ماشین زمان

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,843
امتیاز
26,249
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
من میرفتم ده هزار سال قبل تو زندگی مردم فضولی میکردم
میرفتم ده سال بعد تو زندگی اینده خودمم فضولی میکردم
ببینم چی میشم کجا هستم چی ب چیه....
 

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,484
امتیاز
70,626
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
روان شناسی
من دوست دارم درحالیکه از آینده (حال) خبر دارم برم توی گذشته ، پیشگویی اینا کنم پولدار شم برگردم :-"
 

...Maedeh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
99
امتیاز
1,224
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
97
میرفتم اینده و زندگی خودمو و اطرافیانمو می دیدم و انقد واسه اینده ای که نیومده بی خبرم ازش خودخوری نمی کردم و می رفتم به گذشته مثلا ۵سال قبل اون وقت روابطم با خیلیا خیلی فرق می کرد
 
ارسال‌ها
446
امتیاز
663
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
علوم پزشکی زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
یه چند تا تفنگ و سلاح درست و حسابی بر میداشتم و میرفتم کربلا به امام حسین و یارانش میدادم تا جلوی یزید کم نیارن
 

CPHM

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
521
امتیاز
4,078
نام مرکز سمپاد
اژه اي
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
مرحله دو فيزيك و شيمي
دانشگاه
University of Oxford
رشته دانشگاه
Theoretical physics
بنده ميرفتم پدربزرگ پدربزرگم رو ميكشتم ببينم پارادوكس پدربزرگ ها چه نتيجه اي رو رقم ميزنه!
البته اگر نتيجه اش محو شدن خودم باشه نميفهمم:-"
 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,916
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
یه چند تا تفنگ و سلاح درست و حسابی بر میداشتم و میرفتم کربلا به امام حسین و یارانش میدادم تا جلوی یزید کم نیارن
البته اگه اینکارو بکنید حماسه عاشورا به وجود نمیاد و چهره یزید آشکار نمیشه و اسلام واقعی به مردم معرفی نمیشه و از بین میره :-"
مثل بالایی میرفتم دو ساعت قبل خودمو میکشتم که نتونم اختراع کنم و پارادوکس به وجود میاوردم :))
شایدم برم نذارم امیرکبیرو بکشن :-?
 

فاطیما

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,109
امتیاز
22,504
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Esf
سال فارغ التحصیلی
99
میرفتم به زمان قبل فوت پدربزرگم و سعی میکردم بیشتر باهاش وقت بگذرونم
به چندین سال آینده هم میرفتم تا ببینم قراره چطوری زندگی کنم و سرنوشتم چجوریه
 
بالا