خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

سـ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ــوتـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـی ........
+زرده ی هست الو( هسته ی زرد الو)
+بلوات صلند(صلوات بلند)
+شیک کلاتی (کیک شکلاتی)
+جَثه(جُثه)
big_smile.png
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی دادم خفنننننننننننننن...
یه روز داداشم یه فلش گذاشته بود رو میز فلش برام غریبه بود پرسیدم ماله کیه گف ماله دوستمه ولی ماله خودش نیست دست منم جا مونده...منم گفتم حتما چیز میزای توشم ماله صاحابشه دیگه منظورم دوست دوست داداشم بود...
از قضا(؟) تو این فلش آهنگ های خیلی قشنگی موجود بود...یه روز که من و داداشم رفته بودیم گردش و اینا این فلشم زده بودیم به ضبط ماشین...منم داشتم اس میدادم همینطوری که داشتم اس میدادم به آهنگه هم میگوشیدم...اس رو فرستادم رفت سرمو بلند کردم رو به داداشم گفتم:عاشقتم(منظورم صاحب آهنگا بود)!!! سلیقه طرف خیلی توپه!!! ماله کی هست حالا؟؟؟ بعد دیدم داداشم سکوت کرده یه این حالت :| ماله رامتینه(دوستش)!من: تو که گفتی فلش ماله دوستشه!! :-??داداشم:فلش ماله خودش نیس ولی آهنگا ماله خودشه! من:ااااا...خوب قشنگه آهنگاش از نظر من ;D داداشمم آروم گفت: آره خوبه... ^-^
;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از m.s2 :
سـ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ــوتـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـی ........
+زرده ی هست الو( هسته ی زرد الو)
+بلوات صلند(صلوات بلند)
+شیک کلاتی (کیک شکلاتی)
+جَثه(جُثه)
big_smile.png
اقا شما چقدر عشق رنگ و شكلك و اينايي!! ;D
دخترم يه ذره ساده زيست باش!! :-"
حالا سوتي:
يه بار سر كلاس زبان خسته بودم و تو عالم هپروت...
بعد همون موقع هم داشتم با دوستم حرف ميزدم...
همين جور كه داشتيم حرف ميزديم پرسيدم
- گوشت چندتا سوراخ داره؟(من يه دوست دارم تو مدسه گوشش رو سه تا سوراخ كرده!!!سر همين پرسيدم ازش.)
اون-چي؟ :)
من-ميگم گوشت چند تا سوراخ داره؟
اون-چي ميگي نميشنوم :-/
من- بابا ميگم ******************!!!!(جاي گوش و سوراخ رو عوض كنين تو اون جمله ي بالايي!!)
من- :|
اون- :-?
من- X_X
اون- :-L :))
من- :-" ;D :-[ :-[
 
پاسخ : سوتی‌ها

شما رونمیدونم ولی من به شخصه عادت دارم توی w.c و حمام شعر میخونم !!
حالا یک دفعه که رفته بودیم تهران خونه ی عمم اینا بعدش رفتیم باغ برادر شوهر عمم که نزدیکای کرج بود خب موقع ناهار که همه نشسته بودن من رفتمw.c و به صورت اتفاقی هم یک اهنگ افتاده بود توی دهنم منم شروع کردم به خوندن ولی اروم به هر حال بعد اومدم بیرون و غذا خوردم و هیچ کسی هم چیزی نگفت ولی بعد ازظهر که داشتیم برمیگشتیم مامانم بهم گفت منم که خیلی سرخ شده بودم از شرمندگی هیچی نگفتم . بیچاره من !!:))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز سر کلاس زیست شناسی بودیم
معلم گفت می شود این نوع گیاه را در شهر..... هنوز نگفته بود یکی از بچه ها داد زد سوییس :-[ :P :P :P
همه این طوری :))
دانش آموز :-? :-? :-?
 
پاسخ : سوتی‌ها

دستم بند بود ب ی کاری بعد ب دوستم گفتم کلاهم تو اتاقِ دبیراس برو بیاررفته کلاه ناظمو آورده تو کیفم گذاشته =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

جمله بنده در امتحان زيست شناسي در پاسخ به سوالي در مورد سلولز و اينا:
غذاي اصلي برخي جانوران، مانند گاو وسلولز، موريانه است!
:-" :-" :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار تو خیابون داشتم با مامانم میرفتم بعد یکیو دیدم عین دوست صمیمی کلاس سومم بود!حالا
من:سلام مهرناز جون!خوبی عزیزم؟
دختره:سلام!!!!
من:اینقدر دلم برات تنگ شده!!!!و .....
دختره:خانوم فکر کنم اشتباه گرفتین
 
پاسخ : سوتی‌ها

یادم میاد سوم راهنماییم همیارمعلم شده بودم(همیارتاریخ)
میخواستم برم ازمعلم اصلیه بپرسم که میشه بچه هاروببرم توحیاط؟
بعدموقعی که میخواستم ازکلاس برم بیرون در زدم :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

پریروز دوستم پیشم نشسته بود ، هی آخو واخ میکرد که چرا این نیمکتتون اینطوریه ؟! چرا انقد سفته ( ! ) شما چطوری روش میشینین و اینا . بعد اون یکی دوستم میگه :
دوست 2 : چی شده ؟ چرا انقد غر میزنی ؟
دوست 1 : آخه صندوق عقبم درد گرفته !!! منم که گازسوزم برا همین دردش بیشتر احساس میشه !!! ;D 8-}
حالا ما داریم با تعجب نگاش میکنیم بعد یهو پقی زدیم زیر خنده ! اونم تازه فهمیده بود چه سوتی داده برای چمع کردنش گفت :
- بخدا منظورم اون نبود ، اصلن من با بنزین کار میکنم :>
دیگه ما مرده بودیم از خنده ، بعد چن دیقه انگار تازه فهمیده باشه میگه :
بچه ها بنزین چه رنگیه ؟ :-/
یعنی سه تا سوتی پشت سر هم ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب قبل خواب ساعتمو رو 6 کوک کردم
بعد ساعت 6 صداش دراومده بلن شدم گوشیو جواب میدم میگم :
(با این حالت : (:|) الو .... بله ..... الو ..... چرا حرف نمیزنی .... ( با خودمم میگم چرا صدا زنگه قط نمیشه ;D)
بعد گوشیو پرت کردم رو میز دوباره رفتم بخوابم
بعد یه دقه تازه فهمیدم قضیه چی بوده ;D ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

1.
ی موسسه ی خصوصی تو بیرجند هس اسمش اشراق ِ چون صاحبش ی خانومیه ک فامیلش خانوم ِ اشراق هستش
بعد ما امروز رفته بودیم تو موسسه اشراق کلاس و منتظر بودیم ک دبیر بیاد ک ی دفه حسین اینجوری :o اومد:
حسین:یچه ها :o!میدونیین خانوم اشراق عمه ی حسینی هس. :o(حسینی فامیل یکی از بچه های کلاس هستش)
بعد حسینی اینجوری :-" و ;D
ما :جدا؟
من:راس میگه حسین؟میگم چرا این قد کلاس میای!
حسین:خوش بحالت!
اون رفیقِ دیگم:ینی واست مفت حساب میکنه؟ :(
حسینی:احمقا اگه عمم میبود ک فامیلامون فرق نداشت! =)) =))
ما: :-"
2.
صدای هدفونِ تو گوشم بلند بود چیزی از صدای بقیه رو نمیفهمیدم
خواهرمو زن داداشم هم داشتن یواشکی بیخ ِ گوشِ من ی جوری پچ پچ میکردن ک من نفهمم!
بعد ک فمیدم صداشو کم کردم و شرو کردم ب گوش دادن:
هی این ی چیزِ چیز میگف هی اون ی چیزِ چیز تر میگف!(خدارو شکر پسریم! :-")
از آخر بهم مشکوک شدن اومدن جلو میگن :
-ممد حرفای مارو گوش میکردی از اون موقع؟
-من: نه ب خدا!
~X(
اگه سوتیشو نفهمیدی بزن ب تخته! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بنده خدایی بچه آوردن، نوه خالم 7سالشه از مامانش میپرسه: مامان اسم بچه شون چیه؟
مامانش میگه: سبحان
میگه: إ؟ پس ماهم نی نی بیاریم اسمشو بذاریم " أعلی وَ بِحَمدِه " ;;)

خلاقیتت به حلقومم :))

-----------------

دوستم اسم بی افشو Irancell سیویده بوده، بعد گوشیش توخونه بوده، زنگ میخوره
مامانش گوشیو دیده میگه: شادی شادی ایرانسل داره بهت زنگ میزنه. جواب بدم؟ :))
دوستم: نهههههههه X_X جواب ندیا! چرت وپرت میگه! همش میگه خداتومن شارژ کن تا یوخده بت هدیه بدم!!!

حالا به نظر شما مامانش باور کرده؟ ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سرکلاس بوديم زنگم خورده بود، بعد معلممون نگهمون داشته بود درس ميداد همچنان. ظاهرا اعصابم نداشت اونروز، بعد وايساده بود ته کلاس در کلاسو نمي ديد.
يه دفعه يکي درو باز کرد، معلممونم خيلي خشن داد زد ببند اون درو!
بعد ديد بچه ها به اين حالت: =)) دراومدن! ميگه چي شده?
بچه ها: خانوم فلاني بودن باهاتون کار داشتن :-"
معلممون: X_X
ما: :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم هندسه:
مستطیل:متوازی الااضلاعی که یک زوایای قائمه دارد!
معلم فیزیک :
چرا مشق هات رو ننوشتی؟
-چون فاینال داشتم
-چرا فاینال داشتی؟!
__________________________
یکی از بچه هامون داشت خاطره تعربف می کرد بعد گف ما نصفی از کشور های ایران رو گشتیم!
شاید باورتون نشه ولی باور کنید بعدش هم گفت ما نصفی از شهر های تهران رو هم گشتیم!
 
پاسخ : سوتی‌ها

دلم براتون بگه اینجانب که رییس شورای سه ساله ی مدرس ینی خودم سوتی دادم اونم کجا جلو چشم مدیر دبیرستان...
مدیر ما با بزن بکوب مخالفه منم سال پیش تو کلاس تجربی بودم یادش بخیر کلی شلوغی میکردم یه میدون بود یه من یه پری میخوندیمو بقیه هم میرقصیدن.یروز رفتم کلاس ریاضیا همه بچه ها از صدام خوشم میاد برا کلاس ریاضی میخوندم که.......... <:-P
یادم رفت هم میخوندم هم نای نای بود که یهو. :x
یا الله..مدیر وارد شد.
اون نگاه من نگاه همه بچه ها ترکیده بودن منم گفتم یکی بخونم شمام برقصین ایشونم خندیدنو ولم کردن.بهوهوهوو =)) =D>
 
پاسخ : سوتی‌ها

مامان بزرگم میگه مزاحم خارجی دارم.... :-s

میگم چطور؟... :-? :-"

میگه ی خانومس همش زنگ میزنه میگه هزینه تماس با آمریکا اینقد کانادا و فرانسه اینقد.... بعد منم هر موقع میشنوم میگم زهرمار :-L قطع میکنم!!!!!!

شمارش رو هم برداشتم بدیم 118 :))

من :))
پدربزرگ گرام =))
سایرین :)) :))
مخابرات :o
تلفن گویا(زنه) X-( >:p
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم اومده ميگه بچه ها خبر دارين چارشنبه سوري افتاده يكشنبه ديروز امتحان شيمي!؟ :-L

اون يكي دوستم: واقعا!؟ :o بچه ها پاشين بريم امتحان شيميرو حذف كنيم! /m\ /m\

ملت:باشه! /m\ /m\ /m\

من و دوستم: :)) =))

بوجود آورنده ي چارشنبه سوري: 8-|

همچي مدرسه ي فرزانگاني داريم ما :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یک بار یک متنی بود نوشته بود: خط باریک قرمز

من اون رُ خط بار یِک ِ قرمز خوندم :-"""

بعدش چهار ساعت دارم فکر میکنم که خط بار یِک قرمز چه معنی میتونه داشته باشه؟! 8-^ :-"""
 
Back
بالا