آخرین کتابی که خوندید؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع سیاوش
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
"دا"
"سیده اعظم حسینی"
خاطرات سیده زهرا حسینی
بخشی ازکتاب:
[...رفتم طرف شیلنگ ابی که گوشه باغچه افتاده بود. شیر را باز کردم . خدا را شکر آب می آمد. اول دستم را که بعد از جمع کردم مغز پیرمرد خاکمال کرده بودم شستم. بعد دستم را پر از آب کردم و به طرف دهان بچه بردم. صدای گریه اش آرام شد و دهانش را به آب نزدیکتر کرد ولی سریع سرش را برگرداند و گریه اش را از سر گرفت... بی تابی بچه را که می دیدیم به بی کسی و بی پناهیش فکر می کردم و می خواست دلم بترکد. دیگر نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. رفتم توی همان وانتی که هنوز مشغول تخلیه جنازه هایش بودند. نشستم. چهره زنهای کشته شده به نظر می آمد. یعنی کدامیک از اینها مادر این طفل معصوم بودند؟...]
 
زهیر - پائولو کوئلیو
کتابی بود درباره دست و پنجه نرم کردن نویسنده با ترک شدنش توسط همسرش ، میخاد همسرشو یکبار دیگه ببینه تا بتونه رابطشونو درست کنه و در طی اون دیدار اتفاقاتی براش میفته . کتاب نسبتن خوبی بود
 
آخرین ویرایش:
کالیگولا/آلبرکامو
این کتاب ی نمایشنامس که درش کالیگولا، امپراتور روم، بعد از مرگ خواهرش که معشوقه اش هم بوده، دچار یکسری تحولات میشه و با رسیدن به بی معنی بودن زندگی، دست به یکسری تغییرات و اقدامات تحقیرآمیز، خشن و غیر معمول میزنه...
بخش هایی از کتاب:
کالیگولا: آره خب اما من دیوانه نیستم و حتی هیچ وقت انقدر عاقل نبوده ام.
منتها یکدفعه حس کردم که احتیاج به ناممکن دارم. دنیا به این صورت که هست مرا راضی نمی کند.
من قبلا این را نمی دانستم.
حالا می دانم.
دنیا به این صورت که ساخته شده است قابل تحمل نیست. برای همین است که احتیاج به ماه دارم. یا به خوشبختی یا به عمر ابدی.
به چیزی که شاید دیوانگی باشد اما مال این دنیا نباشد.
****************
رای نده، محاکمه تمام شده است
این دنیا بی اهمیت است و هر کس به این حقیقت برسد آزادی اش را بدست می آورد
و درست به همین دلیل از شما نفرت دارم شما آزاد نیستید.
در سراسر امپراطوری تنها کسی که آزاد است منم.
شادی کنید که آخر امپراطوری آمد که به شما درس آزادی بدهد
******************
مردم گمان می کنند که اگر کسی رنج می برد به خاطر این است که مثلا معشوقش یک روزه مرده است و حال آنکه رنج حقیقی او از این بالاتر است
رنج می برد چون می بیند که غصه هم دوام ندارد. حتی درد بی معنی ست.
********************
از دست دادن زندگی چیزی نیست و هر وقت که لازم باشد من این شهامت را خواهم داشت. اما نابود شدن بهانه و دلیل هستی، این چیزی ست که تحمل کردنی نیست.

یکی از اون نمایشنامه هاییه که اکیدا توصیه میشه.


 
کتاب در باب حکمت زندگی / شوپنهاور
احساس همزاد پنداری داشتم با نویسنده . با خوندنش ازین ک از آدما تا حدی دووورم راضیم
{درون ما، ما را بس است}
 
عارف جان سوخته :)
احساس خیلی خوبی نسبت بهش دارم چون مطالب تکراری ای ک قبلا در این موضوع خوندم رو نداره و ی دریچه ی دیگه ای نسبت ب علاقه هامه
 
Rebecca
 
ربکا-دافنه دوموریه
نکته ی جالب در مورد کتاب اینه ک راوی ماجرا،تو داستان هیچ اسمی ازش برده نمیشه.ینی شما نمیدونید ک اسمش چیه.
در مورد دختریه ک با فردی ازدواج میکنه و جلوتر میفهمه داره زیر سایه ی زن قبلی شوهرش زندگی میکنه؛یعنی ربکا.هر جا میره اسم اونو میشنوه چون خیلی دوسش داشتن و اون مرده.تا اینکه طی حادثه ای متوجه میشه ک تصور غلطی نسبت ب ربکا داره و....
بقیه اش هم با خودتون:D
 
ملاصالح
نوشته رضیه غبیشی

سرگظشت فردی که در سه سه حکومت طعم زندان را چشید و سه بار از اعدام جست
 
سرود کریسمس نوشته چارلز دیکنز
سرزمین سحر آمیز البته تا جلد دهم . نویسندش یادم نمی یاد( عاااالیه)
 
اولین تماس تلفنی از بهشت
نوشته میچ البوم
نویسنده کتاب های محبوبی مثل پنج نفر در بهشت منتظر شما هستند و سه شنبه ها با موری
درباره شهر کوچیکیه که یک سری از ساکنین اون شهر تماس های دریافت میکنند از بستگانشون که فوت شدند
و در این بین داستان زندگی یه خلبان هواپیماهای جنگیه هواپیماش سقوط میکنه و متوجه میشن کمی الکل توی خونش بوده و از کار اخراج میشه و همسرشو از دست میده تو یه سانحه اما هیچ تماسی دریافت نمیکنه از همسرش
فضای داستانش خیلی جالبه
من اول تمایلی به خوندنش نداشتم
اما خیلی قشنگ بود واقعا
 
وداع با اسلحه/ارنست همینگوی
مترجم هانیه چوپانی نشر آسو
متاسفانه این کتاب قربانی سانسور شده بود و خب مضمون این کتاب زیبای عاشقانه به درستی منتقل نشد بهم...
خیلی بد شد...تصمیم دارم برم متن اصلیشو بخونم
 
گشت ارشاد در امریکا
 
لالایی برای دختر مرده(حمیدرضاشاه آبادی)
البته خیلی دوسش نداشتم...اما فکرمیکنم رویای نیمه شب(مظفر سالاری،معروفم هس)کتاب خوبی باشه
 
رمان سرآغاز یک احساس
رمان آتش افزار گمشده(۱،۲،۳)
(خیلی عالین)
 
وداع با اسلحه/ارنست همینگوی
مترجم هانیه چوپانی نشر آسو
متاسفانه این کتاب قربانی سانسور شده بود و خب مضمون این کتاب زیبای عاشقانه به درستی منتقل نشد بهم...
خیلی بد شد...تصمیم دارم برم متن اصلیشو بخونم
آره هانیه چوپانی کلا خلاصه کرده کتابو :))
انتشارات نیلوفر ترجمه نجف دریابندری ولی کامله فکر کنم.
 
  • لایک
امتیازات: fteh
کافه پیانو
نوشته فرهاد جعفری
در مورد مردی یه که کافه زده تا بتونه مهریه زنش رو بده ...یه فرد با کلی احساس های جالب که کوچیکترین چیز هارو خیلی جذاب و خاص میبینه و داخل یه دنیای دیگه ست انگار
 
Back
بالا