کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

[shekoofeh]

کتاب " کوری " رو مطمئنم خیلی ـا خوندن ؛ نویسنده ـش " ژوزه ساراماگو " ئه.
نویسنده ی چندین کتاب معروف دیگه مثل " در ستایش مرگ " ، " همه ی نام ها " و برنده ی نوبل 1998 !
نظر شما در مورد این کتـاب چیه ؟ فقط تهوع آور بود یا اینکه معتقدین نمادی از جامعه ی تهوع آور الآن به تصویر کشیده شده ؟

+ پیش نهاد می کنم فیلمش ُ نبینین ! صحنه های تو کتاب ُ فکر کنین بخواین با چشم ببینید !

 

[sayna]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

مـن ...
به نـظرم هدف ِ کـتاب ِ می تونسـت ملایم ترم بیان کــنه ...

 

[shekoofeh]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

مـن ...
به نـظرم هدف ِ کـتاب ِ می تونسـت ملایم ترم بیان کــنه ...

می خواسته بگه چقدر چندش آورن آدمای این دوره !

 

[روژین د.]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

مـن ...
به نـظرم هدف ِ کـتاب ِ می تونسـت ملایم ترم بیان کــنه ...

نه اتفاقا. لازم بود همینطوری بیان بشه که شاید ما یکم به خودمون بیایم. بعضی وقتا خودمون رو به کوری میزنیم...

 

[sayna]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

نه اتفاقا. لازم بود همینطوری بیان بشه که شاید ما یکم به خودمون بیایم. بعضی وقتا خودمون رو به کوری میزنیم...

می دونم ولی آدم حس بدی به کتابش پیدا می کـنه ..
من حتی حاضر نیسـتم راجبش حرف بزنم چه برسه دوباره بخونمش ...

 

[پوریا]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

می دونم ولی آدم حس بدی به کتابش پیدا می کـنه ..
من حتی حاضر نیسـتم راجبش حرف بزنم چه برسه دوباره بخونمش ...

در اشتباهی!این کتا ب شاهکاره.دوتا پیام اصلیش:اگه بخوایم کور شیم(ندیده بگیریم چیزی رو)کور میشیم و ضمنا ترس از کوری هم کوری میاره چون این دوتا اصن یکین
قالبش فوق العادس!همین لحن محکم لازمه.یه جاییش میگه بیایید اگه نمیتونیم مثل انسان زندگی کنیم حداقل بیاین حیوون نیوشیم.
این جملش عالیه

 

[ImPiSh]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

کتاب " کوری " رو مطمئنم خیلی ـا خوندن ؛ نویسنده ـش " ژوزه ساراماگو " ئه.
نویسنده ی چندین کتاب معروف دیگه مثل " در ستایش مرگ " ، " همه ی نام ها " و برنده ی نوبل 1998 !
نظر شما در مورد این کتـاب چیه ؟ فقط تهوع آور بود یا اینکه معتقدین نمادی از جامعه ی تهوع آور الآن به تصویر کشیده شده ؟

+ پیش نهاد می کنم فیلمش ُ نبینین ! صحنه های تو کتاب ُ فکر کنین بخواین با چشم ببینید !

پس باید خیلی ناجور باشه!
به نظر من ساراماگو می خواست تو این کتاب بحران های اجتماعی رو توضیح بده و بحران خوبی رو هم انتخاب کرد
کوری همگانی یه دردسر خیلی بزرگه
و می خواست اینو نشون بده که اکثر آدما فقط به فکر خودشونن نه بقیه
توی در ستایش مرگ هم یه بحران دیگه ای رو ایفا کرده بود و اون هم توقف مرگ و میر بود

 

[meli]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

کتاب " کوری " رو مطمئنم خیلی ـا خوندن ؛ نویسنده ـش " ژوزه ساراماگو " ئه.
نویسنده ی چندین کتاب معروف دیگه مثل " در ستایش مرگ " ، " همه ی نام ها " و برنده ی نوبل 1998 !
نظر شما در مورد این کتـاب چیه ؟ فقط تهوع آور بود یا اینکه معتقدین نمادی از جامعه ی تهوع آور الآن به تصویر کشیده شده ؟

+ پیش نهاد می کنم فیلمش ُ نبینین ! صحنه های تو کتاب ُ فکر کنین بخواین با چشم ببینید !

کتاب خیلی خوبیه کلا ولی بنظر منم خیلی زیادی عذاب و زجر رو نشون میده و آدمو یکم خسته میکنه...

من خودم 120 صفحه شو خوندم ولی واقعا خسته شدم واسه همین ولش کردم...

البته ادامه اش میدم ولی خیلی یه نواخت شده بود...

 

[پگاه 1717]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

من حس بدی راجعه به کتابش ندارم! موقع خوندنش هم همینطور

به نظرم یه تصویر روشن از آدماس

شما فکر میکنی اگه یه روزی مشابه این اتفاق واسه ما بیفته آدمای دور و برمون بهتر از آدمای "کوری" رفتار میکنن؟ اصلا همین الانش چقدر یه جامعه با آدمای ایده آلیم؟

واسه زنده موندن، واسه ابتدایی ترین نیاز های زندگی ( مثل اون قسمت هاییش که اون مردا گفته بودن غذا ها رو نمیدن مگه اینکه...) وقتی هیچ چیز نیست که جلوی کسی رو بگیره آدما "آدم" میمونن؟

 

[shekoofeh]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

این داره میگه آدما تابـع موقعیتن !
فهیــــم ترین آدما تو این شرایط عقل ُ میذارن کنار ُ میشن حیوون !

 

[AHMADREZA]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

واقعن بی نظیر هست من از خوندنش لذت بردم و حتمن چند بار دیگه هم می خوانم.
جدا از مضمون بی نظیرش نحوه ی نگارش اون هست:جمله های طولانی، عدم استفاده از نشانه گذاری و ...
مثلن جایی که میشگه حالا که همه ظاهرن دارند کور می شوند زیبایی دیگر بی معناست یا خیلی از جمله هایی که بچه ها گفتن.
به نظرم زشتی چیزی که روایت می کنه باعث نمیشه زیبایی متن دچار مشکل بشه.

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

من کامل نخوندم ولی 3 تا سوال واسم پیش اومده .
تو فصل اول ، اون مردی که کور شد چه دلیلی داشت ؟ قصد رد شدن از چراغ قرمزُ داشت ؟ یا رد شده بود ؟!
بعد اینکه چرا کوریه سفید ؟! میخواد چی رُ نشون بده ؟
و اینکه درسته این کوری فیزیکی نیست پس چرا تو همون فصل اول مرده گلدونُ ندیدُ شکست ؟
تعریفش از فیزیکی نبودن چیه ؟!

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

هیچ کس جواب منُ نداد من کتابُ تموم کردم !
الان فهمیدم ج سوالامُ تقریبا . فقط یه مسئله ای هست .
ینی کوریشون اینجوریه که به خاطر انسان نبودن و ندیدن چیزایی که باید ، کور میشدن ؟ ینی یه هاله ای جلوشونُ میگرف واسه همین میگفتن فیزیکی نیست ؟

 

[afroDt]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

خیلی جالب بود...

البته من گاهی حس میکنم زیاده روی کرده...

مثلا وقتی که تو قرنطینه بودن چرا همه ی گروه ها از دم بد بودن اون وخ این گروه کلی آدم خوب داشت؟

ولی من اون قسمتی که رفتن خونه ی اون دختره و اون پیرزن همسایه رو خیلی میپسندیدم! جالب بود بسیار...

این که چه طور حیوانانات و اون زنه با هم زندگی میکردن خیلی با مزه بود...

یا این که اخرین موج رادیویی هم قط شد خیــــــــــــلی نا امید کننده بود!

البته وسطای کتاب خسته کننده شد...همش کثافت و این چیزا رو میگفت و من زده شدم...

اون جاهاش رو میتونس یکم ملایم تر بگه....خیلی خشن بود! انگار یکم زیاده روی کرده بود!

ولی در کل ایده ی خیلی عالیی بود!

 

[AHMADREZA]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

هیچ کس جواب منُ نداد من کتابُ تموم کردم !
الان فهمیدم ج سوالامُ تقریبا . فقط یه مسئله ای هست .
ینی کوریشون اینجوریه که به خاطر انسان نبودن و ندیدن چیزایی که باید ، کور میشدن ؟ ینی یه هاله ای جلوشونُ میگرف واسه همین میگفتن فیزیکی نیست ؟

تقریبن، وضعیت فعلی دنیا رو نشون میده مثه این که نمی بینن آدم ها رو یا اون تیکه که توی بیمارستان یه عده یه گروه تشکیل می دن و برای خودشون میگن باید زن ها بیان پیششون.
اون خانوم دکتر هم به نظرم یه جوری وجدان آگاه های جامعه هست که اونا هم کار خاصی نمی کنن.

مثلا وقتی که تو قرنطینه بودن چرا همه ی گروه ها از دم بد بودن اون وخ این گروه کلی آدم خوب داشت؟
البته وسطای کتاب خسته کننده شد...همش کثافت و این چیزا رو میگفت و من زده شدم...
اون جاهاش رو میتونس یکم ملایم تر بگه....خیلی خشن بود! انگار یکم زیاده روی کرده بود!

این گروه هم نمیشه گفت خوب بودن فقط میشه گفت به هم عادت کرده بودن تازه بقیه ی گروه ها رو خیلی کوتاه به وضعیتشون اشاره کرده بود و یه گروه قلدرها بودن که خیلی صریح گفته بود بد هستن.
کلن زبان ساراماگو توی اثر هایی که من ازش خوندم این ویژگی بی پرده بودن رو داره.

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

پس با این حساب نماده دیگه ؟

من حاضرم 40 بار دیگه بخونمش ! امکان نداره این کتاب آدمی رُ اذیت نکنه ! مسلما هر کی وجدان داشته باشهُ این کتابُ بخونه حداقل بهش فکر میکنه !
ولی واقعا بعضی وقتا این اذیت شدن لازمه ...
نهایت پستی دنیای آدما رُ فــــوق الـــعـــاده نشون داده بود !

 

[afroDt]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

اخه ببینین!

وقتی میخاستن برن مرده هاشون رو دفن کنن جز از گروه اونا کسی نیومد...

خب قطعا اونا هم میدونستن که اگه این مرده ها بمونن همین طوری بو میکنن و این که همشون قطعا تمیزی رو دوس داشتن...

یکم اونا رو زیاد خوب گذاشته بود...اونا هم باید گاهی اشتباه میکردن...

به نظرم کتاب این طوری بهتر بود.... :)

 

[مونا پ]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

این کتاب به نظرم ع واقعیته...


+ما آدما حتی بد تر از اینی هستیم که تو این کتاب به تصویر کشیده شده...


به هر حال هر کی از فطرتش دور شه ممکنه حتی بد تر از خیلی حیوونا شه...



"""""""""

 

[AHMADREZA]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

میشه گفت داستان نمادی بود.
اما برای این گروه با وجود نکات + زیادی که براشون گفته بود اما نکات - رو هم ذکر کرده بود مثه اینکه اون موقع که باید خانوم ها برای اون گروه می فرستادن سرسختی و عدم گذشت اون مردی که اول کور شد رو نشون میده.
یا اون موقع که می خوان برن به دیگران نمی گن و در کارهای دیگه به اعضای گروه های دیگه کمک نمی کنن و فقط به فکر خودشون هستن.

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : کوری : حیوان هایی در قالب انسـان ؟

اخه ببینین!

وقتی میخاستن برن مرده هاشون رو دفن کنن جز از گروه اونا کسی نیومد...

خب قطعا اونا هم میدونستن که اگه این مرده ها بمونن همین طوری بو میکنن و این که همشون قطعا تمیزی رو دوس داشتن...

یکم اونا رو زیاد خوب گذاشته بود...اونا هم باید گاهی اشتباه میکردن...

به نظرم کتاب این طوری بهتر بود.... :)

زهرا مسلما همشون تمیزی رُ دوس داشتن !
ولی آخه تو شرایط اونا همچین چیزی ( که مرده هاشونُ دفن نکنن ) عجیب نبود !
انقد کثیفی دورُ برشون بود که دیگه نتونن تمیز باشن !