محدودیت در خانه

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع N.M
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : محدودیت در خانه

به نظرم در برخي موارد نادر (خودم :-" ) محدوديت هيچ ارتباطي به اعتماد نداره!
اعتماد پدر و مادرم به من 100% ه ولي بازم ميگن به تو اعتماد داريم به جامعه نداريم! :|
من هنوزم با 16 سال سن نميتونم تنها از خونه برم بيرون!
ميتونم بگم تا مثلاسال پيش اين محدوديت و كنترل خيلي موثر بوده، يني به نظرم اگه اين كنترل روم نبود شايد الان ميشدم يكي مثل دوستاي دوران راهنماييم، ولي از يه سني به بعد ديگه بايد اين محدوديته كمتر بشه!‌ مثلا من كه رفتار پدر و مادرم از زمان 8 سالگيم تا الان هيچ فرقي نكرده (از نظر محدوديت و اينا) الان به شدت احساس ميكنم كه ادم وابسته اي شدم و نميتونم هيچكارمو خودم انجام بدم! اينش خيلي بده...! :|
 
پاسخ : محدودیت در خانه

به نقل از نر‌‌‌‌‌گس² :
خیلی کارا هست که واقعاً دلم میخواد بکنم ولی خونواده م اجازه نمیدن

یا مثلاً خیلی حرفا... !

به نظرتون این درسته که خانواده ی آدم (مخصوصا یه نوجوون،نه بچه ! ) انقد کنترلش کنن ؟

در چه حد لازمه ؟

برای اینکه کنترلشون رو کمتر کنیم چیکار میشه کرد ؟!

. :| :-<
باید کارایی که قبلا میکردی رو ترک کنی

در کل باید یه کاری کرد که بهت مث یه فرد بزرگ نگا کنن نه یه نوجوون :-$
 
پاسخ

من خیلی محدودم و واقعا ناراحتم ازین محدودیت همشم ازطرف مادرمه
مامانم با اینکه خیلی جوونه ولی تفکری بشدت سنتی داره هروقتم بهش میگم پاسخش اینه ک ما ازتربیت سنتی بدندیدیم ینی چون مادربزرگت اون زمان مادرمواونجوری بارآورده ولی مامانم دخترخوبی بوده پس واس منم صددرصد جواب میده
من تواینترنت وفیلم وکلاهرکاری ک توخونه یامدرسه بشه انجام دادمحدودنیسم حتی تمام شیطونیاوتقلبامو واس مامانم تعریف میکنم
فقط مشکلم توبیرون رفتنو تفریح بادوسامه ک معتقده دخترنباید رفیق بازباشه وبادوساش بره بیرون اونم تنها
دم ازصداقت نزنیدچون امتحان کردم وچون بشدت پشیمون شدم حالاهم دروغ میگم وبادوسام میرم بیرون هیچ مشکلیم نیس ولی وقتی خودش اجازه بده خیلی لذت بخش تره ب نظرمن بایداین طرزتفکرا عوض شه ولی واقعا چجوری؟؟!!
 
پاسخ : محدودیت در خانه

میشه با یه ذره صحبت حلش کرد و البته جلب اعتمادشونم مهمه ...
 
پاسخ : محدودیت در خانه

خب کنترل و نگران بودن لازمه ولی نه تا اونحد که بچه احساس کنه همه باهاش دشمنن!!!!دوستانه!!! :)
 
پاسخ : محدودیت در خانه

محدودیت تقریبا باید باشه چون اگه ول بشه اون فرد بالاخره بعد مدتی گیر ی دوست ناباب میوفته و ب فساد کشیده میشه و زندگیش ب فنا میره :(
ولی خودم ب شخصه محدودیت دارم ولی فقط برای بیرون رفتن ک اونم ی جوری همیشه میپیچونم :-"
تنها زمانی ک محدودیتم زیاد میشه تابستونه ک خانواده فک میکنن هدفم از پارک ملت رفتن فقط فوتبال نیس و .... است :))
منم ک مظلومم همیشه ب دوستام میگم زنگ بزنید برا فوتبال و زمانی ک زنگ میزنن خانواده میزارن :))
ولی در کل مظلومم :-"
 
پاسخ : محدودیت در خانه

باید باشه ولی نه بیش از حد که بچه دیوانه بشه فقط در حد کم
 
پاسخ : محدودیت در خانه

پسرا که کلا محدوديت ندارن و خوش به حالشون!دخترا هم اگه بهشون گير ميدن حق دارن!من بابام چيزي نمي گه چون ميدونه بدون اجازه مامانم بيرون نمي رم!مامانم هم راهنمايي که بودم خيلي گير ميداد ولي الان که مارک دبيرستاني بودن روي من خورده خيلي محدوديت هام کم شده!تنها محدوديتم اينه که هر جا ميرم ساعت9شب بايد خونه باشم!
 
پاسخ : محدودیت در خانه

به نظر من باید بزارن بچه خودش بفهمه کارش اشتباه نه اینکه بهش بگن نباید اینکارو بکنی و کلی کنترلش کنن و در قبال انجام اون کار واکنش بدی نشون بدن

آره یه سری کار ها نباید انجام شه ولی خب میشه اونایی که اگر انجام بشن ضرر زیادی به آدم وارد نمیشه رو بزارن انجام بده

یا مثلا حرف چیزی نیست که اگر تو خونه زده بشه ضرر داشته باشه باید شرایط رو فراهم کنن که بچه راحت بتونه حرفشو بزنه نه اینکه واکنش بدی نشون بدن که بچه دیگه نتونه بگه و بره با یه غریبه هم صحبت شه...
 
ی تاپیک پفک نمکی دیگر:)

به نظر من محدودیت هایی ک خانواده هامون برامون میزارن تا حدی به نفع ماست و تا حدی ب ضرر ماست :)
مثلا بیشتر خانواده ها ب این تاکید دارن ک فرزندمون باید مطابق فرهنگ پدر ها و مادر هاشون باشه(بیشتر تو دخترا این محدودیت وجود داره)و خب طرف مقابل
براش سخته ی خیلی نمیتونه تحمل کنه:/
یا مثلا حتما بچه هاشون همیشه باید سرشون تو کتاب باشه و نباید پاشونو از تو خونه بیرون بزارن:/
البته پدر مادر تا ی حدی حق دارن چون فک میکنن ک اینکارا ب صلاح بچشونه و تا میتونن سخت گیری میکنن:((

#سخت_نگیریم
 
Back
بالا