- ارسالها
- 565
- امتیاز
- 2,078
- نام مرکز سمپاد
- شهید دستغیب 1
- شهر
- شیراز
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- علوم کامپیوتر - علوم تصمیم و دانش
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
هکتور: «بهم بگو ببینم برادر کوچولو... تو تا حالا کسی رو کشتی؟»
پریس: «نه.»
هکتور: «تا حالا دیدی که کسی تو میدون جنگ بمیره؟»
پریس: «نه.»
هکتور: «من کشتم، من شنیدم که دارن میمیرن و مرگشون رو هم دیدم. هیچ افتخاری هم نداره و اصلاً هم شاعرانه نیست. تو میگی حاضری برای عشق بمیری، امّا تو نه چیزی راجع به مردن میدونی نه چیزی راجع به عشق.»
Troy
تو این دیار بُرد با اوناییه که از مُخشون کار میکشن ؛ بخوای از دلت مایه بذاری سوختی ...
the good the bad and the ugly
کریس گاردنر : هیچ وقت نذار کسی بهت بگه : تو نمی تونی کاری بکنی . حتی من ، باشه ؟
اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی ، مردم نمی تونن خیلی کار ها رو بکنن , دوست دارن تو هم نتونی اگه یه چیزی رو می خوای باید به دستش بیاری . مــکث نکـــن !
the pursuit of happiness
هکتور: «بهم بگو ببینم برادر کوچولو... تو تا حالا کسی رو کشتی؟»
پریس: «نه.»
هکتور: «تا حالا دیدی که کسی تو میدون جنگ بمیره؟»
پریس: «نه.»
هکتور: «من کشتم، من شنیدم که دارن میمیرن و مرگشون رو هم دیدم. هیچ افتخاری هم نداره و اصلاً هم شاعرانه نیست. تو میگی حاضری برای عشق بمیری، امّا تو نه چیزی راجع به مردن میدونی نه چیزی راجع به عشق.»
Troy
تو این دیار بُرد با اوناییه که از مُخشون کار میکشن ؛ بخوای از دلت مایه بذاری سوختی ...
the good the bad and the ugly
کریس گاردنر : هیچ وقت نذار کسی بهت بگه : تو نمی تونی کاری بکنی . حتی من ، باشه ؟
اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی ، مردم نمی تونن خیلی کار ها رو بکنن , دوست دارن تو هم نتونی اگه یه چیزی رو می خوای باید به دستش بیاری . مــکث نکـــن !
the pursuit of happiness