شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

[closeman]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

بچه ها!کلماتی که میگین ترو خدا یه جوری باشه که واقعا جای خلاقیت باشه الان اخه دستگاهه گوارش... #-o

 

[dr.eniac]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

آقا اصن اصل ِ این تاپیک زده شد که با سه تا کلمه که نفر قبلی میگه تو 3 دقیقه شعر بگید ;
الان به نظرتون گند نخورده بهش ؟؟؟
این بود آرمانهای ما ؟؟؟

 

[kousar73]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

امروز دلم درد میکنه
فکر میکنم مریض شدم
از تو دلم صدا میاد
صدای خورده شیشه میاد
شاید دستگاه گوارشم شکسته
حالا چه کنم چیکار کنم؟

+اوج خلـــآقیت
بعدی= کارتون

 

[fatima !!!!!]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

ای کارتون از دست برفته به خدا میسپارمت
جانم بسوختی و بدل دوست دارمت
تا تلویزیونمون نکنی زیرخاک
باور مکن دست ز کنترل بدارمت !

بعدی ! کارنامه !

 

[sara J]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

کارنامه هارو میدن سر مارو بریدن
با نمره های عالی با یه مامانه عصبانی
هی میزنه توسرم
خاک توسرم خاک تو سرم
با این حرفای قاطی از ما انتظار دارن چی؟؟
که 20 بشیم ریاضی یا که دینی یا که زیست یا جغرافی یا تاریخ
اصلا اعصاب ندارم
شاید شیمی افتادم
دیگه هم چیزی نمیاد تو ذهنم
دارم به این میفکرم
که چرا شدم 17
از 20 اون ریاضی


بعدی "خانواده"

 

[fatima !!!!!]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

و خانواده ای که در این نزدیکی است
لای این شمشاد ها
پشت آن برج بلند
خانه ای طوسی رنگ
با دری مشکی رنگ
و ندایی میدهد مادر
پاشو بچه چقدر میخابی لنگ ظهر است !

بعدی : بوی بهار

 

[seulfille]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

بوی بهار آمد،رفتن زمستان
همه خوشحال و خندان
اما بدون تو چه بهار چه زمستان چه خزان
هیچگاه نخواهم بود شادان

بعدی:دوستی

 

[fatima !!!!!]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

برای تو مینویسم
برای تو
برای این دوستی
که چه بی صدا رفتی و چه سخت روحم را درهم شکستی
برای دوستی
تا بدانی بعد از این
امیدی نیست
و نه فرقی
بین این زمستان و بهار
و بدان بعد از این دوستی
هیچکس نخواهد دید
مرا شادان
بدان بعد از این دوستی


بعدی : غم فراق

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

سلام
‏
کجایی تو؟کجا رفتی؟مرا تنها رها کردی؟
مرا در حسرت دیدار،ز وصل خود جدا کردی؟
خدایا عاشقم،دلتنگ معشوقم
در این هجران زجرآور کدامین سو پناه آرم؟
خدایا چشمه دل را ز اشک و خون، به دست خویش پاک کردم
به رسم خویشتن داری طوفان های غران را،به بادی سرد بدل کردم
ای گل باغ بهارم،بلبل شهر و دیارم، کی میایی؟
سوخته ام از فراغت، شعله دارم از نگاهت کی میایی؟
کشته اندوهت مرا ، دوری ات زهر است مرا.
شافی جانم تویی، نوش دارو ام تویی،
می دمی برجان من،علت حیات من
ای اصل و فرع جان من،ای صاحب والای من
‏
موضوع بعدی
انتظار

 

[fatima !!!!!]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

با تشکر از آقای اخوی بسی فیض بردیم ! در صورتی که به همین منوال پیش رود پسندیده است که به بخش نثر و ادبیات انتقال یابد :

من از تو میپرسم
از راه های نگفته بنهفته
تا کی بسوزم و دم برنزنم از این عشق
عشقی که سال ها به انتظارت نشسته
نشستنی که کسی یارای نشستنش نیست
این انتظار بغض در گلویم بنهفته
بیا و گره از گلویم بگشا


من در همین حدم !
بعدی : منتظر

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

سلام
خیلی لطف دارین.
شعر شما هم خوب بود.
‏
سعی می کنم کوتاه بگم
‏
سالهاست بر پنجره دارم نگاه
با نام تو آغاز کردم هر پگاه
‏
روزها از دیدنت مایوس گشتم
شب که شد در جستجویت خواب گشتم
‏
روزها با عکس هایت سر نمودم
شام ها با خاطراتت صبح کردم
‏
اشک ها از چشمانم پاک کردم
من غبار غم ز دل پاک کردم
‏
قلب می سوزد و جان پر شعله است
غالبا این انتظار بیهوده است
‏
ای عجب من عاشقم او بی خبر
من نظر دارم بر او ،او بی نظر

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

موضوع بعدی
لحظه دیدار

 

[fatima !!!!!]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

راستش خیلی سعی کردم بهتر بگم ولی نشد !

کی می آید این لحظه ی دیدار
کی میرود از چهره ی من غصه ی دوری
آن لحظه ی دیدار که بیایی
که بیایی و بشویی از چهره ی من غبار دوری
من نمیدانم چه بگویم
بس فقط میدانم
لحظه ی دیدار نزدیک است

بعدی : مسافری در راه

 

[negginnium]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

مسافری در راه دارم
نمیدانم از کجا می آید
نمیدانم به کجا میرود
نمیدانم آیا ، میرسد روزی سرانجام ؟
من هیچ چیز نمیدانم
نمیدانم او کیست
و حتی نمیدانم او ، چیست !
مسافرم غریبه است
ولی فقط یک چیز را خوب میدانم ،
"او" در راه است...
او ، هست !



موضوع یعدی : عدد !

 

[ghazale.gh]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

سخته این خیلی!نمیشه عوضش کنین!؟

 

[كياناز]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

بسيار موضوع چرتي بود با اين حال سعي كردم يه چي سره هم كنم:
عددي گم ميشود
در سياهي روزها
ميرود و ميرسد
به انتهاي دنيا
چه بزرگ چه كوچك
بس همين است كه ميگذرد
اين عدد از ان من است
و چه راحت قد ميكشد
و من غافل از اين كه
اين عدد عمر من است!
بعدي:معشوق
فقط 45 ثانيه كه اونم تايپ كردنش بود...يعني اولين چيزي كه ميومد تو ذهنمو مينوشتم!
ويرايش:
اميدوارم موضوعم تكراري نباشه اخه من دفعه اوله كه ميام اين تاپيك و از همه جا بي خبرم!

 

[alex delpiero]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

گفته ای معشوق در شعر تو باد ....
گفتم و دیگر نگویم من زیاد .....
حالیا گویم به تو من این " سخن "
تا به شعر اندر بیاری سوی من ....

اگه متوجه نشدید کلمه بعدی "سخن " هستش ....

 

[كياناز]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

شعري بس چرت سرهم كرد ورفت
تنها هدفش گفتن معشوق بود و بس
بسي بدمان امد از اين كارش
هرچند كه الان داريم ميزنيم به خالش
اگر طرفه صحبت من رانيافتيد
زور نزنيد او همان بالاييست
سعي ورزيدم اعتراضم را اندر شعر به گوشت رسانم
پس ادم باشو ديس لايك نسازم
حالا كه چرت و پرت گفتن من تمام شد
يك سوژه بدهم دستت كه ان اين است ، "مُشت"
راستي يك چيز ديگر بگويم و والسلام
ميدانم شعرم به پايه شعرهايتان نميرسد اقايان
+من شعر نگم كسي نميگه لالما!!!
1 دقيقه

 

[Mahdi.Mortezapour]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

نکن جنگ و نکن جنجال جانم
نگیر ایراد از اشعار یارم
همی مشتی حروف ترتیب داده
نوا و وزن آن تنظیم داده
‏
"سبز"

 

[HHH]

پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !


خاک من ارزانیت باد ...

ریشه هایت سرسلامت!

ریشه کن در خاک و خونم ، سرخی خونم به کامت!

هر چه دارم در وجودم

خواه آب و خاک جانم

خواه نورم

خواه آن اندک غرورم

هر چه دارم

هر چه دارم من... به نامت


تا فقط گاهی... کمی ... سرسبز باشی


کلمه بعدی : صدا