فکر میکنی چقد جرئت داری؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sara .s
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

آها یه چیز باحال یایادم اومد . یه روز یه مسابقه والیبال بین کلاسی بود. فک کنم فینال بود. داورش هم دبیر ورزمون بود.(معروف به پلنگ). ;D ;D ;D

وسط اوج بازی بود و از همه ی کلاسا واستاده بودن داشتن بازی رو نگاه میکردن.پلنگ هم روی جایگاه داوری بود.یه دفعه 10 20 نفر یکصدا گفتند: توپ تانک فشفشه.... :o :o :o X-( X-( X-(

وقتی به اینجا رسید داور مورد نظر سرخ وسفید شد تا اینکه ادامه دادند.: داور دقت کن!


توپ تاننک فشفشه داور دقت کن! 8-} 8-} 8-}
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

از این بالاتر که مدرسه رو امروز گیم نت و کازینو کردم؟!!! ;D
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

قرار گذاشتیم که سره یه ساعت خاص ، همه یهویی به سقف نیگا کنیم !! ;))
یا می گفتیم که همه به گوشه ی کلاس ز ُل بزنن !! یا به زیپ معلم ... ;)) :-"

کلا 3 روز اخر سعی کردیم که کتاب های درسی رو نیاریم از کیف بیرون !!
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

به نقل از imanjo0n :
قرار گذاشتیم که سره یه ساعت خاص ، همه یهویی به سقف نیگا کنیم !! ;))
یا می گفتیم که همه به گوشه ی کلاس ز ُل بزنن !! یا به زیپ معلم ... ;)) :-"

کلا 3 روز اخر سعی کردیم که کتاب های درسی رو نیاریم از کیف بیرون !!
هه ما هم ازین کارا میکنیم سر یه ساعت خاص!
مثلا" یه ساعت خاص همه به مدت 5 دقیقه غلط گیر تکون بدن ...
یا یهو سر یه ساعت خاص دهنا کج میشه !
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

ما از چهار شنبه پیچوندیم ! 37 نفر بودیم ها !
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

ما از دوشنبه کلا کتاب رو میز نذاشتیم.
معلمه گفت :مگه کتاب نیاوردین ؟
ما:چرا ولی درش نمیاریم!!!!!!
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

همه اومدیم به این نوشته عکس گرفتیم !! ;))
بعد سریع اومدن پاکش کردن !! هفته ی بعدش دوباره یه چیزی نوشت که الان به خاطر خستگی یادم نمی اد !! یه چیزی مثله : مسعودی خره !! ;)) (مسعودی مدیرمونه ) ;)) :-bd
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

یهبار با چند تا از بچه ها خواستیم بریم فروشگاه بیرون مدرسه خوراکی بخریم رفتنش که مشکلی نداشت ولی برگشتنی مدیر مرکزمون واسه انجام کاری می خواست بره بیرون ما هم ترسون لرزون رفتیم پشت چندتا نهال تازه کاشته شده قایم شدیم (با جثه های کوچیکمون ) اگر مدیرمون مارو ندید از خنده های بلند مون فهمید ولی چیزی به رو خودش نیاورد .توی حیاط مدرسه که رسیدیم از خنده دل درد گرفته بودیم.
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

من شیشه ی ناهار خوری مونو شکستم البته نه از رو امن خواستم با مچ پاملگد بزنم در باز شه یه کمی بالا تر رفت خورد به شیشه شکست بعد با کمال پرویی گفتم پاملیز خورد خوردم به شیشه :-[ :))
یه دفعه هم یه سیلی به یکی از معلمامون زدم بدبخت داشت سکته می کرد ولی خیلی خجالت کشیدم :-[
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

فقط اینو بگم که تو مدرسه ی ما هیشکی جرئت نداره از کلاس معلم ریاضیمون جیم بزنه یه روز ما 8 ساعتی بودیم غیر از یکی از ناظمای عنقمون که 40 و اندی سالشه و هنوزم فکر می کنه که یه دختر بیست و خورده ای سالست وفکر ازدواج به سرش نزده البته شایدم زده ولی خب با وجود ای اخلاق....، بگذریم هیشکی دیگه تو مدرسه نبود منم با یکی از دوستام رفتم طبقه ی پایین مدرسه که کسی پیدامون نکنه یه نیم ساعتی گذشت مشغول تعریف بودیم که یه دفعه دیدیم ای دل قافل عنق خانم وایساده و داره بر و بر ما رو نگا می کنه خلاصه چه بلایی بعدش سرمون آوردن بماند ولی می ارزید حداقل روی این یکی و کم کردیم فکر می کنه پادشاه عالمه و همه باید ازش وحشت داشته باشن!
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

جرئت چي هست؟ ;D
رفته بوديم پادگان فرمانده همه ي سربازا بود گويا،اومد اسلحه شو خالي كرد داد من ،منم گوش نميدادم چي ميگه نيم ساعت خود اموز با اسلحه ش كار كردم و همه چيشو ياد گرفتم،بعد گفت حالا نشونه بگير،بي برو برگرد گلن گدن كشيدم خودشو نشونه رفتم ;D سربازا داد زدن سرم،خودشم سر اسلحمو داد پايين گفت ، الان ميتونم بفرستمت بازداشتگاه(اشاره كرد به يه سري دانش اموز كه به جرم هاي مختلف بازداشت بودن و اومده بودن پياده روي)و اضافه كرد چون به سمت انسان نشونه رفتن توي آموزشي جرمه،بعد كه داشتم با اسلحش حركت ميكردم يه سربازه اومد گفت ديوونه اي چه قد تو!كله خر هم اضافه كرد ;D
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

اوه ما که کلاسمون همش کنسرته
دبیرمون میاد وایمیسه نیگا میکنه ما هم میریم میخونیم و قر میدیم
کپسولی میترکونیم
همه بدون استثنا فندک دارن(واسه ترقه ها)
عروسی را میندازیم مدیر میاد میگه بسه درو میبنده دوباره همه جیغو و آواز بیچاره خودش خجالت میکشه
پشت پای دبیرامون ترقه میترکونیم: دی
یه مسئول پرورشی داشتیم خیلی گیره همه میشناسن از بس به من گیر داد و دید آدم نمیشم دیگه بیخیال شده
یه روز که نمیاد همه با شلوار جین مدرسه میان
آخ دلم واسه مدرسه تنگ شد آخه چرااااااااااااااا ما پیشیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

ما کلاس عربیمون کلاس تمیرین آوازه
هر کی خواست بگه یه فیلم بهش بدم
از انواع صداها که میشناسید ما تو کلاس عربی درمیاریم
این دفعه دیگه زدیم به سیم آخر یکهو وسط حرف معلم صلوات فرستادیم
این یکشنبه آخر من لعنت میفرستادم یکهو گفتم بر ... لعنت
اسم معلمممون رو گفتم
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

رفتیم سیم زنگ مدرسه رو چیدیم..

دو روز‌های مجبوراً صوت بزنن...!:))
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

تو مدرسه ما اگه اسم گوشي بياد ، همه بچه هاي اون کلاس رو تفتيش مي کنن !!!
تو دفتري که 4 تا معاون و يه مدير نشسته گوشي در اوردم ، با معاون بلوتوث بازي کردم ، بچيه گوشي هارو هک کردم ، ... خيلي حال داد البته بديش به اين بود که از اون به بعد بچه ها منو به عنوان ....... مي شناسن ;D
بعدشم سر صف ترتيل قران گذاشتم ، حواسم نبود و وقتي تموم شد رفت رو يه اهنگ !
ابرو رفت !

امروز به ياري دوستان تونستيم ازکلاس دبير دفاعيمون ( اقاي سوتي ) کل زنگ رو فيلم بگيريم ! ;D
در حدي مخفيانه کار کرديم که فقط 3 نفر از بچه هاي کلاس مي دونستن که داره ازشون فيلم گرفته مي شه ! ;D
حالا با اين فيلم مي تونيم حتي دبير رو از مدرسه اخراج کنيم ! اما حيفه ، سوتي که ميده ادمو شاد مي کنه ! ;D

× جنا : دو پست متوالی ترکیب شد . پست متوالی ندید .
 
فرار از درس عربی

با سلام.حدود چند ماهی بود وارد سایت نشده بودم چون یه مدت فیلتر شده بود و تازگی ها رمز ورودم یادم اومد.خلاصه.
ما که الان سال دوم ریاضی هستیم یه کم بزرگ شدیم و دست به کارهای خلاف از جمله فرار از مدرسه می زنیم . تازگی ها معلم عربیمون می خواست امتحان بگیره فرار کردیم . عربی زنگ سوم روز چهارشنبه بود. به درس هم نگاه نکرده بودیم . زنگ سیاحت دوم خورد و ما شروع کردیم به سر و صدا . ناظممون بیچاره اومد فکر کرد ما بیکاریم چون ما یک هفته در میان این زنگا بیکاریم گفت اگه می خواین برین برین سر و صدا راه نندازین . گاف بزرگی بود و ما هم قلبا قبول کردیم و الفرار........... البته دو نفری موندن . معلم هم از ما زرنگتر بود. رو تخته نوشت:به علت فراری که در روز چهارشنبه مورخه ... انجام شد روز یکشنبه از درس های ...امتحان گرفته خواهد شد.البته امضا هم کرده بود . هفته بعد یکشنبه هم شد و ما نذاشتیم امتحان بگیره و امروز اون امتحان رو دادیم . خیلی خوش گذشت . البته اتفاق های زیادی هم رخ داد که بعدا می گم
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

ی بار جامدادیم رو تو آزمایشگاه فیزیک جا گذشته بودم
رفتم برش دارم همین جوری در رو باز کردم (با پا) ;))
بعد دیدم ۲۰ تا چشم روی من زوم شد از بین ۲۰ تا پسر عبور کردم و با شجاعت کامل جامدادیم رو بر داشتم ;;) #:-S :-[
ی بر هام جلو معاونمون داشتم اداشو در مییووردم که منو دید :-"
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

زنگ پیش مجله های زیبای معلم پرورشیمون رو در راه علم سوزوندیم...! ;D ;D ;D ;D ;D ;D ;D
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

بابا شما خیلی شجاعین!!!! :o :o
من تنها کاری که انجام دادم این بود که رفتم زنگ تفریح اهنگ پخش میشد سیمشو کندم!!!!!! اهنگ قطع شد!!! <:-P <:-P <:-P <:-P :)) :)) ;D ;D ;D
 
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟

یه بار سر امتحان بودیم که یه دفه صدای یه گو شی در اومد بر گشتم به بچه گفتم گوشی کیه؟؟؟؟؟؟؟
بعد دبیرمون پا شد گفت از صداش از تو کیف تو میاد از بقیه می پرسی؟؟
بعد فهمیدم داداشم گوشی خودم وو مامان و بابامو گذاشته تو کیفم :-ss :-ss
جالبیش اینه که من اون روز هیچ کدوم از اون3 تا گوشی رو تحویل ندادم!!!! ;D
 
Back
بالا