خاطرات سوتی‌ها

Luna H.

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
468
امتیاز
2,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گنبدکاووس
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

وقتی که من تو دفتر ریاضیم می نویسم: یک صدم مساوی ِ یک دهم. :-" :D
 

Veteran

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
99
امتیاز
772
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
عروس زاگرس ؛ آلامتو
پاسخ : سوتی‌ها

عاغا ما یه بچه محل داریم ، دقیق ترین توصیفی که میتونم ازش براتون بکنم اینه که همون تام هنکس تو فیلمِ فارست گامپه !

حالا همین نیم ساعت پیش اومده ازم می پرسه : کانون بهتره یا قلم چی ؟!

اون : ;;) من: :| زمین و زمان : =))
 

w.k.A

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
45
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
شهر پر دود و گوگرد من
مدال المپیاد
ریاضی
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

دارم با یکی چت میکنم.اسمش پگاهه.دارم حال احوال پرسی میکنم.نوشتم چتوری گیاه؟ ((=
اینجوری شد بیچاره: :-|
و من: X_X
 

a.mahsa

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
216
نام مرکز سمپاد
فرزانگان7
شهر
تهران
مدال المپیاد
رفتم زیست دیدم باهاش حال نمیکنم ولش کردم!
دانشگاه
3 سال دیگه دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیکمون یه اقاییه! یه روزی ما با این مردک 3 نقطه سر کلاس نشسته بودیم داشتیم مسئله درباره ی میدان مغناطیس حل میکردیم
(پیش زمینه:سوم دبیرستانیا و بچه های پیش میدونن که وقتی میخوایم ببینیم میدان مغناطیسی سیم درون سوئه یا برون سو چیکار میکنیم! ;))
این اقا هردفعه که میخواس مسئله رو حل کنه بلند میگف: خاانووم بامن قدم بزن قدم بزن(تا میرسید پای تخته! بعدش)میگف: حالا همه شستا بالا شستا بالا!! بعد یکی از بچه ها به اسم نسیم شستشو خیلی برد بالا بعد اقائه گف:نسیم جواد سمت من نگیر سمت سیم بگیر!! بعد یه بار دیگه نسیم حواسش نبود همون کارو کرد طرف گف: نسیم یه بار دیگه بکنی میاما!!!!
بعد از 2ثانیه که همه داشتن حرف طرفو تحلیل میکردن:
نسیم: :O
معلم مون: :-[
کل کلاس: =)) =)) =)) =)) =))
 

N@R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
203
امتیاز
1,584
نام مرکز سمپاد
فرزانگان♥♥♥
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

این قسمت : در شُرف سوتی ... :))

امروز برگشتنی میخواستم از سرویس پیاده شم ،

عاغا انقد این امتحان زیستمون رو نِرو من تاثیر گذاشته بود که

نزدیک بود بجای خدافظی و تشکر از رانندمون ، برگردم تو صورتش صلوات بفرستم !!! =))

به همین برکت بخاری قسم!

ینی قشنگ دهان مبارکمو باز کرده بودم که این حرکت شرم آور و انجام بدم ... خدا رحم کرد واقععععاً !!! [-o<
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,019
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : سوتی‌ها

اینو زیاد نمیشه بهش گفت سوتی. پارسال محرم تو مسجدی نشسته بودیم. یه حاج آقایی رو منبر داشت صحبت میکرد. یه پیرمرد هم کنار دستم نشسته بود. حاج آقای بالای منبر هم با کلی کش و مکث حرف میزد. یه جای صحبتش رسید گفت: امـــــــــــــــام محــــــــمّد باقر علیه السلام . . . بعد این پیرمرده گفت اللــــــهم صل علی . . .[nb]به علت سنگینی گوش، فکر کرد اسم پیامبر اورده شده، صلوات فرستاد! سوتی نبود ولی به نوبه ی خودش جالب بود :-" قابل تحمل که بود، نبود؟ :)) [/nb] :|
 

دهقان خلافکار128

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
805
امتیاز
7,460
نام مرکز سمپاد
حلی دُ
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
نقره ریاضی 95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

موقع مسابقات اینچئون بود ...
رتبه ایران 4-5 بود و چین اول بود من از بچه ها پرسیدم پس چرا تیمهای کشورای دیگه مثل آمریکا رتبه خوب نیاوردن ...
تازه فهمیدن مسابقات آسیایی عه ...
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,575
امتیاز
10,855
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی شهید بهشتی
پاسخ : سوتی‌ها

ديالوگ ماندگار من در حين آزمون چهار گزينه اي در دوران راهنمايي:(با صداي بلند )
آقا ببخشيد سوال يك تو برگه ي تست بزنيم گزينه ي چهار يا پاسخ نامه ميدين
بماند كه كل كلاس خنديدن و من تا پنج دقيقه داشتم سوتيه خودمو لود مي كردم با اين :rolleyes: قيافه و بعد از فهميدن مفهوم اين سوتي چنان نيرويي به من دست داد كه با سرعت مضاعف بقيه ي تست رو حل كردم .
 
ارسال‌ها
599
امتیاز
6,850
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر خشن
سال فارغ التحصیلی
98
مدال المپیاد
زیستی ناکام
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم به مامانم می گفتم: مامان یه سایتیه زبان فرانسه و انگلیسی رُ آموزش میده.
بِش گفتم: مامان یه سایتیه زبان فرانسه و انگلیسی ر، آمیزش میده. ( :)) )
 

mohammadmehdi

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
211
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 2
شهر
شیراز
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی من سر امتحان ریاضی
M^2=4=>M=4
این امتحانه چهار تا سوال داشت سر این سوتی من پنج نمره از دست دادم!!!
 

fateme armand

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
132
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحيه 1
شهر
كرمان
پاسخ : سوتی‌ها

ی مدت پسر خاله خالم بهش پیام میداد دوستت دارم و این حرفا و میخوام بیام خواستگاری :Dیعنی ی جورایی نظرشو میپرسید که اگه بیاد جوابش چیه [-o<
بعد امروز من اومدم از خالم ی احوالی بگیرمو جریان پسره رو هم بپرسم
خالم گفت:حرف نامربوطی نزنی نصر(دایی نصر الله م)کنارمه!!
-ن بابا .من که کار خاصی ندارم فقط خواستم ی احوالی از اون دوستت حمیده بگیرم :-" :-"
-حمیده ؟؟؟حمیده دیگه کیه؟
-همون حمیده باوو همونی که قرار یود پسر خالش بیاد خواستگاریش
-برو گم شو !حالت خوب نی.من همچین دوستی ندارم ~X(
- [list type=decimal] یعنی حیفه اون دوهزاری که تو داری
-حالت خوبه عزیزم؟میخوای بگم مامانت ببرت دکتر؟
X-(
بازم خالم: هاااااان حالا فهمیدم کیو میگی!! نه نه هنو خبری نیس
من -[/list]
 

mohammadmehdi

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
211
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 2
شهر
شیراز
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

این سوتیه خیلی ضایع هس ولی چون کسی منو نمیشناسه اینجا میگم
معلم دینی دوم راهنماییمون کوییز میگرفت با یه سری کاغذای کوچیک. وقتی داشت نحوه نوشتن تو اون برگه رو توضیح میداد گفت که اینجا اسمتون رو بنویسید و اسم غلامعباس علی عسکرزاده رو مثال زد
منم حواسم نبود همون اسم رو توی برگه نوشتم
وقتی داشت برگه ها رو تصحیح میکرد گفت کی اسمشو نوشته غلامعباس علی عسکرزاده؟
همه بچه های کلاس از جمله من خندیدیم بعدش من یادم اومد که من نوشتم کلا خندم قطع شد داشتم آب میشدم!!!
تا کلی وقت بچه ها بهم میگفتن غلامعباس علی عسکرزاده!! :)) :))
 

shadiiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
2,694
شهر
میان2اب
دانشگاه
ارومیه-نازلو
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها


من بعد ازمون کانون کلمات رو سوالو که نفهمیدم از بقیه میپرسم معنیشونو ...زیادی ادبین یکم :-"
انروز تنها بودم هرچی دنبال هم معنی گشتم پیدا نکردم خیلی شیک پی سی رو روشن کردم میخواستم از بابیلون معنیشو نگا کنم :D :D
 

fateme armand

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
132
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحيه 1
شهر
كرمان
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودیم خونه یکی از فامیل.بعدش اونا ی دختر بچه داشتن که ی جوجه داشت که ی تخمرغ دستش هس {-8
حالا این تخمرغه از جوجه هه جداشده بود
بچه هه:مااااااااامان تخمم کنده شده
ما: ^#^
مامانش: :(
باز بچهه:مااااامان علی تخممو دزدید(داداشش)
ما: :-"
 

swz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
903
امتیاز
10,065
پاسخ : سوتی‌ها

تو سرويس:
- اگه محرم بيفته تو عيد خيلى بد ميشه.
- آره خيلى.
- اگه ماه رمضون بيفته كه خيلى بدتر ميشه.
- واى آره.
- واى بچه ها اگه محرم بيفته تو ماه رمضون چيكار كنيم؟
:| :))
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,690
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : سوتی‌ها

:سلام خوبی؟می دونی برا نمایشگاه فیزیک باید چی کار کنیم؟
-نع.
:ای بابا. این خانمه که گفت بیایم از علاقه بند بپرسیم.
-خب من که که علاقه بند نیستم ولی بهش می گم :))
: :-\ :-"
یه وقتایی هس آدم باید دیوار گاز بزنه
 
ارسال‌ها
650
امتیاز
4,375
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

با دوسام بودم...برادر ناتنی هسن و من نمیدونسم::
این دوتا شروع کردن ب دعوا و بعد جفتشون بهم فحش ناموسی دادن
من اون وسط::
!!! آقا خیلی خرین دارین جفتتون ب مامانه خودتون فحش میدین...خفه شین احمقا
بعد یکیشون گف::
ما بابامون فرق داره X-( X-(

در اون لحظه من:: :| :|
و بعد چن ثانیه بازم من:: =)) =))
اون دوتا:: >:p >:p :-[ :-[
و بعدشم ک اصلاح کرد :D :-"
مام رفیق داریم...ملتم رفیق دارن :-<
 

iarsham

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
7,602
نام مرکز سمپاد
َ
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
ادبی
دانشگاه
تهران (هنرهای زیبا)
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس گسسته:
یکی از بچه ها رفت تمرین حل کنه، معلم گفت توضیحم بده..
پسره خیلی بد توضیح داد...
معلم: کلا دانش آموز هرچقدرم بلد باشه نمیتونه مثل معلم بیان کنه... B-)
یکی از دانش آموزا: آره...مالِ معلم یه چیز دیگه است... ;;)
کل کلاس :)) =))
دانش آموزه: ^#^ X_X بیانِ معلم منظورم بود ^#^ X_X
معلم: :D
 

دهقان خلافکار128

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
805
امتیاز
7,460
نام مرکز سمپاد
حلی دُ
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
نقره ریاضی 95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس ریاضی بودیم که معلمون به یکی از دانش آموزا گفت :
"خوب حالا ریشه های این معادله درجه رو چجوری پیدا میکنیم"
اونم گفت : "میذاریم تو دلتا در میاریم دیگه"
معلم : "فقط حواست باشه خواستی در بیاری برو بیرون در بیار"
طرف سرخ شد ...
 

mohammadmehdi

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
211
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 2
شهر
شیراز
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیک داشت با تخته هوشمند ور میرفت خواست لیزر پن رو امتحان کنه
انتخابش کرد بعدش دستش رو برد رو تخته تصادفی یه شکل مستهجن کشید!!!
از شانسش این شکله هی خاموش روشن میشد هی میزد رو پاک کن که پاکش کنه پاک نمیشد
ول کرد اومد نشست رو صندلی دستشو گذاشت رو صورتش تا ربع ساعت میخندید!!
معلم =))
بچه ها =))
معاون :-$
 
بالا