ديالوگ‌های ماندگار

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alemzadeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

نیما:
"کار خراب رو می شه درست کرد، خرابکاری رو نمی شه درست کرد..."

هفت دقیقه تا پاییز ساخته ی علیرضا امینی
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

%D9%BE%D9%84%D9%87%E2%80%8C%DB%8C_%D8%A2%D8%AE%D8%B1.jpg

دیگه حتی صورتت‌‎م از یادم رفته. انگار که هیچ‌وقت نبودی ...
[پله‌ی آخر، علی مصفا]
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

ایکابد :شرارت چهره های زیادی داره ،
اما هیچ کدوم به اندازه ی پاکدامنی خطرناک نیس .

Sleepy Hollow - Tim Burton
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

23rcvvfhgzj2bcvhemhd.jpg


Esmeralda : اسمت چیه؟

Butch: باچ...

Esmeralda: معنیش چیه؟

Butch:عزیزم من یه آمریکایی ام...اسمای اشغاله ما اصلا معنی نداره!

جولز: مارسلوس والاس چه شکلیه؟
بریت: چی؟
جولز: اهل کدوم کشوری؟
بریت: چی؟
جولز: کشورِ "چی"؟! زبون اونجا انگلیسیه؟
بریت: چی؟
جولز: لعنتی، انگلیسی بلدی؟
بریت: بله
جولز: پس می فهمی من چی دارم میگم؟!
بریت: بله
جولز: شکل ظاهری مارسلوس والاس رو توصیف کن.
بریت: چی؟
جولز: جرأت داری بازم بگو "چی"، یه بار دیگه بگو حرومزاده!
بریت: سیاهپوسته
جولز: ادامه بده!
بریت: کچله!
جولز: شبیه آدم های "...ه" هم هست؟
بریت: چی؟
(صدای شلیک گلوله به بدن بریت!)
...

مارسلوس والاس:
شب مسابقه، احتمالا احساس سوزش عجیبی درون خودت داری

اما این غروره که داره سر به سرت میذاره،

بشا* به غرور! غرور فقط درد میاره، هیچ وقت کمک نمی کنه.


اینم اون اهنگشه! خاستین گوش بدین :

http://bayanbox.ir/id/5463927241147782720?download
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

کیتون میگه:"من به خدا اعتقاد ندارم اما ازش میترسم.."
من به خدا اعتقاد دارم اما از تنها کسی که میترسم کایزرشوزه ست..

.."مظنونین همیشگی"

بیلبو : روز به خیر
گاندلف : منظورت چیه ؟
منظورت اینه که روز خوشی برام آرزو میکنی؟
یا اینکه روز خوشیه چه من دلم بخواد چه نخواد؟
یا شاید منظورت اینه که بگی در این روز خاص احساس خوبی داری؟
یا اینکه میشه در این روز خوش بود؟
بیلبو : خوب فکر کنم همشون باهم
هابیت
550340_329025330558675_345029590_n.jpeg
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار




آدریان: «چرا اینقدر برات مهمه که خواب ببینی؟؟؟
کاب( لئوناردو دی کاپریو): «بخاطر اینکه توی رؤیاهام ما باهمیم.»

Inception
1510563_10152099516073701_1356930891_n.jpg
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

Untitled.png


[ltr]
Sometimes I think I have felt everything I'm ever gonna feel. And from here on out, I'm not gonna feel
anything new. Just lesser versions of what I've already felt.

Her - 2013
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

The_Fault_in_Our_Stars_Snapshot.png
[ltr]

The nurse asked me to rate the pain. Though I couldn't speak, I held up nine fingers. Later, when I started feeling better, the nurse came in and she called me a fighter. 'You know how I know?' She said. 'You called a ten a nine.' But that wasn't the truth. I called it a nine because I was saving my ten. And here it was, the great and terrible ten.

[The Fault in Our Stars (2014)]
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

مترسک: من مغز ندارم، تو سرم پُر از پوشاله!
دوروتی: اگه مغز نداری پس چه جوری حرف ميزنی؟
مترسک : نميدونم... خیلی از آدمها هم بدون مغز يه عالمه حرف ميزنن!
جادوگر شهر از
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

شهلا(نیکی کریمی) : واقعا متاسفم به حال زنی که به خاطر شوهر ٬از آدم بودن خودش بگذره ...

من همسرش هستم...


بهرام رادان: وقتی داریم تو خیابون راه میریم یک بچه 12-13 ساله بهت بگه بچه قرطی، تا هم بخواهی حرف بزنی بهت بگن خفشو بمیر، نتونی تو جامعه ات حرف خودت رو بزنی !

پلیس ایران (جمشید هاشم پور): حالا میخواهیم جبران کنیم!

بهرام رادان: چه جبرانی؟ واسه من راهی نمونده که شما بخواین جبرانش کنید.

پلیس ایران: بکش تو خاک خودمون...

بهرام رادان: خاک من کجاست فتاح؟؟؟ خاکی که توش عشق جرمه، خاکی که جوونشو به جایی میکشونه که این همه مامور منتظرن تا مغزشو متلاشی کنن...

اواز قو
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

"وقتي جوون بودم، دوست داشتم هر کسِ ديگه اي باشم به جز خودم. دکتر برنارد هازلهاف گفت اگه توي يه جزيره وسط دريا بودم مجبور مي شدم به همنشيني با خودم عادت کنم. فقط من و نارگیل ها. اون گفت که بايد با خودم کنار بيام، با تمام عيب و نقص ها. ما خودمون نيستيم که عيب و نقص رو انتخاب مي کنيم اونا بخشي از وجود ما هستن و بايد باهاشون کنار بيايم. اگرچه دوستامون رو مي تونيم انتخاب کنيم و من خوشحالم که تورو انتخاب کردم. دکتر برنارد هازلهاف يه چيزِ ديگه هم ميگه اينکه زندگي هر کس مثل يه راهِ بي انتهاست. بعضي هاشون صاف و آسفالت شده هستن و بعضي ديگه مثل مالِ من پر از شکاف و پوست موز و ته سيگارن. راهِ تو هم احتمالا مثلِ راه منه البته با شکاف هاي کمتر. اميدوارم يه روزي راهِ ما به هم برسه و بتونیم باهم شیر غلیظ شیرین بخوریم."
30508681308503674673.jpg
MARY & MAX​
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

میدونی چرا آدما تو صحرا گم میشن ؟
.
.
برای اینکه سرنوشتشونو دست سراب میسپارن

"یکی از ما دو نفر"

31552319846682742677.jpg
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

یه لیوان از تو اون کابینته بردار.
+خب.
_پرتش کن زمین.
+خب.
_شکست؟
+آره.
_حالا ازش عذر خواهی کن.
+ببخشید لیوان منظوری نداشتم.
_دوباره درست شد؟
+نه...
_متوجه میشی؟


دربـاره الـــی
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

Inception :
آدریان:چرا اینقدر برات مهمه که خواب ببینی؟
کاب:بخاطر اینکه فقط توی رؤیاهام هممون با همیم!

جدایی نادر از سیمین :
نادر: ببین می‏دونی مشکلی تو چیه؟ تو هر موقع هر مشکلی پیدا کردی توی زندگیت، جای اینکه وایستی مشکلتو حل کنی، یا فرار کردی ازش یا دستاتو آوردی بالا و تسلیم شدی!
سیمین: درسته، درسته، آره!
نادر: صبر کن، ببین... تو یه کلمه به من بگو واسه چی می‏خوای از این مملکت بری؟ ها؟ چون می‏ترسی وایستی!

City of God:
ساندرو: عقلتو از دست دادی؟ تو فقط یه بچه‏ای!
پسربچه: یه بچه؟ من سیگار می‏کشم، مست می‏کنم و عربده می‏کشم. آدم هم کشتم، دزدی هم کردم. من یه مردم!!

Sin City :
لوسیل:
زندون برات جهنم بود مارو؛ این‏بار حبس ابد می‏گیری!
مارو:
جهنم اینه که هر روز از خواب بیدار بشی و حتی ندونی چرا زنده‏ای!!


ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺑﺪﻩ, ﺑﻌﺪﻫﺎ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺗﺨﺼﺺ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺳﺖ،
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﻪ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺩﺯﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺸﻪ.
دیالوگ ماندگار آل پاچینو
فیلمش یادم نمیاد

به نظرمن یکی از بهترین دیالوگ ها اینه :
النا : چرا اجازه نمیدی همه روی خوب تو رو هم ببینند ؟
دیمن : چون از اون به بعد مردم از من انتظار خوبی دارن و من نمیتونم زندگیم رو بر پایه ی انتظار اون ها بگذرونم

یوی(ناتالی پورتمن):تو کی هستی؟
وی(هوگو ویوینگ) : مردی که نقاب بر چهره داره
ناتالی : این رو میبینم
وی : میدونم که میبینی
من نمی خواستم قدرت بیناییت رو زیر سوال ببرم
فقط می خواستم بگم از شخصی که ماسک بر چهره داره تا کسی اونو نشناسه چرا میپرسی تو کی هستی!
V for Vendetta-2005
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

زنی که موهاش رو کوتاه میکنه تصمیم گرفته تو زندگیش تغییر بوجود بیاره!
Coco Before Chanel_2009
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار


ویل: انسان ها از چیزی که فهمی ازش ندارن، میترسن ...


(transcendence)

transcendence.jpg
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

لگولاس:این جنگ ما نیست.

تائوریل:این جنگ ماست.قضیه اینجا تموم نمیشه.باهر پیروزی،این پلیدی رشد میکنه.اگه پدرت به راه خودش ادامه بده،ما هیچ کاری نمیکنیم.پشت دیوارهای خودمون مخفی میشیم .

زندگی خودمون رو به دور از روشنایی ادامه میدیم و اجازه میدیم تاریکی بر ما مسلط بشه.مگه ما جزئی از این دنیا نیستیم؟

بهم بگو دوست من،کی اجازه دادیم پلیدی از ما قوی تر بشه؟

هابیت( ویرانی اسماگ )
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

د احمق
اینجا ایرانه
هرچی بیشتر تلاش کنی بیشتر می زنن توی سرت

نفوذی
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

".Gus:"You are so busy being YOU that you have no idea how utterly unprecedented you are

the_fault_in_our_stars_fan_art.jpg
The fault in our stars​
 
پاسخ : ديالوگ های ماندگار

دین وینچستر : هر تصمیمی میگیری ، بگیر .
ولی یا با تمام وجود پاش بمون ، یا کاملا بیخیال شو!
دودل بودن ، آدمو نابود میکنه.

Supernatural
 
Back
بالا