خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

سر امتحان دینی:معلم بالا سرش بود
بغل دستیش دس گذاش رو برگه اون یکی گف :خانم همین درسه؟!
 
پاسخ : سوتی‌ها


امروز مدیرمون داشت در مورد تاخیر بچه سر صف صحبت می کرد که گفت:
من الان دانش آموزانی رو میبینم که هنوز نیومدن ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فيزيكمون خواست به يكي از بچه ها بگه پشت سري ها تو ساكت كن.
گفت با اونا يه كاري كن ساكت بشن.
يعني كلاس پكيد.
 
پاسخ : سوتی‌ها

چن وقت پیش زنگ ورزش معلمه میخواست ازمون امتحان دو بگیره .نوبت من که شد خواستم به بچه ها بگم به دوییدن من نخندین، گفتم بچه ها به خندیدن من ندویین!! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

شايد اين سوتي نباشه ولي خيلي خنده داره!
سر كلاس اجتماعي بچه ها داشتن جرعت حقيقت بازي ميكردن!
به يكي مي افته ،‌معلم بهش ميگه رو پشتش رو مانتوش يه چيزي بنويسن بعد بياد سره كلاي ما بچه ها بلند بخونن!
حالا اومده سر كلاس ما...روش نوشته بودن!
سرزمين باد ها!

+ بذار يه ذره بگذره بعد منظورو ميفهمي!
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوم راهنمایی که بودیم یه بار اومدیم معلم حرفه مونو سرکار بذاریم ازش برسیدیم a lot of یعنی چی ؟گفت:ofش که یعنی خاموش a lotشو نمی دونم.
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما تو کلاسمون یکی داریم که با دهنش یه بوقایی می زنه که صداش عین بوبوزلاست
یکی می خواست بهش بگه بوق بزن ، گفت : فوت بزن ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

مدیر خطاب به ما: ما به شما میگیم بالا ابروتون چشمه ناراحت میشین... =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

وسط کلاس داری ادعای معلمو تو اولین جلسه درمیاری بعد میبینی دست گذاشت رو شونت


این اتفاق همین امروز در اخرین جلسه ی ادبیات با بهترین معلم دنیا رخ داد
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو خونه نشسته بودم داشتم فیلم میدیدم داداشم اومد هی حرف میزد منم با غرور و احساس تمام برگشتم گفتم انقد دلم میخواد یه تو دهنی بزنم پس کله پسرا
بعد دیدم داداشم از خنده داره وسط خونه قل میخوره
 
پاسخ : سوتی‌ها

میخواستم شماره تلفن دوستمو بگیرم یکی از ارقامشو اشتباهی دوبار زدم بعد تلفنو یه آقاهه برداشت منم هل کردم گفتم:"الو سلام من مزاحمم خدافظ!"
 
پاسخ : سوتی‌ها

صدای گوشی میاد سر کلاس:
دبیر: گوش هر کس ببره تحویل بده معاونت(n بار)
بعد فهمید گوشی خودش بوده =)) =)) =))

البته این اتفاق تو کلاس ما نبوده. کاش تو کلاس ما بود :-<
 
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس ما چسبیده به اتاق معاونا.همیشه صدای زنگ تلفنشون تو کلاس میاد.تلفنشون داشت زنگ میخورد(تلفن ها.نه موبایل)،یهو دبیر یه حالت غضبناک به حودش گرفت و با حالتی کع مثلا داره مچ میگیره گفت خاموشش کن :-w.ما اولش اینجوری :o شدیم بعد گفتیم خانوم تلفن معوناست.گفت واقعا :-?؟کلا کف زمین بودیم.

نصف کلاس میخواستن برن اردو مشهد،معاون اومده بود سر کلاس،بچه هایی که نمیرفتن اردو گفتن خب ما رو هم یه جایی ببرین دیگه.معاون هم گفت چشم میبرمتون کیش.بچه ها گفتن جدی میگیم میپوسیم تو مدرسه ما رو هم ببرید اردو.معاون هم گفت منم جدی میگم میبرمتون کیش.دو روز بعد یکی از بچه ها تو کلاس بود،خیلی عادی(نه بلند) گفت :فلانی(معاون) بی شعور گفت میبیرمتون کیش [-(.یهو همون معاونه درو باز کرد گفت:«شنیدم» و درو بست.همه اینجوری بودیم :o :o :o.

دبیر شیمی میخواست امتحان بگیره،تستی بود،قبل امتحان خودش گفت سوالاش یه خورده دقیقه.جمله هاشو با دقت بخونین.وسط امتحان یهو یکی گفت:«خانوم اینا رو از کجا آوردین؟هر چی تو کتاب میگردیم نیست :))».منظورش این بود که هر چی فکر میکنم میبینم تو کتاب نبوده :)).
 
پاسخ : سوتی‌ها

اصلا وقتی لایک نیست آدم انگیزه پست دادن نداره ولی به هر حال :

یکی از بچه ها مست بود مثلا میخواست بگه ک یادم نیست چه اتفاقایی داره میوفته ...گفت :
اصلا یادم نمیاد... وای ...مثلا الان یادم نیست اونجا بودیم اومدیم اینجا ...
 
پاسخ : سوتی‌ها

_خانوم یه سالی از ما امتحان گرفتید؛ برگه ها رو تصحیح نمیکنید؟

+من همیشه همه ی برگه ها رو تصحیح میکنم!

_خانوم پس چرا نمیاریدشون؟

+وقت نمیکنم

!
 
پاسخ : سوتی‌ها

اون روز بعد از امتحان ریاضی با یک خانمی از مامانای بچه ها درباره امتحان حرف میزدیم که کشید به اینجا:
خانمه:فلانی تو کلاس شماست؟
-بله...
خانم:خیلی ریاضیش خوبه هااااااااا....
-بله....مرسی...ممنون =))
دوستم بهم گفت:به تو که نگفتن به فلانی گفتن.. >).
تازه فهمیدم سوتی دادم خندم گرفت =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس دینی بودیم بیرون باد شدید میومد بعد هی پرده میومد جلوی دید معلم که خیلی خوب بود :-" بعد اومد پنجره رو ببنده گفتم : « خانم "بذارید باد بیاد!" »
:-" :دی
 
پاسخ : سوتی‌ها

مدیرمون داشت به ما می گفت که موقع امتحانا تاخیر نکنین بعد گفت
خانومی که هنوز نیومده،جلو من وامیسته می گه من دیر نکردم!! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

ناظم جديد مدرسه مثلا ميخواست بگه سرجلسه از همديگه غلطگير نگيرين ، گفت :
اينقد از هم غلطگير ميگيرين آخرش سر جلسه ي كنكور هم از همديگه غلطگير ميگيرينااااا......!!!!

آخه يكي نيس بگه مگه سر جلسه ي كنكور خودكار ميبريم كه بخواييم غلط گير هم با خودمون ببريم؟؟
 
Back
بالا