انتظارات از خانواده!

[RIZE$H]

پاسخ : مامان بابا ها!

باز شماها محدودین...من که محصورم!
پنج شنبه همایش زیست بود،یه دختر اومده از من یه سوال در مورد مقاله میپرسه!بعد خواهرم(انتن)میره میذاره کف دست مامانم!مامانم هم میگه تو رفتی همایش یا دختربازی؟

یمیرم برات..خیلی بد شانسی......چه خواهری.......
من که خودم رو هم بکشم تا اخر دبیرستان برام گوشی نمیگیرن....
اخه وقتی هم میگم بیان بحث منطقی کنیم........اصلا قبول نمیکنن !
من بدبخت جه جایی گیر افتادم !

 

[raha1994]

پاسخ : مامان بابا ها!

شايد باورتون نشه ولي من تقريبا با والدين مكرمه اصلا مشكل ندارم...
منظورم اين نيس كه كاملا ازادم ولي نسبت خيلي از كسايي كه ميشناسم ميشه ازاد فرضم كرد!
البته محدوديتاي منطقي رو دارم!
اكه هم اتفاقي بيفته خودم خوب بلدم راست و ريستش كنم!
خواهرمم خداييش خوبه با اينكه كوجيكتره!
مثلا ديشب وقتي مامانم و بابام نبودن باهم مدونا مي تماشاييديم!!!!!!!

 

[hermes]

پاسخ : مامان بابا ها!

ميگن بيا بحث منطقي كنيم و حرفامونو بزنيم اما وقتي ميگم (با نرمي) ميگن(با عصبانيت) حرفات غير منطقيه و كلا زير بار نميرن!!!


در نهايت من اصلا راضي نيستم،‌چون بسي محدود و محصورم!كنترل ميشم!!نسبت به زمونه و تمام اطرافيانم خيلي محدوديت ها رو دارم...

در جواب چه كنيم هم ،ميسوزيم و ميسازيم،من كه خودم هدف ديگه اي داشتم كه برا اميد دادن گفتن(دوستان و اطرافيان) بايد تا دانشگاه صبر كني و كار احمقانه اي نكني

 

[simin]

پاسخ : مامان بابا ها!

من خداروشكر گوشيرو از اول راهنمايي دارم..با دوستامم اجازه دارم بيرون برم :P

بيشتر مشكل من رو بحثاييه كه ميكنيم كه نميتونم باشون راه بيام

و متاسفانه اصن كوتا نميام

 

[Sajal]

پاسخ : مامان بابا ها!

ااااااااااااااااااااااااااااااااااا! چه جالبه! من از موقع تولدم تا الان با مامان و بابام مشکلی نداشتم یعنی داشتم ولی نه در این حد! اونا به من و حریم شخصیم احترام میذان و کاری به کارم ندارن! من تقریبا از اول راهنمایی مستقل شدم یعنی خودشون اینجوری خواستن با اینکه دخترم هیچوقت نشده که واسه بیرون رفتن با دوستام مشکلی داشته باشم و بهم گیر بدن یا اینکه هی ازم سوال بپرسن که کجا بودی و چیکار کردی! اونا به من اعتماد میکنن و منم د رمقابل چیزایی که میدونم اونا به عنوان مامانو بابا دوست دارن بدونن رو بهشون میگم ... اما خوب یه چیزایی هست که شاید سلیقه ایه واسه همینم مشکل ایجاد میشه! مثل موسیقی مثلا بعضی از آهنگایی که من به شدت دوست دارم اونا معتقدن که ذهن آدمو خراب میکنن و منم تنها کاری که میتونم بکنم اینه که جلوی اونا این آهنگارو گوش نکنم همین!
به نظر من مشکل بیشتر بابا مامانای ما نداشتن اعتماده و اینکه بفهمن این زندگی و نوجوونی ماست نه اونا! اونا میتونن به عنوان پدر و مادر همراه ما باشن و اگه کمک خواستیم کمکمون کنن ولی نباید به جای ما تصمیم بگیرن!

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

بیاید یکم بحث رو رو چیزای مهم بچرخونیم
چند تا سوال
به نظرتون در تنگنا بودن تا چه حد خوبه؟ حدود رو مشخص کنید
اصلا نیاز هست؟


به نظر من نیاز هست ولی تا جایی که دیگه باعث ازار نشه مثلا نیایم گوشی رو چک کنیم بیایم افکار رو چک کنیم اینجوری بهتره اگه دیدی توی گوشی فیلم و کلیپ و عکس و... بد هست با گرفتنش افکار که درست نمیشه بدترم میشه ولی اگه افکار اینچیزا توش باشه درست کنیم اون چیزای موبایل هم پاک میشه.

 

[AMT]

پاسخ : مامان بابا ها!

به نظر من: پدر و مادر آدم نزدیکترین ها به آدم هستن. اگه هم گیر بدن که غالبا میدن چون دلسوز ما هستن.
قبول دارین که اونا هیچ وقت بدی ما رو نمیخوان؟؟؟
اما زیاد گیر میدن که اکثرا به علت نداشتن درک درستی از اتفاقات ، روابط و ... رخ میده که اگه فرد بشینه و مثل آدم باهاشون صحبت کنه
100% قبول میکنن.
من خودم سعی میکنم که اینطوری باشم.

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

درسته ولی در بعضی مواقع انگار نداشتن افکار یکسان و نزدیک و فرق داشتن ارزشها هیچ جور امکان قانع شدن وجود نداره .
ولی با اون تیکه که گفتید خوبی مارو میخوان 1000٪ موافقم چون هزچی مسخوان واسه ما هست.

 

[Sajal]

پاسخ : مامان بابا ها!

درسته ولی در بعضی مواقع انگار نداشتن افکار یکسان و نزدیک و فرق داشتن ارزشها هیچ جور امکان قانع شدن وجود نداره .
ولی با اون تیکه که گفتید خوبی مارو میخوان 1000٪ موافقم چون هزچی مسخوان واسه ما هست.

منم موافقم که اونا خوبیه ما رو میخوان ولی این دلیل نمیشه که ما رو همیشه چک کنن و نذارن خیلی چیزا رو تجربه کنیم!

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

منم موافقم که اونا خوبیه ما رو میخوان ولی این دلیل نمیشه که ما رو همیشه چک کنن و نذارن خیلی چیزا رو تجربه کنیم!
ا

دقیقا مشکل همینه ریشه اصلی مشکل اینجاس که چرا اونا صاحب اختیار ما هستن؟ چرا خیلی چیزا که حق انتخابش با ما نیست در جایی که در مورد ماست؟
چند جواب: رشد عقلیه ما هنوز کامل نشده : این درست اما در مورد اسنکه من ساعت چند بخوابم هم رشد عقلیم باید خیلی کمکم کنه؟
تجربه کافی نداری: این هم درست امااین بیشتر مال جاهای حساسه نه مثلا اینکه فلان فیلم که بد نیست رو ببینم یا نبینم

 

[Sajal]

پاسخ : مامان بابا ها!

دقیقا مشکل همینه ریشه اصلی مشکل اینجاس که چرا اونا صاحب اختیار ما هستن؟ چرا خیلی چیزا که حق انتخابش با ما نیست در جایی که در مورد ماست؟
چند جواب: رشد عقلیه ما هنوز کامل نشده : این درست اما در مورد اسنکه من ساعت چند بخوابم هم رشد عقلیم باید خیلی کمکم کنه؟
تجربه کافی نداری: این هم درست امااین بیشتر مال جاهای حساسه نه مثلا اینکه فلان فیلم که بد نیست رو ببینم یا نبینم

آره موافقم
مثلا به نظر من استفاده از تکنولوژی مثل موبایل الان دیگه جزو ضرورات زندگیه و به تجربه نیاز نداره! یا اینکه چرا بچه ها نمیتونن تو سن ما با دوستاشون برن بیرون؟! اینا خاطره ها و لحظه هایین که تا آخر عمر تو ذهن آدم میمونن و به نظر من هیچ چیز دیگه ای چه الان چه بعدا نمیتونه جبرانشون کنه!

 

[Sampadik]

پاسخ : مامان بابا ها!

به نظر من مهمترين چيز تو رابطه ي والدين و بچه ها اعتماد متقابله!
اين خيلي مهمه كه همه چيو باهاشون درميون بذاري و هيچ چيو ازشون قايم نكني!
حتي توي مواردي كه مخالفت اونا وجود داره بايد اعتمادشونو جلب كرد!

 

[Sajal]

پاسخ : مامان بابا ها!

به نظر من مهمترين چيز تو رابطه ي والدين و بچه ها اعتماد متقابله!
اين خيلي مهمه كه همه چيو باهاشون درميون بذاري و هيچ چيو ازشون قايم نكني!
حتي توي مواردي كه مخالفت اونا وجود داره بايد اعتمادشونو جلب كرد!

بعضی از پدر مادرا با واژه ی اعتماد متقابل آشنا نیستن و نمیخوان درکش کنن!!!!!! من خودم میشناسم... (مامان بابای خودم نیستن ها!)

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

به نظر من مهمترين چيز تو رابطه ي والدين و بچه ها اعتماد متقابله!
اين خيلي مهمه كه همه چيو باهاشون درميون بذاري و هيچ چيو ازشون قايم نكني!
حتي توي مواردي كه مخالفت اونا وجود داره بايد اعتمادشونو جلب كرد!
ا

ببینید عقاید باهم فرق داره شاید پدر و مادری باشن که عقیدشون این باشه که بچه نمیفهمه و باید حواسمون همه جور بش باشه و ازادی دادن بش باعث منحرف شدنش میشه که واقعا چنین والدینی هستند پس همیشه حرف شما صدق نمیکنه که اعتماد متقابل باشه

 

[Sampadik]

پاسخ : مامان بابا ها!

بله اين درسته!
اما اعتمادو خود من و شما ميسازيم براي پدر و مادرمون!
اون اعتماد رو بايد اول ما به وجود بياريم تا به مرور زمان متقابل بشه!

 

[Mohammadreza128]

پاسخ : مامان بابا ها!

بله اين درسته!
اما اعتمادو خود من و شما ميسازيم براي پدر و مادرمون!
اون اعتماد رو بايد اول ما به وجود بياريم تا به مرور زمان متقابل بشه!
ا

خب شما دارید یچیزی میگید که امکان داره نشه مطمئن باشید پدر و مادر هایی هستند که هرچیم بشون متقابل اعتماد شه فرزندشون رو در خطر میبینن و بش اعتماد نمیکنن

 

[Sajal]

پاسخ : مامان بابا ها!

خب شما دارید یچیزی میگید که امکان داره نشه مطمئن باشید پدر و مادر هایی هستند که هرچیم بشون متقابل اعتماد شه فرزندشون رو در خطر میبینن و بش اعتماد نمیکنن

آره من نمونه ی این موردو زیاد دیدم!

 

[mahshid_f]

پاسخ : مامان بابا ها!

خب شما دارید یچیزی میگید که امکان داره نشه مطمئن باشید پدر و مادر هایی هستند که هرچیم بشون متقابل اعتماد شه فرزندشون رو در خطر میبینن و بش اعتماد نمیکنن

من اینجا رو استثنا با مامان بابا ها موافقم
اینکه بچه رو در خطر می بینن، بحث اعتماد نیست. به جامعه اعتماد ندارن، نه به بچه!
و تا جایی واقعا درست می گن.
مثلا مامان من اینجوریه و من کاملا احساسشو درک می کنم و می دونم که دست خودش نیست( به هر حال پدر مادرا با هم فرق دارن دیگه!)
کاملا هم به من اعتماد داره، اما نگران جامعه خرابمونه!

 

[Sajal]

پاسخ : مامان بابا ها!

من اینجا رو استثنا با مامان بابا ها موافقم
اینکه بچه رو در خطر می بینن، بحث اعتماد نیست. به جامعه اعتماد ندارن، نه به بچه!
و تا جایی واقعا درست می گن.
مثلا مامان من اینجوریه و من کاملا احساسشو درک می کنم و می دونم که دست خودش نیست( به هر حال پدر مادرا با هم فرق دارن دیگه!)
کاملا هم به من اعتماد داره، اما نگران جامعه خرابمونه!

جامعه همیشه و توی همه ی دوره ها و واسه همه ی آدما اینجوری بوده و هست ولی این دلیل نمیشه که بچه رو محدود کنن! اونا تا کی میخوان و میتونن از تو در برابر خطرات جامعه محافظت کنن؟! به نظر من بابا مامانا به جای محدود کردن بچه و دور نگه داشتنش از خطرات باید بهش یاد بدن در مقابل این خطرات چیکار کنه!

 

[amir h]

پاسخ : مامان بابا ها!

یعنی با مشکلاتی که با پدر مادرامون داریم چی کار کنیم؟
با عقایدشون که مخالف ماست، چه طوری روبرو بشیم؟
با توقعاتشون چه طور برخورد کنیم و ... :)

خیلی سادس
به عقایدشون توهین نکنیم همونطور که دوست نداریم به عقاید خودمون توهین بشه و تا جایی که کارایی که میگن خلاف عقاید ما نیست سعی کنیم اون کارو انجام بدیم
و اگه کاری که میگن خلاف عقیده ما بود با استدلال بهشون ثابت کنیم که زمان ما تا اونا 30-40 سال فرق داره و...
و اگه خواستیم کاری انجام بدیم و نذاشتن بازم با استدلال