تقلب

[Elena.MR]

پاسخ : تقلب

من هیچ وقت عین آدم نتونستم تقلب کنم

به قول داداشم از خاطره های قشنگی محروم شدم ...

 

[mohad_z]

پاسخ : تقلب

من ک تا دلتون بخاد تقل زدم!
اما خاطرم مال شهریور پارساله ک با مامانم رفته بودمم مدرسشون . مامان من ناظم پایه سوم دبیرستان و اون روز چند نفر امتحان داشن و دبیری ک نراقبت داش نیومده بود و من شدم مراقب !
خلاصه وسط امتحان یکی از بچه ها با کلی استرس مقنعه می کشید جلو و پایینو نگا می کرد و اینا ...

.
.
.

ما در کمال خون سردی رقتیم و گفتیم : بچه جون من خودم ته تهشم مقنعت رو در بیار کتابم از جامیز بده من!
بیجاره کف مرد!

هیچی دیگ صفر براش رد کردن!

خودم می دونم پلیدم شوما دیگ نگین!

 

[Barium]

پاسخ : تقلب

منو دوست بچه مثبتمم یه دفه مراقب شده بودیم...
یکی از بچه ها یه سوالو بلد نبود، یواشکی از رو یکی دیگشون نوشتم بش دادم

 

[SHAMIM.J]

پاسخ : تقلب

یه بارراهنمایی امتحان میان ترم تاریخ داشتیم لای کتابو باز نکرده بودم طی سالم نخونده بودم
بابرنامه ریزی دقیقی که دوستام مریم و هانیه داشتن تونستم بی هیچ نگرانی ای نمره ی خوشگل 18بگیرم و دبیرهیچی نفهمید! :P

 

[v.m.tki]

پاسخ : تقلب

من تا حالا امتحانی نبوده که توش تقلب نکرده باشم!! اصن امتحان گرفته میشه که اسنعداد و خلاقیت دانش آموزان توی تقلب مشخص بشه!!
همین امتحان دیفرانسیل ترم اول امسال بود که جوابها رو رو برگه مینوشتیم و پرت میکردیم برای همدیگه!
عاقا از شانس بد من دوستم برگه رو انداخت 2متر جلوتر از من بین ردیف خودمون و کناری! مراقب هم قدم زنان داشت میرسید!
منم دیگه کاری نمیتونستم بکنم خودم رو زدم جاده خاکی! مراقب رسید و گفت این برگه مال کیه؟! منم گفتم:عه، این اینجا بود! من همه جا رو
دنبال چک نویسم گشتم پس افتاده زمین!! (توجه شود مراقب از اون شوتها بود!!) اونم برگه رو باز کرد و داد به من! منم با خوشحالی که شانس باهام یار بود شروع کردم به نوشتن که یکدفه مراقب زد رو شونم و گفت:اشتباه کردی! منم با ترس گفتم:بله آقا؟! گفت: سوال2 رو میگم! تو حلش اشتباه کردی! بعدشم رفت! من موندم و ی صورت سفید شده از ترس و یه خاطره!

 

[zahra-E]

پاسخ : تقلب

دیروزسرامتحان یکی ازبچه ها ی برگه کوچیک بهم دادک جواب سوال روش بنویسم سروگرفتم بالااوضاعوچک کنم همون دستی ک توش تقلب بودگرفتم بالاعینکمودرست کنم شانس اوردم خانم حواسش نبود
وگرنه... :-s :-s

 

[Naz Girl]

پاسخ : تقلب

سوم راهنمایی بودم فکر کردم استاد تقلب شدم سر امتحان ترم2ادبیات برگه ی تقلب ازم گرفتن از سر جلسه ام بیرونم کردن!!! :-ss
روزی که رفتم کارنامه بگیرم دیدم ادبیات شدم20

 

[smoy99]

پاسخ : تقلب

خفن ترین روشی که من تا حالا باش تقلب کردم تقلب با گوشی بوده!! :-s
ینی هندزفری تو گوش به هم زنگ میزدیم البته تا حالا از این روش گیر نیفتادم!

 

[roya0112]

پاسخ : تقلب

امسال یعنی گروه تشکیل دادیم توتقلب!!!!!!!!!!اخ که چقد مزه میده تقلب
بهرین تقلبم سال سوم راهنمایی بود.من طبقه بالابودم کناردرکلاس خودمونم بودم!!!!کلا هرکی امتحانش تموم میشد میخواست بره وسیله هاشوبرداره که بره خونه چندتاسوال ازش میگرفتم!!!!!!!!!!!!!!!!چقدمزه میداد
یه تقلب دیگم که خیلی مز داد امتحان دینی ترم دوم پارسال بود..یعنیperfect!!!!!!

 

[zr40]

پاسخ : تقلب

.

 

[maria16]

پاسخ : تقلب

من و آرزو راهنمایی سر آزمونای واله آنچنان با ظرافت تقلب میکردیم رتبه کشوریامونم مث هم بود تقریبا

 

[zyxel]

پاسخ : تقلب

خوش به حالتون میکه خیلی سخت تقلب میکنیم اخه اکثر امتحانامو هوشمنده تازه الف ب ج معلمامون سوال طرح میکنن منکه دارم افسردگی میگیرم

 

[aliabedini]

پاسخ : تقلب

خوش به حالتون میکه خیلی سخت تقلب میکنیم اخه اکثر امتحانامو هوشمنده تازه الف ب ج معلمامون سوال طرح میکنن منکه دارم افسردگی میگیرم

ببخشین ها مث اینکه ما هم بعضی معلمامون همین کارو میکنن اما.....

ذهن ایرانی توانایی

 

[@mirrez@]

پاسخ : تقلب

یک بار داشتم سر جلسه امتحان جغرافی اول راهنمایی تقلب میکردم
کتاب از روی پام دق افتاد پایین کلاس آروم
معلم منو دوست داشت خودش طبیعی کرد واسه بچه ها

 

[G.MM]

پاسخ : تقلب

امتحان آقای تجلی داشتیم
سر امتحانش میتونی دیکشنری هم ببری
بعد ما همه کل جاهایی که باید میخوندیم رو روی کاغذ نوشتیم گذاشتیم لای دیکشنری هامون
بعد من خیلی شیک داشتم مثلا دنبال معنی یک کلمه توش میگشتم یک دفعه تمام برگه های تقلبم ریحت
از یه طرف از ترس داشتم میمردم از یه طرف خندم گرفته بود
با یک بدبختی برگه ها رو جمع کردم

 

[Sadaf R]

پاسخ : تقلب

واسه امتحان ترمِ دفاعي...!--دوما ميدونن چِ زجريه #-o--
هيچي كِ بلد نبودم خداروشكر...!
نَ ى جلسه سر كلاسش بودم نَ اصن كتابو از نزديك ديده بودم..!
تازه معلممونم نميشناختم.،!
و از اون جايى ك اعتماد ب سقفم ى خورده زده بود بالا و نميخاستم شأنِ تقلبو پايين بيارم..تقلبم ننوشتم...!
ولي سرِ جلسه از رو تقلباي دوستم ك گوشه ميزش بود همه رو نوشتم تو نصفِ وقت برگمو دادم
نمرمم:12/12 شد.،!
جالب اينجاس ك ِ خودِ دوستم 11/5 شد.،!

 

[حمیده]

پاسخ : تقلب

من سال پنجم ابتدائی میرفتم آزمونای مبتکران .

بعد یه دوستی داشتم کیمیا ، کلا مثل خودم شر بود ! یه روز باهم رسیدیم سر جلسه ، دیدیم یه دختری ( که بعدا با هم قبول شدیم تیزهوشان هم کلاس شدیم همینو براش تعریف کردم !! ) بود که مامانش صد برابر پروانه دورش میگشت !

کیمیا : ببین این دختری که من میبینم با مامانش میاد آزمون میده و اینهمه کیک و ساندیس و اینا ، حتما مخه ! جون من بیا تقلب کنیم ازش !
من : گم شو ! خودم مینویسم تا حالا هم از 3 پایین تر نیومده رتبم . حالا بیام از یه بچه ی لوس تقلب کنم !؟ عمرا ! [-(

کیمیا : باشه . تو نکن من میکنم رتبمم از تو بهتر میشه . سپس => >:p و روشو کرد اونور !

حالا من حس کردم تقلب نکنم به شخصیتم بر میخوره به کیمیا گفتم باشه بنویسیم از روش !!

حالا مهشید ( دختره ) نگو جوابای درستو تو پاسخ نامه میزنه ، دور یه گزینه ی دیگه دایره میکشه تو دفترچه ما هم که سمت دفترچه بودیم خب !!

آغا چشمتون روز بد نبینه ، رتبم اون سری شد 13 و اولین و آخرین باری بود که در دوران شیرین آزمون دهی تقلب کردم !! ( کیمیا هم حسابی کتک خورد >:p )

 

[fitmal]

پاسخ : تقلب

امتحان امادگی دفاعی سوم بود هیچکی درست حسابی درست درس نخونده بود منم که کلا در حد صفر درس خونده بودم یه تومار نوشتم + کتاب تنها کسی ک 20 شد من بودم نصفه بچه ها تک اوردن

 

[@mirrez@]

پاسخ : تقلب

من معمولا درس های مختلف من چمله شیمی رو حنما یکی دو نمره تقلب میکنم یک مدتی هست که بیشتر میخونم
سر جلسه امتحان نعلم شیمی همیشه حواسش به منه یکبار دید که من دارم میرسونم شاخش در اومد :-\ :-\
من و رسوندن

 

[Y@S@M@N]

پاسخ : تقلب

کلاتقلب نکنم نمیتونم امتحان رو تموم کنم
جداازامتحان پای تخته هم تقلب میکنیم کلاهمگی اهل تقلبیم کارای دیگه هم درکنارش میکنیم
همین چندروزپیش واسه تاریخ رفته بودیم پاتخته
من و NaRgEs_77 با یه نفر دیگه اسمش بهیناس
بهینایه سوالی روبلدنبود نرگس بهش رسوند معلممون به نرگس گفت حواست باشه
نرگس هم خیلی ریلکس گف نه خانوم حواسم بود کسی بهش نرسوند
یه بارهم معلم فارسیمون گفت ازهممون میپرسه هیچی نخونده بودم خلاصه گروه اولرو بردپایتختهمن همچنان استرس داشتم همه ی 5 تا درس فارسی رو رو کف دستم پیاده کردم همین که اخرین کلمه رو نوشتم زنگ خورد
اصلا به معنای واقعی کِنِف شدن پی بردم
این دو تاتقلب اثرنکرده بود ولی خیلی خوشم اومده بود