خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

امروزمعلم زیست:برای کشت گوسفندبه محیط زیادی نیازاست :-\ :-\بچه هاهم تکرارمی کنن برای کشت گوسفندبعدمعلممون این جوری نگاه می کنه :-w :-wکشت گوسفند

حالایه کی نیست بگه دبیرگرامی خودت گفتی خودتم نگامی کنی روت روبرم
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلمم زبانمون داشت کلمه ها رو میخوند که بچه ها تکرار کنن :|
دبیر زبان:: پـــــــَس (pass)
بچه ها:: پــــــــَس
بعد 30 ثانیه
دبیر زبان:: اور پــاااس( or pass) (دقیقا در این حالت :-?)
بچه ها:: اور پـــاااس (:|

تیزهوشن دیگه :-\
شرط میبندم نفهمیدین :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

چن وقت پیش یه آخوندی رو آوردن مدرسه ی ما انقد سوتی و ضایع بازی داشت که ما بتونیم تا یه سال درموردش تو سمپادیا پست بدیم :))
یکیش رو عرض میکنم : ;D
داشت درمورد فیسبوک و تویتر و یاهو و... حرف میزد که بدین صورت گفت :
این فَــــــــــیسِ بووکـــــــــ هــا ;D این تَـویــــــــــــتر هــا ;D این یاهـــــو هــا این اسکیــــــــپ هــا (اسکایپ خودمون ) ;D این هاست که به شما صدمه میزنه ...
ما داشتیم درودیوار نمازخونه روگاز میزدیم با این ََُِ هایی که این واسه کلمات میذاشت =)) =)) =)) :)) :)) :)) "هــا" هم که میگفت روبخورم :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از (simin) :
معلمم زبانمون داشت کلمه ها رو میخوند که بچه ها تکرار کنن :|
دبیر زبان:: پـــــــَس (pass)
بچه ها:: پــــــــَس
بعد 30 ثانیه
دبیر زبان:: اور پــاااس( or pass) (دقیقا در این حالت :-?)
بچه ها:: اور پـــاااس (:|

تیزهوشن دیگه :-\
شرط میبندم نفهمیدین :-"
الان لايكم فقط به خاطر جمله اخرت بود :-" ;D
امروز سر عربي زنگ اخر تمرين هاي درس مفعول حال رو داشت حل ميكرد، بعد داشت ميگفت كه خب حالا حال اين جمله چيه؟
بچه ها:ضحكين؟ضحكتين؟
َ ين؟
كانِ؟
ك*و*ن*َ؟!!
كلاس تركيد! :)) :)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

راهنمایی که بودیم معلم انشامون ناظممون بود.کلا بچها باید انشای طرفو گوش میدادن بعد ایراداشو میگفتن.یه روز بعد از انشای یکی از بچهادر مورد خاطرات عید بود که:
معلم:خب کی ایرادی تو این انشا دید؟بگه؟
یکی از بچها با اقتدار تمام:آقا ایشون از افعال"رفتم،کردم،دادم"زیاد استفاده کرده بود.
معلم: ;D
بچها: =)) =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

نقل قول از یک معلم ریاضی خفن: سر کلاس نوشتم پای تخته۱۱ به توان ۲ مساوی ۱۲۱.....
یهو یکی از بچه ها دستشو بلند کرد گغت:اغا این یه قائده اس؟؟؟
میگه:گفتم چی؟؟؟؟
دختره میگه :اینکه توان قدر مطلق میاد وسطش دیگه....
استاد: =)) =)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

حذف..
 
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ فيزيك رفته بوديم آزمايشگاه تصوير مجازي در آينه ي مقعرو ميخواستيم ببينيم دوستم پرده رو گرفته پشت آينه منتظره تصوير بيافته روش! :))

دوباره همون موقع يكي از بچه هاي گروه ديگه پرسيد بچه ها الان جسم تو اين آزمايش چيه؟ :-? ميگيم خوب شمعه ديگه! :)) يكي از اون طرف برداشته ميگه نخير شمع تصويره! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از معلما :
شاخ و پر گرفته
خودم :
شد در شد
در انشای یکی :
موضوع : عید مال 91 را تعریف کنید ;D
***
یادش بخیر قدیما چقدر این جا سوتی مینوشتم :(
 
پاسخ : سوتی‌ها

قلعه اسم یه بخشی اطراف شهر ما که خیلی به ما نزدیکه و به همین دلیل بچه میان اینجا برای درس خوندن.
یه بار قلعه ها (که چهار نفری سر کلاس بودن)بین خودشون حرف می زدن و می خندیدن.منم با صدای بلند گفتم این قلعه ای ها دیوونن ،برای خودشون می گن و می خندن.یکدفعه دیدم همه بچه به من ذل زدن.تازه یادم افتاد معلممون که سر کلاسه قلعه ایه :-" :-" :-" :-" :-"!!!!! راستش معلممون هم هنگ کرده بود و نمی دونست چی بگه؟؟؟؟؟؟ :)) :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

به معلم نقاشیم میگم :
من : این تا قبل از عید تموم میشه ؟ :-/
معلمم : بله اگه منظم تشریف بیارید تموم میشه !
من : نه اونو که تشریف میارم ... !!! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم شیمیمون :
+ دیروز بچه ها رو بردم آزمایشگاه ، واسَشون گازهای خطرناک تولید کردم . . . . . ;D
معلم ماس دیگه . . . واسمون هی گاز تولید میکنه B-)
+ من مادر ، پدراتون رو درک میکنم ؛ خودم هم مادر بودم هم پدر . . . ^-^
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو تلتکست نوشته بود: زمان مرخصی زایمان زنان به مدت نه ماه و مردان دو هفته تمدید شد :)) مردام زایمان میکردن و ما نمیدونستیم :)) (حالا نمیدونم تمدید بود یا نه خلاصه یه چی شد دیگه اونش مهم نیس ;D)
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز سر کلاس علوم راهنمایی بحث سر پروبیوتیکها (باکتریهای فوق مفید)بود.اون موقع تازه از این باکتریا تو ماست و دوغ استفاده میشد.
معلم:کی ماست پروبیوتیک یا"می ماس"خورده؟؟؟
یکی از بچه ها با هیجان خییییلی زیاد:آقا ما خوردیم.....زیادم خوردیم. <:-P <:-P
معلم:این باکتریو از آخر روده بزرگ بچه جایی که مدفوع کامل میشه استخراج میکننو.....
ما: =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
معلم: ;D ;D
بچه: :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-& :-&
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم حسابان در حال تدریس مبحث حد:
الان x داره به 1 نزدیک میره!
پ.ن:در لحظه مشهدی به جای فعل"میشه" از فعل "مِره" استفاده میشه که معادل همون رفتنه
.
دیروز کلاس داشتم سر کلاس نشسته بودیم دوستم پرسید:ساعت چنده؟
نگاه کردم گفتم:8 شده!! اِه چرا کلاس تموم نشده؟؟!!
دوستم:ساعت 8 و نیم تموم میشه خب
من:مگه ما ساعت 6 نیومدیم کلاس؟!من به بابام گفتم ساعت 7 و نیم بیاد دنبالم!
دوستم:نه خیر! ساعت 7 تشریف آوردید! :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

ناف آهوی ختن(؟)=>آف ناهوی ختن!!!!
یه بار با یکی از معلما درباره ی انتخاب رشته حرف میزدیم منم اعصاب خراب بودما...یهو عصبانتم منفجر شد گفتم من موخوام رشته ی گ*ه شناسی بخونم! کسی حرفی داره؟؟؟؟
و به این حالت صحنه ی جرم رو ترک کردم... ;D
حالا سر کلاس ریاضی: کوشینوش نفد میسه...!!!! =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

پارسال اولین باری که معلم ورزشمون اومد سرکلاس اول ما خودمون رو معرفی کردیم,
بعد اون خودشو معرفی کرد:من پیشگویی هستم و...
یکی از دوستام بد متوجه شده بود فامیلشو....
رفت پیشش...گفت:ببخشید خانومِ ووشگویی...!
ما: =)) =)) =))
دوستم: :-[ :-[
معلممون: :-? :-w :))

+شوهر عمه ام به بابام (درحال آدرس دادن!):اون پرایده اونجا نیست!(بنده خدا!آخه پرایده واقعا اونجا بودا!)
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم انشا:
به خاطر انتخابات معلم ها مجبورن بچه ها رو تحت منگنه بذارن!

یکی از فامیل ها! مثلا می خواد بگه خیلی درصدش زیاده می گه صد در هزار !!بی چاره خودش نمی دونه صد در هزار می شه ده درصد!

(خیلی جالب می شه مثلا طرف با اعتماد به نفس بگه من ده درصد مطمئنم!1)
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودم تو یه مغازه ای ، می خواستم چیزی رو که خریده بودم حساب کنم ؛ به فروشنده گفتم: آقا چه قدر لطف کنم؟ :-" :)) ;;)
 
Back
بالا