- مدیر
- #121
- ارسالها
- 1,326
- امتیاز
- 23,751
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی۱
- شهر
- همدان
- سال فارغ التحصیلی
- 0000
- رشته دانشگاه
- علوم تغذیه
رنگ اشکم بی تو دارد ارغوانی می شود
سرفه هایم تازگی ها آن چنانی می شود
انتظارت کار دارد دست چشمم می دهد
رفته رفته عینکم ته استکانی می شود
هرچه غم بود از دلم با اشک بیرون شد ولی
خاطراتت پشت پلکم بایگانی می شود
کوه طاقت هم که باشی عشق آبت می کند
شانه های مرد عاشق استخوانی می شود
گاه مثل بیژن و یوسف به چاهت می کشد
گاه جسمت مثل عیسى آسمانی می شود
شب به شب جنگست بین عقل من با عشق تو
نقش من هم این وسط پا در میانی می شود
چشم و ابروی خشن از بس که می آید به تـــو
گاهی آدم عاشق نامهربانی می شود...
صفحه ای از دفترم را باد با خود برد و رفت
داستان عشق ما فردا جهانی می شود
بی تو اطرافم پر از ارواح سرگردان شده
بر نگردی شاعرت قطعن روانی می شود
کار و بار آدم عاشق ندارد اعتبار
مردنش هم مثل اشکش ناگهانی می شود...
سرفه هایم تازگی ها آن چنانی می شود
انتظارت کار دارد دست چشمم می دهد
رفته رفته عینکم ته استکانی می شود
هرچه غم بود از دلم با اشک بیرون شد ولی
خاطراتت پشت پلکم بایگانی می شود
کوه طاقت هم که باشی عشق آبت می کند
شانه های مرد عاشق استخوانی می شود
گاه مثل بیژن و یوسف به چاهت می کشد
گاه جسمت مثل عیسى آسمانی می شود
شب به شب جنگست بین عقل من با عشق تو
نقش من هم این وسط پا در میانی می شود
چشم و ابروی خشن از بس که می آید به تـــو
گاهی آدم عاشق نامهربانی می شود...
صفحه ای از دفترم را باد با خود برد و رفت
داستان عشق ما فردا جهانی می شود
بی تو اطرافم پر از ارواح سرگردان شده
بر نگردی شاعرت قطعن روانی می شود
کار و بار آدم عاشق ندارد اعتبار
مردنش هم مثل اشکش ناگهانی می شود...