حماقت هاي جمعي ... !

montazeri

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
0
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

حماقت جمعی به نظر من عنوان خوبی نیست.وقتی تمام مردم دارن یه کاری رو می کنن نشون می ده که همشون تحت تاثیر عواملی دارن این کار رو انجام می دن.یه انسان می تونه حماقت کنه چون اختیار داره ولی وقتی در سطح وسیع تر نگاه کنیم کار های جمع یه جور حالت جبری به خودش می گیره.تو اگه بخوای مثلا یه طرفدار احمدی نژاد رو توجیه کنی ممکنه اصلا حرفتو قبول نکنه ولی با بهره گیری از رسانه می تونی مثلا نصف احمدی نژادی ها رو توجیه کنی.یه جورایی بحث آماریه.
 

reyhan.nini

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
5
نام مرکز سمپاد
Farzanegan
شهر
Tehran
مدال المپیاد
Olampiad Adabi
دانشگاه
Tehran
رشته دانشگاه
Olum ejtemai - Mardomshenasi
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

می دونین چیه؟!نه بحث حماقته، نه آمار!یه جورایی فشار اجتماعیه!اصلا جامعه یعنی فشار، جامعه جاییه که تو رو مجبور می کنه یه سری کارا رو انجام بدی، کارایی که خودتم قبول نداری و صرفا زیر سایه فرهنگ توجیه می شن!و فرهنگ چیزیه که به خاطر قدمتش سخت می شه تغییرش داد، احتیاج به زمان داره، و اونقدرام با برنامه تلویزیونی نمی شه نتیجه گرفت!احمدی نژاد که اینجا واقعا کوچیکه، حتی طرفداری و پذیرش این نوع از ساختار حکومت برمی گرده به فرهنگ جمعی ما، که نمی تونیم به راحتی تغییرش بدیم، نیاز به زمان، برنامه و متخصص داره...که متاسفانه اجازه کار کردن ندارن:-s
 

mr1991

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
117
امتیاز
21
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
دانشگاه
دانشگاه هنر تهران
رشته دانشگاه
مهندسي شهرسازي
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

من از تعارف خیلی بدم میاد !!!
 

kimi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
96
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بندر عباس
تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

گوش كردن موسيقی

دختر جوانی در هلند در زمان تلاوت قرآن توسط مادرش با صدای بلند به موسيقی گوشمی‌كرد. هنگامی كه با اعتراض مادرش مبنی بر كم كردن صدای موسيقی مواجه می‌شود به او و كتاب قرآن اهانت می‌كند. اين دختر هنگامی كه می‌بيند با وجود مخالفت او بازمادرش به خواندن قرآن با صدای بلند ادامه می‌دهد، قرآن را به زور از دست مادرشمی‌گيرد و آنرا پاره می‌كند كه در همان حال دختر جوان آتش گرفته و می‌سوزد. مادردختر برای خاموش كردن دخترش بر روی او پتو می‌اندازد و بعد از اينكه پتو را از روی او بر می‌دارد می‌بيند كه دختر او تغيير چهره داده و به صورت عكسی كه می‌بينيد در آمده است

مدتی بعد مشخص می‌شود كه اين خبر از اساس ساختگی بوده است. عكس مربوط به مجسمه‌ای ساخته پاتريشيا پيچی ‌نينی است كه از سيليكون و كائوچو ساخته شده و طرحی در مورد مهندسی ژنتيك مربوط به تكامل حيوانات است و هيچ ارتباطی با موضوعات مذهبی ندارد

آن كه دسترسی به چنين خبری داشته و قطعا با اروپا و مطبوعات آن درتماس بوده و دسترسی داشته، نمی دانسته اصل ماجرا چيست؟ می‌دانسته، اما ماموريت برای داخل كشور اجرا می‌كرده است

ورود سگ به حرم امام رضا


قضيه ورود سگی گريان(!) به حرم امام رضا در مشهد كه عكس‌العمل‌های بسياری برانگيخت از آن موضوعات جالب توجه است. بعد از خبر ورود سگی به حرم و عارضشدن در آنجا فيلم و خبر و كپی گزارش آن دست به دست می‌گشت و به فروش می‌رسيد و مطبوعات نيز با كشيدن‌هاله‌ای از تقدس دور اين موضوع امكان هر گونه تشكيك يا نقدموضوع را از همه گرفتند. سايت اينترنتی انتخاب نيز با آب و تاب و قطعاتی از فيلمويديويی سگ مذكور به اين قضيه بيشتر دامن می‌زد. سرانجام روزنامه جمهوری اسلامی بعد از چند روز واكنش نشان داد و نوشت

توطئه وارد ساختن يك سگ به حرم مقدس رضا و مطرح كردن خبر آن در پايگاه‌های اطلاع‌رسانی كه طی دو هفته اخير شايعات زيادی را بر سر زبان‌ها به جريان انداخت، با كشف يك باند سودجو و دستگيری عوامل اين باند، خنثی شد

اعضای اين باند، يك شياد و دو نفر از خادمان حرم بودند كه با همدستی همديگر توانستند يك سگ را از قسمت مربوط به بانوان وارد حرم نمايند و تا نزديكی ضريح مطهر ببرند و با فيلم ‌برداری و انتشار خبر آن و تهيه سی دی اقدام به سودجويی نمايند

چاه عريضه و شيشه مقدس مسجدجمكران

دو سال پيش در محراب مسجد جمكران شيشه‌ای نصب شد و چند لامپ سبز رنگ نيز به آن آويزان شد. كم‌كم اين قسمت از مسجد به شكل يك جاذبه‌ی سياحتی- زيارتي(!) درآمد و به تدريج برای آن داستان‌ها و افسانه‌های شاخداری هم ساختند. زوار در پشت شيشه صف كشيده و آن محل را زيارت می‌كردند. تا جايی كه آيت‌الله مكارم شيرازی در اعتراض به اين عمل گفت: «اخيراْ در محراب مسجد جمكران يك تشكيلات شيشه‌اى سبزرنگ و چراغ درست كرده‌اند كه كم‌كم به صورت امامزاده‌اى درآمده است. مردم براى بوسيدن اين شيشه صف می‌كشند، كسانی هم هنگام دور شدن عقب عقب می‌روند مثل كارى كه در حرم امامان و امامزاده‌ها می‌كنند. بعضی‌ها هم فاتحه می‌خوانند، عده‌اى تعظيم می‌كنند، بعضی از عوام هم می‌گويند اينجا قبر حضرت وليعصر(عج) است. حتما چند سال ديگر هم فردى پيدا می‌شود و كتابی می‌نويسد كه 70 نفر از اوتاد در اينجا دفن شده‌اند. هركس مرتكب اين كار شده اشتباه كرده است، اين ضربه‌اى به مسجد جمكران است

پس از اين اعتراض، بلافاصله اين تشكيلات معجزه‌آسا و امامزاده‌ی جديدالاحداث از محل محراب جمع‌آوری شد و البته آب از آب هم تكان نخورد! اما ذهن خرافه‌ساز مؤمنين قلابی و دكانداران دين هم بيكار نماند و محلی را به نام «چاه عريضه» اختراع كردند و اظهار داشتند كه مردم می‌توانند از طريق انداختن عريضه و دعاهای خود در اين چاه از امام زمان بخواهند كه زودتر ظهور نمايد. و البته اين مدت نيز نه تنها عوام كه خواص بسياری هم به اين چاه پناه آورده‌اند و عريضه و دستورالعمل و بخش‌نامه و پيشنهادانتصابات خود را داخل آن چاه می‌ريزند

سران انجمن حجتيه نيز اخيراً در جزواتی پيشنهاد روز مخصوصی برای تحريك امام زمان به فرج را در جزوه‌ای داده‌اند كه هزاران نسخه از آن تكثير شده است. در اين جزوه آمده است

يك روز خاص به عنوان انقلاب و اجتماع قلوب و دعای كل مردم ايران و ساير شيعيان در كشورهای مختلف تعيين و به طوری كه تمام مردم جهان متوجه آن شوند، تبليغ شود. سوگند به خدايی كه جان ما در اختيار اوست، اگر اين روز مشخص شود و تمامی منتظران و شيعيان در اماكن مقدس جمع شوند و فرج را طلب نمايند و اگر اين روز معين، روز جمعه‌ای باشد، يقينا مولايمان روز شنبه (فردايش) ظهور خواهند فرمود». همچنين در اين جزوه آمده:«دعا جهت تعجيل در فرج، مثل نمازهای واجب روزانه بر هر زن و مرد مسلمان و مؤمن واجب است و ترك آن مثل ترك نمازهای واجب، گناه كبيره و موجب كفر است



گوسفند مقدس شيبان

در ماه محرم سال گذشته در شهر كوچك شيبان نزديك اهواز گوسفندی پيدا می‌شود كه می‌گويند روی شاخ سمت چپ او شمشير امام علی نقش بسته است. بلافاصله اين موضوع دهان به دهان گشته و به يك افسانه‌ی مذهبی در منطقه مبدل شده و كم‌كم به رسانه‌های سراسری نيز كشيده می‌شود. مردم دسته دسته برای تماشای گوسفند مقدس به سمت شيبان هجوم می‌برند و به تدريج شايعات عجيب و قوی‌تری در مورد اين گوسفند زبان بسته و از همه‌جا بی‌خبر پديد آمد مثلاً اين كه هيچ چاقوی گلويی او را نمی‌برد و با بعضی از خواص به طور خصوصی صحبت می‌كند و احتمالاً پشكل و ادرارش هم شفاست

از اين قضيه مدت‌ها گذشت و ظاهراً تقدس گوسفند هم كمرنگ‌تر شد. برخی آن را شايعه‌‌ای ساخته‌ی صاحب گوسفند می‌دانند كه به هر صورت درآمد خوبی از طريق نذورات مردم خرافی به پای اين «گوساله‌ی سامری» به جيب زد


ديگ سمنوی مقدس در قم

سال گذشته نيز خبر می‌دهند در ديگی كه در روستای ونارج نزديك قم در آن سمنو می‌پخته‌اند جای پايی ظاهر شده كه احتمالاً جای پای يكی از ائمه است! اين خبر نيز مانند هر خبر خرافه‌آميز ديگر به سرعت منتشر شده و دسته دسته مردم عقل باخته برای تماشای ديگ سمنوی مقدس به روستای ونارج قم می‌روند و حتی هيأت‌های مذهبی در كنار آن به اجرای مراسم پرداختند و مبلغ هنگفتی برای ساخت جايگاهی ويژه برای آن جمع آوری می‌شود



زن ببر نمای قم

دو سال پيش يك عكس تبليغاتی از چهره‌ی زنی با صورت ببر كه توسط فتوشاپ ساخته شده، متعلق به يك موسسه تبليغاتی در كرمانشاه در يكی از مطبوعات محلی چاپ می‌شود. بعد از مدتی اين عكس در قم كپی و تكثير شده و شايعه‌ای پديد می‌آيد كه زنی به مقدسات اهانت نموده و به اين صورت درآمده و او را دستگير كرده‌اند. قدرت تهييج و تحريك اين شايعه چنان است كه به زودی مردم به سمت پاسگاه شيخ‌آباد در منطقه نيروگاه قم هجوم می‌برند و از عوامل انتظامی می‌خواهند تا زنی كه ادعا می‌شود به خاطر پاره كردن قرآن كريم و ريختن آن در زباله‌دانی و تبديل شدنش به صورت ببری كه نيمی از صورتش به شكل انسان است و مانند ببرها دم و سبيل دارد، را به آنها نشان دهند! شايعه می‌شود كه قرار است زن ببرنما را روز جمعه اعدام كنند. با فرا رسيدن بعداز ظهر روز جمعه و نزديك شدن به ساعات اعدام زن ببرنما مردم اين منطقه گروه گروه در ميدان نبوت تجمع می‌كنند و از آنجايی كه يك جرثقيل هم بر حسب تصادف در همان محل پارك بوده مردم گمان می‌كنند كه احتمالاً با همين جرثقيل می‌خواهند زن را اعدام كنند و در واقع وجود اين جرثقيل هم بر اطمينان بيشتر مردم نسبت به اين مسأله می‌افزايد وشايعه را باورپذيرتر می‌كند. اين قضيه به تدريج به صورت يك شورش همگانی درمی‌آيد و با شكستن شيشه بانك‌ها منطقه به آشوب كشيده می‌شود و تعداد زيادی نيز دستگير می‌شوند



دستخط امام زمان

مدتی پيش تصوير اسكن شده‌ای از نامه‌ای منسوب به امام زمان( توجه كنيد! به خط فارسی و نه عربی) در تهران و مسجد جمكران توزيع شد و در نشريه‌ی خورشيد نيز به چاپ رسيد و به تعداد زياد در محافل مذهبی تكثير و در سايت‌های اينترنتی نيز منتشرشد كه در آن اشاره شده اين دستخط امام زمان است و خادم مسجد آن را پيدا كرده است. خادم مسجد نوشته

در تاريخ 12 محرم 1404 هجری قمری صندوق موقوفه مسجد را كه نذورات و كمك‌های مردمی در آن جمع و صرف اطعام به نام حضرت اباالفضل عليه السلام و عاشورا و مناسبت‌های ديگر دينی می‌شود، باز كردم و مشاهده نمودم به همراه پول‌های درون صندوق نامه‌ای در آن انداخته شده كه روی آن دو عدد شكلات تقريبا بزرگ قرار دارد در حالی كه همه می‌دانيم اين شكلات‌ها هر قدر كوچك باشند ممكن نيست از روزنه باريك صندوق به درون آن وارد شده باشند».
اين كه چرا امام زمان ناگزير شده‌اند وجود خود را با انداختن دو شكلات در صندوقمسجدی اثبات كنند مشخص نيست..... اما مشخص‌تر اين است كه به مصداق هر چه دروغ بزرگ‌تر باورش آسان‌تر: «هر چه دروغ عوامانه ‌تر، عوام‌پذيرتر خواهد بود



نمونه‌ها

به پشت اتومبيل‌ها، روی شيشه تاكسی‌ها، كنار نمره عقب برخی اتومبيل‌های شخصی و دولتی نگاه كنيد. از اين نوع تابلوها كم نمی بينيد، كه همگی به نوعی ترويج خرافات اند. حتی به بخش آگهی مطبوعات هم اگر مراجعه كنيد، كم با چنين مضمونی كه اين براحتی می‌توانيد روی شيشه تاكسی‌های شهرهای مختلف ببينيد روبرو نمی شويد دعانويسی، گشايش كار، بخت‌گشايی، باطل السحر


امام زمان پشت ناودان شهرک قدس

شهرک قدس در حاشيه پايتخت 12 ميليونی ايران. ناودان سوراخ بوده و آب از پشتش به ديوار راه يافته، ناودان را برای تعمير از جا درآورده اند و زردآب پشت ناودان هويدا شده است. هو انداختند که سايه امام زمان روی ديوار افتاده و مردم دردمندی که غرق در مشکلات زيستی و معيشتی اند به اميد علاج آنها دست به دامن اين سايه شدند


نمی دانم چه ارتباطی بین نم دیوار و یا چاه و... از این قبیل مکانها و ائمه اطهار وجود دارد؟


تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

چندان عجیب نیست اگر با دعا و رمل و استرلاب و پرداخت سهم آقایان از سد کنکور گذشت
 

Tahmine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
423
امتیاز
1,282
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين1
شهر
اصفهان
دانشگاه
صنعتي اصفهان
رشته دانشگاه
مكانيك
پاسخ : تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

از اين متن نتيجه ميگيريم كه مفلسان بسيار بسيار باهوش تشريف دارند!
 

**NAVID**

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,158
امتیاز
1,995
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی(Qom Nodet)
شهر
قم
مدال المپیاد
یه سال شیمی خوندم!
دانشگاه
Tehran PolyTechnic
رشته دانشگاه
هوافضا - کامپیوتر
پاسخ : تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

ملتي كه اينو باور ميكنه واقعا هم ابلهه
البته اين چيزها تو ايران رايجه
يكي شب فكر ميكنه يه چيزي به ذهنش ميرسه پخشش ميكنه ملت بدبخت و بيچاره ي ساده باور ميكنه
ولي عزيز فك كنم اينجا مربوط به اين بحث نبود
اين جا مربوط به حاشيه هاي روباتيكه!!!
 

Swift

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
360
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
پاسخ : تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

چی ممممممممممممممیگی!
 

admin

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
856
امتیاز
1,860
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
89
پاسخ : تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند

وقتی یک تاپیک میگذارید با عکس هاش بگذارید ! تاپیک تا ابله ... و حماقت های جمعی ترکیب شدند.
 

f.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,086
امتیاز
435
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1 مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
شيمي
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

حماقت جمعي يعني اين كه همه احساس متخصص بودن ميكنن
همه ميخوان نظر بدن البته اين خوبه اگه تخصص داشته باشي نه اين كه هيچي حاليت نميشه و نظر ميدي
به نظر من اين خيلي بده كه متاسفانه در كشور هاي جهان سومي بسيار ديده ميشه
 

SABA.S

مهمان
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

تعارف واقعا چیز مزخرفیه
در مورد ختم هم من میخوام وصیت کنم آهنگ مورد علاقمو برای دوستام که مییان برای خاک کردنم پخش کنن از ختم که این روزا متداوله هم متنفرم از مسجد و.... که دیگه نگو
 

dr.eniac

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,641
امتیاز
7,850
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
دانشگاه
علوم‌پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
دندان‌پزشکی
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

همين تعطيلات مذهبي كه فاتحه كشورو ميخونه بزرگترين حماقته
 

dr.eniac

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,641
امتیاز
7,850
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
دانشگاه
علوم‌پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
دندان‌پزشکی
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

به نظرم تعطيلات ديني مزخرف ترينه چون فاتحه مملكتو ميخونه
 

Golnoosh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
672
امتیاز
2,443
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 !
شهر
همدان
مدال المپیاد
شیمی میخوندم ☺
دانشگاه
علوم پزشکی همدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

اين كه تا يه اتفاقي ميفته تا 6 تا خيابون اونورترم ميخوان اظهار نظر كنن و بگن دركت ميكنيم!
بابا اگه خود آدم ميتونست خودشو بدركه وضع اين نبود چه برسه به ديگران
 

Infidel

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
100
امتیاز
15
مدال المپیاد
خیلی زیاد!!!! شک نکن...! باور نداری؟؟؟؟!!!
رشته دانشگاه
نفت یا پلیمر...
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

عزاداری های مذهبی بد ترین حماقت ها هستند (حضرت اینفیدل)
آخه که چی بشه؟ یه امام یا هر کس دیگه ای هزار سال پیش مرده و نوش جونش! حالا این ملت میزنن تو سر خودشون که چی بشه؟ مملکت رو تعطیل می کنن که چی بشه؟؟؟
هرکی هم میخواد باشه... هزار سال پیش مرده. آخه تو رو سننه؟؟ همین خرافاته که ملت ما رو بدبخت و عقب مونده کرده...
 

Reza313

کاربر فعال
ارسال‌ها
55
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

به نقل از Infidel :
عزاداری های مذهبی بد ترین حماقت ها هستند (حضرت اینفیدل)
آخه که چی بشه؟ یه امام یا هر کس دیگه ای هزار سال پیش مرده و نوش جونش! حالا این ملت میزنن تو سر خودشون که چی بشه؟ مملکت رو تعطیل می کنن که چی بشه؟؟؟
هرکی هم میخواد باشه... هزار سال پیش مرده. آخه تو رو سننه؟؟ همین خرافاته که ملت ما رو بدبخت و عقب مونده کرده...
نفس عزاداری یه بهونه است برای اینکه از اون روز خاص که روز شهادت یا سالگرد فوت یه شخصیت موجه استفاده بشه برای مرور اندیشه هاش و دلایل اینکه شهادت رو به جون خریده. اینکه تو کشور ما این اتفاق مخصوصن برای شخصیت های مذهبی یه شکل دیگه ای میفته دلیل نمیشه که ما اسم کلش رو حماقت بزاریم. مسلمن شخصیت های بزرگ این حق رو دارن که ما سالی یک روز در موردشون فکر کنیم.
عزاداری مذهبی هم اگه درست انجام بشه حماقت که نیست هیچ، یه تیزبینی هم میتونه باشه.

اگه تفکری مثه تفکر شما بخواد همه گیر بشه ، خیلی راحتتر از الان مولوی و رودکی و لابد حافظ و سعدیمون . میدزدن آخ هم نمیگن.
 

dr.eniac

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,641
امتیاز
7,850
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
دانشگاه
علوم‌پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
دندان‌پزشکی
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

تفكر عرب ستايي شما باعث دزديدن كتابامون ميشه
عرب هرچه باشد به من دشمن است بد انديش و بدخوي و اهريمن است

جاي عزاداري تو مسجد و براي مشتاقانه نه براي همه (به اجبار) و وسط خيابون
اصلا چرا براي اعراب اشك خودمونو در بياريم ؟
 

asemon

کاربر فعال
ارسال‌ها
43
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سمنان
شهر
سمنان
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

به نقل از محمد رضا صابرنژاد :
آخ گفتی :) انقدر از این مراسم ختمینگ و چهلمینگ و سالینگ و (ماشاالله میره همینجوری! :D ) بدم میاد که نگو! آقا مرد طرف دیگه که مرد حالا خودتو از بالا بنداز پایین اگر زنده شد من خودم میرم جاش میمیرم :D والا به خدا! فوقش یه روز ناراحتی نه 2 روز نهایتش 3 روز! تا 40 روز خانوما سیاه میپوشن :-& آقایون ریشاشونو نمیزنن :-& واه واه که چقدر چندشه! :-& :D (نمیدونم شاید من خیلی بی غیرتم به قول بعضی ها واسه این عقایدم اما به شخصه تصمیم دارم اندر وصیت نامه بنویسم کسی واسه من ولیمه بده - گریه کنه - مراسم بگیره یا هرچی از این چیزه خودش میدونه :-w :D )
خوب گفتي! منم اصلا به سياااه پوشيدن،ابرو گذاشتن خانم ها!ريش گذاشتن،سياه پوشيدن آقايون اصلا اعتقااااد نداااارم سنت مسخره اي هستش!!!
 

maryam.s

کاربر فعال
ارسال‌ها
31
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سمنان
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

به نقل از dr.eniac :
تفكر عرب ستايي شما باعث دزديدن كتابامون ميشه
عرب هرچه باشد به من دشمن است بد انديش و بدخوي و اهريمن است

جاي عزاداري تو مسجد و براي مشتاقانه نه براي همه (به اجبار) و وسط خيابون
اصلا چرا براي اعراب اشك خودمونو در بياريم ؟

به نظر من نباید واسه مرگشون بگرییم بلکه باید ببینم چه کارایی کردن چه هدفی داشتند(مثلا نشینیم واسه قطع شدن دستای حضرت ابولفضل زار بزنیم باید ببینیم چه هدفی داشته فداکاری )

اگه هم کار مهمی رو انجام داده بودن که واسه ما قابل تقدیره ،مهم نیست که کجایی باشه ادم میتونه حتی از دشمنشم چیز ی یاد بگیره

یه سوال کسی شما رو اجبار کرده برین عزاداری؟!!!
 

Platanus

کاربر فعال
ارسال‌ها
59
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
مدال المپیاد
آخه برای چی؟
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک، فیزیک
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

در مورد بحث عزاداری به نظرم همه تون دارین بدجوری تنی می رین. این قضیه هیچ ربطی به دین و آیین یا لامذهبی از هیچ نوعش نداره. اصل این قضیه یه زمانی ابداع شده بوده برای کمک به بازماندگان و یه جورایی مناسب رهسپار کردن کسی که از دست رفته بوده. هر کسی یه جور باید سوگواری کنه تا بتونه با این فقدان کنار بیاد. خود من یه بار که دور بودم و عزیزیم رو از دست دادم برای اولین بار احساس نیاز کردم به یه جور مراسمی برای بذرقه کردنش، برای ابراز درد خودم. اما مثل همیشه این قضیه هم با زمان از اصل خودش دور می شه و تبدیل می شه به یه سنت دست و پا گیر که فقط با هزینه های هنگهفت و قوانین مسخره ی عرف اجتماعی غمی به غم صاحب عزا اضافه کنه.
اگه کسی در سیاه پوشیدن و ریش نزدن تسلّایی می بینه، چرا باید جلوش رو گرفت؟ مشکل اونجاییه که کسی نمی تونه تحمّل کنه سیاه بپوشه و حالش بدتر می شه اما می ترسه اگه دربیاره همه بگن فلانی بی غیرته یا فلان کسش رو همچینا هم دوست نداشته.

به نقل از mooket s :
فک نمی کنم اینا زیاد به کسی صدمه بزنه...
حماقت جمعی یعنی وقتی سرکلاس جامعه شناسی بخوای حرف درست حسابی بزنی همه حالتو بگیرن...چرا؟
میگن مگه از دست ما چه کاری برمیاد؟ما فقط بچه مدرسه ای هستیم...حماقت یعنی همین..."ما هیچ کاری نمیتونیم بکنیم چون هنوز بچه مدرسه ای هستیم.."

من هنوز زمانی رو یادم می آد که اینجوری نبود، زمانی که شکوهی سر کلاس خودکشی می کرد غیر مستقیم به بچه ها بفهمونه که بابا، از شما همه کاری بر نمی آد، یه نگاه کنین کجای معرکه ایستادین بعد بی گدار به آب بزنین...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #40

Shiva.M

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
25
نام مرکز سمپاد
فرزانگان كاشان
شهر
كاشان
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : حماقت هاي جمعي ... !

به نقل از محمد رضا صابرنژاد :
انقدر از این مراسم ختمینگ و چهلمینگ و سالینگ و (ماشاالله میره همینجوری! :D ) بدم میاد که نگو! ... تا 40 روز خانوما سیاه میپوشن :-& آقایون ریشاشونو نمیزنن :-& واه واه که چقدر چندشه! :-& :D ...

ریش گذاشتن و ترک زیبایی ظاهری اگر به عنوان رسم باشه زشته. فقط تا اینجا برای آدم توجیه پذیره که عزادار اصلی مراسم اونقدر تحت تاثیر فشار روحی مرگ عزیزشه که توجهی به خودش نداره. حالا درست نیست که ما مجبورش کنیم حتما باید خوش تیپ بیای تا اذیت بشه. بعضی ها هم برعکس، دوست دارن در مراسم مرگ عزیزشون ظاهر آبرومندانه ای داشته باشن تا احترام به شخص مرده بذارن. فکر می کنم تا همین جا قابل قبوله. اینکه شخص رو به حال خودش بذاری، هر جور که راحت تره باشه و در همون حالت عزاداری کنه. اما اینکه این تفکر رو بخوای انتقال بدی و دیگران رو هم مجبور به رعایت نوع خاصی از پوشش یا ظاهر کنی که اصلا اعتقاد یا احساسی بهش ندارن درست نیست.

به نقل از Dr.Eniac :
تفكر عرب ستايي شما باعث دزديدن كتابامون ميشه
عرب هرچه باشد به من دشمن است بد انديش و بدخوي و اهريمن است

جاي عزاداري تو مسجد و براي مشتاقانه نه براي همه (به اجبار) و وسط خيابون
اصلا چرا براي اعراب اشك خودمونو در بياريم ؟

در کنار توضیحات maryam.s و رضا ! می تونم بگم:
حس عرب ستیزیتون با من اشتراک داره. بالاخره خیلی توهین ها و صدمات رو از جانبشون متحمل شدیم.
اما خب یه جاهایی باید تفاوت قائل شد. ما بحث عرب ستیزی نمی کنیم بحث شخصیت های مذهبی و باور های دینی قشر کثیری از افراد یک کشور رو می کنیم. نمی گم باید براشون چهارچوب گذاشت و نقدشون نکرد فقط می گم تر و خشک رو نباید با هم سوزوند.
بنده مشکلم اینه که اصلا چرا عزاداری باید به این شکل باشه؟
چرا اینقدر سطح پایین و بی مغز؟
سوال دیگه ای که مطرحه اینه که ما هم تولد داریم هم مرگ چرا فقط روی مرگ مانور می دیم؟ مگه نمی شه روز تولد با روحیه ای شاد و داشتن آرامش روان، افکار، عقاید و اعمال یک امام رو نقدر کرد و مطلبی یاد گرفت؟
و چرا اینقدر تعطیلی؟ خب این هم واضحه که چه هزینه های گزافی برای این تعطیلی ها از بین می ره. تعطیل شدن روز اداری و چرخه ی اقتصادی کشور از یک طرف، دادن اضافه کاری و هزینه های بیشتر به کارکنان شاغل در مراکز درمان و غیره که روز تعطیل زحمت کشیدن اومدن سرکار از طرف دیگه.
یه بچه فقط از این روزا چیزی که می فهمه اینه که مامان باباش خونن می تونه یه مسافرت بره، یا اینکه آهنگ کارتونای تلویزیونش عوض شده و کانالای دیگه اشک و آه داره.

به نقل از reyhan.nini :
می دونین چیه؟!نه بحث حماقته، نه آمار!یه جورایی فشار اجتماعیه!اصلا جامعه یعنی فشار، جامعه جاییه که تو رو مجبور می کنه یه سری کارا رو انجام بدی، کارایی که خودتم قبول نداری و صرفا زیر سایه فرهنگ توجیه می شن!و فرهنگ چیزیه که به خاطر قدمتش سخت می شه تغییرش داد...


به نقل از محمدرضا منتظری شاتوری :
حماقت جمعی به نظر من عنوان خوبی نیست.وقتی تمام مردم دارن یه کاری رو می کنن نشون می ده که همشون تحت تاثیر عواملی دارن این کار رو انجام می دن.یه انسان می تونه حماقت کنه چون اختیار داره ولی وقتی در سطح وسیع تر نگاه کنیم کار های جمع یه جور حالت جبری به خودش می گیره ... یه جورایی بحث آماریه.

دقیقا هم بحث حماقته هم آمار هم فشار اجتماعی.
لغت حماقت به دلیل نفس کار انتخاب شده چه توسط یک فرد انجام بشه چه یک جامعه، چه جبر چه اختیار. مهم نیست، اشتباه اشتباهه.
اما دلیل تکرار اشتباه یا حماقت، تاثیر آمار و فشار اجتماعیه که به دنبال اون ایجاده می شه.
 
بالا