دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع stevendeljoo
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

واقعا برای خودم تاسف خوردم که زود تر با اشعارت اشنا نشدم...با یه کلاس خاصی غزل میگی که حق شعر رو ادا می کنی...غزل ها جورین که نا خود آگاه بعد از خودن اولیه چشمان ادم دوباره و سه باره دنبال بیت اول می دوه!
موفق باشی...
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از ~DREAM~ :
من شعرای تو رو مثل شعرای فریدون می خونم
البته نه همشو
اونایی که طولانی و به قول خودم داستانیه
یه بار تو شب یکی از شعرای فریدون رو بخون
مثلا همون بی تو مهتاب شبی...

این حس رو میگم

کدوم فریدون؟فروغی؟فرخ زاد؟فریدون ابولقاسم اینا؟مشیری؟؟؟ :o :o
:-[ :-[

به نقل از F@temeh :
شعرات خیلی خوبن.هم از نظر معنا هم وزن و قافیه کاملا رعایت شده(البته اون چندتاییکه خوندم!)من هر کاری میکنم نمیتونم اینجوری شعر بگم که قافیه داشته باشه! :(( :(( :(( :(( :(( =)) =)) =)) =))

ممنونم منم هرکارمیکنم نمیتونم اونجوری شعر بگم ;D ;)

به نقل از Dante :
واقعا برای خودم تاسف خوردم که زود تر با اشعارت اشنا نشدم...با یه کلاس خاصی غزل میگی که حق شعر رو ادا می کنی...غزل ها جورین که نا خود آگاه بعد از خودن اولیه چشمان ادم دوباره و سه باره دنبال بیت اول می دوه!
موفق باشی...

لطف دارین ممنون :-[



دوستان جدیدا خیلی خجالت میدین من نمیدونم چی بگم دیگه :-[
ممنونم از همتون >:D< >:D< >:D<
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

دوستان وقت کردن بابت فوت پدر بزرگ آرش عزیز یه تسلیتم بگن
آرش جان شعرات مثه همیشه عالیه
و دوباره تسلیت میگم :|
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از damad masoodi_handsome :
خو کارخونه ی روغن نباتی که نیستم هی تند و تند دربیافشانم ;D

در اسرع وقت آخریشو میذارم ;)

به هرحال ماکه اندازه ی رضا حرفه ای نیستیم تو 4 ساعت سر و تهش هم بیاد کار میبره ;D

مر30 که دنبال می کنین >:D<
خیلی قشنگ فرمودید استاد =D> =D> =D> =D> =D> =D>
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از Shayan Arian :
دوستان وقت کردن بابت فوت پدر بزرگ آرش عزیز یه تسلیتم بگن
آرش جان شعرات مثه همیشه عالیه
و دوباره تسلیت میگم :|

قربونت شایان جون خدا رفتگان شماروهم بیامرزه :)
به نقل از Shayan Arian :
خیلی قشنگ فرمودید استاد =D> =D> =D> =D> =D> =D>
:> :>
بعله


شعر جدید دوستان
نظر؟؟؟انتقاد؟؟؟؟؟؟


گریه هم حتی نمی شوید غم از جان شما
این عبور از راه غم آلوده دامان شما
جنگ حتی فرش خشک برگ ها را جمع کرد
غم مخور عیبی ندارد عرش از آن شما
چشم امیدم به این گل های امید است پس
با اجازه کاشتم در قلب گلدان شما
ترس مستولی شده بر شهر از هول نبرد
چشم ما بر آن کمان و بر سواران شما
چون که درگیر ستیزی لاله افشان می شویم
می سپارم طفل طبعم را به دستان شما
مرگ این من های گوناگون ندارد حسرتی
طفل طبعم را سپردم جان این ، جان شما
قحطی عشق است و رحمت می نشانم شهر را
با اجازه بر سر این سفره و خان شما
چون ندایی برنمی آید از این لب های سرد
گوش جان دادم به آن مرغ سخندان شما
چون تو درمانی تو دردی نیست غم یعقوب را
یوسفت از مصر می اید به کنعان شما

"ی ساعتم طول نکشید رضا ;D"
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

خوب... =D>
اما"گوش جان دادم به آن مرغ سخندان شما"بهتر نی؟
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از F@temeh :
خوب... =D>
اما"گوش جان دادم به آن مرغ سخندان شما"بهتر نی؟

ممنون

قلت املاییه ;D ;D

من املام خیلی خوبه میدونثطین که؟
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

یعنی این آخری رو ترکوندی رفت

بابا ایول

این ازون 4 ساعتیا بود نه؟ ;D
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

قشنگ بود
این از اون داستانیا نبودا

راستی من فقط فریدون مشیری می خونم
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از reza-handsome :
یعنی این آخری رو ترکوندی رفت

بابا ایول

این ازون 4 ساعتیا بود نه؟ ;D

نه ;D

"ی ساعتم طول نکشید رضا "
به نقل از ~DREAM~ :
قشنگ بود
این از اون داستانیا نبودا

راستی من فقط فریدون مشیری می خونم

میدونم باو اونای دیگه رو محض شوخی گفتم
داستانی نبود ی تصویر بود که نمیدونم جوری رسوندم که کسی متوجهش شه یانه ;D

راستی داستانی مث کدوم؟ :-/
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

:)

هم خیلی خوشگل بود هم همشو فهمیدم ;D هم دلی بود نه زوری :-"

جنگ حتی فرش خشک برگ ها را جمع کرد
غم مخور عیبی ندارد عرش از آن شما

با اینم خیلی حال کردم

و در کل عالی بود این =D>
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

آفرین!
یه ایراد میخوام بگیرم که میدونم بنی اسرائیلیه ولی چه کنم اقتضای طبیعتم این است! ;D
بیت سوم تکرار امید از ملاحت شعر کم کرده
کاشکی تو بیت ششم به جای اینکه سپردن طفل طبع رو دوباره کامل بیاری،
اشاره میکردی
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از sahere-handsome :
:)

هم خیلی خوشگل بود هم همشو فهمیدم ;D هم دلی بود نه زوری :-"


باور کن فک می کنی همشو فهمیدی!
مگه معلوم بود زوری نیست ;D


جنگ حتی فرش خشک برگ ها را جمع کرد
غم مخور عیبی ندارد عرش از آن شما

با اینم خیلی حال کردم

و در کل عالی بود این =D>

و در کل قربانت >:D<
به نقل از sk1v :
آفرین!
یه ایراد میخوام بگیرم که میدونم بنی اسرائیلیه ولی چه کنم اقتضای طبیعتم این است! ;D


بی خیال داداش خودمم اینجوریم میگی نه بپرس!

بیت سوم تکرار امید از ملاحت شعر کم کرده
کاشکی تو بیت ششم به جای اینکه سپردن طفل طبع رو دوباره کامل بیاری،
اشاره میکردی

اتفاقا بابامم دقیقا همینارو گفت از همون بیتی که ساحره خوشش اومدم خوشش اومد چقد شما مث بابامین!

ممنان
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

خيلي قشنگ بود راستش وسطاش غرق شده بودم درعمق حسي كه باشعرت منتقل كردي!خيلي خيلي خوب بود
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

بزن به افتخارش درود بر تو کم کم داری به سطح شعرای آقا میرسی
بیت سومت ترکوند ;)
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از Niki7 :
خيلي قشنگ بود راستش وسطاش غرق شده بودم درعمق حسي كه باشعرت منتقل كردي!خيلي خيلي خوب بود
:-[
لطف دارین
به نقل از Shayan Arian :
بزن به افتخارش درود بر تو کم کم داری به سطح شعرای آقا میرسی
بیت سومت ترکوند ;)

نه دیگه باو در اون حدم که نیستیم ;)
قربانت
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

گریه هم حتی نمی شوید غم از جان شما
این عبور از راه غم آلوده دامان شما
جنگ حتی فرش خشک برگ ها را جمع کرد
غم مخور عیبی ندارد عرش از آن شما
چشم امیدم به این گل های امید است پس
با اجازه کاشتم در قلب گلدان شما
ترس مستولی شده بر شهر از هول نبرد
چشم ما بر آن کمان و بر سواران شما
چون که درگیر ستیزی لاله افشان می شویم
می سپارم طفل طبعم را به دستان شما
مرگ این من های گوناگون ندارد حسرتی
طفل طبعم را سپردم جان این ، جان شما
قحطی عشق است و رحمت می نشانم شهر را
با اجازه بر سر این سفره و خان شما
چون ندایی برنمی آید از این لب های سرد
گوش جان دادم به آن مرغ سخندان شما
چون تو درمانی تو دردی نیست غم یعقوب را
یوسفت از مصر می اید به کنعان شما

"ی ساعتم طول نکشید رضا "
خیلی قشنگ بود
مث همیشه :x
تبریک میگم
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

بابا ی شعر دیگه بگو
خسته شدیم از بس ازین تعریف کردیم آخه! :P

یکی از اون باحالا که آدم مثل داستان میخونش
از اون طولانیا
:>
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از negar.mr :
خیلی قشنگ بود
مث همیشه :x
تبریک میگم
متشکر >:D<
به نقل از ~DREAM~ :
بابا ی شعر دیگه بگو
خسته شدیم از بس ازین تعریف کردیم آخه! :P

یکی از اون باحالا که آدم مثل داستان میخونش
از اون طولانیا
:>
منم مردم از بس خجالت کشیدم آخه :-[

چشم
"ی خورده از برنامه م عقبم میرسم بعدش....."
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

واااااوووووووووو =D> =D> =D> =D> =D>

باا ترکوندی که..... >:D<

فوق العاده بود....آدم میمیره ازخجالت شعرای شما رو میخونه.... :-[ این خزئبلات چیه من میگم!!!! :-?

خیلی قشنگ بود خیلی خیلی خیلی... :x.به هر حال خونواده هندسام همه باحالن..داداشمه دیگه.... ;D همچین شاهکارایی ازش بعید نیس!!!! ;D
 
Back
بالا