ديالوگ‌های ماندگار

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alemzadeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
Lawrence of Arabia

:T.E. Lawrence
I killed two people. One was... yesterday? He was just a boy and I led him into quicksand. The other was... well, before Aqaba. I had to execute him with my pistol, and there was something about it that I didn't like.

General Allenby:
That's to be expected.

T.E. Lawrence:
No, something else.

General Allenby:
Well, then let it be a lesson.

T.E. Lawrence:
No... something else.

General Allenby:
What then?

T.E. Lawrence:
I enjoyed it.
​
 
دوستاتو نزدیکت نگه دار
دشمناتو نزدیکتر...
(پدرخوانده)

تنها چیزی که میتونه یک قلب شکسته رو
التیام بده،
زمانه.
(How I met your mother)

انعطاف پذیرترین انگل چیه؟
یه باکتری؟ یه ویروس؟ یه کرم روده؟
نه یک فکر!
انعطاف پذیر و مسریه وقتی یه فکر تو مغز جا گرفت، نابود کردنش تقریبا غیر ممکنه.
Inception
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
مایکل کورتیز 1942
_دیشب کجا بودی؟
+از دیشب خیلی گذشته یادم نمیاد.
_امشب می بینمت؟
+من برا آینده ی دور برنامه ریزی نمی کنم.
 
نشونه یه سرآشپز پیش بند کثیف و آستین های تمیزه!
(Ratatouille)
 
جوکر :حاضری برای من بمیری؟
هارلی کویین : آره
جوکر :نه..این خیلی آسونه!حاضری برای من زندگی کنی؟
 
محمد : قصد جانم کرده ای ؟؟
عاطفه : جانم فدای قصد تو :)
 
Steve Rogers a.k.a. Captain America (Chris Evans): The world is in our hands. It’s left to us, guys. And we got to do something with it. Otherwise… Thanos should’ve killed all of us.

Avengers: Endgame​
 
اگر رنگین کمونو می خوای،
اول باید بارش بارونش رو تحمل کنی
(The Fault in Our Stars)
 
هیچوقت بخاطر چیزهایی که باعث شدن لبخند بزنی، پشیمون نشو..

Click Your Heart_2016
 
می‌خوای بدونی غم‌انگیز ترین چیزی که تا حالا دیدم چی بوده؟
زمانی که بچه بودم، من و برادرم یه سگ می‌خواستیم؛ بابامون هم برامون یه سگ شکاری مسابقه‌ای گرفت.
اون سگ تموم عمرش رو صرف دویدن و تعقیب کردن چیزای مثل خرگوش که با پارچه درست شده بودن، کرده بود.
یه روز، اونو بردیم به پارک. قبلش بابامون بهمون هشدار داده بود که این سگ چقد میتونه سریع بدوه؛ اما ما نتونستیم تحمل کنیم و برادرم قلاده‌ش رو دراورد. تو همون لحظه یه گربه رو دید و فکر کنم به نظرش شبیه همون تیکه های پارچه بود. اون دوید و دوید. هیچوقت چیزی زیباتر از دویدن اون سگ پیر ندیده بودم.
تا اینکه بالاخره اون گربه رو گرفت و در وحشت همه، اون گربه کوچولو رو کشت. اونو تیکه‌تیکه کرد. بعد همونجا نشست روی زمین. گیج شده بود؛ اون سگ همه عمرشو صرف تلاش برای گرفتن اون چیز کرده بود و حالا که گرفته بودش، دیگه نمیدونست باید چیکار کنه.

رابرت فورد - وست‌ورلد
 
می‌دونی آلن، گاهی وقتا همون آدمی که
هیچ‌کس فکرشم نمی‌کنه، کاری می‌کنه که هیچ‌کس فکرشم نمی‌کنه!
(The Imitation Game)
 
آلری لگاسف:تو یه دنیای عادل آدما باید بابت دروغ هاشون کشته بشن نه بابت حقیقت
چرنوبیل
 
هیچ دستور عمل خاصی وجود نداره.
برای خاص کردن چیزی،
فقط باید باور کنی که خاصه!
(Kung fu panda)
 
هیچ کس نمیتونه آزادیتون رو به شما هدیه بده برادران.
اگه ازادی رو میخواین، خودتون باید بدستش بیارین.

(Game of Thrones)
 
بچه ک لقمه‌ی حروم بخوره چجوری میشه؟
دزد میشه؟
قاتل زنجیره‌ای میشه؟
یا عین این آقازاده‌ها ک معروف شدن میشه؟

برادر جان
 
خانواده فقط کسی نیست که باهاش ارتباط خونی دارید،
کسایی اند که دوست دارند
و تو دوسشون داری.
(The Spy Next Door)
 
اون ماشین‌ت بود که آب ریختی توش،خنک شد امیرعلی! همه چی با آب خنک نمیشه،حتی بعضی چیزا هیچوقت خنک نمیشن
-سفر
 
يه ضرب المثل پرتغالى ميگه:پا هميشه همون جايى ميره كه دل ميره
مدار صفر درجه(١٣٨٦)حسن فتحى
 
من نمیخوام زنده بمونم...
میخوام زندگی کنم.
(WALL . E)
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا