آخرین کتابی که خوندید؟

[pouryaa]

Making friends
از اندرو متیوس
از اون کتابهایی بود که هیچ وقت ازخوندنش پشیمون نمیشم
راهکارهای خیلی مفیدی واسه داشتن یه زندگی مسالمت آمیز ورابطه خوب با اطرافیان داره
(حداقل فک کنم واسه ما خوابگاهیا که هرروز با کلی آدم متفاوت بااخلاقای خاص سروکله میزنیم خیلی به درد بخوره)

 

[pouryaa]

منم ملاله از کریستینالم
وقتی کتاب‌را شروع می‌کنی بی شک اولین چیزی که تو را مجذوب خود خواهدکرد،داستان‌ پردازی وفضاسازی زیبا والبته ساده وبی آلایش نگارنده است،به گونه ای که‌ناخودآگاه‌ پا به پای ملاله‌ پا به‌دره سوات می گذاری تاپی‌ میخوانی‌و ‌به تماشای ‌سوارا(مراسم‌فروش‌دختران)می‌روی
به‌تدریج ملاله‌بزرگ می شود والبته دغدغه هایش هم.
اینجاست که‌کم‌کم‌چهره فقروزاغه‌نشینی و مشکلات عدیده سیاسی و اجتماعی درپاکستان‌را‌ نقادانه میبینی و‌ همراه‌بااوبه دهن‌کجی‌در‌برابر جهالت مدرن‌وخرافات سنتی می پردازی،دراین اثنا با قهرمانی آزادی خواه وروشنفکری مذهبی به نام ضیاءالدین هم نشین می شوی که‌به قول ملاله ((برای‌ خودش میان‌‌ اسلام‌‌ جهادی و‌‌ لیبرالیسم افراطی جایی برگزیده‌ بود))
روایت‌روزهای تلخ اشغال‌ توسط نیروهای طالبان و وقایع پس از یازده‌سپتامبراززبان یک‌شهروند عادی که‌خود‌درون‌‌حادثه‌زیسته‌بی‌شک‌از نقاط‌عطف‌این کتاب است

 

[***Paradise]

کتاب درسی که آخریش فیزیک حلی بود !!!

ولی آخرین کتاب غیر درسی که خوندم اما بود از جین آستین

 

[Negar.ka]

جلاد لاغر و حماسه کرپسلی جفتشونم از دارن شان هستن
لازم به ذکر است که فووووووق العادن برای کسایی که تخیلی و فانتزی میخونن توصیه میکنم!

 

[***Paradise]

قلعه حیواناتم جدیدا نخوندم ولی خیلی قشنگه حیفه از دستش بدید
حتما برای شناخت بیشتر شخصیتای مختلف بهتون کمک میکنه

 

[Ebiiism]

زنده ب گور
صادق هدایت

 

[Radikal_2002]

دوست بازیافته
فرد اولمن
نشر ماهی
https://nashremahi.com/book/118

 

[sa🌙]

دزد شیطانی از سری نبرد با شیاطین نوشته دارن شان
اگه قدرت تخیلتون خوب نیست پیشنهاد میکنم نخونینش:)

 

[Elaheh_nas]

داستان دو شهر(چارلز دیکنر)
هاکلبری فین(مارک توین)
انجمن شاعران مرده(اسم نویسنده‌ش یادم نیس ولی ش
داشت توش فک کنم)
پ.ن یادم افتاد: تام شولمن

 

[Yasha]

تقریبا قبلا نویسند مورد علاقه ام "ار.آل.استاین" بود
اخرین کتابی که خوندم 7 تا کتاب بود که راجب چاکرا ها و آموزشِ باز کردنش بود (20 صفحه هر کدوم)

 

[Happy]

جنایت و مکافات
اثر داستایوسکی
(از ساعت 5 دارم میخونم تا الان)
کتاب جالبیه اما به شدت حرص دراور

 

[***Paradise]

دنیای قشنگ نو از هاکسلی

 

[fteh]

۱۹۸۴
جرج ارول
وقتی قلعه ی حیوانات رو خوندین اینو بخونین.

اخرش به لحظه ای میرسین و میگین:نه...اینجوری نیست...الان اوضاع داستان بر وفق مراد میشه....اره بابا.....
اما کتاب تا اخر اخرش حقیقت رو میگه و تو بهت زده و هراسان و حزن آلود کتاب رو میبندی.

 

[CPHM]

در دفاع از عقلانيت از سيد مرتضي مرديها
كتابي كه چندوقت پيش به طور اتفاقي نسخه الكترونيكي آن به دستم رسيد و بعد از بيست صفحه به نتيجه رسيدم بايد به هر بدبختي كه شده كتاب را بخرم براي حمايت از نويسنده/ناشر…
كتابي است بيشتر در حيطه فلسفه كه سعي در پيش بيني آينده و موشكافي از تاريخ دارد (به نوعي مانند هگل و تا حدي ماركس اما از نظر مفهومي كاملا متضاد) و به جاي ارزش گذاري و بحث هاي بي سر و ته بيشتر به بررسي منطقي مي پردازد تا جنگ عقيدتي.
كتاب آنطور كه نويسنده در مقدمه آورده است در اثر احساس نياز به دفاع از عقل در جنوني كه كشور به آن مبتلا بوده/است نوشته شده و در همين مقدمه به زيبايي مي نويسد كه در دهه ي پس انقلاب انگار كه چون خون و جنون هم قافيه اند با عبور از اولي بايد به ناچار از دومي هم عبور كنيم (نقل به مضموم).
مفهوم كلي كتاب پيرامون اين مي گذرد كه چرا عقل بر فرهنگ، دين و سياست تقدم دارد و از اين تقدم نتيجه مي گيرد كه بدون ارزش گذاري غايت هر كشور و جامعه اي در صورتي كه به اندازه كافي مشمول آموزش و عقل شود فرهنگ غربي است و اين فرهنگ در حقيقت فرهنگ جهاني است و صرفا غرب زودتر به آن رسيده است.
شخصا با مفهوم كتاب به خوبي ارتباط برقرار كردم و به نوعي برداشتم پس از خواندن اين كتاب آن بود كه چيزهايي مثل نبود ازادي و غيره فرهنگ خاص و قابل دفاع نيست بلكه صرفا نوعي عقب ماندگي فرهنگي است تا تفاوت فرهنگي.
نكته ي جالب ديگر اين است كه با وجود انتقادات تند و تيز به فرهنگ عقب مانده و برتر دانستن عقل بر دين و فرهنگ كه به نوعي تقدس دارند هنوز هم چاپ مي شود و براي مثال به من چاپ ١٣٩٤ اين كتاب رسيد.

 

[reza7]

عشق و چیزهای دیگر/مصطفی مستور
واقعیتش من اهل این مدل کتابها نبودم. توفیق اجباری شد به پیشنهاد مسئول شهر کتاب اینم بخونیم.
ی داستان عاشقانه ایرانی با سبک ایرانی که در اون به علاقه هانی به پرستو پرداخته شده.
بعضی بخشها و توصیفات احساسیش قشنگ بودن.
بخش هایی از کتاب:
پرستو برای من مثل نان بود. مثل متفورمین و انسولین بود برای بیمار دیابتی.
من نه فقط او که هر چیز مربوط به او را نیز دوست داشتم.پرهام برادرش راهم بیشتر از همه دوازده ساله های دنیا دوست داشتم...کفش های پرستو و کیف او و چیزهایی توی کیف او راهم دوست داشتم...
انگار چیزی از او ساطع میشد که اشیا و آدم هایی را که در مسیر این تابش بودند، دوست داشتنی می کرد.
آری کریم راست میگفت، پرستو برای من نان بود و دارو و البته آب. و هوا. و معنا.

 

[monaliza]

ناطور دشت
از جی دی سالینجر
***
کتاب از اون کتابا نیست که بخواد یه داستان رو تعریف کنه که سر و ته داشته باشه،درحقیقت به نظر من مسائل حاشیه ای هستند که درنهایت مفهوم کتاب رو میرسونن،مثل اتفاقات کوچکی که در طول داستان میفته و یجورایی میخواد جو جامعه رو که کثیف و خشن و ناامن هست شرح بده
کتاب نثرش ساده و خودمونی هست و از زبان قهرمان داستان "هولدن" گفته میشه که کل داستان درمورد سه روزی هست که هولدن از مدرسه اخراج میشه ولی نمیره خونه ،البته همونطور که خود هولدن هم تو کتاب میگه نمیتونه صرفن درمورد یه موضوع حرف بزنه و خیلی وقتا حرفاش به حاشیه کشیده میشه ولی حاشیه ها هوشمندانه هستن و اصلن خسته کننده و حوصله سربر نیستن
جو کتاب شاد نیست ولی درکل کتاب جالبیه

 

[Mehrka]

کتاب هفت عروس برای هفت برادر

 

[Radikal_2002]

وقتی نیچه گریست (البته نمیدونم قبلا گفتن یا نه)
بخش هایی از کتاب
پیشاپیش بخاطر کیفیت نه چندان خوب تصویر عذر خواهی میکنم

 

[Sara.kh]

بوف کور
واقعا عالی بود !!!

 

[Distorded Angel]

سبکی تحمل ناپذیر هستی- میلان کوندرا