قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

nfsi

در چشم هاى من دقيق نگاه كن هيچ چيزى نيست جز تو
ارسال‌ها
195
امتیاز
590
نام مرکز سمپاد
farzngn 1
شهر
:/
سال فارغ التحصیلی
99
این که کسی قصد دل‌گرم کردن آدمی را داشته باشد، اصلا چیز کمی نیست.
خصوصا اگر آدمی باشد که بطور معجزه آسایی هنوز دوستت دارد…
#فلیپ_راس
یکی مثل همه
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی،
بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند!

دست‌های آلوده
ژان پل سارتر
 

aliiii9

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
480
امتیاز
7,605
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی2
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
طلایimc
دانشگاه
دامغان
رشته دانشگاه
داروسازی
زمان کمکى به فراموش کردن نمى‌کند، اما کمک مى‌کند عادت کنیم. درست مثل چشمانى که به تاریکى عادت مى‌کنند.

کمی قبل از خوشبختی
انیس لودینگ
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
یادتان باشد سواد هیچ وقت شعور نمی اورد.
شعور یعنی تشخیص کار خوب از بد،
شعور یعنی تشخیص کار درست از اشتباه،
سواد، یاد گرفتن فرمول و اطلاعات در علم و یا مبحث خاصی است!
این شعور هست که راه استفاده درست و یا غلط از علم (سواد) رو به ما میگه!
شعور رو به کسی نمیشه آموزش داد؛ یک انسان میبایست در درون خودش طلب شعور کند تا به آن دست پیدا کند!

بیشعوری
خاویر کرمنت
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
امیدوارم بتوانم به آنها قدرت و راه دنبال کردن آرزوهایشان و ارزش کارآفرینی را نشان بدهم.
این جمله آرزوی نویسنده برای بچه هاش بود و به نظر من بسی قابل تامله!
صفحه ۱۱۱ خودت باش دختر
ریچل هالیس / هدیه جامعی / انتشارات کوله پشتی
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
سخت است از افرادی که ما را درک نمیکنند انتظار حمایت داشته باشیم.
صفحه ۱۴۶ خودت باش دختر
ریچل هالیس/ هدیه جامعی/ انتشارات کوله پشتی
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
یاد پدر افتادم که می‌گفت:
" نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن! هر کی هر چی گفت، بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن! آدم‌ها عقیده‌ات را که می‌پرسند، نظرت را نمی‌خواهند، می‌خواهند با عقیده خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدم‌ها بی فایده است! "

زویا پیرزاد
چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم
 

Hotaru

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
234
امتیاز
2,236
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4d
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
زیست‌شناسیِ دریا
Untitled.png

Shel Silverstein - Lafcadio, the Lion Who Shot Back
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
دوست داشتن یک موجود در این است که پیر شدن با او را بپذیریم...

کالیگولا
آلبر کامو
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
بیشعورها قابلیت شگفت انگیزی برای دیدن تنها یک وجه از هر مساله ای را دارند.
همان وجهی که منافع آن ها را تامین می کند!

بیشعوری
خاویر کرمنت
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
بعضی‌هایمان یک مرتبه بیدار می‌شویم، بعضی آهسته و بعضی هیچوقت. اما اگر بیدار شویم، دیگر فکر و نظر دیگران هیچ ‌تأثیری در حالمان ندارد. اینکه وقتی ما را می‌بینند چشمانشان برق بزند، یا برعکس، پره‌های دماغشان با نفرت باز و بسته شود، هیچ اهمیتی ندارد...
مهم فقط این است که خودمان جلوی آینه که می‌ایستیم چه‌ می‌بینیم...

حسین سناپور
سمت تاریک کلمات
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
حوادث ناب و زیبا به سروقت ما نمی آیند. این ما هستیم که باید به جستجوی این حوادث بر خیزیم.
هیچ قله ای خود را به زیر پای هیچ کوهنوردی نمی کشد.

نادر ابراهیمی
یک عاشقانه آرام
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
فریادهای زده نشده، یواش یواش، چین و چروک‌‌های روی صورت می‌شوند...

در انتظار گودو
ساموئل بکت
 

Mahsa Bkrn

Daughter Of The Sea
ارسال‌ها
85
امتیاز
352
نام مرکز سمپاد
Farzanegan
شهر
Khorramabad
سال فارغ التحصیلی
1397
«درست هنگامی که فکر می‌کنی هیچ چیز سر جایش نیست، این تو باشی که سر جایت نیستی و همه چیز درست در جای مکررش، لَخت و کرخت، به تکرار خویش نشسته است.»

"تاریکی معلق روز اثر زهرا عبدی"
 

._.Sana

کاربر فعال
ارسال‌ها
22
امتیاز
223
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
00
امروز مجبور شدم به سربازی شلیک کنم ... که وقتی روی زمین افتاد اسم زنش را صدا می‌کرد.

ماریا ... ماریا ... و بعد جلو چشمان من مُرد. به گردنش آویزی بود که عکس عروسی خودش و دخترک کم‌سنی در آن بود. حدس زدم ماریاست. از خودم بدم آمد.

من معمولا پای افراد را نشانه می‌گیرم. سعی می‌کنم آن‌ها را نکشم. فقط زخمی کنم تا دنبال ما نیایند. اما وقتی پای این سرباز را نشانه گرفته بودم، ناگهان خم شد و گلوله به سینه‌اش خورد.

حالا ماریای کوچکش چه‌قدر باید منتظر او بماند. چه قدر باید شال و پیراهن گرم ببافد که یک روز مردش از جنگ برگردد.
ماریا حتی نمی‌داند که مردش زیر باران برای آخرین بار فقط اسم او را صدا زد.

جنگ بدترین فکر بشر است ... از بچگی فکر می‌کردم مگر آدم‌ها مجبورند با هم بجنگند و حالا می‌بینم بله. گاهی مجبورند ... چون آن‌ها که دستور جنگ را می‌دهند زیر باران نیستند.
میان گل‌ولای نیستند و با فکر چشمان سبز ماریا نمی‌میرند.

آن‌ها در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. سیگار می‌کشند و دستور می‌دهند ... کاش اسلحه‌ام را به سمت رییسانی می‌گرفتم که در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. بچه‌هایشان در استخر شنا می‌کنند و آنها با یک خودنویس گران، حکم مرگ هزاران همسر ماریاها را امضا می‌کنند. راحت‌تر از نوشتن یک سلام.

جنگ را شرورترین افراد برمی انگیزانند
و شریفترین افراد اداره میکنند.

#آندره_مالرو
 

._.Sana

کاربر فعال
ارسال‌ها
22
امتیاز
223
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
00
تنها زمانی یک نفر در دلمان می میرد که تمامیتِ او را از ذهنمان خارج کنیم.
وقتی کسی را از ذهنمان بیرون می کنیم، دیگر نباید کارها و اشتباهاتش را تشریح کنیم.
ناتوانی از همان جا آغاز می شود که به دنبال چراهای اشتباهات او می گردیم ...
این کار ذهن را درگیر می کند و خودش اثبات این مسئله است که:
هنوز او را از ذهن خود بیرون نکرده ایم!

زندگی، جنگ و دیگر هیچ
#اوریانا_فالاچی
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر ...
لحظاتی گذشت...
وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه می کنم، لبخند تلخی زد.
گفتم: گیله مرد! توی سبزه ها چی دیدی که رفتی تو فکر؟!
کمی سکوت کرد و گفت:
به این دونه های سبز شده نگاه کن...
چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند...
گفتم: خب!
گفت: سیصد شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود؛
می ترسم رشد که نکرده باشم هیچ؛
افت هم کرده باشم!
دونه ای که نخواد رشد کنه؛
هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی
فقط بیشتر می گنده...

گیله مرد
بزرگ علوی
 

._.Sana

کاربر فعال
ارسال‌ها
22
امتیاز
223
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
00
اگر رازم را مسکوت نگه دارم، آن راز زندانی من است؛ اگر بگذارم از دهانم خارج شود، این منم که زندانی آنم. بار درخت سکوت، میوهء آرامش است.
درمان ‌شوپنهاور
 
بالا