ماشین زمان

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع stevendeljoo
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
من میرفتم ده هزار سال قبل تو زندگی مردم فضولی میکردم
میرفتم ده سال بعد تو زندگی اینده خودمم فضولی میکردم
ببینم چی میشم کجا هستم چی ب چیه....
 
من دوست دارم درحالیکه از آینده (حال) خبر دارم برم توی گذشته ، پیشگویی اینا کنم پولدار شم برگردم :-"
 
میرفتم اینده و زندگی خودمو و اطرافیانمو می دیدم و انقد واسه اینده ای که نیومده بی خبرم ازش خودخوری نمی کردم و می رفتم به گذشته مثلا ۵سال قبل اون وقت روابطم با خیلیا خیلی فرق می کرد
 
یه چند تا تفنگ و سلاح درست و حسابی بر میداشتم و میرفتم کربلا به امام حسین و یارانش میدادم تا جلوی یزید کم نیارن
 
بنده ميرفتم پدربزرگ پدربزرگم رو ميكشتم ببينم پارادوكس پدربزرگ ها چه نتيجه اي رو رقم ميزنه!
البته اگر نتيجه اش محو شدن خودم باشه نميفهمم:-"
 
یه چند تا تفنگ و سلاح درست و حسابی بر میداشتم و میرفتم کربلا به امام حسین و یارانش میدادم تا جلوی یزید کم نیارن
البته اگه اینکارو بکنید حماسه عاشورا به وجود نمیاد و چهره یزید آشکار نمیشه و اسلام واقعی به مردم معرفی نمیشه و از بین میره :-"
مثل بالایی میرفتم دو ساعت قبل خودمو میکشتم که نتونم اختراع کنم و پارادوکس به وجود میاوردم :))
شایدم برم نذارم امیرکبیرو بکشن :-?
 
میرفتم به زمان قبل فوت پدربزرگم و سعی میکردم بیشتر باهاش وقت بگذرونم
به چندین سال آینده هم میرفتم تا ببینم قراره چطوری زندگی کنم و سرنوشتم چجوریه
 
Back
بالا