سینمایی رو که فرهادی داره سینمایی نماد گراست.یعنی هر کارکتر نماد یک چیزی هست.نماد گرایی در جهان سینما عرف خاص خودش رو داره و فرهادی هم پیروی همین عرفه.
همواره پدر نماد قانون هست.مادر نماد کشور هست.و فرزند هم نماد ملت و نیز ایندگان.همواره فرد مسن و پیر داستان هم نماد سنت و اموزه های ستنی که همانا دین میباشد.
اما اگر شخصیت های فیلم فرهادی رو تحلیل کنیم و این تحلیل را در کنار نماد هر شخص بگذاریم رمز داستان کشف میشود و میتوان نگاه فرهادی به نماد ها رو دریابیم.
نادر شخصیتی جدی دارد همان طور که در سکانسی به دختر خود اصرار میکند که بقیه پول را از مامور پمپ بنزین به صورت کامل بگیرد.که این موید این است که پدر خانواده یعنی نادر نماد قانون است وهمان سخت گیری و جدیت قانون را دارد.
اما سیمین برعکس شخصیتی راحت طلب تر دارد بصورتی که در سکانسی میخواهد با دادن پول بیشتر به کارگران قضیه را تمام کند.
حالب تر انکه این دو سکانس یکی پس از دیگری نمایش داده میشوند تا معرفی از کارکتر ها باشد و نیز در حقیقت معرفی نماد ها.
پدر بزرگ خانواده که فرد مسن و پبر و علیل فیلم است و نماد سنت میباشدوهمان نماد دین که سنت ایرانیان است.
ترمه نیز نماد ایندگان و مردم ایران میباشد.
و حالا تحلیل هایی کوتاه از فیلم
عامل جدایی و بیزاری بین سیمین و نادر همانا پدر نادر است که نادر به او وابستگی دارد.
بنابراین عامل تنفر و جدایی بین کشور و قانون همان دین و سنت هاست که قانون ما نیز بر اساس شرع و دین است و به ان وابسته است که این وابستگی بین نادر و پدرش موجود است و در واقع دین عامل رنج و عذاب و سختی قانون و کشور است.نکته جالب تر اینکه وابستگی از طرف پدر است.یعنی این دین است مه وبال گردن قانون شده و دین نیازمند قانون است نه قانون نیازمند دین.
مادر میخواهد ترمه را برای رشد بیشتر به خارج از کشور ببرد و در این بین نادر بعلت وابستگی به پدر مانع میشود. یعنی این دین است که مانع رشد کشور و مردم میشود.
در سکانسی سیمین به نادر میگوید ترمه برای تو و پدرت در ایران نمانده بلکه بخاطر اینکه ما باهم باشیم ایران مانده.این حرف را نماد سازی کنید تا بفهمید که منظور فرهادی چیست.
ایا همین نشانه کافی نیست برای انکه نشان دهد برخلاف اینکه فیلم ساختار هنری خوبی دارد در عوض سراسر است از توهین به ایرانی و ایران.
هنوز من شخصیت های دیگر فیلم را تحلیل نکردم و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل