ديالوگ‌های ماندگار
- شروع کننده موضوع alemzadeh
- تاریخ شروع
- ارسالها
- 565
- امتیاز
- 2,076
- نام مرکز سمپاد
- شهید دستغیب 1
- شهر
- شیراز
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- علوم کامپیوتر - علوم تصمیم و دانش
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
دو نیم کردن سوپ معجزه نیست بروس،شعبده بازیه. یه مادر تنها که دو جا کار میکنه ولی باز هم واسه دیدن تمرین فوتبال پسرش وقت میزاره معجزس.نوجوانی که به مواد مخدر نه و به تحصیلات آره میگه معجزست.مردم از من میخوان همه کاری براشون انجام بدم ولی چیزی که تشخیص نمیدن قدرت خودشونه.میخوای معجزه ببینی پسرم؟ خود معجزه باش.
خدا (مورگان فریمن)
----------------------------
Bruce Almighty
دو نیم کردن سوپ معجزه نیست بروس،شعبده بازیه. یه مادر تنها که دو جا کار میکنه ولی باز هم واسه دیدن تمرین فوتبال پسرش وقت میزاره معجزس.نوجوانی که به مواد مخدر نه و به تحصیلات آره میگه معجزست.مردم از من میخوان همه کاری براشون انجام بدم ولی چیزی که تشخیص نمیدن قدرت خودشونه.میخوای معجزه ببینی پسرم؟ خود معجزه باش.
خدا (مورگان فریمن)
----------------------------
Bruce Almighty
- ارسالها
- 261
- امتیاز
- 2,192
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1391
- رشته دانشگاه
- هوش مصنوعی و رباتیک
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
فیلم بوتیک/ حامد بهداد
اهان بابا، آمیتاس، امیتا باچان...
فیلم بوتیک/ حامد بهداد
اهان بابا، آمیتاس، امیتا باچان...
Arghavan S
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 1,191
- امتیاز
- 17,147
- نام مرکز سمپاد
- ---
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 0
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
Joey Tribbiani: You don't put words in people's mouths, you put TURKEY in people's mouths!
Golnoosh
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 672
- امتیاز
- 2,443
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان 1 !
- شهر
- همدان
- مدال المپیاد
- شیمی میخوندم ☺
- دانشگاه
- علوم پزشکی همدان
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
مادربزرگم میگفت:
اگه میخوای خدا رو بخندونی ، از برنامه هات برای آینده بهش بگو!
عشق سگی | الخاندرو گنزالس ایناریتو |
مادربزرگم میگفت:
اگه میخوای خدا رو بخندونی ، از برنامه هات برای آینده بهش بگو!
عشق سگی | الخاندرو گنزالس ایناریتو |
#-o
- ارسالها
- 2,779
- امتیاز
- 11,260
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان امین
- شهر
- اصفهان
- مدال المپیاد
- یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
شهر زیبا اصغر فرهادی
+ مسئول کانون اصلاح و تربیت: تو میدونی اکبر واسه چی اون دختره رو کشت؟
- اعلا: دوسش داشت
+ آدم وقتی کسی رو دوست داره مگه میتونه بکشه؟
- نمیخواس بدنش به یکی دیگه
+ تو اگه جای اکبر بودی چیکار میکردی؟ تو هم دختره رو میکشتی؟
- فراموشش میکردم
+ پس آدمی که عاشق یه نفره میتونه فراموش کنه میتونه؟ اگه میشه تو هم خواهر اکبر رو فراموش کن
- نه نمیشه
+ شاهین یادته تو؟
- آره
+ میدونی چرا قتل کرده بود که شاهین بابا نداشت عاشق مادرش بود نمیخواس مادرش به خاطر بدهی سنگین چند سال بیتفه تو زندون طاقتشو نداشت طلبکاره رو کشت تا مادرشو از دست نده کار خوبی کرد؟
- نه
+ تو اگه جاش بودی چیکار میکردی؟ طلبکاره رو میکشتی یا مادرتو فراموش میکردی؟
- مادرمو فراموش میکردم
+ پس میشه کسی رو که عاشقشی فراموش کرد
- نه نمیشه من نمیتونم
+ آدم راجع به بقیه خیلی راحت میتونه بگه فراموشش کن قاضی هایی هم که حکم اعدام اکبر و شاهین و این بر و بچه ها رو دادن همین فکر ُ میکردن
- من چیکار کنم؟
+ من اگه جای تو بودم خواهر اکبر رو فراموش میکردم اما ممکنه یه روزی عاشق بشم خودمم نتونم فراموش کنم حتی اگه به قیمت مرگ یه آدم دیگه باشه
شهر زیبا اصغر فرهادی
+ مسئول کانون اصلاح و تربیت: تو میدونی اکبر واسه چی اون دختره رو کشت؟
- اعلا: دوسش داشت
+ آدم وقتی کسی رو دوست داره مگه میتونه بکشه؟
- نمیخواس بدنش به یکی دیگه
+ تو اگه جای اکبر بودی چیکار میکردی؟ تو هم دختره رو میکشتی؟
- فراموشش میکردم
+ پس آدمی که عاشق یه نفره میتونه فراموش کنه میتونه؟ اگه میشه تو هم خواهر اکبر رو فراموش کن
- نه نمیشه
+ شاهین یادته تو؟
- آره
+ میدونی چرا قتل کرده بود که شاهین بابا نداشت عاشق مادرش بود نمیخواس مادرش به خاطر بدهی سنگین چند سال بیتفه تو زندون طاقتشو نداشت طلبکاره رو کشت تا مادرشو از دست نده کار خوبی کرد؟
- نه
+ تو اگه جاش بودی چیکار میکردی؟ طلبکاره رو میکشتی یا مادرتو فراموش میکردی؟
- مادرمو فراموش میکردم
+ پس میشه کسی رو که عاشقشی فراموش کرد
- نه نمیشه من نمیتونم
+ آدم راجع به بقیه خیلی راحت میتونه بگه فراموشش کن قاضی هایی هم که حکم اعدام اکبر و شاهین و این بر و بچه ها رو دادن همین فکر ُ میکردن
- من چیکار کنم؟
+ من اگه جای تو بودم خواهر اکبر رو فراموش میکردم اما ممکنه یه روزی عاشق بشم خودمم نتونم فراموش کنم حتی اگه به قیمت مرگ یه آدم دیگه باشه
farnoosh hashemi
کاربر نیمه‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 256
- امتیاز
- 3,418
- نام مرکز سمپاد
- فرزانـگان یـک
- شهر
- تــهــران
- مدال المپیاد
- مرحله دوم 24 امین المپیاد کامپیوتر -ناکامی در مرحله۳
- دانشگاه
- صنعتی شریف
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
-نظرت چیه؟
-نمیدونم. یعنی اگه بگم نــه ، نمـــیری؟
-نـــه .ولی اگه بگــی آره ، خوشحال میشم.
×اسم ِ فیلم ُ نمیدونم!
تو منوتو میده!
-نظرت چیه؟
-نمیدونم. یعنی اگه بگم نــه ، نمـــیری؟
-نـــه .ولی اگه بگــی آره ، خوشحال میشم.
×اسم ِ فیلم ُ نمیدونم!
تو منوتو میده!پاسخ : ديالوگ های ماندگار
سپیده که سر بزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه که در بهار بوییدیم پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز
خداوند روز اول آفتاب را آفرید روز دوم دریا را روز سوم صدا را روز چهارم رنگ ها را روز پنجم حیوانات روز ششم انسان را روز هفتم خداوند اندیشید چه چیز را دیگر نیافریده است پس تورا برای من آفرید
تو را به جای تمام کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم بخاطر عطر نان گرم بخاطر آب دوستت دارم تو را بخاطر دوست داشتن دوست میدارم
دیالوگ شهاب حسینی تو مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا به کارگردانی حسن فتحی
سپیده که سر بزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه که در بهار بوییدیم پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز
خداوند روز اول آفتاب را آفرید روز دوم دریا را روز سوم صدا را روز چهارم رنگ ها را روز پنجم حیوانات روز ششم انسان را روز هفتم خداوند اندیشید چه چیز را دیگر نیافریده است پس تورا برای من آفرید
تو را به جای تمام کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم بخاطر عطر نان گرم بخاطر آب دوستت دارم تو را بخاطر دوست داشتن دوست میدارم
دیالوگ شهاب حسینی تو مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا به کارگردانی حسن فتحی
reza.cr
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 632
- امتیاز
- 1,991
- نام مرکز سمپاد
- شهیدحقانی
- شهر
- بندرعباس
- مدال المپیاد
- شیمی-فیزیک
- دانشگاه
- هرمزگان
- رشته دانشگاه
- برق
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
مایک کورلئونه:یه چیزی که از پدرم یاد گرفتم اینه که سعی کنم مثل دیگران فکر کنم
و بر این اساس هر چیزی امکان داره
آل پاچینو/پدرخوانده2/فوردکاپولا
مایک کورلئونه:یه چیزی که از پدرم یاد گرفتم اینه که سعی کنم مثل دیگران فکر کنم
و بر این اساس هر چیزی امکان داره
آل پاچینو/پدرخوانده2/فوردکاپولا
آرمان آریا
کاربر حرفه‌ای
- ارسالها
- 314
- امتیاز
- 381
- شهر
- شیراز
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
Do not try and bend the spoon. That's impossible .Instead, only try to realize the truth
What truth?
There's no spoon.
The Matrix , part 1
What truth?
There's no spoon.
The Matrix , part 1
میکائیل
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 877
- امتیاز
- 2,535
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی / هنرستان
- شهر
- نیشابور
- سال فارغ التحصیلی
- 1392
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات نمایشی
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
کازابلانکا/سکانس پایانی
ریک: همچین روز آسونی نبود که آدم فراموشش کنه
ایلزا: نه.نبود
ریک: همه ی جزئیاتش یادمه آلمانی ها خاکستری پوش بودن و تو آبی پوشیده بودی
ریک: اینو می گم چون حقیقت داره ما هر دو تو وجودمون یقین داریم که تو به ویکتور تعلق داری.
ایلزا: نه!
ریک: شاید امروز نه.شاید فردا هم نه.ولی خیلی زود و برای بقیه ی عمرت.
کازابلانکا/سکانس پایانی
ریک: همچین روز آسونی نبود که آدم فراموشش کنه
ایلزا: نه.نبود
ریک: همه ی جزئیاتش یادمه آلمانی ها خاکستری پوش بودن و تو آبی پوشیده بودی
ریک: اینو می گم چون حقیقت داره ما هر دو تو وجودمون یقین داریم که تو به ویکتور تعلق داری.
ایلزا: نه!
ریک: شاید امروز نه.شاید فردا هم نه.ولی خیلی زود و برای بقیه ی عمرت.
kimia moghadam
کاربر نیمه‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 255
- امتیاز
- 2,622
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان١
- شهر
- مشهد
- رشته دانشگاه
- داروسازی
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
...Harry potter...the boy who lived comes to die
ولدمورت/Harry potter & deathly hallows part B
!Don't tell me what I can't do
جان لاک/Lost
...Harry potter...the boy who lived comes to die
ولدمورت/Harry potter & deathly hallows part B
!Don't tell me what I can't do
جان لاک/Lost
MiMeh
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 119
- امتیاز
- 988
- نام مرکز سمپاد
- فــرزانگان II
- شهر
- مـشـــــــهد
- رشته دانشگاه
- دندانپزشکی
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
عطا:کیـــه؟
(بعد از باز کردن در) پدررضا: داریوش...داارر یــــوشــــ...؟؟
عطا:داریوش کیه آقاجون؟
پدررضا:پسرم
عطا:رضا؟
پدررضا:پسر ِ رضا...
عطا:پسر رضا چیه؟...ماکروویو که نیس آقاجون... باید عمل بیاد!!!
(عطا:رضا عطاران و پدر رضا:اکبر پورمخبر)
از فیلم توفیق اجبــاری
عطا:کیـــه؟
(بعد از باز کردن در) پدررضا: داریوش...داارر یــــوشــــ...؟؟
عطا:داریوش کیه آقاجون؟
پدررضا:پسرم
عطا:رضا؟
پدررضا:پسر ِ رضا...
عطا:پسر رضا چیه؟...ماکروویو که نیس آقاجون... باید عمل بیاد!!!
(عطا:رضا عطاران و پدر رضا:اکبر پورمخبر)
از فیلم توفیق اجبــاری
