چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sepantaminoo
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

ali jan shoma donbale ghelyun nabash!!! Ras mige ali ghahve khune ro nagoftin .
Espem kheyli hal mide.
Taze fingilish payam bedi ham kheyli hal mide
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

سلام
با اون وضعیتی که ما رو بردن وقت نشد از بچه های همایش تشکر کنم
واقعا خسته نباشید بجز داوریتون( که تقریبا گند زد به حال من) همه چی خوب بود ممنون
بچه ها من اهنگ اخرشو نشنیدم کی گذاشتن؟؟؟؟
فک کنم اون موقع لحظه ای بود که معاونای مدرسمون داشتن داد میزدن بریم بریم بریم...........بریم دیوونم کرده بودن هرچی بهشون میگم من صبح مدرسه نیومدن مدرسه غیبت خوردم نمیفهمیدن!حداقل بذارین اعتراضمو بنویسم بعد, فقط میگفتن بریم انگار در زندون باز شده اگه الان نریم دیگه نمیتونیم بریم!!!!


راستی اقای دماوندی نمیخوام باهاتون بحث کنم ولی حوصله داوری رو ندارین چون خودتون میدونین چی کار کردین!!! بهر حال همچی تموم شد و من اصلا نمخوام زحمات شما رو نادیده بگیرم چون کاملا میدونم چقدر زحمت کشیدن وهمایش خوبی هم از اب دراومد(مرسی) ولی خودتون بشینین یه بار دیگه فیلمو نیگاه کنین از روی بی طرفی قضاوت کنین اون دختره (ببخشید میگم دختره چون اسمشو نمیدونم و قصد بی احترامی ندارم) حقش اولی که چه عرض کنم اخری هم نبود!!!!!!!!!!
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

che khosh gozasht!!!
vaghea'n baro bache kerman dameton garm!
delam bara hamaton tang mishe!
:x
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

آقا من راضی ِ راضی...... ;;) 8-^

خیلی دستتون درد نکنه...

این خاموشی ِ 1 تا 2 ِ خوابگاه ِ دخترا خیلی خنده دار بود..دلیلشو ازشون بپرسین ..خیلی دوست دارم بدونم... :-" :-"
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

راستی تو چلو گوشتتونم نخ بودا یادم رفت بگم.
خلاصه عالی بود.
و بی صبرانه منتظر پنجمین همایش علوم پایه سمپاد هستیم.
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

In khamoshi male ma pesara ham bud.age dalilesh maelom shod ma ro ham khabar konin.
Ma ke del tangi behemon mostoeli shode.
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

عکس هاتون رو کی میذارید؟!
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

انگار همین دیروز بود یه میس کال با پیش شماره ی ۰۳۴۱ داشتم .. به همین سرعت گذشت ..
آنوقت می‌گویند سرعتی بیشتر از سرعت نور وجود ندارد..
این چند مدت همش بی خوابی داشتیم واسه امتحانا و فاینلا .. توی اوتوبوس تازه وقت یافتیم واسه کارای همایش ! دبیر همایش گقته بود فکر می‌کنم که اراعه مقالتون روز اول هست .. و ما هم هیچ کاری نکرده بودیم .. هه
به قول آقای مجیدی باید طاقت تیشه داشته باشیم تا یه تندیس شیم ..
وقتی به کرمان رسیدیم ، 5 نفر بودیم با یه عالمه چمدان و اینا ، حالا با چه ماشینی اومدیم بریم خوابگاه رو پیدا کنیم ؟! پراید :دی
تقریبا که چه عرض کنم کاملا له شدم ؛ از همین اولش سوژه ها ی خنده ی ما شروع شد .. :دی
اسم خوابگاه : تربیت معلم بصیرت
بنر خوابگاه : تربیت معلم دخترانه یادم نمیاد چی چی ، هر چی بود برای فهمیدنش بصیرت نیاز نداشت :دی

حالا هی برو تو این کوچه هی اون کوچه :دی
خلاصه خوابگاه هم پیدا شد ، بسی خوابگاه زیبا بود .. ( نه ولی جدا محوطه خوابگاه خوب بود ، اما نذارید از داخلش بگم .. )

cyqxd28h67krd1manbar.jpg


یه اتاق 20 تخت افتاد دست ما ، ( ما هم 5 نفر ) شما واردش میشدید انگار 40 نفر توش در حال زندگی کردن بودن + دو تا گربه :دی
اینم از گربه ی مظنون :
6hz0z232ikzagg5e3u0b.jpg


خلاصه پا شدیم ؛ رفتیم همایش : خیابان مدیریت ، جنب دانشکده پرستاری ، تالار فارابی ، چهارمین همایش علوم پایه سمپاد ( /m\ )‌
خدمتتون عرض کنم که به محض اینکه برنامه رو دیدم ، انگار دنیا رو بهم بخشیدن : ( تنکس گاد ) مقالمون اراعش فردا ( یهنی سه شنبه بود )
رفتیم اولین ردیف نشستیم ؛ حالا نمی دونم به خاطر سر و صدا مون بود یا این که هممون به دلیل کم خوابی در حال چرت زدن بودیم ، دو تا انتظامات بالاسرمون بود :دی تا خوابون می رفت ، با اون چشماشون جوری نگاه میکردن که خواب از سرمون می پرید ، تا گوشی دستمون بود ، مثه کاراگاه گجت مچمونو می گرفتن :دی
منم دیگه یاد گرفته بودم ، به محض این که میومدن بالا سرمون می گفتم : رو آفلاینه ^-^ :-"
اینا هم خیلی بدجور نیگا می کردن :دی
بین خودمون باشه ها ، خیلی خوب بود لامپا رو خاموش می کردید :دی نور تو چشممون نبود
اولین مقاله که ارائه شد ، بسی خوشم آمد از اعتماد به نفس صاحب مقاله ( اسمشون رو یادم نمیاد )
خدا خدا می کردم که از این مشکلا واسه ما پیش نیاد .. ( همین مشکلا دیگه .. )
آقا ، این مجریتون ؛ از بس بهمون سلام و علیک کرد می خواستم پا شم یه ماچش کنم :دی
" من به نوبه ی خودم عرض سلام و خسته نباشید دارم ، به همه ی مهمانان ما در چهارمین همایش علوم پایه ی کرمان ، در دیار کریمان "
این پوستر ها هم جالب بود .. ؛ اولین چیزی که نظر همه رو جلب می کرد پوستر نظریه ی آشوب بود ، به خاطر پس زمینه ای که داشت ؛

خلاصه گذشت و گذشت ..



روز دوشنبه ، موقع شام ( فیله گوشت بود :دی ) با یه آقایی صحبت کردیم , که واسمون در مورد کرمان گفتن و اینا ؛ ایشون زحمت کشیدن ، گفتن یه تاکسی میگیرم براتون ، برید ماهان ، که بعد این سرپرست ما از خودمون جو گیر تر رفت کل گروه ها رو آورد :دی همه رو جوگیر کرد
نصفه شب به خودمون قول دادیم که تمرین کنیم واسه ارائه ، به محض اینکه به خوابگاه رسیدم ؛ بیهوش شدم :دی خیلـــــــــــــــــی خستم بود ..
صب ساعت 5 آلارم گوشی رو هی خفه می کردم :دی هی بیشتر داد می زد :دی
بعد با هر زوری بود بلند شدیم یه دور دیگه تمرین کردیم ؛ قرار شد ، سرپرستمو ن بره، ما تاکسی بگیریم بیایم ؛ یه لحظه سرپرستمون زنگ زد گفت : یه مقاله ی دیگه نوبت شماست !!!
ما همگی بدوووو !!!

خلاصه رفتیم ارائه رو هم دادیم ، دی
سوالای بچه ها هم چاشنی مقالمون شد :

بعدش باورم نمیشد به این سرعت ؛ مقاله رو هم ارائه دادیم

در کل ، به نظرم پوسترا خوب بودن ، اما مثلا من اینقدر پرسیدم تا بدونم صاحب پوستر اعداد فازی کیه تا بیاد توضیح بده ، اما اصلا انگار صاحبی نداشت ، بعد اول هم شد !!!
نمی دونم والا ؛ لابد واسه آقای داور که ارائه دادن فکر کردن دیگه نیازی نیست توضیح بدن ..

بعد از اون موقع رصد بود :دی
رفتیم رصد ، لامپا روشن بود ؛ یه آقایی سوییشرت پوشیده بود ( تو اون سرما !!) می گفت : نور نمی زاره درست رصد کنیم
سرپرستمون : به خاطر مسائل امنیتیه ;D
همه : =)) =)) =))

بعد دیگه رفتیم خوابگاه .. فردا هم اختتامیه ، قشنگ ترین سخنرانیی که تو کل همایش صورت گرفت ، البته از نظر من حقیر ، مال آقای مجیدی بود ، من سخنرانی ر ضبط کردم ؛ اگه شد می زارم لینکشو
رتبه ها رو هم گفتن ، اخر همایش هم آهنگ هوای گریه با من از همایون شجریان رو گذاشتن . .
تازه از اینجا ماجراها شروع میشه :دی
ناهار هم خوردیم ؛ کباب بود ، قبل از ناهار هم سرپرستمون رفتن واسه همه کلمپه ( سوغات کرمان ) خریدن ..
بهد دیگه پیش به سوی ماها ن ، شهر شاه نعمت الله ولی و باغ شاهزاده ..
ما با ون بودیم ( سرویس VIP ;;) ) بقیه با اتوبوس .. اولین گروه رسیدیم به شاه نعمت الله ولی.. کشکول شاه نعمت الله ولی رو دیدیم ..

محوطه شاه نعمت الله ولی :‌

j5tsl2uuoh3wwq24phz.jpg

رفتیم تو ، یه بنده خدایی اومد واسمون گفتن .. توضیح دادن .. گفتن که : چهارمین نسل هستن که در اینجا زندگی میکنن ..
هه چه سعادتی ..
ما که میومدیم بیرون ، بقیه گروه ها تازه میومدن تو :دی

بعد رفتیم باغ شازده ، بسی سرد بود ، ولی چایی و بستنی چسبید ، دو تاشو از جیب بچه ها زدیم : )) با یه استراتژی برد .. :دی



ykz5ldecpdewnj3ix6cz.jpg


rsfitarp1tgl1a8blcq.jpg

بعد بقیه گروه ها رفتن ، ما با یه گروه از بچه ها ی اصفهان رفتیم بازار کرمان , که می گفتن خیلی خطریه و اینا ..
اونجا اساسا سوژه بود : ))

2pzhugxld5xiadpsc1ez.jpg


رفتیم یه چایخونه :دی فالوده کرمانی خوردیم ؛ از این فالوده نقطه ای ها ، حالا بچه ها فاینال داشتن ..

valladl60x2mgttldk9u.jpg


حالا فاینال !! بچه ها نامه ها رو باید می بردن .. مگرنه نمی تونستن فاینال بدن .. رفتیم خوابگاه ، در قفل بود !! روز از نو روزی از نو ..
خلاصه بچه ها رو فرستادیم فاینال بدن ... نگهبان اومد در رو باز کرد ، نامه ها رو بردیم ، آقای دماوندی رو هم زحمت دادیم ..
یه وضعی هم سر این نامه ها داشتیم ..
ولی هر چی بود تموم شد .. به همین سرعت .. : ) خدای من شکرت .. همین و بس

ببخشید طولانی بود .. اما به نظرم ارزششو داشت یه گزارش بنویسم .. :)‌ امیدوارم خسته کنند ه نباشه ..
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

فالوده کرمانین اون فالوده نقطه ای ها ها!!!!!:دی
+اینکه احیانا موسیقی live نداشت چایخونه!!!؟؟؟:-":دی
ما ک وقتی رفتیم داشت!!!!:دی
.
باغ شازده نمی دونم چرا اینجوری بود اونروز!!!!!درستش اینه:
255433_orig.jpg




پ.ن:کلا اگه تونستین این تاپیک رو هم ببینید!!!!
http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,53445.0.html
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

متاسفم که شماها کل همایش رو ول کردین چسبیدین به گردشش.
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

اقا یه سوال چرا امسال مقالات دریافتی رو ته این کتابه چکیده مقالات نزدین؟!
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

بچه ها هر چي بود گذشت به منم كه خيلي خوش گذشت اميدوارم به همه خوش گذشته باشه!!!!!
برنامه چايخونه هم از قبل برنامه ريزي نشده بود وقتي رفتيم بازار من ديدم چايخونه هم جاي خوبيه كه بچه ها برن فقط ي كم هواش سنگين بود:دي
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

آقا آقا اجازه ما تو خوابگاه بودیم ولی چایخونه رو نگفتن !!! ;D
بچه های شیراز اگه پشت در موندین تقصیر دباغیِ و محمد آخه ما داشتیم میرفتیم بیرون نگهبان گفت من میخوام باسه خودم برم خونه به بچه های شیراز بگین چه جوری در رو باز کنن . آخه باید دزدکی در رو باز میکردین خلاصه ما اومدیم بیرون یه دفعه اون ون رو دیدیم که توش بودین به این 2 تا گفتم بریم بهشون بگیم اینا گفتن خود دماوندی باسشون باز میکنه ... آخه قرار بود فرزین به دماوندی بگه قضیه رو ....
یه حسی بهم میگه ما هم عکسامون رو بذاریم ...
تو باغ ماهان تو اون خونه هه چه خبر بود یه دفعه درش باز شد یه عالمه آدم از تو اتاق 10 متری ریختن بیرون ... :o
این فالوده کرمانیا رو ما سال پیش خوردیم بعد تا آخر شب حالمون بد بود دیگه امسال توبه کردیم :-"
آدرس خوابگاه که خیلی سر راست بود به همین خاطر یک ساعت دنبالش میگشتیم ... هی از جلو خوابگاه رد میشدیم میگفتیم این دخترانس یکی ما نیس ;D
خاموشی بود ولی از لحاظ روشنایی یک نبود در دهن بچه ها رو هم خاموش کنه چه سر و صدایی بود ...
دایی که دندونش درد میکرد ... الهی ^-^
ولی دایی آخر خورشید رو تو رصد پیدا نکرد

آقای زراعتکار خدایی با گروهتون حال کردم دمتون گرم خیلی باحال بودین 3 تا مدال المپیادی با هم مقاله داده بودین...
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

راست می گه سر و صدا زیاد بود که اتاق ما از همه بیشتر بود که محمد به دایی گیر می داد بیچاره دایی بچه ی خوبی بود بهمون هیچی نگفت شاید بیچاره فکر می کرده ما سرپرست اونیم نه اون سرپرست ما و در جهت رفع ابهام باید بگم دایی یکی از ما بود ولی همه بهش می گفتیم دایی.

من به دنبال آنیون
محمد به دنبال سر ریز(غذای اضافه)
دایی به دنبال مسواک زدن
علی با لفظ هیس ایهام ایجاد می کند
من به دنبال ویسکوزیته
دایی همچنان به دنبال مسواک زدن.


همایش برای ما بجز جنبه درسی جنبه ی اخلاقی و بهداشتی داشت و آن هم مسواک زدن بود.
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

به نقل از MAHastro :
8-^
خب به ما حتما ربطی نداره و دلشون میخواسته!! :-"
من اینو پرسیدم گفتن چون لیست مقالات دسته داورا بوده بعد دیر دادن بهشون وقت نکردن تایپ کنن و از این چیزا ..
به نقل از سکو تـ ـــ. :
بهله بهله :-w :|
فکر کنم تقصیر من بود گفتم چایخانه رو .. 8-|

ببخشید
نه شما ها رفتین چایخونه خوش گذروندین جای ما رو هم خالی کردین ... مهم نیس ;D
اون وقت که شما رو دیدیم جای میدون شهدا بودیم ( همون مشتاق ) یعنی خیلی هم نزدیک نبودیم که بیایم بهتون بگیم ولی بازم زنگ زدیم به فرزین گفتیم حتماً به دماوندی بگه تازه روش باز کردنش رو هم گفتیم اونم گفت باشه دیگه تقصیر ما نیس ... بازم ببخشید
به نقل از علی دباغی :
راست می گه سر و صدا زیاد بود که اتاق ما از همه بیشتر بود که محمد به دایی گیر می داد بیچاره دایی بچه ی خوبی بود بهمون هیچی نگفت شاید بیچاره فکر می کرده ما سرپرست اونیم نه اون سرپرست ما و در جهت رفع ابهام باید بگم دایی یکی از ما بود ولی همه بهش می گفتیم دایی.

من به دنبال آنیون
محمد به دنبال سر ریز(غذای اضافه)
دایی به دنبال مسواک زدن
علی با لفظ هیس ایهام ایجاد می کند
من به دنبال ویسکوزیته
دایی همچنان به دنبال مسواک زدن.


همایش برای ما بجز جنبه درسی جنبه ی اخلاقی و بهداشتی داشت و آن هم مسواک زدن بود.
بدبخت رفت یه مسواک زد چقدر مسخرش کردین !! ببخشید ها که خواهرزادش این جاس . شما ها مسخرش میکردین اون هیچی نمیگفت پررو نشین من هستم تازه اونم پشت سرتون خیلی چیزا به من گف بعداً بهتون میگم ...
در ادامه حرفت
علی به دنبال تشدید مغناطیسی و 100 نانومتر
اون یکی علی به دنبال کاتیون
محمد که هی من من من
دایی دنباله قرص باسه دندونش

چقدر ما اسپم میدیم ;D
 
  • لایک
امتیازات: MAHia
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

یه چیزی : شما که اینقدر قاری قرآن تو مدرسه تون دارید سال دیگه با دقت بیشتری انتخابشون کنید (ببخشید که اینو گفتم)
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

2bnyxmcq6plzehmz4to.jpg

اینم ادرسه کرمانی ها! ب خط اون اقایه ک تو سلف بود! منم ک با این نقشه کلی ادمو راهنمایی کردم:دی
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

این خیابون شریعتیش خیلی باحاله ;D ;D مقیاس نقشه هه خیلی جالب بود

یه سوال: می شه آدرس جایی که این لوح تقدیرا رو سفارش دادید بهم بدید؟
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

همایش در کل بد نبود...
سالنش در مقابل پارسالی خدا بود...
غذاش هم خوب بود...
سطح مقالات به جز دو سه تا بد بود...
سوالایی که میپرسیدن افتضاح بود...مخصوصا اون سوتی ترمودینامیک... =))
بهترین سوالا رو هم علیرضا پرسید...
استاد مجیدی رو هم که قسمت نشد زیارت کنیم...
داوری هم که ...
 
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"

من به دنبال قلم مش
محمد به دنبال گوشیش
اون علی به دنبال انتقال شارژ
و دایی به دنبال خمیر دندون توی ساک من
محمد به دنبال خواب زیر پتو
اون علی به دنباله شکستن تخت من
من به دنبال یخ برای دندون دایی
محمد در پی کارت شارژ برای من
من در پی کبریت و قلیان(غلیان)
علی در پی خداحافظی
محمد که عاشق طرقه زدن
و از روز اول دو گربه به دنبال هم برای بقا نسل
این است بخشی از خاطرات که به تاریخ می پیوندد.

پس چه عجب نکنه دایی هم آنیون می خواد؟

دایی مسواک دوست داره؟
 
  • لایک
امتیازات: ail73
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا