خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

[AHMADREZA]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

به نظر من سن افراد که خیلی زیاد بشه اخلاقشون بیشتر به بچه کوچولو ها شبیه میشه. حساسیتشون، نیازشون به توجه، شکنندگیشون،... با این تفاوت که اونا کم کم به این باور میرسن که دیگه دوره شون تموم شده و لیاقت این توجه و حمایت رو ندارن و سربار دیگران هستن. در صورتیکه اینطور نیست و نباید باشه!

من 100% و بلکه بیشتر، با خانه ی سالمندان مخالفم. هرکسی تو هر خانواده ای، یه توجه منحصر به خودش میخواد. یعنی چی ببریمش اونجا بگیم با هم سن و سالاش خوش میگذرونه؟! مگه کمپ تابستانیه؟ رفتن به خانه ی سالمندان یعنی "میدونم توجه میخوای. میدونم نیاز داری یکی ازت مواظبت کنه؛ ولی اون من نیستم"
هیچ وقت حاضر نیستم این کار رو در حق کسی کنم.

این پست رو دیدم لایک براش کافی نیست اینجا گذاشتم. تا مجددن بگم لایک میشه :)
من نمی دونم چه اصراری هست که ما فرهنگ رو بگیم کاری که در غرب داره صورت می گیره در این زمینه ی خاص به نظر من گذاشتن پدر و مادر توی خونه ی سالمندان و رها کردن اونا نهایت بی فرهنگی هست که توی غرب هم حاکم هست.
ببینید یه عده هستن که بیمارن و توان مالی هم نیست که برای اونا پرستار گرفته بشه برای همین می ذارن خونه ی سالمندان اون فرد رو که تا حدی مورد قبول هست[nb]البته هزینه ی پرستار زیاد با هزینه ی خانه ی سالمندان فرق نداره[/nb] اما یه عده هستن که هیچ کدوم از این مشکلات حاد نیست و تنها مشکلی که دارن اینه که حوصله ی اون سالمند رو ندارن و گذشته ی خودشون رو فراموش کردن.
من نمی خوام وارد بحث های مذهبی بشم و بگم چقدر روی این کار تاکید شده اما اگه صرفن از جنبه ی انسانی به قضیه نگاه کنیم می بینیم که مهم ترین نیاز آدم ها محبت هست وقتی این نیاز براورده نشه طبعن مشکلات فرد خیلی زیاد میشه.

 

[empress]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

من شخصا با خانه سالمندان مخالفم چون این پدر و مادر هستند که بچه هارو بزرگ می کنن و براشون زحمت می کشن و ما باید این طوری ازشون قدر دانی کنیم؟؟توی ایران که اصلا با دید خوبی به این قضیه نگاه نمی شه اما توی کشور های غربی این طوری نیست که شاید دلیلش محکم نبودن بنیان خانواده باشه واینکه خانواده ها اونجا(از گذشته) کلا پراکنده بودن و خیلی به هم وابسته نیستن(شاید به خاطر دلایل جغرافیایی)اما توی کشور های آسیایی به سالمندا اهمیت زیادی داده می شه و کلا هر کس که پدر یا مادرشو به چنین جایی ببره از دید اطرافیان می خواسته بار زحمت رو از دوشش برداره یا به عبارت دیگه از شرشون خلاص شه!
نکته ی بعدی اینکه نباید خانه ی سالمندان رو با مهدکودک مقایسه کنیم مهدکودک یه جورایی برای رشد بچه هست(رشد عقلی)
نمی خوام مذهبیش کنم ولی توی قرآن هم روی این مسئله خیلی تاکید شده که زمان پیری والدین از اونا مواظبت کنید یعنی مسئولیتش به عهده ماست نه خانه سالمندان!

 

[fatima !!!!!]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

مهد کودک پیش 1 و 2 . نه این که از 3 سالگی بچه رو بذاریم مهد . وقتی پدر مادر وقت ندارن برای بچه شون وقت بذارن نباید توقع داشته باشند در آینده بچه شون براشون وقت بذاره !

 

[parnian.d]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

مهد کودک پیش 1 و 2 . نه این که از 3 سالگی بچه رو بذاریم مهد . وقتی پدر مادر وقت ندارن برای بچه شون وقت بذارن نباید توقع داشته باشند در آینده بچه شون براشون وقت بذاره !

ببین من خودم از 3سالگی مهدکودک بودم چون هم مامان و هم بابام شاغلن. اما خیلی خوشحالم که اینجوری بود. صبح تا ظهر جدا از مامان و بابا بازی کردن و تو سر و کله ی بچه ها زدن کی رو ناراحت میکنه؟

 

[AHMADREZA]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

جدا از اون من فکر نمی کنم که بچه ها شب تا صبح بچه ها رو نگه دارن.
فکر نمی کنم مهدکودک بچه ها رو به دنیا بیاره.
ما نمی دونم از کدوم یکی از معصومین روایت داریم که فردی میاد پیشش و میگه که من کلی کار برای مادرم انجام دادم و اینا آیا دین مادرم رو ادا کردم؟ میگه تمام این کارات به اندازه ی یه آه مادر هنگام زاییدن تو نیست[nb]نقل به مضمون کردم[/nb]
به نظرم این حرفا فقط یه توجیه برای فرار از مسوولیت هست

 

[Pedram.fe]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

به نظر من كسي كه به پدر و مادرش اونقدر محبت نداشته باشه كه بزاره شون خنه ي سالمندان،نميتونه نسبت به جامعشم احساس مسئوليت كنه و نميتونه ديني كه به جامعه داره رو ادا كنه

 

[Mahgol]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

من خودم خانه سالمندان رو خيلي دوست دارم و ترجيح مي دم سال هاي آخر عمرمو در اونجا و بين هم سن و سالام سپري كنم!به نظرم جاي خوبيه!لاقل در اون جمع همه با هم هم سن و هم درد اند و همديگرو درك مي كنند اينجوري ديگه كسي تنها نيست!
البته اين خانه سالمنداي ايران رسما يه تابوتيه كه آدم توش بايد انتظار مرگ رو بكشه!انقدر همه افسرده و غمگين اند كه حد نداره!اگه يه جاي خوب و با انرژي اي بود و به سالمندا مي رسيدن واقعا عالي مي شد!مثلا واقعا به نظرم لازمه كه سالمندا رو ببرن مسافرت و اينور اونور تا از اين فرصت باقي موندشون نهايت لذت رو ببرن اما توي اينجا فكر نكنم جمعه ها يه كوه يا گردش خشك و خالي ببرنشون!

 

[fatima !!!!!]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

تمام عمرشونو گذاشتن منو تو رو بزرگ کردن بعد این انصافهآخر عمری بذاریمشون خانه سالمندان !!!

 

[Tiny]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

من نمیدونم چرا آنقدر خانه سالمندان بد نشون داده شده.الان اگه من ببینم پسرم یا دخترم وقت نگداری از منو نداره یا واسش دردسرم خودم ترجیح میدم برم خانه سالمندان.خانه سالمندان خانه وحشت نیست که! حتی بهتر خونه بهت میرسن!

 

[دختر باران]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

مثلا واقعا به نظرم لازمه كه سالمندا رو ببرن مسافرت و اينور اونور تا از اين فرصت باقي موندشون نهايت لذت رو ببرن اما توي اينجا فكر نكنم جمعه ها يه كوه يا گردش خشك و خالي ببرنشون!

عزیزم کسی که سنش میره بالا نمیتونه زیاد پیاده بره یا کوه نوردی کنه.
منم با نظرت موافقم که برنامه های شاد براشون بذارن ولی این دلیل نیست که بذاریمشون خونه سالمندان.
بهتره گروه هایی داشته باشن با حضور مربی ورزشی مثلا یا همچین چیزایی برای جلوگیری از افسردگی سالمندی و اون فرد با سلامت روانی و جسمی بیشتر تو خونه خودش یا بچه اش زندگی کنه

 

[میـنا]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

عزیزم کسی که سنش میره بالا نمیتونه زیاد پیاده بره یا کوه نوردی کنه.
منم با نظرت موافقم که برنامه های شاد براشون بذارن ولی این دلیل نیست که بذاریمشون خونه سالمندان.
بهتره گروه هایی داشته باشن با حضور مربی ورزشی مثلا یا همچین چیزایی برای جلوگیری از افسردگی سالمندی و اون فرد با سلامت روانی و جسمی بیشتر تو خونه خودش یا بچه اش زندگی کنه

فکر نمیکنین افراد پیر نیاز به مراقبت پزشکی مستمر کسی دارن که درسشو خونده باشه...نیاز به پرستار ودکتر دارن که تمام وقت بهش دسترسی داشته باشن؟
این نیاز هارو چطور باید تامین کنیم؟
نمیشه به ازای هر سالمند یکی از نزدیکانش همه زندگیشو رها کنه و۲۴ ساعته پیش این شخص بمونه....وبخاطر این شخص بره رشته هایی مثل پرستاری وپرشکی بخونه.
...
همینطور که بچه ها توسط والدینشون تو مهد کودک گذاشته میشن.سالمندها هم میرن خانه سالمندان......نمیدونم چرا اینقدر ناپسند نگاه میشه بهش تو جامعه...

 

[Ali.SH]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

اكثرا مشكلي كه با خانه سالمندان هست كم توجهي فرزندان بعد از گذاشتن پدر مادرشون اونجاست اكثرا ميان ميذارن اونجا و نميرن سر بزنن اگر باز يه فردي بذاره پدر مادرشو اونجا و تو هفته مرتب سر بزنه و تو بعضي كارا مثلا غذا دادن به پدر/مادرش كمك بكنه برا اون بيچاره ها قابل تحمله ولي اكثرا فرزندان زنده تحويل ميدن جنازشو ميبينن اخر سر
تو مهدم شمارو صبح پوشك شده تحويل ميدادن حداكثر دوازده ساعت تو مهد نگه ميداشتن بعدش پدر مادرت ميومدن ميبردنت خونه

 

[میـنا]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

اكثرا مشكلي كه با خانه سالمندان هست كم توجهي فرزندان بعد از گذاشتن پدر مادرشون اونجاست اكثرا ميان ميذارن اونجا و نميرن سر بزنن اگر باز يه فردي بذاره پدر مادرشو اونجا و تو هفته مرتب سر بزنه و تو بعضي كارا مثلا غذا دادن به پدر/مادرش كمك بكنه برا اون بيچاره ها قابل تحمله ولي اكثرا فرزندان زنده تحويل ميدن جنازشو ميبينن اخر سر
تو مهدم شمارو صبح پوشك شده تحويل ميدادن حداكثر دوازده ساعت تو مهد نگه ميداشتن بعدش پدر مادرت ميومدن ميبردنت خونه

سر زدن به سالمندهای خانه سالمندان وطرز رفتار با اونها یه چیز سلیقه ایه... تو هر فردی متفاوته.....یعنی این مورد مشکل خانه سالمندان نیست....مشکل از شخص هست......
اگه گذاشتن افراد پیر تو خانه سالمندان رواج پیدا کنه.با فرهنگسازی میشه افرادو تشویق کرد که هفته ای چند بار برن دیدن والدینشون....
مشکل ما اونجاست که در هر صورت به خانه سالمندان به عنوان یه مکان منفور نگاه میشه....

 

[ادیبَک]

پاسخ : خانه ی سالمندان ؟ چرا ؟

نظرتون در مورد خونه ی سالمندان و فرزندانی که پدر ، مادرشون ُ میذارن اونجا چیه ؟
آیا واقعا کودکان نسـل امروز وقت ندارن از کسایی که سالها وقت صرف کردن تا به اینجا برسن ، حمایت کنـن ؟

کودکان نسل امروز همونایی هستن که وقت ندارن از بچه خودشون مواظبت کنن . خیلیاشونم کُلا قید بچه رو زدن . دیگه چه توقعی میره ؟
من نمیگم باید سنگ دل باشیم . اما این اتفاق دیر یا زود توی هر جامعه ای میافته . پس بهتره هرآدمی به فکر آینده خودش باشه.
هرکسی مسئول زندگی خودشه ؛ پدر و مادر من باید به این فکر باشن که یه جوری زندگیشون رو برنامه ریزی کنن که در آینده نیازی به نگهداری من نداشته باشن !
به نظر من هرکس باید برای زندگی خودش تلاش کنه ! اسمش بی عاطفگی نیست بلکه برنامه ریزی برای اهداف شخصیه . البته این موضوع باید متقابل باشه ، یعنی
بچه ها هم باید تا سن خاصی وابسته به کمک پدر و مادر باشن . نمونه ش رو میتونید توی کشورای اسکاندیناوی ببینید که خانواده و فرزندانشون از 18 سالگی کاملا مستقل
از هم میشن و هیچ مسئولیتی نسبت به هم نخواهند داشت . پدر و مادر امروزی خودشون هم میدونن که باید به فکر تأمین زندگیشون از طریق گرفتن پرستار شخصی و
قرارداد بستن با موسسات خدماتی برای آینده شون باشن.
اینکه پدر و مادر ، بچه شون رو بزرگ کردن درسته که زحمت داشته ، اما نتیجه تصمیم خودشون بوده که بچه دار بشن و بهش رسیدگی کنن این نباید یه مسئولیت اجباری برای
بچه شون بوجود بیاره که چون ما با خواست خودمون تورو به دنیا آوردیم تو باید قید زندگی خودت رو بزنی و در خدمت ما باشی . خب این غیر منطقیه ! درسته برای بچه شون
زحمت کشیدن،هزینه کردن ، کار کردن ! خب اینا صحیح ! اما نباید این رو فراموش کرد که هرکسی باید به خودش تکیه کنه . دیگه دوره خانواده های سنتی تموم شده و درحال حاضر
شاهد آخرین آمارهایی هستیم که پدر بزرگ و مادربزرگ با بچه ها و نوه هاشون توی یه خونه زندگی میکنن . اینا همه شون نتیجه تغییر سبک زندگی انسانه . قابل کنترل نیست.