تاریخسازی ، جنگ جهانی دوم ازابتدا تا به پایان
خب منم تاریخ خودمو میسازم ،
این تاریخ از 1 سپتامبر 1939 شروع میشه و شاید میتونست تا امروز ادامه داشته باشه...
![Sigh :-< :-<](/forum/styles/yahmas/smiles/sigh.gif)
شخصیتی که من جای اون قرار میگیرم پیشوا آدولف هیتلر ِ ،
بچه ها طولانی شده اما خوندنش خالی از لطف نیست
"
شروع جنگ
بعد از پیمان صلح با شوروی حمله منظم ما به لهستان شروع شد ، لهستان در کمتر از 24 ساعت به تصرف ما در اومد ، اینجا بود که انگلیس و فرانسه به ما اعلان جنگ کردن پس ما مجبور به ادامه جنگ شدیم ،
مهمترین هدف من ایجاد کشور واحد جهانی بود ، و برای رسیدن به این هدف باید دنیارو فتح میکردم ، این آرزو برای من دور از انتظار نیست ! برای صلح ابدی جنگ بزرگ لازمه ! پس ما باید تا آخرین قطره خونمون به جنگی که انگلیس ها عامل شروعش بودن ادامه میدادیم .
تصوری که انگلیسها از ارتش ما توی این جنگ داشتن ارتشی بود که با قواعد معاهده ورسای تمایزی نداره ! درواقع همون ارتش صدهزار نفری بدون نیروی هوایی مد نظرشون بود ! اما بهت زدگی اونا زمانی معلوم شد که با جنگنده های ما مواجه شدن !
دو سال اول جنگ مهمترین و تعیین کننده ترین دوره بود ! در این دوره جنگ طوری پیش رفت که مسیر آینده جهان رو تعیین کرد و مارو به پیروزی رسوند ،
از همون ابتدا زیر دریایی های ما مالک تمام آبها شناخته شدند و با حمله های منظم موفق به ناکارآمد کردن نیروی دریایی انگلستان شدند ،
ورماخت هم در شرق و غرب شروع به پیشروی کرد ، طبق پیمان ما و ایتالیا قرار بر این شد ایتالیا هم مارو در رسیدن به هدف کشور واحد جهانی کمک کنه در نتیجه جنگ در آفریقا به برادرم بنیتو موسولینی واگذار شد .
نیروهای ما در غرب به سرعت پیشروی کردند ، هیچ چیز مانع ماشین جنگی ارتش ما نبود ، اما بعضی اشتباهات به هیچ وجه برای من قابل قبول نبود حتی اگه بانی اون دوست عزیز و وفادارم هرمان گورینگ بوده باشه !
به خاطر همون اشتباهات جزئی و از بین رفتن چندین تن از سربازان دلیر ما که مقصرش هرمان بود ، اون رو از کار بازنشسته کردم و برای ترس از دزدیدنش همیشه تحت مراقبت ویژه ما بود.
هرمان رفت ومن مارشال محبوب خودم فیلد مارشال اروین رومل رو به عنوان فرمانده کل ورماخت برگزیدم ، اروین هوش و زکاوت بالایی داشت و به راستی که بعد از ناپلئون نقشه های نظامی او بود که منو به تحسین وامیداشت ، بزرگترین عامل پیروزی ما هم مارشالهایی نظیر اون بودند .
فتح فرانسه و شکست انگلستان
ارتش ما هلند و بلژیک رو تصرف کردند ، در این زمان خیلیها به من گفتن چرا کشوری که اعلان بی طرفی کرده رو تصرف کردی ؟ باید در جواب اونا بگم هدف واسه من مهمترین چیزه ! برای رسیدن به هدف از همه چیز میگذرم ، و اینها مهم نیست ، زمانی که ما پیروز جنگ بشیم هیچکس حرفی که شما میزنیدو نمیگه ،
ارتش ما به فرانسه رسید ، نیروهای انگلیسی و فرانسوی حیرت زده شدن ! هیچکس فکر نمیکرد چنین موفقیتی نصیب ما بشه ، اما دیدیم که اراده پولادین فرزندان آریا نابود شدنی نیست ! در دونکرک تمامی ارتش انگلستان در محاصره نیروهای ما بود ! همه منتظر دستور حمله از طرف من بودند تا در عرض چند ساعت ارتش انگلستان توسط ماشین چنگی فدائی من نابود شه ! اما من به این کار شک داشتم ...
من هرگز نمیخواستم انگلستان رو نابود کنم ، این یه جور تحقیر بود ، هدف من این بود که در کشورواحد جهانی لندن رو به عنوان پایتخت جهان برگزینم و به همین خاطر با انگلستان ملایمت بیشتری داشتم ،
اما در این مورد خاص تصمیم گرفتم خاص عموم رو به خاص خودم ترجیح بدم و بر خلاف خاص خودم ، به خاطر تمامی ظلمهایی که در جنگ قبلی انگلیس ها به ملت آریا کردند ، به نام آریا ارتش انگلستاان در دونکرک به خاک و خون کشیده شد و سیصد هزار نفر انگلیسی در خاک فرانسه کشته شدند !
این آغاز پیروزی ما بود !
ارتش ما پاریس رو تصرف کرد ، شخصا به پاریس سفر کردم و با سخنرانی به ارتش روحیه ای دو چندان دادم ، غرب در دستان ما بود و فقط انگلستان مونده بود که اونهم با نابود شدن ارتشش عملا چیزی برای گفتن نداشت !
لوفت وافه (نیروی هوایی) شروع به بمباران فرودگاه های نظامی انگلستان کرد ، نیروی هوایی انگلستان نابود شد ! اما هنوز حاضر نبودم دستور تصرف انگلستان رو صادر کنم ...
نبرد در آفریقا و شرق اروپا
دوباره جلسه ای تشکیل شد و سیاست ما بر این شد که به سمت شرق هجوم ببریم اما تاکید کردم در وضعیت فعلی از هرگونه درگیری با نیروهای روسی بپرهیزید !
نیروهای ایتالیایی در شمال آفریقا توفیق چندانی به دست نیاورده بودند ، آفریقا برای ما بسیار مهم بود چراکه هنوز نیروهای انگلیسی در اونجا حضور داشتند و حاضر به تسلیم نبودند، همین میتونست برای ما خطرناک باشه !
فیلد مارشال ، اروین رومل از من خواست تا شخصا فرماندهی جبهه آفریقا رو برعهده بگیره ، من هم با توجه به اعتمادی که به اون داشتم اختیار تام رو در آفریقا به اون دادم ،
ارتش منظم ما وارد آفریقا شد ، لیبی به سرعت فتح شد و نیروهای ما به سوی مصر راهی بودند ، همه به این نکته معترف بودند ارتش ما که به شدت مشکل کمبود تجهیزات داشت به طور معجزه آسایی در حال پیشرویه !
رودولف هِس از طرف من مامور شد تا با روس ها مذاکره کنه تا پیمان صلحمون مستحکمتر بشه ! این کار صورت گرفت و خیال ما تا حد زیادی از جانب روسیه آسوده شد ،
آمریکا در بحران فزاینده مالی به سر میبرد ، نیروهای ما به علت پراکندگی بیش از حد به تجهیزات زیادی نیاز داشتند ، در نتیجه قراردادی با آمریکا بسته شد تا قسمتی از تجهیزات مورد نظر ما رو تامین کنه ، این یک قرارداد دوسر برد برای ما و آمریکا بود !
با تجدید قوای جدید اروین حمله ای برق آسا رو ترتیب داد و نیروهای انگلیسی تا مرز مصر عقب نشینی کردند ، اما بازهم به دلیل کمبود تجهیزات همونجا متوقف شدیم ،
نیروهای ما در شرق به روسیه رسیده بودند ، تمامی اروپا آلمان بود که تنها همسایه خاکی اون روسیه نام داشت ! به خاطر مشکلات موجود همچنان هیچ تصمیمی مبنی بر فتح روسیه ندااشتیم ، از طرفی ما نیاز به انرژی داشتیم ، روسها حاضر نمیشدن نفت در اختیار ما قرار بدن چون از حمله ما میترسیدن ، در نتیجه تنها راه باقیمونده ورود به خاور میانه از جانب آفریقا بود ،
فتح خاورمیانه و ورود به آسیا
تصمیم بر این شد تمام تمرکز ما روی آفریقا باشه ! تجهیزات آمریکایی رسیده از هر راهی در اختیار نیروهای ما در آفریقا قرار میگرفت ، ارتش به طور برق آسایی مصر رو فتح کرد ! بعد از فتح مصر سایر مستعمرات انگلستان مثل فلسطین به سادگی در احتیار ما قرار گرفتند ، عملیات برای رسیدن به منابع نفتی عراق ادامه داشت ،
این اتفاق همزمان بود با نوروز ، جشن بزرگ آریایی ها ! به مناسبت این جشن نامه تبریکی به رضاشاه پهلوی شاهنشاه ایران نوشتم و از اون خواستم تا پیام تبریک من رو به همنژادهای ایرانیم برسونه ،
مذاکرات با ایران شروع شد ، قرار بر این شد که ارتش ایران هم وارد جنگ بشه و از شرق به عراق حمله کنه !
با جمله ایران به عراق نیروهای ما هم شور و شوقی مضاعف داشتند که به سرعت خاور میانه رو فتح کنند ، عراق به دست نیروهای متحده آریا فتح شد و ما به منابع نفتی ایران و عراق دست پیدا کردیم ، این اتفاق مثل دمیدن روحی مجدد در کالبد خسته ارتش ما بود ...
آفریقا به طور کامل در اختیار ما قرار گرفته بود ، خاورمیانه فتح شده بود ، اروپا از آن ما بود ، تصمیم گرفتیم برای کمک به همرزمان ژاپنی سیاست نفوذ به قلب آسیا رو ادامه بدیم ،
با پیوستن ارتش ایران به ما کار ما آسونتر شد ، نیروهای ایرانی با بی باکی به سوی شرق هجوم بردند ،
قرار بر این شد تا نیروهای ایرانی در خط مرزی روسیه شروع به پیشروی کنن و تمام کشورهای هم مرز با روسیه رو به زانو درارن ،
نیروهای ما مامور فتح هند شدند ،
پاکستان ، هند ، افغانستان و ... کشورهایی بودن که به سادگی تسلیم ما شدند !
راه برای حمله به چین باز بود !
تصمیم گرفتیم مدتی جنگ رو متوقف کنیم تا تجدید قوا صورت بگیره ،
با پیشنهاد سران ارتش تصمیم به فتح آمریکای جنوبی گرفتیم ، نیروهای ما از سواحل نورماندی به مکزیک حمله کردند و اونجارو به عنوان پایگاه ما در آمریکای جنوبی مشخص کردند ،
کشورهای آمریکایی که شاهد تسلیم جهان در مقابل ما بود بدون هیچ جنگی پیشنهاد الحاق به ملت متحد جهانی رو پذیرفتن و در نتیجه آمریکای جنوبی بدون جنگ فتح شد !
حالا کار برای ما آسونتر شده بود ،
چین از شرق و غرب مورد تاخت و تاز قرار گرفت ، ارتش چین مقاومت زیادی از خودش نشون داد و همین باعث شد جنگ به درازا بینجامه ، اما در نهایت بعد از 2 سال جنگ در چین به اتمام رسید و چین توسط ما فتح شد ...
قدم نهائی
برای رسیدن به آرزوی بزرگ خودم فقط چند گام باقی مونده بود ،
باید انتخاب میکردیم ، اول جنگ با آمریکا یا روسیه ؟
ما در همین فکر بودیم و درحال تجدید قوا که ناگهان خبر رسید نیروهای روسیه و آمریکا هم پیمان شدن و شروع به پیشروی در خاک ما کردن !
تلفات ما در مکزیک بسیار زیاد بود !
روسها در حال پیشروی در اروپا بودند ،
تمامی واحدهای ارتش ما آماده باش خوردند و جنگ میهنی اعلام شد ،
مردم از همه اقشار به ارتش میپیوستند و میخواستند در اینت پیروزی نقش داشت باشن ، این مسئله در کشورهای روسیه و آمریکا هم دیده میشد !
آمریکا موفق به ساختن بمب اتم شده بود ، هواپیماهای اونا درحال جنایت علیه ملت ما بودند ، تصمیم گرفتیم هرطور شده آمریکا رو متوقف کنیم ، نبرد در جبهه روسیه تنها جنبه دفاع پیدا کرد و ما تهاجم در آمریکای شمالی رو شروع کردیم ، برادران ژاپنی به شدت در این حملات کمک کردند ، ژنرال فون براون خبر ساختن موشک قاره پیمای V2 رو به من داد ، تعدادی از افسران ارتش به دفتر من اومدن و اعلام کردن ارتش موفق شده کار ساخت سلاح اتمی رو به پایان برسونه !
آیا واقعا باید این کارو میکردم ؟
نه هرگز !
هدف ما این نبود !
من جهان رو مثل ستاره آتشین نمیخوام !
اگر همچینن چیزی میخواستم هرگز بودجه جنگ رو سرف ساختن مدرسه و شهر بازی نمیکردم ! من جهان رو با تمام زیبایی هاش میخوام ...
ارتش ما موفق به فتح آمریکا شد !
تلفات روسها به شدت بالا رفته بود !
تابستان بسیار گرم بود و بهترین زمان برای حمله به روسیه !
خبر رسید که مردم روسیه در حال آشوب داخلی هستند ، مردم خواستار اتمام جنگ و تسلیم شدن بودند ! ما تصمیم گرفتیم فعلا از حمله به روسیه پرهیز کنیم ،
انقلاب بزرگی در روسیه شکل گرفت !
سران انقلاب از ما درخاست کردند که به روسیه حمله کنیم ،
حمله ما به روسیه با حمایت مردم روس صورت گرفت ! ارتش سرخ بسیار سریعتر از آنچه فکر میکردیم تسلیم شد و این آغاز تحقق رویای صلح جاودان بود !
پس از جنگ ....
بعد از پایان این جنگ بود که تمامی ملل متحد شدند تا جهان رو به بهترین نحو بسازند ! جهان ما در گذشته به زیبایی اکنون نبود !
مرزها از میان رفت ،
آریا ها مسئول مهمترین پست های کشور شدند ، جهان برای اولین بار رنگ صلح ابدی رو در خود دید ...
اکنون در دسامبر 1998 ، در آستانه ورود به هزاره سوم هستیم ،
همه فرزندان ما باید بدونن که چه خونها برای این صلح ریخته شده ! و چه انسانهایی در این راه فداکاری کردند !
جهان هرگز به این زیبایی نبوده ،
در این روزها احساس میکنم که بسیار پیر و فرسوده شدم و فکر میکنم به لحظات پایان عمر خودم نزدیک میشم ،
در این لحظات پایانی عمر بسیار خرسندم که جهانی آفریدم عاری از جنگ و خونریزی ! جهانی به زیبایی بهشت و سرشار از شادی !
با قلبی شاد و اگاهی از یک اتحاد بی مانند در تاریخ از فدا کاری ها و
دستاورد های سربازانمان در جبهه های جنگ زنانمان در خانه ها دهقانان
و کارگران و جوانانمان تشکر و قدر دانی میکنم
از این مهمتر به دولت و ملت و نژاد آریا دستور میدهم و خواهش میکنم همواره قوانین نژادی را مورد مراقبت و ملاحضه قرار بدهند
،
به امید سربلندی هرچه بیشتر ملل متحد جهانی به ریاست ملت آریا
آدولف هیتلر
21 دسامبر 1998 .
"
و ای کاش که اینطوری جنگ تموم میشد
![Sigh :-< :-<](/forum/styles/yahmas/smiles/sigh.gif)