دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع stevendeljoo
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

بعد از قرون متمادی از ذهن خشکیده ی علمی ما اندکی رطوبت طراوید:

حقا که ما شایسته ی جبر و شماتتیم
تقصیر از تقدیر نیست ما بی لیاقتیم
با این سیاق زندگی اسلوب انتقاد
حقا که با شایستگی کوه حماقتیم
هنگام بیکاری فقط در فکر کار و بار
وقت عمل با جدیت فکر فراغتیم
هستیم معترض ولی غافل از این که ما
خود بانیان و باعث ظلم و جنایتیم
هرکس خودش را لایق و دانا شمرده است
از مزرعه تا کاخ در فکر عمارتیم
"لعنت به آدم دورو بر خانواده اش"
با این دروغ در پی بوی صداقتیم
آری حقیقت است در رگبار مشکلیم
این هم حقیقت است که ما کوه طاقتیم



رفتن اگر نبود این صبح سحر نبود
ماندن اگر تقدیر بود این بال و پر نبود
اندوختن بی پای رفتن عاقلانه نیست
مرداب را با سیل فرقی جز سفر نبود
از هجر تا وصال او راهی ست رفتنی
دشوار بود این هجر وقتی مختصر نبود
باید شکست کاسه ی زرد جهان که دید
کاین کاسه ای ملون است این جام زر نبود
شاید که ترس سد کند راه نرفته را
ترس از دوای تلخ آیا بی ثمر نبود؟
گیرم که خانه ای ز آتش مقصد است لیک
آیا سرای دنیوی ویرانه تر نبود
.
.
.
.
نارسایی وزنی داره قبول دارم(نارسایی نه سکته ;D)
نظرات ملایم شما؟ ;D
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از داماد مسعودی_handsome :
بعد از قرون متمادی از ذهن خشکیده ی علمی ما اندکی رطوبت طراوید:

حقا که ما شایسته ی جبر و شماتتیم
تقصیر از تقدیر نیست ما بی لیاقتیم
با این سیاق زندگی اسلوب انتقاد
حقا که با شایستگی کوه حماقتیم
هنگام بیکاری فقط در فکر کار و بار
وقت عمل با جدیت فکر فراغتیم
هستیم معترض ولی غافل از این که ما
خود بانیان و باعث ظلم و جنایتیم
هرکس خودش را لایق و دانا شمرده است
از مزرعه تا کاخ در فکر عمارتیم
"لعنت به آدم دورو بر خانواده اش"
با این دروغ در پی بوی صداقتیم
آری حقیقت است در رگبار مشکلیم
این هم حقیقت است که ما کوه طاقتیم



رفتن اگر نبود این صبح سحر نبود
ماندن اگر تقدیر بود این بال و پر نبود
اندوختن بی پای رفتن عاقلانه نیست
مرداب را با سیل فرقی جز سفر نبود
از هجر تا وصال او راهی ست رفتنی
دشوار بود این هجر وقتی مختصر نبود
باید شکست کاسه ی زرد جهان که دید
کاین کاسه ای ملون است این جام زر نبود
شاید که ترس سد کند راه نرفته را
ترس از دوای تلخ آیا بی ثمر نبود؟
گیرم که خانه ای ز آتش مقصد است لیک
آیا سرای دنیوی ویرانه تر نبود
.
.
.
.
نارسایی وزنی داره قبول دارم(نارسایی نه سکته ;D)
نظرات ملایم شما؟ ;D

من احساس میکنم بسی کوششی بودن ایشون :-"
از شعر دومت بیشتر از اولی خوشم اومد مضمون هر دو خوب بودا اولی هم قشنگ تر بود ولی من نمیدونم چرا از دومی بیشتر خوشم اومد :-"
وزنشم که گفتی خودت دیگه خیلی زیبا هستن ایشون ;D
در ضمن از شعر های قبل پخته تر بود :)
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

اولی رو پسندیدم! خیلی قشنگ بود! مرسی! حرف دلم بووووووود! :x
خیلی قشنگ بود...
دومی کمی مشکل وزنی داشت!!!

شما کی میخوایی از وزن شعرای بزرگ بیرون بیایی و خودت وزن بسازی؟!!!
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از janus :
اولی رو پسندیدم! خیلی قشنگ بود! مرسی! حرف دلم بووووووود! :x
خیلی قشنگ بود...
دومی کمی مشکل وزنی داشت!!!

شما کی میخوایی از وزن شعرای بزرگ بیرون بیایی و خودت وزن بسازی؟!!!
فعلا فقط پیروم تا زمانی که در خودم نبینم که میتونم صاحب سبک بشم همینه(چون چنین است ندارم به از این رای دگر!)
به نقل از Senyo Sánchez :
خوب و عالی
قشنگ
من از شعر چیزی سر در نمیارم ولی قشنگ گفته بودی
مفهوم خوبی داشت
موفق باشی
بهتر از این هم میتونی باشی
قربان شما
به نقل از ساحـــــره :
من احساس میکنم بسی کوششی بودن ایشون :-"
از شعر دومت بیشتر از اولی خوشم اومد مضمون هر دو خوب بودا اولی هم قشنگ تر بود ولی من نمیدونم چرا از دومی بیشتر خوشم اومد :-"
وزنشم که گفتی خودت دیگه خیلی زیبا هستن ایشون ;D
در ضمن از شعر های قبل پخته تر بود :)
بعد از دوساعت مطالعه ی حساب و دیفرانسیل و انتگرال 1و2 ذوقی برا آدم میمونه که شعرش بگیره؟
به نقل از reza-handsome :
آفرین آرش...اولی خوب بود ;)
مام میگیم اولی خوب بود اینا گوش نمی دن!





و حالا:

مثنوی شب سکوت کنکور!

خموده از این حجم بالای کار
خمیده چنان تار گیسوی یار
سکوت و شب و وهم کنکور سخت
همه شهر در خواب خوش تخت تخت
در آن شام تیره که افتد ز پای
بود همدمش قند و لیوان چان
در امید پیروزی این قمار
به هر زحمت و رنج گردد دچار
سرتاس و چشمان کور و علیل
شکم پیشرو دست و پاها ذلیل
همه تبع کشتن شده کار او
لگد می خورد تبع بیدار او(خودمو میگما ;D)
فسرده پریشان و برگشته حال
نمانده برای محبت مجال
اگر آن شب امتحان بزرگ
همان دیو اخمو سرشت و سترگ
پدید آیدش مشکلی نا به جا
اگر بشکند دست وی از سه جا!
اگر بحث ودعوا کند با کسی
بمیرد اگر همدم و مونسی
اگر خواب ساعت بیاشوبدش
اگر خودرویی بر زمین کوبدش
اگر این و گر آن هزاران اگر
امیدی برایش گذارد مگر
خیالات اورا سفر می برند
از این جسم فرسوده در می برند
به ایام بی دردی و شور و حال
به بازی سر ظهر پر قیل و قال
از آن جبر و اندیشه ی نخ نما
همان باعث و بانی این بلا
زمانی برای خیالات نیست
بگو ارزش این خیالات چیست؟(وزن عوض شد؟؟)
خیالات را زود سر می برد
دوباره کتابش قلم می خورد
نه رحمی نه راهی برای فرار
فقط سوختن،ساختن،هیمه وار
--------------------------------------
دریغا زمانم هدر رفته است
امان از دل خون و از دست دست
چوپایان پذیرد در اینجا کلام
به تکلیفها باز گویم سلام!

نظرات؟
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

واقعا لذت بردم! :x :x

همیشه میگفتم استعدادت تو طنز بیشتره! گوش نمیکنی!!

سه تا وزن رو احساس کردم----->حکایت ذهن آشفته!!!
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از janus :
واقعا لذت بردم! :x :x

همیشه میگفتم استعدادت تو طنز بیشتره! گوش نمیکنی!!

سه تا وزن رو احساس کردم----->حکایت ذهن آشفته!!!
باو دیگه اونقدرم فجیع نیست که سه تا وزن داشته باشه
درنگنما ها شو نذاشتم(درنگنما=>، :>)بد خوندی!
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از داماد مسعودی_handsome :
باو دیگه اونقدرم فجیع نیست که سه تا وزن داشته باشه
درنگنما ها شو نذاشتم(درنگنما=>، :>)بد خوندی!

بازم میشه که دو تا وزن! ببین:
خموده از این حجم بالای کار
خمیده چنان تار گیسوی یار
با این:
زمانی برای خیالات نیست
بگو ارزش این خیالات چیست؟
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

اولاً خوشم اومد !
ثانیاً بیت سوم بجای چای نوشتی چان و تو بیت چهارم بنظر میاد منظورت طبع بوده
درستش کن! ملعون!
ثالثاً وزنش، :-? بنظرم میشه طوری خوند که درست دربیاد

خمیده چنان تار گیسوی یار : ده بضرورت بلند خونده شه
بگو ارزش این خیالات چیست : شِ بضرورت بلند خونده شه
وزن کلی: فعولن فعولن فعولن فعل
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

اندر احوالات شما بسیار عالی بود ;))

شما همین شعر طنزتو بگو جای پیشرفتت بیشتره ;D

در کل قشنگ بود آفرین =D>
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از sk1v :
اولاً خوشم اومد !
ثانیاً بیت سوم بجای چای نوشتی چان و تو بیت چهارم بنظر میاد منظورت طبع بوده
درستش کن! ملعون!
ثالثاً وزنش، :-? بنظرم میشه طوری خوند که درست دربیاد

خمیده چنان تار گیسوی یار : ده بضرورت بلند خونده شه
بگو ارزش این خیالات چیست : شِ بضرورت بلند خونده شه
وزن کلی: فعولن فعولن فعولن فعل
بعله

مر30 کیوان جان
ویرایشش فعال نیست این ساحره بلد نبوده بی تجربه ست خرابش کرده!حسود چرا شعر مردمو خراب می کنی که نتونن ویرایشش کنن؟اصلا اینا توطئه ی استکبار جهانی و دست نشانده شون ساحره ست!راستی جالب میشه اگه به جای ساحره اشتباهی تایپ کنی ساخره! :))

به نقل از ساحـــــره :
اندر احوالات شما بسیار عالی بود ;))

شما همین شعر طنزتو بگو جای پیشرفتت بیشتره ;D

در کل قشنگ بود آفرین =D>
>:D<
ممنونم ساخره جان!
به نقل از Angel_f :
با مزه بود! ;))

آفرین! ;D

=D> =D> =D> =D>

قربان شما! >:D<
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از داماد مسعودی_handsome :
از زور ننگ می گزینم نام دیگری
پر می زنم ز خانه ام تا بام دیگری
باشد که باشد سد زدن ها را در آن دیار
آغاز های بهتری انجام دیگری
دریاچه ی ارومیه داررند هر کجا
شاید قدم زدم کنارش شام دیگری
حتی کنار مترو لندن شنیده ام
دارند سی هزار پل با نام دیگری
مردم برای سد زدن پهلوی ناپلئون
دریافت می کنند ز دولت وام دیگری
.
.
.
.
بازم نصفه ;D

تکمیل:

از زور ننگ می گزینم نام دیگری
پر می زنم ز خانه ام تا بام دیگری
جایی روم که دولتش افزون نمی کند
بر درد های مردمش آلام دیگری
باشد که باشد سد زدن ها را در آن دیار
آغاز های بهتری انجام دیگری
دریاچه ی ارومیه دارند بی گمان
شاید قدم زدم کنارش شام دیگری
حتی کنار مترو لندن شنیده ام
دارند سی هزار پل با نام دیگری
مردم برای سد زدن پهلوی ناپلئون
دریافت می کنند ز دولت وام دیگری
البته نرخ رشد جمعیت در آن دیار
آورده بهر مردمش سرسام دیگری
چون نیست این تصادفات آنجا ،نمی روند
ناکام هایی از پی ناکام دیگری
از جنگل و درخت آنجا گر نماند هیچ(آخرشو تند بخونین ه رو هم تلفظ نکنین!)
رو می کنند جنگل بادام دیگری
کوری اگر عصاکش کور دگر شود
اورا فرو می افکند از بام دیگری(یکی نیست بگه چه ربطی داشت به بقیه ش البته وقتی داشتم میگفتم ی ربطی داشت....)
القصه ما که می رویم آنجا ولی شما
باشید در پی حقوق و وام دیگری

می دونم زیاد روون نیست :|
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از داماد مسعودی_handsome :
تکمیل:

از زور ننگ می گزینم نام دیگری
پر می زنم ز خانه ام تا بام دیگری
جایی روم که دولتش افزون نمی کند
بر درد های مردمش آلام دیگری
باشد که باشد سد زدن ها را در آن دیار
آغاز های بهتری انجام دیگری
دریاچه ی ارومیه دارند بی گمان
شاید قدم زدم کنارش شام دیگری
حتی کنار مترو لندن شنیده ام
دارند سی هزار پل با نام دیگری
مردم برای سد زدن پهلوی ناپلئون
دریافت می کنند ز دولت وام دیگری
البته نرخ رشد جمعیت در آن دیار
آورده بهر مردمش سرسام دیگری
چون نیست این تصادفات آنجا ،نمی روند
ناکام هایی از پی ناکام دیگری
از جنگل و درخت آنجا گر نماند هیچ(آخرشو تند بخونین ه رو هم تلفظ نکنین!)
رو می کنند جنگل بادام دیگری
کوری اگر عصاکش کور دگر شود
اورا فرو می افکند از بام دیگری(یکی نیست بگه چه ربطی داشت به بقیه ش البته وقتی داشتم میگفتم ی ربطی داشت....)
القصه ما که می رویم آنجا ولی شما
باشید در پی حقوق و وام دیگری

می دونم زیاد روون نیست :|

مرسی! عالی بود... مفهومش خیلی قشنگ بود!
مرسی! تبریک!
این قرمزه هم که مال ما بودااااااااا ;D
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

قربان همه ی شما
سمین (ینی چاق!)جان دریاچه ی ارومیه مال همه ست مرتبط با شماست!
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از داماد مسعودی_handsome :
قربان همه ی شما
سمین (ینی چاق!)جان دریاچه ی ارومیه مال همه ست مرتبط با شماست!
آقا برو املا املا یا بگیر! ثمی(گرانبها!) :Pن ام!
نچ! مال ماس! :P
همینه که هس!
;D
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

من اون شب سکوت کنکور رو خوندم...کف کردم... :-$

خیلی باحال بود...یاد سال دیگم افتادم داغ دلم تازه شد ;D

خیلی خوب بود...ترشی نیز بخوری هم یه چیزی خواهی شد :>
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

ماه رویت در کمند تار گیسویت اسیر
قلب شب در نرگس روییده بر رویت اسیر
نرگس مستت اسیر میله ی مژگان تو
میله ها در آستان پلک دلجویت اسیر
پلک ها در بند ابرویت همانطوری که من
گشته ام در پیشگاه خانه و کویت اسیر
.
.
.
.

قافیه و وقت تنگ بود نصفه موند
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

نه مثه اینکه هنو یه کم سرکشی میکنه :-"


کلمات جدید به کار میبری ;;)
تعابیرت خیلی ملموس شدن =D>
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

نه بابا
باريكلا
روند شعرات با شيب خيلي شديدي صعوديه ايشالا همين جوري بره بالا
شعرات داره پيچيدگي توش ايجاد ميشه همون چيزي كه من خيلي دوس دارم و بارها هم بهم توصيه شده اين كار رو بكنم به قول يكي از هم سفرها جاي اينكه زير درخت گيلاس اونو به چشمات نشون بدي برو رو يه بلندي واسا و نشون بده اينجوري زيبايي ها چند برابر ميشه و كم كم به غايت زيبايي نزديك ميشي
شعراي تو هم همين روند رو دارن
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

داماد جون ;D ;D
بعضی شعرات که بخاطرموضوع خاصی میگی خیلی فوق العاده هستن ;;)
میشه بیشترشون رو بگی باموضوع مشخص بگی چرا گفتی :-" :-" :-" :-" ;D ;D
 
پاسخ : دامادنامه -اشعار داماد مسعودی

به نقل از ساحـــــره :
نه مثه اینکه هنو یه کم سرکشی میکنه :-"


کلمات جدید به کار میبری ;;)
تعابیرت خیلی ملموس شدن =D>

جدید دیگه بعله....

تصویر سازی کرده بودم دیگه جدید بود.سرکشی؟
به نقل از MonasOUsCk :
خیلی قشنگ بود! 8-^
خوشم اومد =D>
منم اتفاقا از آواتارت خوشم اومد
متچکر(چاکریم+متشکر)
به نقل از ~DREAM~ :
این از اون شعراییِ که من دوس دارم...
که آدم مشتاقِ ادامه شه...
چه نرگسی داره ها ;D

موفق باشی B-)
نرگس؟ :-"
شخص خاصی نیستا به دل نگیرین :-" :-" :-"
اصلا شخص خاصی نیست ;D
به نقل از fa.z :
شعرات خيلى قشنگن، من عاشق قافيم!
ادامه؟!
ادامه ش دیگه بعد آزمون بعدی ;D
به نقل از برانول :
نه بابا
باريكلا
روند شعرات با شيب خيلي شديدي صعوديه ايشالا همين جوري بره بالا
شعرات داره پيچيدگي توش ايجاد ميشه همون چيزي كه من خيلي دوس دارم و بارها هم بهم توصيه شده اين كار رو بكنم به قول يكي از هم سفرها جاي اينكه زير درخت گيلاس اونو به چشمات نشون بدي برو رو يه بلندي واسا و نشون بده اينجوري زيبايي ها چند برابر ميشه و كم كم به غايت زيبايي نزديك ميشي
شعراي تو هم همين روند رو دارن
مچکر ;D
به نقل از shadiiii :
داماد جون ;D ;D
بعضی شعرات که بخاطرموضوع خاصی میگی خیلی فوق العاده هستن ;;)
میشه بیشترشون رو بگی باموضوع مشخص بگی چرا گفتی :-" :-" :-" :-" ;D ;D

دیگه فعلا بی خیال موضوش بشین تا موضوعیتش محقق شه بعد .... ;D
 
Back
بالا