سوالات روانشناسی

  • شروع کننده موضوع AMT
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

meli

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,014
امتیاز
8,480
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
برنز کشوری کامپیوتر
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از Cheetah :
پشتِ بوم خون که نه اصلا نمی‌ترسم ...

مثلا یه چیزی تو مایه‌های ۶۰ متر به بالا

می‌خواستم همینو بدونم

اگه هی‌ از جاهای بلند برم بالا بدتر می‌شه یا بهتر!؟
برا ترس از بلندی حساسیت زدایی منظم بهتره...

یعنی ارتفاعی که ازش میترسی رو کمتر کنی...

مثلا اگه بری طبقه 5م یه خونه میترسی.... چند بار برو طبقه ی پنجم از اونجا پایینو نگاه کن ببین هیچی نمیشه کم کم از طبقه پنجم دیگه نمیترسی...

بعد یه هفته برو طبقه ی ششم...

کم کم ترست کلا از ارتفاع کم میشه...

فقط نکتش اینجاس اول باید بری ارتفاعاتی که واقعا خطر ندارن... مثلا رفتن رو یه قله ی بلند ممکنه برا هر کسی ترسناک باشه... اول باید از ارتفاعات معمولی و امن شروع کنی...
 

rainman

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
1,378
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
نيشابور
پاسخ : سوالات روانشناسی

بابا اين ترس از ارتفاع بيماري هست واسه خودش آ..
:D
اينم كه ميگي تا شصت مترنمي ترسم:

بيماري نيست ديگه خدا وكيلي...
:))
شصت متر ارتفاع از زمين خيليه...
:O
همون بهت كه آدم بترسه...
:D
ولي من ميشناسم يه عده كه حتي از فكر كردن به ارتفاع حالت بد بهشون دست ميده...

سردرد،سرگيجه و...

بعد اگه تو يه فيلمي چيزيم ببينن كه يكي بالاي ارتفاعه به كلي ديوونه ميشن...

اين ترس از ارتفاعه...

با اين درمانايي كه اشاره شد+دارو درماني
 

shershere

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
987
امتیاز
1,799
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
اینم هه هه!
دانشگاه
پلی تکنیک تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوالات روانشناسی

نه اون‌جوری :D

من خیلی‌ وقتا مجبورم یه ارتفاع ۱۰۰ متریو با پلّه برم

بعد به همون ۶۰ متر تقریبا که میرسه دیگه حس می‌کنم نمیتونم برم :-s

می‌خواستم ببینم اگه هی‌ برم عمدا بالا و هی‌ پایینو نگاه کنم بد تر نشه یه وقت! :D
 

meli

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,014
امتیاز
8,480
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
برنز کشوری کامپیوتر
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از Cheetah :
نه اون‌جوری :D

من خیلی‌ وقتا مجبورم یه ارتفاع ۱۰۰ متریو با پلّه برم

بعد به همون ۶۰ متر تقریبا که میرسه دیگه حس می‌کنم نمیتونم برم :-s

می‌خواستم ببینم اگه هی‌ برم عمدا بالا و هی‌ پایینو نگاه کنم بد تر نشه یه وقت! :D
اتفاقا موقه ی بالا رفتن سعی کن نگاه نکنی... اینجوری بیشتر استرس به خودت وارد میکنی...

سعی کن اصلا به ارتفاق فک نکنی فقط بالا بری... اینجوری کمتر استرس بهت وارد میشه...

خود منم که اصلا از ارتفاع نمیرسم اگه تو ارتفاع پایینو نگاه کنم خو میترسم :-"
 

shershere

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
987
امتیاز
1,799
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
اینم هه هه!
دانشگاه
پلی تکنیک تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوالات روانشناسی

خوب چجوری می‌شه این ترس رو به طورِ کلی‌ دور ریخت؟

طوری که دیگه نگاه هم بکنی‌ نترسی (;
 

HTC

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
790
امتیاز
1,021
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بوشهر
دانشگاه
رشت
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از اخوی! :
آدم یهو بزنه گریه کنه؟؟؟
بی دلیل؟
مگه میشه؟
باید غم باشه تا گریه کنی.
غمتون چیه؟
ببخشید حواسم نبود بیام جواب بدم X_X
نه من دلیل دارم :-<
بابام رو از دست دادم :-< خیلی دوسش داشتم :-< خیلی بهش وابسته بودم و اون موقع هنوز بچه بودم :-<
 

Niki7

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
191
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
mums
رشته دانشگاه
پزشکی :)
پاسخ : سوالات روانشناسی

منم مثل شما پدرمو در4سالگي ازدست دادم وبعد اون هيچ گونه كمبودي نداشتم وبه بياني لاي پر قو بزرگ شدم ودقيقا مثل شما گاهي يهو ميزنم زير گريه اصلا تا گريه نكنم روزم شب نميشه قبلا فك نميكردم بخاطر ازدست دادن بابام باشه ولي الان فك ميكنم شايد همين باشه!افسرده نيستم كلا مدلمه
 

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوالات روانشناسی

بچه ها من یه سوالی داشتم که میخواستم یه کم روش بحث بشه...
به نظر شما برای کمتر شدن یه سری احساسات منفی مثل حسادت که دست خود آدم نیست، بهتره چه کارایی بکنیم؟

البته موارد زیادی هست که بهتره برای هرکدومش یه مثال زده بشه...
 

meli

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,014
امتیاز
8,480
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
برنز کشوری کامپیوتر
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از مهشید_ف :
بچه ها من یه سوالی داشتم که میخواستم یه کم روش بحث بشه...
به نظر شما برای کمتر شدن یه سری احساسات منفی مثل حسادت که دست خود آدم نیست، بهتره چه کارایی بکنیم؟

البته موارد زیادی هست که بهتره برای هرکدومش یه مثال زده بشه...
نمیدونم ولی بنظرم شاید بهتره که خودمون خودمونو متقاعد کنیم... نمیدونم موثره یا نه ولی فک میکنم اگه به خودمون بگیم چرا باید این حس رو داشته باشیم؟ مگه پیشرفت اون طرف چه ضرری برا ما داره... ما هم باید سعی کنیم به جای حسادت به پیشرفت خودمون کمک کنیم...

فک میکنم این موضوع بتونه کمک کنه :)
 

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوالات روانشناسی

آره اما به نظر من این چیزا شعاره...
همه همین حرفارو میزنن
اما اینکه تو واقعا بخوای یکیو متقاعد کنی که سعی کنه حسادت نکنه و براش مهم نباشه و اینا... و اینکه اونم حرف تو رو قبول کنه و بتونه به یه همچین توصیه ای عمل کنه، به نظر من خیلی سخته!
شاید برای خیلیا عادی باشه، اما برای خیلیا هم عادی نیست...یعنی راحت نیست این کار
وقتی یه چیزی مثل حسادت، ملکه ذهن این شخص میشه، پاک کردنش میتونه خیلی سخت باشه...
 

lovely_mahsa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان مشهد
شهر
مشهد
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از A.M.T :
پس بذارین اولین سوال رو خودم مطرح کنم. شاید شما بتونین کمکم کنین.
راستش چند وقته که احساس می کنم که همه نسبت به من یک حس بدی پیدا کردن. در واقع من در تمام طول عمرم!!! دوستی نداشتم و تنها بودم.یکبار هم که با یک بنده خدایی طرح دوستی ریختیم به مساعدت سایر آقایان کنسل شد.نمیدونم چرا اما هر حرفی که می زنم بچه ها فکر می کنن دروغه!!! به هر حال میخوام برای همیشه گوشه عزلت اختیار کنم اما نمی دونم درسته یا نه...
فکر نکن بد بخت بد شانس یا ............. هستی
این دید تو به زندگیته اگه بتونی با خودت کنار بیای و مدام به خودت تلقین نکنی
دیگران هم باهات کنار میان
 

HTC

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
790
امتیاز
1,021
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بوشهر
دانشگاه
رشت
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوالات روانشناسی

چیکار کنم به چیزای بد فکر نکنم ؟
اصلا نمیتونم درس بخونم و تمرکز کنم ! خیلی بهم میریزم و همش فکر میکنم
:rolleyes: :rolleyes:
 
ارسال‌ها
2,674
امتیاز
1,092
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی
شهر
البرز-کرج
سال فارغ التحصیلی
89
دانشگاه
خوارزمی (کرج)
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : سوالات روانشناسی

زیادی احساساتی شدی نمی تونی جلوی فکرای بدت رو بگیری
به جای مقابله با افکار احساساتت رو کنترل کن به هر روشی که می تونی.
کلا یادتون باشه افکار رو هرچه بهشون فسار بیارید بزرگتر میشن هرچی بی خیالتر باشین ضعیف تر میشن
فکرتون رو منحرف کنین نه اینکه با فکراتون درگیر بشین!
گاهی اوقات آدم دایم با خودش درگیری داره جر و بحث می کنه خب این اشتباه است!
(البته یک جاهایی آدم باید مسایل رو تجزیه تحلیل کنه)

تشکر از خدا و قدر دانی از اون به خاطر همه چیزهای خوبی که به ما داده حســــــــــــــــــی بس عـــــــــــــالــــــــــــی در مــــــــــــــا ایــــــــــــــجــــــــــاد مـــــی کنـــــــــــــد.
 

.samin

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
182
امتیاز
271
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از اخوی! :
زیادی احساساتی شدی نمی تونی جلوی فکرای بدت رو بگیری
به جای مقابله با افکار احساساتت رو کنترل کن به هر روشی که می تونی.
کلا یادتون باشه افکار رو هرچه بهشون فسار بیارید بزرگتر میشن هرچی بی خیالتر باشین ضعیف تر میشن
فکرتون رو منحرف کنین نه اینکه با فکراتون درگیر بشین!
گاهی اوقات آدم دایم با خودش درگیری داره جر و بحث می کنه خب این اشتباه است!
(البته یک جاهایی آدم باید مسایل رو تجزیه تحلیل کنه)

تشکر از خدا و قدر دانی از اون به خاطر همه چیزهای خوبی که به ما داده حســــــــــــــــــی بس عـــــــــــــالــــــــــــی در مــــــــــــــا ایــــــــــــــجــــــــــاد مـــــی کنـــــــــــــد.

ولی وقتی افکار رو منحرف کنی و باهاشون نجنگی تا پیروز نشی همیشه این مشکل وجو داره! باید بهشون فکر کرد اونقدری که حل بشن...
 
ارسال‌ها
2,674
امتیاز
1,092
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی
شهر
البرز-کرج
سال فارغ التحصیلی
89
دانشگاه
خوارزمی (کرج)
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : سوالات روانشناسی

نه اشتباهه
اونقدر باید بهشون فکر نکنی تا از اولویت ذهنتون خارج شن
مثل درختی که بهش بی توجه باشی و رسیدگی نکنی خشک میشه و از بین میره.

ور رفتن با افکار مثل آشیه که هرچی بیشتر همش بزنی بیشتر بوش در میاد!
 

lovely_mahsa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان مشهد
شهر
مشهد
پاسخ : سوالات روانشناسی

تازگیا یه حس بدی پیدا کردم همش فکر میکنم تمام ادما و چیزای اطرافم دروغه
فکر میکنم همه چیز اونی نیست که نشون میده
هر چیزی رو که دوس داشتم از دست دادم و مقصر خودم و غرورم بوده
امیدی ندارم فقط شبامو روز میکنم و روزامو شب
بی دلیل و هدف سر گردون شدم
گاهی دلم میخواد چشامو ببندم و دیگه باز نکنم
سرم پر از دغدغه و مشغلس.حرفامو کسی نمیفهمه
تازگی ها فکر میکنم با بقیه فاصله ی زیادی دارم با اینکه دورم شلوغه اما تنهام
نسبت به همه چیز بی تفاوت شدم و واسم بی ارزش شده
با کی حرف بزنم چیکار کنم؟
نمیدونم
فقط میدونم دارم دیوونه میشم..........همین
 

elsa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
137
امتیاز
246
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
مشهد
مدال المپیاد
ریاضی
دانشگاه
?
رشته دانشگاه
?
پاسخ : سوالات روانشناسی

من همش فکرمیکنم تا16 سالگی زنده بودنم قطعیه ولی بعداون میمیرم
این الان مشکل حساب میشه ؟
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,226
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1392
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از E L S A :
من همش فکرمیکنم تا16 سالگی زنده بودنم قطعیه ولی بعداون میمیرم
این الان مشکل حساب میشه ؟

تا حدی آره ولی خیلی حاد نیست.

کلا" لازم نیست زیاد بهش فکر کنی. همینکه ذهن مشغولش باشه دردسر سازه.
 

ninja

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
557
امتیاز
1,355
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرکرد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوالات روانشناسی

من هميشه وقتي بايکي دوست ميشم دوست دارم بهم خيلي محبت کنه!ازاينکه بابقيه هم باشه مشکلي برام نيست اماانتظاردارم بهم خيلي محبت کنيم!
سرهمينم جديدايه مشکل حادبرام پيش اومده!که بعضيايه جورايي به کمبودمحبت ربطش ميدن!
خيلي ذهنمومشغول کرده!کلااعصابموريخته بهم!
بعديه چيزي من حس ميکنم يه ذره غرورم تووجودم نيست...چيکارکنم؟
 

elsa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
137
امتیاز
246
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
مشهد
مدال المپیاد
ریاضی
دانشگاه
?
رشته دانشگاه
?
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از ninja :
من هميشه وقتي بايکي دوست ميشم دوست دارم بهم خيلي محبت کنه!ازاينکه بابقيه هم باشه مشکلي برام نيست اماانتظاردارم بهم خيلي محبت کنيم!
سرهمينم جديدايه مشکل حادبرام پيش اومده!که بعضيايه جورايي به کمبودمحبت ربطش ميدن!
خيلي ذهنمومشغول کرده!کلااعصابموريخته بهم!
بعديه چيزي من حس ميکنم يه ذره غرورم تووجودم نيست...چيکارکنم؟
ینی اعتمادبه نفس نداری یاغرور نداری ؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا