دوستم بعد گرفتن نمره ی امتحان شیمی ،با ناامیدی تمام اومد نشست رو نیمکت حیاط خواس مثلن پیش من دردو دل کنه...
اومد گفت:زهرا ینی دوس داشتم یکی از این گنجیشکا بودم ادم نبودم...
من: مگه الان آدمی؟؟
اون:
رفتیم با دوستم توبیمارستان دستشویی بعد انتظاماتش جلومون روگرفت گفت چیکاردارین اینجا ؟
دودقیقه بعد دید زل زدیم بش دوباره پرسید بعد من یهو اسم یک بیمارستان دیگه رو با حالت سوال گفتم بعد مرده گفت اشتباه اومدید
>مث اینکه مثلا بگی منزل فلانی ؟< <طرف همچین نیگاه میکرد انگار میگفت یاخیلی کورین یا خیلی ...>
سر كلاس زبان، استادمون در حال تفكر عميق براي به ياد آوردن اسم يك فيلم!
استاد: oh i forget it! i don`t remember... it was king of sth, lord of sth,... i don`t remember!
من: maybe Lord Of The King! no?!
استاد: what?!
من: Lord Of The Kings ديگه!
بچه ها و استاد:
من: چي شده الان؟!
بچه ها: Lord Of The Kings؟!؟
من: اي بابا! حالا خوب همون Rings! چه فرقي داره اصن!
چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه قدر بعضی سوتیا با حالن !!!
چند وقت پیش سرکلاس داشتیم با تخته کار میکردیم که یهو برق رفت وتخته و لامپا خاموش شد
همه: ای وای برق رفت و .... (از این حرفا دیگه )
بعد دوست ما با یه قیافه که انگار خودش خیلی حالیشه و ما یه مشت عقب مونده ایم و هیچی سرمون نمیشه برگشت گف: ...... نه بابا برق نرفته که لپ تاپ روشنههه !!!
کلا مدیر ما زیاد سوتی می ده
چند روز پیش در گفت و گو با یکی از بجه ها : من می خوام تمام بچه های ریاضی و تجربی این مدرسه تو کنکور رتبه تک رقمی بیارن (پایه ی ما 180 نفرن)
بچه ها: :-\
من موقع شنیدن:
یکی از دوستانمون با بی افشون واسه اولین بار میره بیرون...
وایساده بودن کنار یه فروشگاهی ...دوستم میبینه که یه درختچه توی یه گلدون بزرگ خشک شده...
دوستم:وایی..اخـــــــــــــــــــــه...مثه عشقی میمونه که بهش نرسیده باشی.کود نداده باشی...
بی افش:چیه نسترن؟ کود میخوای؟
دوستم:
بی افش:به من چه؟؟؟؟؟
اونروز به زور مجبورمون کردن صف وایسیم، داشتیم سرد ملی میخوندیم ، اونجاش که میگه پیامت ای امام استقلال آزادی نقش جان ما... یکی ا بچه ها گف پیامبر ای امام...
من: پیامبر ای امام چیه دیگه بابا؟!
دوستمم خواس بگه مام بلدیم و اینا گف فدرا جان پیامبرت ای امام(payambrat)
دوستن ما داریم؟
به دوستم اس دادم: تعریف از خود نباشه الان پشت پراید نشستم دارم پسته میخورم
اس داده:وای عزیزم خوش به حالت منم خیلی رانندگی دوس دارم بابام نیذاره میگه فلن بشین درستو بخونو.....
نکته رو گرفتی؟؟
داشتم با گوشی انگری بردز بازی میکردم دختر داییم دیده میگه: إ تو هم انگریلی بردز داری؟
میگم: جان؟
میگه: انگریلی بردز دیگه! نشنیدی تا حالا اسمشو؟
میگم : عزیزم اون انگری بردزه نه انگریلی!
میگه: نخیرم خنگ! تو نمی فهمی این چیزارو! انگریلی یعنی خشمگین
ینی دوساعت براش توضیح میدادم انگریلی قیدشه! آخرشم لوگوشو نشون دادم میگم: ببین اینجا هم نوشته انگری
میگه: نه اینا اشتباه کردن! باید از من می پرسیدن
تابستان سال پیش بود رفته بودم کلاس یکی از بچه های کلاسمون هی خنگول بازی در میاورد و اینا دیگه بعد خانومی که تو کلاس اموزش میداد گفت : بهار مگه قرصات رو نشسته خوردی؟!!
بهار(دوستم)در کمال نا باوری گفت:وااااا مگه قرصارو باید بشورن؟!!!!
هیچی بعدش کلاس رفت توی هوا که چه عرض کنم فضا!!بعد تازه بهار هنوز نفهمیده بود چی شده؟!!تازه براش توضیح دادیم !
چه دوستایی داریم ما خدایی