پرت و پلا

fzgm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
782
امتیاز
82
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
ریاضی،کامپیوتر(کوتاه)،ادبیات،شیمی(تنوع؟!)
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم مهندسی
پاسخ : پرت و پلا

یکی از جالب ترین سوتی هایی که ما سر کلاس آقایون دادیم اینه که آخر سال سوم معلم فیزیکمون تریبون آزاد گذاشته بود یکی از دوستان بعد از اینکه میکروفون کلی خاک خورد رفت پشتش و اینا!(میکروفون ماژیک بود!)بعد کلی گفتش که آره دست شما درد نکنه و روزتون مبارک و .... بعد به اینجا سید حرفهاش که گفت که آؤه ما با همه معلم هامون خیلی خوبیم و راضی و اینا ،مخصوصا با شما خیلی راحتیم!
تو اینجا کلاس منفجر شد!آخه میخواست بگه که ما امسال فیزیک رو راحت پنداشتیم و اینکه میخواست بگه ما از شما خیلی راضی بودیم و دستتون درد نکنه!بعد یه جوری گفت که!!!
 

parnian.d

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,470
امتیاز
6,404
نام مرکز سمپاد
فرزنگان1 بندرعبّاس
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : پرت و پلا

سال پیش دبیر فیزیکمون یه امتحان گرفت مزخرف!به معنای واقعی
بعد هیچی دیگه...من نظرمو راجع به امتحان بهش گفتم بعدم مثل دخترای خوب راهی دفتر شدم!
 

witted

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
250
امتیاز
294
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : پرت و پلا

یه بار داشتیم سر این بحث میکردیم که چرا معلم هارو ما انتخاب نمیکنیم
من یه دفعه گفتم اصلا یعنی چی ما قراره ریخت این معلم هارو تحمل کنیما(در حالی که به معلم شیمی مون اشاره میکردم)
یه بار هم به معلم ریاضیمون گفتم مامان
یه مدت هم خر تو دهنم افتاده بود معلم دینی مون تو یه روز 3 تا منفی بهم داد
منفی اخرو این جوری داد:ا خانم من که نگفتم خر!
 

@Sigm

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
433
امتیاز
43
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گنبد کاووس
مدال المپیاد
...
رشته دانشگاه
...
پاسخ : پرت و پلا

موضوع این تاپیک پرت و پلا چیه؟
یعنی هر چی بخوای میتونی بگی؟
 

armita

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,204
امتیاز
686
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
‫علوم کامپیوتر‬‎
پاسخ : پرت و پلا

پست اول رو که بخونید می فهمین موضوع تاپیک چیه !


به نقل از مطهری :
اولین ماه های سال تحصیلی بود. کلاس زیست بودیم. دیروزش کلی مشکل برام پیش اومده بود و درگیر شده بودم. کنترل عصبی هم نداشتم. بدجوری ناراحت بودم.

کلاس زیست بود. معلم زیستمون عادت داشت مطلب زیاد بگه . از هرکجا که شد. به تمام سوالات هم جواب میداد و از هر مطلبی که میگفت پرسش هم داشت. یعنی اگر همیشه مطالب رو نمی نوشتی ، نمی تونستی نمره خوبی ازش بگیری.

روی تخته سیاه نوشته های زیادی دیده میشد. کلی متن و تصویر. معلم به ما گفت از همه این ها تو امتحان میاد. بچه ها اعتراض کردند که مطالب خیلی زیاده. من هم میخواستم اعتراض کنم.

میخواستم بگم مطالب خیلی پخش و پلا هستند. وقتی دهنم رو باز کردم بگم ، گفتم آقا خیلی پرت و پلا میگین.

و این شد که من از کلاس اخراج شدم. هرچند که هرگز منظور بدی نداشتم.

و من همیشه شرمنده این معلم بودم و هستم. بعد از اون نتونستم به چشماش نگاه کنم.

و این پرت و پلا من رو مشهور کرد. عده ای ستایشم می کردند و عده ای متعجب . اما من همیشه خودم رو سرزنش میکردم.

نتیجه اخلاقی : هرگز زمانی که کنترل کامل عصبی ندارید چیزی نگید.
 

mahta_H

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
185
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
دانشگاه
سبزوار
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : پرت و پلا

منو بچه های مدرسه از همون اول شر بودم سال اول راهنمایی تا پامونو گذاشتیم تو مدرسه شروع کدیم شلوغ کاری اولین چیزی که تو کارنامه ی درخشان خرابکاری هامون ثبت شد :
هنوز دو ماه از ورود به تیزهوشان نگذشته بود که با بچه ها رفتیمو تو نماز خونه با بطری آب وسطی بازی کردیم چشمتون روز بد نبینه یکی از بچه ها رفت به ناظم گفت اونم اومد همه رو به ردیف چپ و راست کرد و گفت از نمره انظباط همه یه نمره کم میشه ! اما خالی بندی بود ! همه نمره هاشون بیست شد !
 

Alvin

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
13
نام مرکز سمپاد
Farzanegan
شهر
Tehran
پاسخ : پرت و پلا

یه بار سر زنگ ریاضی آقای ........ جلوی نوشته هاش وایساده بود به سخنرانی که یه دفعه یکی از بچه ها گفت آقای.......بکشید کنار!!!!!
و جالب این که اونم انقد گرم صحبت بود بدون هیچ بحثی کشید کنار!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

pari 74

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
پاسخ : پرت و پلا

حالا سر ادبیات نوبت من بود از رو درس روخونی کنم توی یکی از بیاموزیم ها یه بیت شعر هست رضا داد...اینو که خوندم داشتم از خنده روده بر میشدم اما به سختی خودم رو نگه داشتم یهو دوستم از پشت یواش تو گوشم گفت کی داد که ما نفهمیدیم؟من زدم زیر خنده.معلممون عصبانی شد و گفت:به چی میخندی؟به من؟به درس دادنم؟خواستم بگم نه خانوم،گفتم نه خانوم آخه مرضیه گفت رضا نداد؟اینو که گفتم همه زدن زیر خنده حتی خود معلممون هم خندید.دوستمم که از اونطرف تازه از تو رویاها و تخیلات درون کلاسی بیرون اومده بود گفت:خانوم بالاخره نفهمیدیم کی به کی داد......!!!!!!!!!!!!!!!1خلاصه این دادن ندادن ها تا چند وقت سوژه خنده مابود.
 

pari 74

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
پاسخ : پرت و پلا

راستی یکی از سوتی های افتضاحی که تا حالا دادم رو یادم رفت بگم.مازنگ های تفریح چند نفریم بهمون میگن اراذل که من سردستشونم دور هم جمع میشیم کرم می ریزیم مثلا دو هفته پیش من داشتم از تو حیاط مدرسمون از یکی از پسر تیزهوشای مدرسه بقلیمون شماره میگرفتم(آخه فقط یه دیوار بینمونه اونم کوتاهه و من چون قدم بلنده با یه پرش اون طرفو میبینم.پسرام که اوقات بیکاریشونو بالای دیوار مدرسه مائن.منم که مرض و پایه اینجور شیطنت ها )که ناظممون اومد.شانسی که آوردم این بود که دوستم سریع سوت زد برگشتم اما خیلی تیزه سریع قضیه رو گرفت گفت: پریسا راستشو بگو چی میکردی گفتم خانوم به جون خودم من نکدم....!!!!د.ستام که زدن زیر خنده ناظممونم بی خیال شد،رفت. :D :D
 

samira

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
536
امتیاز
41
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
مدال المپیاد
زياده!!!
پاسخ : پرت و پلا

معلم ادبياتمون چند وقت پيش داشت درس مقايسه رو ميداد
منم شوت بودم
گفت بايد چيزاي متشابه رو مقايسه كنيد. مثلا درخت سر بلنده يار هم بلنده.درخت سر قشنگه يار هم قشنگه و....
يهو من گفتم يار چه درختيه!!!!؟
آبروم رفت :)) :D
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : پرت و پلا

سه شنبه سر کلاس زبان رفته بودیم فیلم ببینیم ( ادامه mirrors ) اتاق تاریک بود... کلا فضا به فیلم ترسناک میخورد
من و یه سری از دوستام ردیف یکی مونده به آخر نشستیم یه سری دیگه از دوستان هم ردیف آخر
اول معلم یکم صدای تلویزیون رو کم کرد ما هم اعتراضی نداشتیم چون صدا خیلی بلند بود

بعد وسطای فیلم که به جاهای جالب رسیده بود دوباره دیدیم صدا داره کم میشه
یعنی ما نمیدیدیم کی داره کم میکنه فقط دیدیم روی تلویزیون اومد که صدا داره کم میشه

یکی از دوستام که ردیف آخر نشسته بود کلا به تیکه کلام معروفه! یعنی فحش هایی که میده لنگه نداره! ابتکاریه اون دفعه اول میگه بعد رواج پیدا میکنه فحش های اصفهانی هم توش پیدا میشه :D

خلاصه این شخص فکر کرد یکی از بچه ها صدا رو کم کرده با صدایی خیلی بلند یکی از اون فحش ها رو داد

من یه لحظه شوک شدم! معلم هم فکر کنم همینطور شد!
بعدش ما ها خندمون گرفت خودش که بیچاره هنوز نفهمیده بود گفت مگه چیه؟!
 

hshkhkh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
347
امتیاز
33
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد کامپیوتر - نقره ۸۸ - طلا ۸۹
پاسخ : پرت و پلا

پارسال ریاضی معلم یه چیزی گفت (یه چیز ...) همه خندیدن منم خندیدم...
گفت حسین دوس داری؟
گفتم آقا مگه میشه شما رو دوس نداشت... :D
انداختم بیرون... دوباره رام داد... دوباره عصبانی بودم داشت چرت میگفت گفتم آقا چی داری میگی؟
باز انداختم بیرون...
آخر زنگ میخواست کوییز بگیره آوردم تو همون دقیقه اول بود هی حرف میزد توضیح میداد...
گفتم میشه انقد حرف نزنی؟ باز انداختم بیرون...
ولی دیگه تا آخر سال صمیمی شدیم هنوزم رابطه داریم...
همون معلمی که آخر سال گفتم سر کلاسش آتیش روشن کردم با دوستم!
 

hshkhkh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
347
امتیاز
33
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد کامپیوتر - نقره ۸۸ - طلا ۸۹
پاسخ : پرت و پلا

کلاس کامپیوتر بود ... دوستم یه چیز ناجور پروند
استاده گفت با من بودی؟
منم گفتم نه استاد با شما نبود با خانواده بود ... ;))
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : پرت و پلا

امروز سر زنگ هندسه بودیم. معلممون مرده ( یعنی "زن " نیست اینو morde نخونین :D ) یه نفر رو صدا زده بود پا تخته اونم قاطی کرده بود اشتباه جواب داد
اعصاب معلم خطخطی بود بعد یهو یه زنبور از پنجره کلاس اومد تو
معلم ندید زنبوره همینطور دور کلاس میچرخید حتی تا 15 سانتی صورت من هم اومد :D

جو کلاس واقعا جالب بود! یه سری اصلا ندیدن! اونایی که دیده بودن خندشون گرفته بود
میترسیدیم یهو یکی جیغ بزنه :D

بین ردیف ها پرواز میکرد یه لحظه رفت بغل گوش جلوییم من فقط چشمامو بسته بودم که بعدشو نبینم!

بعد اومد عقب ارتفاعش هم کم بود دو تا صندلی اون طرف تر از من هر دو نفر از صندلی پا شدن رفتن پایین!

بعد بچه ها کردنش پشت پرده و همون جا گیرش انداختن چند دقیقه گذشت...

بعد یهو دیدیم دوباره پرید بیرون!! واقعا وحشتناک بود با سرعت خیلی خیلی زیادی تو کلاس پرواز میکرد

بعد رفت پشت سر معلم

ما گفتیم الان نیشش میزنه سه ... دو... نه دیگه!! به اونجاها نکشید راهشو پیدا کرد از پنجره رفت بیرون :D
خیلی خنده دار بود
 

hshkhkh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
347
امتیاز
33
نام مرکز سمپاد
علامه حلی تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد کامپیوتر - نقره ۸۸ - طلا ۸۹
پاسخ : پرت و پلا

آره تابستونم یه گنجشک اومد تو کلاس...
هی چرخ زد تا رفت تو کیف یکی از بچه ها...
معلممون هم گرفت انداختش بیرون!
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : پرت و پلا

تو راهنمایی یه بار سوسک اومد اولین کسی که دید صداش تقریبا بند اومده بود!

یه بار دیگه هم تو راهنمایی زنبور اومد ولی اون خیلی خیلی بزرگ بود من اول دیدم یه چیزی جلوم تو هوا تکون میخوره یه لحظه تمرکز کردم بعد دیدم زنبوره تقریبا تو صورتمه! یعنی به فاصله 10 سانتی متر مثلا! بعد ... خب دیگه... عکس العمل طبیعی... جیغ کشیدم :D


معلم با صدای جیغ من دیدن زنبور تعادلشو از دست داد با صندلیش از عقب رفت تو دیوار! بعد که همه چی تموم شد میگفت " ترس نداره که! "
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
ما تو بندر کلن به شیشه کلاس ی مارمولک چسبیده بود
بعد از اول سال بودن تا آخرسال دیگه بزرگ شده بودن
بعدش همه بچه ها واسشون عادی بود منم چون تکون نمیخوردن زیاد مشکل نداشتم باهاشون ی روز سره کلاس ریاضی این مارمولکه وحشی شد را رف اومد رو سقف
مارو داری گفتم خانووم الان میوفته
بچه ها ریلکس
من رو ویبره
خانوم گف سارا جان برو بیرون تا نترسی
گفتم کثافته اشغال
با مارمولکه بودم معلمه به خودش گرفت
اومد دستمو گرف گف پاشو برو بیرون دختره ی پررو...
اصن ی وضی بودا
آخرشم افتاده بود پایین همه جیغ جیغ کردن
(مارمولکا اگه رو زمین بیافتن مست میشن بدو بدو را میرن)
 

فاطمه0ر

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
426
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
دانشگاه
هلال ایران(تهران)
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : پرت و پلا

این ماله خواهرمه
خواهرم تو خونه خهلی شیطونه ولی تو مدرسشون نمونس :D
یبار سرکلاس نشسته بوده.اون اوایلی بوده که قهوه تلخ اومده بوده کسیم از بچه هاشون نمیدیده.دبیرشون داشته درس میداده بعد یه سوال میده میگه 5مین تفکر درحالت سکوت که مختون کارکنه بتونین جواب بدین.کلاس ساکت بوده یهو آجیم بلند میشه بااون صدای زیباش :Dدادمیزنه کیه؟
کلاسشون میترکه ازخنده معلمم شوت.میگه حانیه جان کسی نیس فکرتو بکن.
جالب اینجاس یه ماه بعد که معلمه قهوه تلخو میبینه میاد سرکلاس بی صحبتی میگه حانیه بیرون :)) :)) :))خواهرم اشک تمساح میریزه معلمم رام میشه
 

مهرناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,051
امتیاز
3,242
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
NeYshaBerliN
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : پرت و پلا

یه بار زنگ آمادگی دفاعی بیکار بودیم من و دوستمم میز اول بلند بلند حرف میزدیم...زنگ بعدشم ادبیات داشتیم...
این دبیر آمادگی دفاعیمونم در اصل دبیر ادبیاته البته تو مدرسه ما ادبیات درس نمیده...
خلاصه منم عصبانی که هیچی ادبیات نخونده بودم واسه زنگ بعدش به دوستم گفتم ر-دم به ادبیات :-wبعد یهو معلمه سرشو آورد بالا اینجوری :Oمنم به رو خودم نیاوردم دوباره به دوستم گفتم اگه امتحان بگیره چی؟بعد دوستمم عصبانی بلند گفت گ*ه خورده :-wبعد دوباره معلمه اینجوری :O... ;))
بعد دوتایی برگشتیم گفتیم خانم شینیدین ما چی میگفتیم؟
معلمه اینجوری :-[کاش نمیشنیدم!
ماهم:کااااااش :-"
 

closeman

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,078
امتیاز
6,752
شهر
مشهد
دانشگاه
ازاد:-""
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : پرت و پلا

منم یه بار یه هم چین اتفاقی واسم افتاد گویا :-"
سرکلاس هندسه بودیم،دو تا از بچه های کلاس جاشونو عوض کرده بودن رفته بودن ردیفه اخر کلاس و برخلاف همیشه که هی هر چی این معلمه سوال میداد اینا می پریدن پا تخته اینا هی سرشون تو کیفاشون بود
بعد معلممون برگشت بهشون گفت که: شماها چرا اونجا نشستین؟
اونا: خانوم اینجا بهتر میبینیم(یه هم چین چیزی)
من: خانوم عر عر
معلممون: .... تو اصلا ادب نداری و فلان و بهمان.... :-"
من اون عر عرو با اون دو تا دخترا بودم اما معلممون به خودش گرفت... :-"
 
بالا