سوالات روانشناسی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع AMT
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از Cheetah :
پشتِ بوم خون که نه اصلا نمی‌ترسم ...

مثلا یه چیزی تو مایه‌های ۶۰ متر به بالا

می‌خواستم همینو بدونم

اگه هی‌ از جاهای بلند برم بالا بدتر می‌شه یا بهتر!؟
برا ترس از بلندی حساسیت زدایی منظم بهتره...

یعنی ارتفاعی که ازش میترسی رو کمتر کنی...

مثلا اگه بری طبقه 5م یه خونه میترسی.... چند بار برو طبقه ی پنجم از اونجا پایینو نگاه کن ببین هیچی نمیشه کم کم از طبقه پنجم دیگه نمیترسی...

بعد یه هفته برو طبقه ی ششم...

کم کم ترست کلا از ارتفاع کم میشه...

فقط نکتش اینجاس اول باید بری ارتفاعاتی که واقعا خطر ندارن... مثلا رفتن رو یه قله ی بلند ممکنه برا هر کسی ترسناک باشه... اول باید از ارتفاعات معمولی و امن شروع کنی...
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

بابا اين ترس از ارتفاع بيماري هست واسه خودش آ..
;D
اينم كه ميگي تا شصت مترنمي ترسم:

بيماري نيست ديگه خدا وكيلي...
:))
شصت متر ارتفاع از زمين خيليه...
:o
همون بهت كه آدم بترسه...
;D
ولي من ميشناسم يه عده كه حتي از فكر كردن به ارتفاع حالت بد بهشون دست ميده...

سردرد،سرگيجه و...

بعد اگه تو يه فيلمي چيزيم ببينن كه يكي بالاي ارتفاعه به كلي ديوونه ميشن...

اين ترس از ارتفاعه...

با اين درمانايي كه اشاره شد+دارو درماني
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

نه اون‌جوری ;D

من خیلی‌ وقتا مجبورم یه ارتفاع ۱۰۰ متریو با پلّه برم

بعد به همون ۶۰ متر تقریبا که میرسه دیگه حس می‌کنم نمیتونم برم :-s

می‌خواستم ببینم اگه هی‌ برم عمدا بالا و هی‌ پایینو نگاه کنم بد تر نشه یه وقت! ;D
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از Cheetah :
نه اون‌جوری ;D

من خیلی‌ وقتا مجبورم یه ارتفاع ۱۰۰ متریو با پلّه برم

بعد به همون ۶۰ متر تقریبا که میرسه دیگه حس می‌کنم نمیتونم برم :-s

می‌خواستم ببینم اگه هی‌ برم عمدا بالا و هی‌ پایینو نگاه کنم بد تر نشه یه وقت! ;D
اتفاقا موقه ی بالا رفتن سعی کن نگاه نکنی... اینجوری بیشتر استرس به خودت وارد میکنی...

سعی کن اصلا به ارتفاق فک نکنی فقط بالا بری... اینجوری کمتر استرس بهت وارد میشه...

خود منم که اصلا از ارتفاع نمیرسم اگه تو ارتفاع پایینو نگاه کنم خو میترسم :-"
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

خوب چجوری می‌شه این ترس رو به طورِ کلی‌ دور ریخت؟

طوری که دیگه نگاه هم بکنی‌ نترسی ;)
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از اخوی! :
آدم یهو بزنه گریه کنه؟؟؟
بی دلیل؟
مگه میشه؟
باید غم باشه تا گریه کنی.
غمتون چیه؟
ببخشید حواسم نبود بیام جواب بدم X_X
نه من دلیل دارم :-<
بابام رو از دست دادم :-< خیلی دوسش داشتم :-< خیلی بهش وابسته بودم و اون موقع هنوز بچه بودم :-<
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

منم مثل شما پدرمو در4سالگي ازدست دادم وبعد اون هيچ گونه كمبودي نداشتم وبه بياني لاي پر قو بزرگ شدم ودقيقا مثل شما گاهي يهو ميزنم زير گريه اصلا تا گريه نكنم روزم شب نميشه قبلا فك نميكردم بخاطر ازدست دادن بابام باشه ولي الان فك ميكنم شايد همين باشه!افسرده نيستم كلا مدلمه
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

بچه ها من یه سوالی داشتم که میخواستم یه کم روش بحث بشه...
به نظر شما برای کمتر شدن یه سری احساسات منفی مثل حسادت که دست خود آدم نیست، بهتره چه کارایی بکنیم؟

البته موارد زیادی هست که بهتره برای هرکدومش یه مثال زده بشه...
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از مهشید_ف :
بچه ها من یه سوالی داشتم که میخواستم یه کم روش بحث بشه...
به نظر شما برای کمتر شدن یه سری احساسات منفی مثل حسادت که دست خود آدم نیست، بهتره چه کارایی بکنیم؟

البته موارد زیادی هست که بهتره برای هرکدومش یه مثال زده بشه...
نمیدونم ولی بنظرم شاید بهتره که خودمون خودمونو متقاعد کنیم... نمیدونم موثره یا نه ولی فک میکنم اگه به خودمون بگیم چرا باید این حس رو داشته باشیم؟ مگه پیشرفت اون طرف چه ضرری برا ما داره... ما هم باید سعی کنیم به جای حسادت به پیشرفت خودمون کمک کنیم...

فک میکنم این موضوع بتونه کمک کنه :)
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

آره اما به نظر من این چیزا شعاره...
همه همین حرفارو میزنن
اما اینکه تو واقعا بخوای یکیو متقاعد کنی که سعی کنه حسادت نکنه و براش مهم نباشه و اینا... و اینکه اونم حرف تو رو قبول کنه و بتونه به یه همچین توصیه ای عمل کنه، به نظر من خیلی سخته!
شاید برای خیلیا عادی باشه، اما برای خیلیا هم عادی نیست...یعنی راحت نیست این کار
وقتی یه چیزی مثل حسادت، ملکه ذهن این شخص میشه، پاک کردنش میتونه خیلی سخت باشه...
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از A.M.T :
پس بذارین اولین سوال رو خودم مطرح کنم. شاید شما بتونین کمکم کنین.
راستش چند وقته که احساس می کنم که همه نسبت به من یک حس بدی پیدا کردن. در واقع من در تمام طول عمرم!!! دوستی نداشتم و تنها بودم.یکبار هم که با یک بنده خدایی طرح دوستی ریختیم به مساعدت سایر آقایان کنسل شد.نمیدونم چرا اما هر حرفی که می زنم بچه ها فکر می کنن دروغه!!! به هر حال میخوام برای همیشه گوشه عزلت اختیار کنم اما نمی دونم درسته یا نه...
فکر نکن بد بخت بد شانس یا ............. هستی
این دید تو به زندگیته اگه بتونی با خودت کنار بیای و مدام به خودت تلقین نکنی
دیگران هم باهات کنار میان
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

چیکار کنم به چیزای بد فکر نکنم ؟
اصلا نمیتونم درس بخونم و تمرکز کنم ! خیلی بهم میریزم و همش فکر میکنم
8-| 8-|
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

زیادی احساساتی شدی نمی تونی جلوی فکرای بدت رو بگیری
به جای مقابله با افکار احساساتت رو کنترل کن به هر روشی که می تونی.
کلا یادتون باشه افکار رو هرچه بهشون فسار بیارید بزرگتر میشن هرچی بی خیالتر باشین ضعیف تر میشن
فکرتون رو منحرف کنین نه اینکه با فکراتون درگیر بشین!
گاهی اوقات آدم دایم با خودش درگیری داره جر و بحث می کنه خب این اشتباه است!
(البته یک جاهایی آدم باید مسایل رو تجزیه تحلیل کنه)

تشکر از خدا و قدر دانی از اون به خاطر همه چیزهای خوبی که به ما داده حســــــــــــــــــی بس عـــــــــــــالــــــــــــی در مــــــــــــــا ایــــــــــــــجــــــــــاد مـــــی کنـــــــــــــد.
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از اخوی! :
زیادی احساساتی شدی نمی تونی جلوی فکرای بدت رو بگیری
به جای مقابله با افکار احساساتت رو کنترل کن به هر روشی که می تونی.
کلا یادتون باشه افکار رو هرچه بهشون فسار بیارید بزرگتر میشن هرچی بی خیالتر باشین ضعیف تر میشن
فکرتون رو منحرف کنین نه اینکه با فکراتون درگیر بشین!
گاهی اوقات آدم دایم با خودش درگیری داره جر و بحث می کنه خب این اشتباه است!
(البته یک جاهایی آدم باید مسایل رو تجزیه تحلیل کنه)

تشکر از خدا و قدر دانی از اون به خاطر همه چیزهای خوبی که به ما داده حســــــــــــــــــی بس عـــــــــــــالــــــــــــی در مــــــــــــــا ایــــــــــــــجــــــــــاد مـــــی کنـــــــــــــد.

ولی وقتی افکار رو منحرف کنی و باهاشون نجنگی تا پیروز نشی همیشه این مشکل وجو داره! باید بهشون فکر کرد اونقدری که حل بشن...
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

نه اشتباهه
اونقدر باید بهشون فکر نکنی تا از اولویت ذهنتون خارج شن
مثل درختی که بهش بی توجه باشی و رسیدگی نکنی خشک میشه و از بین میره.

ور رفتن با افکار مثل آشیه که هرچی بیشتر همش بزنی بیشتر بوش در میاد!
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

تازگیا یه حس بدی پیدا کردم همش فکر میکنم تمام ادما و چیزای اطرافم دروغه
فکر میکنم همه چیز اونی نیست که نشون میده
هر چیزی رو که دوس داشتم از دست دادم و مقصر خودم و غرورم بوده
امیدی ندارم فقط شبامو روز میکنم و روزامو شب
بی دلیل و هدف سر گردون شدم
گاهی دلم میخواد چشامو ببندم و دیگه باز نکنم
سرم پر از دغدغه و مشغلس.حرفامو کسی نمیفهمه
تازگی ها فکر میکنم با بقیه فاصله ی زیادی دارم با اینکه دورم شلوغه اما تنهام
نسبت به همه چیز بی تفاوت شدم و واسم بی ارزش شده
با کی حرف بزنم چیکار کنم؟
نمیدونم
فقط میدونم دارم دیوونه میشم..........همین
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

من همش فکرمیکنم تا16 سالگی زنده بودنم قطعیه ولی بعداون میمیرم
این الان مشکل حساب میشه ؟
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از E L S A :
من همش فکرمیکنم تا16 سالگی زنده بودنم قطعیه ولی بعداون میمیرم
این الان مشکل حساب میشه ؟

تا حدی آره ولی خیلی حاد نیست.

کلا" لازم نیست زیاد بهش فکر کنی. همینکه ذهن مشغولش باشه دردسر سازه.
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

من هميشه وقتي بايکي دوست ميشم دوست دارم بهم خيلي محبت کنه!ازاينکه بابقيه هم باشه مشکلي برام نيست اماانتظاردارم بهم خيلي محبت کنيم!
سرهمينم جديدايه مشکل حادبرام پيش اومده!که بعضيايه جورايي به کمبودمحبت ربطش ميدن!
خيلي ذهنمومشغول کرده!کلااعصابموريخته بهم!
بعديه چيزي من حس ميکنم يه ذره غرورم تووجودم نيست...چيکارکنم؟
 
پاسخ : سوالات روانشناسی

به نقل از ninja :
من هميشه وقتي بايکي دوست ميشم دوست دارم بهم خيلي محبت کنه!ازاينکه بابقيه هم باشه مشکلي برام نيست اماانتظاردارم بهم خيلي محبت کنيم!
سرهمينم جديدايه مشکل حادبرام پيش اومده!که بعضيايه جورايي به کمبودمحبت ربطش ميدن!
خيلي ذهنمومشغول کرده!کلااعصابموريخته بهم!
بعديه چيزي من حس ميکنم يه ذره غرورم تووجودم نيست...چيکارکنم؟
ینی اعتمادبه نفس نداری یاغرور نداری ؟
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا