوشته بودن حالا یه مسئله رو مثال میزنم
من: در یک مدل سنگ فلان
دوست 1:در یک مول سنگ فلان
دوست2:در یک معدن سنگ فلان
حالا قشنگیش اینجاس که اصلش بوده در یک تن سنگ فلان
خدا میدونه بقیه جزوه رو چی نوشتن

 

[morabba]

پاسخ : سوتی‌ها

رفتیم با دوستم ساندویچ بخریم یارو ساندویچو داده دسمون داریم میریم بیرون میگه:البته با تشکر از خرید شما

 

[mohadeseh]

پاسخ : سوتی‌ها

رفتیم با دوستم ساندویچی مرده با اعتماد به نفس میگه نوشابه سیاه میخورین یا مشکی؟؟
منم اصلا به روی خودم نیوردم گفتم مشکی میخوریم

 

[mh.darya]

پاسخ : سوتی‌ها

زنگ تفریح ، دبیر گسسته در حال خروج از کلاس !
یکی از بچه های پایه ، در حال عقب عقب اومدن و تعریف کردن یه موضوع برای دوستاش و داد زدن جمله " من حامله م " !
خلاصه ش این که حیثیت نموند برامون !

 

[fteh]

پاسخ : سوتی‌ها

 

[مهدی]

پاسخ : سوتی‌ها

حالا انگا بین انگشت وسط و اشاره چقدر فرق هست؟
قصد من اجازه گرفتن بود که دستمو بردم بالا،بی جنبه اخراج کردش

 

[-zarA-]

پاسخ : سوتی‌ها

مکـالمـات اینجـانب و دوستـــــان محـترمه

مـن و آنـا داشتیـم آهنگ مـیخوندیم امـا اولـش یادمون نمـیومـداز وسـطش خونـدیم

ملیکـا::اولـش چـی بود؟؟؟

ریحـان:: اولـش ک آهـنگ خـالیه (بـی کـلام)

کـلهم الکـلاس::

 

[علــی[میم]]

پاسخ : سوتی‌ها

داشتم برای دوسان نزدیک و بقیه به صورت جدا جدا اسمس عید قربان میفرستادم

اولین سوتی اینکه فهمیدم برا همه ساعت دو نصفه شب فرستادم

دوم اینکه اسمس دوستامو فرستادم برا معلم جبر پارسال

حالا اسمس :

سلام عزیزم ، دارم از دلشوره میمیرم نزار بگیرنت تا میتونی شاخ بزن . عید قربان مبارک :^)

 

[mh.darya]

پاسخ : سوتی‌ها

سوتی من سر کلاس ریاضی بعد اثبات قضیه اعداد زوج:


<< تحفه ی سبزی ست...برگِ درویش!>>
اومدیم بگیم ما هم با ریاضی حال می کنیم هم با ادبیات..هیچی دیگه..نشون دادیم به درد ادبیات نمی خوریم!
شنیدین میگن:اومد چشمشو درست کنه زد <<اَبروش>>رو هم کور کرد!

خخخخخخخخخخخ....

نه مث اینکه واقن به درد ادبیات نمیخوری !
اونی که کور میکنن چشمه ، اونی که درست میکنن اَبرو !

 

[s123]

پاسخ : سوتی‌ها

داداشم میگه دوتا از دندونام تا حالا افتاده یه بار 4 سالگی یه بار 5 سالگی یه بار 6 و یه بارم 7 سالگی

_____
یکی از بچه ها سر کلاس زبان :
green ِ رو به سیز ِ
-------
کنار معاون محترمه بودیم دوستم بلند میگه پس به مهسا رفتی سر کلاس یه اس بده #-o

 

[amyrsajjad]

پاسخ : سوتی‌ها

دیروز واسه یه مراسمی رضایت نامه پخش کردن تو مدرسه بعد یکی از بچه ها بجا باباش امضا کرد بعدش برگشو به من نشون میده میگه این امضای بابای واقیمه!!!

 

[samira16]

پاسخ : سوتی‌ها

همین الان داشتم با نازنین صحبت میکردم بعد فجیـــــع سوتی دادم
میگه اردبیل
میگم اردبیل آذربایجان غربی بود عایا؟؟؟
نازنین:شرقی تبریزه-غربی ارومیه-اینم بقل اوناس-بین تبریز و گیلان. یادت اومد؟
من: خوب پس تو کدوم استان میشه؟؟

چیکار کنم خوب من همش آذربایجان غربیو شرقیو اردبیلو تبریزو ارومیه رو قاطی میکنم الان دیگه یاد گرفتم ولی

 

[amir h]

پاسخ : سوتی‌ها

یه روز سر کلاس ریاضی خیلی جدی گفتم کریم بنزما بازیکن رئال چون شوتاش خوبه از رو کریم باقری بهش میگن کریم بنزما....
بعد یه انفجار خنده متوجه شدم بنده خدا اسمش واقعا کریم هست!!!
خب من چه بدونم یکی تو اسپانیا اسمش کریم می تونه باشه!!!!!!

جالبیش اینه که بنزما فرانسویه

 

[M a н d i s]

پاسخ : سوتی‌ها

دیدن این تخته هوشمند ها پایینش ی علامت دسـت داره بعد اونو ک بزنی میتونی صفحه رو جابجا کنی ُ اینا؟
بعد ما کلا تو کلاس ریاضی باش مشکل داریم هی باید چپ، راست، بالا پایین کنیم
بعد چن روز پیشا یکی از بچه ها خیلی جدی به معلم گف خانم بکشید پایین بعد قبل از اینکه ما بگیریم چی شده یکی گف نه نه خانم بکش بالا سریع
اصن ی وضی
همه تو این حالت بودن
باید ی کلاس لحن درست گویی واسه بچه‌ها گذاشته شه واقعن مثن بگن" بدید ب طرف بالا لطفا"

 

[m.r.jazini]

پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس بودیم . معلم اومد تو کلاس . بعد از حضور و غیاب اومد پا تخته هوشمندو گفت .(تخته روشن بودو آماده ی استفاده )
این تخته هه کیسِ شم روشنه ؟ :-&
---------
ما هم که چهارتایی کنار هم بودیم زدیم زیر خنده . البته نه در حدی که بکنمون بیرون :-&
-------------------
همیشه گفتم اگه اینو دربالای صفحه کلیک کنی ممنونت می شم :لایک

 

[ALA73]

پاسخ : سوتی‌ها

اونروز با بچه ها سوار تاکسی شدیمو مقصدو گفتیم به راننده
بعد یه مدت یادمون افتاد شماره کوچه رو اشتباه گفتیمو اصلاحش کردیم
بعد راننده درس سر همون کوچه ای که اول گفته بودیم ترمز زد که دس اندازو رد کنه ما فک کردیم متوجه نشده آدرسه جدیدو و میخاد نگه داره یه دفه سه تایی شروع کردیم به جیغ جیغ که آقا اینجا نیس
جلوتره
ما اول اشتباه گفتیمو ازین حرفا
اونم هی داشت توضیح میداد که نمیخام نگه دارم ولی به خاطر ولومه بسیار بالای ما صداش نمیرسید
یه دفه داد زد:عه نمیخام نگه دارم دیگ
اون:
ما:

 

[setaa]

پاسخ : سوتی‌ها

برنامه زنده عید تا عید کیش بود بعد طرف داشت راجبه هواپیما جوک میگفت شاکی شده بود که چرا تماشاچی ها عین ماستن .
حالا بابام : خوب شاید اصلا تا حالا سوار هواپیما نشدن !

من :
مامانم : پس چی جوری اومدن کیش
بیچاره مامنم داشت میمرد از خنده

بابام : محو شد ندیدیمش

 

[Anita H]

پاسخ : سوتی‌ها

خونه ی مادربزرگم رفته بودم دستشویی. یکی لامپ رو خاموش کرد. من فکر کردم پسر دایی م هست اومده کرم بریزه، باد رو انداختم تو گلو، داد زدم: «عوضی، لامپ رو روشن کن X-(» بعد دیدم داره از بیرون صدای خنده میاد. رفتم بیرون فهمیدم بابابزرگم پشت در بوده :-[
***
سر کلاس فیزیک معلم گفت سرعت لحظه ای ثابت نیست، بالا و پایین داره.
یکی از بچه ها داد زد عقب و جلو هم داره
***

بعد ما کلا تو کلاس ریاضی باش مشکل داریم هی باید چپ، راست، بالا پایین کنیم

پ.ن: ببخشید زشت بود :)

 

[swz]

پاسخ : سوتی‌ها

معلم زبانتون نياد ُ يه معلم مرد بياد سرتون، بعد تو برگردى بهش يه بارم نه چند بار بگى ميس

 

[ایلیا]

پاسخ : سوتی‌ها

دیروز یه ربع داشتم فکر میکردم انقضای قرص سرماخوردگی ای که میخاستم بخورم دوازدهمه برجه سیزدهه یا سیزدهمه برج دوازده