Amir97
کاربر نیمهفعال
- ارسالها
- 8
- امتیاز
- 13
- نام مرکز سمپاد
- بهشتی
- شهر
- ....
پاسخ : جملات زیبا
بســـــــــــــم الله الرحمن الرحیم
"قسم به عزّت و جلال و عظمت علوّ مقامم در عرش، هر کسی که به غیر از من امیدوار باشد، آرزوی او را مبدّل به یأس می کنم و در میان مردم لباس مذ لّت بر وی می پوشانم. او را از نزدیک بودن به خودم دور ساخته، از وصل به خودم محروم می سازم. زیرا چگونه بنده ی من در شداید به غیر من امیدوار می شود در حالی که شداید در دست من است...
چگونه درب خانه ی غیر مرا می زند در صورتی که کلید گشودن درها در دست من است...
آن درها همه بسته اند ولی درگاه من برای کسانی که مرا بخواهند مهیا می باشد، پس کسی که برای نیاز ها و سختی هایش بر من امیدوار باشد و به من رو آورد، من همه ی حاجت های او را برآورده می کنم و همه ی سختی هایش را از بین می برم...
من به همه ی حاجات و آرزو های بندگانم آگاهم و همه ی آن ها در نزد من محفو ظند.
پس وقتی که بنده ام به دیگری رو می آورد، معنایش این است که به حفظ و مراقبت من راضی نیست.
من آسمان ها و زمین را مملو از ملائکه کرده ام که هرگز از تسبیح و عبادت من خسته نمی شوند و به آن ها امر کرده ام که درهای میان من و بندگان را همیشه باز نگهدارند.
پس چگونه بندگانم به قول من اعتماد نمی کنند؟؟؟؟
آیا بنده ی من نمی داند که وقتی کسی را گرفتار مشکلی کنم، غیر از من کسی قادر به حل آن مشکل نیست، مگر اینکه من به او اجازه بدهم...
پس چه شد که بنده ام از من رو گردان شده در حالی که من با بخشش خودم آنچه را که از من نخواسته بود به وی دادم ، بعد از او گرفتم .
چگونه او پس دادن آن را از من نخواست و به دیگری رجوع کرد؟
شما می بینید که من قبل از درخواست شما، آنچه را که نیاز دارید به شما عطا می کنم آن وقت چگونه ممکن است که شما از من بخواهید و من ندهم؟؟؟
آیا من بخیل هستم که بنده ام به من رجوع نمی کند؟؟؟
آیا در نزد من عفو و رحمت نیست؟؟؟
آیا من محل و مرجع همه ی امید ها و آرزو ها نیستم؟؟؟
پس چگونه بنده ام به دیگری رو می آورد؟؟؟
آیا آنان که به غیر من امیدوار می شوند نمی ترسند؟؟؟
اگر همه ی اهل آسمان ها و زمین به طور دست جمعی حاجات خود را از من بخواهند و من همه ی نیاز های آن ها را بدهم باز هم ذرّه ای از مُلک من کم نمی شود.
چگونه کم می گردد در صورتی که قدرت من بی نهایت است.
پس وای بر کسانی که از رحمت من ناامید می شوند و وای بر کسانی که به من نگاه می کنند و متوجه زشتی اعمال خود نیستند...
پ.ن: یکم فراتر از جملس
حدیث قدسی
بســـــــــــــم الله الرحمن الرحیم
"قسم به عزّت و جلال و عظمت علوّ مقامم در عرش، هر کسی که به غیر از من امیدوار باشد، آرزوی او را مبدّل به یأس می کنم و در میان مردم لباس مذ لّت بر وی می پوشانم. او را از نزدیک بودن به خودم دور ساخته، از وصل به خودم محروم می سازم. زیرا چگونه بنده ی من در شداید به غیر من امیدوار می شود در حالی که شداید در دست من است...
چگونه درب خانه ی غیر مرا می زند در صورتی که کلید گشودن درها در دست من است...
آن درها همه بسته اند ولی درگاه من برای کسانی که مرا بخواهند مهیا می باشد، پس کسی که برای نیاز ها و سختی هایش بر من امیدوار باشد و به من رو آورد، من همه ی حاجت های او را برآورده می کنم و همه ی سختی هایش را از بین می برم...
من به همه ی حاجات و آرزو های بندگانم آگاهم و همه ی آن ها در نزد من محفو ظند.
پس وقتی که بنده ام به دیگری رو می آورد، معنایش این است که به حفظ و مراقبت من راضی نیست.
من آسمان ها و زمین را مملو از ملائکه کرده ام که هرگز از تسبیح و عبادت من خسته نمی شوند و به آن ها امر کرده ام که درهای میان من و بندگان را همیشه باز نگهدارند.
پس چگونه بندگانم به قول من اعتماد نمی کنند؟؟؟؟
آیا بنده ی من نمی داند که وقتی کسی را گرفتار مشکلی کنم، غیر از من کسی قادر به حل آن مشکل نیست، مگر اینکه من به او اجازه بدهم...
پس چه شد که بنده ام از من رو گردان شده در حالی که من با بخشش خودم آنچه را که از من نخواسته بود به وی دادم ، بعد از او گرفتم .
چگونه او پس دادن آن را از من نخواست و به دیگری رجوع کرد؟
شما می بینید که من قبل از درخواست شما، آنچه را که نیاز دارید به شما عطا می کنم آن وقت چگونه ممکن است که شما از من بخواهید و من ندهم؟؟؟
آیا من بخیل هستم که بنده ام به من رجوع نمی کند؟؟؟
آیا در نزد من عفو و رحمت نیست؟؟؟
آیا من محل و مرجع همه ی امید ها و آرزو ها نیستم؟؟؟
پس چگونه بنده ام به دیگری رو می آورد؟؟؟
آیا آنان که به غیر من امیدوار می شوند نمی ترسند؟؟؟
اگر همه ی اهل آسمان ها و زمین به طور دست جمعی حاجات خود را از من بخواهند و من همه ی نیاز های آن ها را بدهم باز هم ذرّه ای از مُلک من کم نمی شود.
چگونه کم می گردد در صورتی که قدرت من بی نهایت است.
پس وای بر کسانی که از رحمت من ناامید می شوند و وای بر کسانی که به من نگاه می کنند و متوجه زشتی اعمال خود نیستند...
پ.ن: یکم فراتر از جملس
حدیث قدسی