خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم با بچه ها عکسا رو میدیدیم
من خیلی سریع نگاه کردم : همه خوب افتادن
دیدم سحر داره منو نگاه میکنه ( :| )
من : تو هم خوب افتادی
سحر: من اصلن تو اون عکس نبودم :)) :))
من : خب بچه ها عکسه بعدی! !!! :-" :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

راستی امروز معلم زیستون پرسید ارنج کجاست من زانو مو نشون دادم :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

پنجره ی دفتر دبیرانِ مردسمون تو حیاطه و معمولن هم درِش بازه.. داشتیم تو حیاط بازی میکردیم و اینا..
بعد یهو یکی از بچه ها گچ دستش بود، پرتش کرد اونورِ حیاط.. گچِ هم رفت تو دفتر دبیران افتاد تو چاییِ یکی از معلما..
 
پاسخ : سوتی‌ها

از آزمایشگاه شیمی رفتم تو کلاس جزوهمو بیارم بعد این آزمایشگاه شیمی و فیزیک ما نزدیکِ همه.
برگشتم به جای آزمایشگاه شیمی رفتم آزمایشگاه فیزیک به مسئول آزمایشگاهه سلام کردم رفتم اون ته سر جامون.
بعد من در این حالت :-? الان بچه ها مگه اینجا نبودن؟
بعد اینجوری X_X پاشدم رفتم ;;)
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زیستمون میخواست بنویسه: نمونه سوالات امتحانی
نوشت: سوالات نمونه امتحانی!!!!!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

شب بود تو کوپه درو قفل کرده بودیم
یه دفه یکی در زد ولم نمیکرد محکم به در میکوبید
فک کردیم از بچه های کوپه بغلیه
: خب چرا عینه گاو در میزنی یه ذره آرومتر اومدیم دیگه!!!
درو باز کردیم مدیرمون بود :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

بعد این که :
هیچ وقت برای ندانستن عیب نیست .... ! (سوتی حکیمانه یکی از دوستان) :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار با دوستم دعوام شده بود که بهم زنگ زد گوشی رو برداشتم و داد زدم:
-هان چیه؟ مرض داری هی زنگ میزنی من دیگه با آشغالی مث تو کار ندارم.
یه دفعه یه صدای کلفت از پشت گوشی اومد:
-سلام داداش آشغال مرض دار هستم. آشغال مرض دار پیش تو نیست؟
منو میگی...................................................
:-s :-s
-------------------------
امروز سر ادبیات از دوستم پرسیدم این شاعره که دبیر گفت فامیلش چی بود ؟ در اومد گفت
:اراکیه یزدی
ما آخر نفهمیدیم اراکی بود یا یزدی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :-/ :-/ :-/ :-/ :-/

×لطفا پست متوالی ارسال نکنین ممنون : )
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز امتحان فیزیک داشتیم بعد دوستم (الناز)میخواست بگه برای ذوب شدن یخ...گفت برای ذوب شدن "آب..." ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

مکالمه ی امـــــــروز من و معلم فیزیکمون ;D:

من: خانوم براتون یه یادداشت گذاشتیم ;D
معلم: کجا؟؟؟ ^-^
من: پشت تخته پاک کن ماشینتون ;D...چیــزه همون شیشه پاک کن :-"....اه ~X(.....منظورم برف پاک کن بود :-"

+ =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ریاضی ما واقعا گله اما خیلی سوتی میده. امروز داشت تمرین حل میکرد گفت خب این تمرین هزار و ص و پنجاه و پنج بود اونوقت پای تخته نوشت:1115
بعد یه کم بهش نگاه کرد گفت اینو چه جوری میخونن؟!هزار و صد و پنجاه و پنج نیست؟!
 
پاسخ : سوتی‌ها

هر سال نذری درست میکنیم میریم تو خیابونا میدیم به افراد فقیر و نیازمند و اینا :) بعد یه بار مامانم تصمیم گرفت به همسایه ها هم بده یه سری اضافه تر رست کرد و اینا رفت که بده به همسایمون:
(مامانم: ) ببخشید کمه هاااا آخه ما فقط به گداها میدیم...!
(همسایمون: ) :-w یعنی ما گداییم؟ :-?

=)) =))
=========================================================
سر کلاس زبان دختره خواس بگه "قتی دور خونه رو زدم"... بعد تو یه مکالمه ی کاملا جدی بود با معلم بعد دور زدن یادش رفته بود هل شد گف:
when i DORed the house...
کلاس رف رو هوا خوشم میاد ed هم میده بهش ک گذشته شه...!
=)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سر کلاس ریاضی؛ وسطای درس یکی از بچه ها داشت پای تخته مسئله حل میکرد؛ یه هو معلم شیمیون از در اومد تو خیلی ریلکس داشت میومد بشینه سر میز؛
بهش گفت: الان چرا داری ریاضی مینویسی؟
بعد ریلکس : بچه ها غایب نداریم؟
ما ک همه =)) معلم ریاضیمونم ;D :o
بعد معلم شیمیه گف: ببخشید اشتباه اومدم! :-"
آخه تیزهوش ما ک زنگ پیش باهات کلاس داشتیم! =))
---
معلم زیست: شعایی به قطر 0.5سانتیمتر!
---
دوستم میگه coldstop فجیح خواب آوره؛ بعد من شنیدم گل نساء! حالا دنبال یکی بودم بهم بگه اصا این گل نساء چیه؟!! ;D
:-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس ادبیات بود ،‌معلم هنوز نیومده بود ، من رفتم پاتخته و داد زدم کلاس ادبیات نیست که ادبی فاکه ،‌همون موقع معلم اومد توی کلاس ;D

زنگ خورده بود داشتم رو تخته یه چیزی می نوشتم بعد دیدم یکی از بچه ها با پاش هی داره شلوارم و خاکی می کنه یه چندباری پامو کشیدم ، دیدم دست بر نمی داره سرم رو برگردوندم و در حین برگردوندن خواستم بهش بگم ..ونی ، ک و واو رو گفتم برگشتم دیدم معاونمونه :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

توی یه سایت آموزش همه زبان های زنده دنیا امکان چت کردن رو برای کاربرا به وجود آوردن.یه مکالمه جالبی به وجود اومد:
_u wrote about ur language...
kurdish native and persian
what is the relationship?

با خودم گفتم چه رویی داره همین اول در مورد relationship میپرسه!
منم بعد یه کم عصبانیت نوشتم : _ single

نگو منظورش اینه که چ طور نوشتی فارسی و کردی نیتیو حرف میزنی...یعنی ضایع شدم در حد تیم ملی ;D
الان با خودش فکر میکنه من چ آدمی هستم که همین اول اینو گفتم...تازه به نظرش بی ارتباط هم میاد :-"
یکی نیست بگه بلد نیستی خوب سوال کنی مجبوری؟ :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز تو کلاس داشتیم به بچه ها گچ پرت میکردیم بعد یهو معلم اومد تو گچ خورد فرق سرش X_X
------------------------
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم کشک میخوردیم یه بار یکی از دوستام اومده میگه به منم از این گچا بدید.
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زيست:اگه ازليوان فردايدزي ايدزبخوريد مبتلانميشيد
کي ميخاست ايدزبگيره؟؟؟
منظورش اين بودکي ميخادايدزبگه
 
Back
بالا