پاسخ : خداحافظی و ...
صبر کن ببینم
این یک کاربر جدیده
محمد مطهری
صبر کن مشخصات پروفایلش رو ببینم.
هومممممممم
سمپادیا
عضویت
02 اسفند 1386,ساعت 17:01:21
چقدر اینجا خالیه،هیچکس نیست.
جای خوبیه،ارزش فعالیت داره. بزن بریم تو سمپادیا.
در عرض یک مدت کوچیک، از مدیر کل سایت زدم جلو.
آقا چرا اینقدر فعالیت کمه؟
نمیدونم والا،یک فکری نداری؟
من چند تا کاربر خوب میارم. انشاالله با هم میسازیمش.
زدم تو کارش،فعالیت کردم. ساختم. تا تابستون که رفتم.
مهر که برگشتم،دیدم حیدری کولاک کرده توی سمپادیا،دست مریزاد.
انجمن میزگرد و مسائل شرعی راه افتاده بود؛فوری مدیریتش رو گرفتم.
زدم به کار،خیلی فعالیت کردم توش که خیلی ارزشمند هم بود.
ولی قدر ندونستند.
40 روز،درمجموع،شب و روزفعالیت کردم،آخرش تهمت و توهین کردند.
حتی یک نفر هم نگفت دستت درد نکنه فلان کار رو کردی.
به من تهمت پیغام خصوصی در حد زنا زدند،در صورتی که میدونید چی بود؟ جک بود. همه تون جک شنیدید، درسته؟ من جک دادم. جکبود فقط که به چند نفر دادم.
به من تهمت هک سمپادیا رو زدند،در صورتی که من از نظر برنامه نویسی خالیه خالیم. بعدا معلوم شد که من برای امضام میخواستم کد های بی بی استفاده کنم میرفتم توی پیغام خصوصی و نام گیرنده رو خودم مینوشتم. و به علت مشکل سیستم ا س ام اف،آی پی من یک دفعه ازسیستم قفل میشه و فکر میکنن که من قصد هک داشتم
به من تهمت زدند که چند اکانت داری،در صورتی که من از وقتی عضو شدم،توی سایت سمپادیا،اسمم سلطان بوده و بعد از چند وقت تغییرش دادم به علی.ا
من توی زندگیم خدا رو خیلی مهم میدونم،اینو به مسخرگی گرفتند،یعنی با بزرگترین چیز زندگیم. به مسخره به من میگن مرد خدا . در صورتی که من هیچوقت نگفتم آدم خوبیم.
با نیت خبر،یک حرکتی انجام دادم که قصدم بهتر شدن سمپادیا بود، تهمت زدند که میخوای جو سازی کنی
باشه سمپادیا
ما میریم
این همه من بودم،فهمیدم اینجا قدر کسی رو نمیدونند. اینجا ...
خوشحال باشید،ما میریم
من و دوستانی که مثل برادریم،از سمپادیا میریم
میریم تا دیگه تهمت نشنویم.
مطمئن باشید جواب این تهمت ها رو از طرف خدا در همین سایت می بینید.
این همه زحمت کشیدیم.
ولی نا مردی کردید
میریم برای همیشه
فقط من هر چند وقت یک بار،برای رسیدگی به انجمن میزگزد و مسایل شرعی میام
ولی خدانگهدار
من
محمد حسین
مهراب
امیر
نامردی کردین در حقمون.
هرکسی میخواد بیاد توی جمع دوستانه ی ما،قدمش روی چشممون.
http://www.sampadcity.com/forum/index.php?action=forum
خدانگهدار
تو چشمات مال من نیست و
نگات دنبال من نیست و
چشات رو دزدکی دیدم
تو قهوه ات فال من نیست و
نمی دونی دیگه حالی توی احوال من نیست و
نمی دونی
تو از من دلخوری اما این ها اشکال من نیست و
از اون وقتی که هیچ گوشی دیگه اشغال من نیست و
نه تو ، نه هیچ کس دیگه تو استقبال من نیست و
نمی دونی
تو قلب تو دیگه جایی واسه امثال من نیست و
یه ذره دلخوشی حتی توی اقبال من نیست و
بهارش این جوری باشه ، نه امسال ، سال من نیست و
نمی دونی ، نمی دونی ، نمی دونی
تو چشمات مال من نیست و
نگات دنبال من نیست و
چشات رو دزدکی دیدم
تو قهوه ات فال من نیست و
نمی دونی دیگه حالی توی احوال من نیست و
نمی دونی
تو از من دلخوری اما این ها اشکال من نیست و
از اون وقتی که هیچ گوشی دیگه اشغال من نیست و
نه تو ، نه هیچ کس دیگه تو استقبال من نیست و
نمی دونی (نمی دونی)
فصل تازه،احسان خاجه امیری