پاسخ : تقلب
یه معلم داشتیم کاملا شوت میزد و مام حرفه ای تو تقلب
کلا 4 نفر باهم نشستیم گوشه جنوب غربیه سالن
چشماتون روز بد نبینه حدودن 20 بار برگه بین ما عوض شد
در حدی که اخرش نمیدونستیم کدوم برگه ی کیه
حتی در این حد که رو چرکنویس مینوشتم دست بقیه هم میدادم
جز این 4 نفر
کلا من اون روز بهشتمو تضمین کردم
از اون جالبترش سر یه امتحان دیگه بود داشتم تقلب میکردم که مراقبه
که همون مدرس بود فهمید , قلبم دیگه تو از دماغم داشت میومد بیرون
اومد بالا سرم وایساد گفت تقلب نکن خودت حل کن منم بهت کمک میکنم
ولی دمش گرم یه امتحانو که میفتادم کاری کرد شدم 18
نمره یکی دوتا کمتر از نمره تاپ
کلا من نصف زندگیم تو تقلب کردن گذشته
یادم افتاد باز میام مینویسم