درون گرایی/ برون گرایی

[shatoonak]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

من خودم میکسم اصن!نه درونگرا نه برونگرا به صورت مطلق!

به نظر من آدمای درونگرا از احساسات هیجانیه بالایی برخوردارن اما معمولا بیانش نمیکنن به همین دلیل اغلب اطرافیان اون هارو بی احساس میپندارن!من خودم اینطوری ام
این تیپ آدما دوس دارن خوشون مشکلاتشونو به تنهایی حل کنن در اکثر اوقات +همش تو فکرن.
کم حرف میزنن اما سنجیده!

برعکسش برونگراها! تا یه چیزی به ذهنشون بیاد همون موقع بیان میکنن!بعدشم پشیمون
این تیپ آدما در شغلایی که کار اصلیشون سروکله زدن با مردمه خیلی باحال از پسش برمیان!
تو جمع از نطق کردن کم نمیارن مثه خودم
و....
چه قد قشنگ مقایسشون کردم والا!

 

[N.M]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

در این صورت قطعا برون گرا نیستم من ممکنه یکی بگه من کیم الان؟

درون‌‌گرا یا برون‌گرای مطلق وجود نداره. توئم یه چیزی بین اینایی لابد. ??-:

 

[~rezvan~]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

پستای اخیر یک پزشک درباره‌ی درون‌گرایی جالب بودن. ۸->
درون‌گرایی و برون‌گرایی از دید نوروساینس
ده درون‌گرای مشهور و موفق
قدرت درون‌گراها ( که متن یکی از سخنرانی‌های TED‍-ـه. )
چرا درون‌گراها می‌توانند مدیرهای موفقی شوند

مرسی خیلی جالب بود....من خودم درون گرام این جمله هم که «درونگراها برای شارژ شدن مجدد به تنهایی نیاز دارند» واقعا در مورد من صدق میکنه یا این که از گفتن احساساتم پشیمون میشم...در کل درون گرایی رو بیشتر دوس دارم و به نظرم این که مجبور به کنترل احساستت بشی خیلی خوبه و خسته کننده نیست (البته شاید فقط من اینطوری باشم )...کلا خوبه آدم مرموز باشه B-)

 

[bella_h]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

با این توصیفات من بیشتر یه درونگرا محسوب میشم که شاید 2 درصدم برونگرا باشه

5 ) شخصيتي متمايز در خلوت خود و در حضور ديگران دارند. مشتاق و احساساتي مي باشند. معمولا احساساتشان را بيان نمي كنند. در جمع ناآشنا ساكت اما در جمع دوستان خود راحت مي باشند. تمركزشان قوي است. براي تصميم گيري به زمان نياز دارند. پيش از حرف زدن مي انديشند.

این ویژگی120 درصد در مورد من صدق میکنه

 

[Quf]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

1 ) علاقه مند به احساسات و افكار خودشان. نياز به داشتن قلمرو شخصي. كم حرف، ساكت و متفكر.

2 ) دوستان زيادي ندارد. در ارتباط برقرار كردن با افراد جديد مشكل دارد. علاقه مند به سكوت و تمركز. از ديد و بازديد هاي غير منتظره و ناگهاني بيزار است.

3 ) كارايي وي در تنهايي بيشتر است. بزرگترين وحشت وي آن است كه در يك جمع شلوغ قرار گيرد. ترس از آنكه فرديت خود را از دست بدهد. از فعاليت هاي انفرادي انرژي مي گيرد.


65 درصد نوابغ را درونگرايان تشكيل مي دهند.



4 ) در بين انبوه مردم بودن آنها را خسته مي كند. معمولا كمرو هستند. دركشان مشكل است. اهل ايده و عقايد نو مي باشند.

5 ) شخصيتي متمايز در خلوت خود و در حضور ديگران دارند. مشتاق و احساساتي مي باشند. معمولا احساساتشان را بيان نمي كنند. در جمع ناآشنا ساكت اما در جمع دوستان خود راحت مي باشند. تمركزشان قوي است. براي تصميم گيري به زمان نياز دارند. پيش از حرف زدن مي انديشند.

6 ) از در ميان گذاشتن اطلاعات شخصي خود با ديگران ممانعت مي كند. مايل به رويكرد آهسته اما دقيق مي باشد. با مشاهده درس مي آموزد (عبرت از ديگران) و پس از آموختن روش زندگي، زندگي خود را آغاز مي كند.

چه جالب! تو مدرسه اینارو بمن میگن بعد بهم میگن عن!
(من یه درونگرام!!!!)

 

[فات]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

برونگرا

علاقه مند به وقايع پيرامون خود

منظورشو نمیفهمم.اگه منظور اینه که مثلن بدنم فلان جا چیشده یا فلان کس چی گفته و اینا نه.جذاب هست برام بگن اما خودم دنبالش نبودم.

رو راست و معمولا پرحرف.

روراست هستم.طوری که کسی نیست تو اطرافیانم از زندگی من ندونه.و از دروغ به شدت میترسم.پرحرف هم که نه والا من پرحرف؟میگن ولی نیستم که

عقيده ي خود را با عقايد ديگران مقايسه مي كند.

مقایسه که نه.ولی عقاید بقیه خیلی زود روم تاثیر میزاره.

اهل عمل و پيشقدمي در كارها.

آره.اکثرا" کارهایی که خیلی کم ممکنه بقیه اونُ به عهده بگیرن یا بگن برو بابا بیکاری یا حال داری و اینا.

به سهولت دوستان جديدي يافته و يا با يك گروه خود را وفق مي دهد.

خیلی زود دوست میشم.و خیلی زود اعتماد میکنم و در کل همه دوستام میدونن زندگیمو.

علاقه مند به افراد جديد.

اوهوم کلن اونقدری که ذوق دارم در مکالمات اولم با یک نفر در مکالمات آخرم ندارم.همش دنبال دوستای جدیدم و خب دوست هم زیاد دارم.مخصوصا" این یه ساله اخیر که خودمم تغیر کردم.

از تعامل و ارتباط برقرار كردن با ديگران انرژي مي گيرند.

به شدت.یعنی وقتی ناراحتم به جای اینکه سکوت کنم و به ناراحت بودنم فکر کنم میام نت و دنبال اینم که شروع کنم و بایکی بخندم و حرف بزنم.و کلی خوشحال میشم.

خوش مشرب بوده اما زياد احساساتي نيستند.

نه نه نه به شدت احساساتیم.به شدت!

ريسك پذيرند، سريع تصميم مي گيرند، اجتماعي هستند، درك آنها آسان است، شخصيت آنها در خلوت و حضور ديگران يكسان است.

آره ریسک پذیریُ قبول دارم.به نظرم زندگی بدون ریسک مسخره میشه اصن.خیلی خیلی زود تصمیم میگیرم سر مسائل مختلف.میگن اجتماعیم و خب خیلی راضیم.

 

[Suspected Girl]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی


درونگرا.. البته دیگران میگن!

علاقه مند به احساسات و افكار خودشان. نياز به داشتن قلمرو شخصي. كم حرف، ساكت و متفكر.

اره کلا عاشق افکار بیخودمم
قلمرو ب اون صورت که نه! ولی دوست دارم حریم شخصی داشته باشم
اره... فقط پیش دوستام پرحرفم... در غیر این صورت تا ازم سوال نشه حرفی نمیزنم.. البته گاهی ام که کنجکاوی میکُشتَم سوال میپرسم

دوستان زيادي ندارد. در ارتباط برقرار كردن با افراد جديد مشكل دارد. علاقه مند به سكوت و تمركز. از ديد و بازديد هاي غير منتظره و ناگهاني بيزار است.

درسته! فقط یکی دوتا دوست صمیمی دارم.. البته یه دوست صمیمی مجازی هم دارم!
دقیقا! توی ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشکل دارم و از این مشکل هم تنفر دارم!
نه زیاد به سکوت علاقه ندارم! حتی اگه خودمم تنها باشم موزیک میذارم تا اطراف ساکت نباشه
اره از دیدوبازدیدهای غیرمنتظره متنفرم! البته گاها بستگی به شخص هم داره!

كارايي وي در تنهايي بيشتر است. بزرگترين وحشت وي آن است كه در يك جمع شلوغ قرار گيرد. ترس از آنكه فرديت خود را از دست بدهد. از فعاليت هاي انفرادي انرژي مي گيرد.

نه.. ترجیح میدم کمک دیگرانو داشته باشم
وحشت که نه به اون صورت! ولی کلا از بچگی از جاهای شلوغ بدم می اومد! حتی یه بار که تو بچگی رفته بودیم راهپیمایی حالم بد شد و رنگم پرید و گلاب ب روتون و اینا! نمیدونم چرا! ولی کلا از محیط شلوغ بدم میاد حالمو بد میکنه!
نه..فعالیت گروهی که نه ب اون صورت ولی فعالیت های 2-3نفری رو ترجیح میدم ب انفرادی

65 درصد نوابغ را درونگرايان تشكيل مي دهند.

بعله اینو به شدت قبول دارم

در بين انبوه مردم بودن آنها را خسته مي كند. معمولا كمرو هستند. دركشان مشكل است. اهل ايده و عقايد نو مي باشند.

اره تو شلوغی بودن خسته ام میکنه!
بعله کمرو نیز میباشیم
درکم مشکل نیست!!!
اره به شدت ب عقاید و ایده های نو علاقه مندم

شخصيتي متمايز در خلوت خود و در حضور ديگران دارند. مشتاق و احساساتي مي باشند. معمولا احساساتشان را بيان نمي كنند. در جمع ناآشنا ساكت اما در جمع دوستان خود راحت مي باشند. تمركزشان قوي است. براي تصميم گيري به زمان نياز دارند. پيش از حرف زدن مي انديشند.

شخصیتم زیاد فرق نمیکنه
بعله مشتاق و احساساتی ام زیااااد
درسته! احساساتمو بیان نمیکنم
دقیــــــــقا... تازه تو جمع دوستام کلی ام پرحرفم
نه زیاد تمرکز ندارم
نه سریع تصمیم میگیرم
اره .. قبل از گفتن حرفم بهش فکر میکنم

از در ميان گذاشتن اطلاعات شخصي خود با ديگران ممانعت مي كند. مايل به رويكرد آهسته اما دقيق مي باشد. با مشاهده درس مي آموزد (عبرت از ديگران) و پس از آموختن روش زندگي، زندگي خود را آغاز مي كند.

دیگران اره ولی به دوستام راحت میگم
نه زیاد به کارای اهسته و دقیق علاقه ندارم!
نه.. دوست دارم خودم تجربه کنم... زیاد از دیگران عبرت نمیگیرم

اين خصوصيات هيچ ارتباطي با كمرويي درونگرايان ندارد، ممكن است آنها خيلي هم با اعتمادبه نفس باشند. . از قوانين بيزار و خواهان آزادي است.

درسته که ارتباط نداره ولی من ب شخصه زیاد اعتماد ب نفس ندارم!!
دقــــــــیقا همینجوره! از قوانین متنفرم و عاشق ازادی

 

[Frmesk]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

یه سوال که خیلی وقته ذهن منو مشغول کرده اینه که، به جز تستای روانشناسی تقریبا معتبر، یه نفر خودش چطور میتونه بفهمه که درونگراست یا برونگرا؟
به عبارت دیگه، چطور باید دقیقا تشخیص داد که یه آدم از درون خودش انرژی میگیره یا دنیای بیرون؟

 

[moOn:)]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

به نظر من درونگرایی خیلی بهتره
ادمی که برونگراست هیجاناتش و معمولا مسایل شخصیش رو برای دیگران میگه و خب بعدا امکان سواستفاده وجود داره
و به نظرم میشه از برونگرا به درونگرا تغییر کرد نمیدونم شایدم این تصور منه
اما اوایل شخصیت یه ادم برونگرا رو داشتم ولی الان ویژگی های یه ادم درونگرا رو دارم

نمی‌شه گفت کدوم بهتره، هر آدمی ویژگی خودش رو ترجیح می‌ده و باهاش راحت‌تره. این حرفِ کارل گوستاو یونگ؛

خلق و خوی برون‌گرا بر همسایه تاکید می‌کند و خلق و خوی درون‌گرا بر خود، و هر دو نیز مُحقند:

بدون دوست داشتن همسایه‌تان، هرگز به خود دست نمی‌یابید، این اجتناب ناپذیر است؛ اگر در قله‌ی اورست به انزوا نشسته باشید، هرگز به درون خویش راه نمی‌یابید، زیرا هرگز امکان شناخت خود برایتان فراهم نشده است. هیچ ابزاری برای مقایسه در اختیار ندارید و فقط می‌توانید فرق میان خود و ابر و باد، خورشید و ستارگان و یخ و ماه را دریابید.

از سوی دیگر، اگر خود را در انبوه مردم و کل بشریت گم کنید هم هرگز به خود دست نمی‌یابید؛ همان‌طور که ممکن است خود را در انزوا گم کنید، با رها کردن بی‌چون و چرای خویش در انبوه مردم نیز خود را گم می‌کنید. پس هر کس که بر دوست داشتن همسایه تاکید می‌کند، نیز نمی‌تواند بدون دوست داشتن خویش به این مهم دست یابد.

در مورد تغییر کردن‌ها ارجاع‌تون می‌دم به این پست و این صفحه ی تاپیکِ آزمون شخصیت‌شناسی میرز-بریگز.

 

[امین]

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی

به نظر من مرز مشخصی بین درونگرایی و برونگرایی وجود نداره. ممکنه افرادی باشن که هم یک سری از ویژگیای افراد درونگرا رو داشته باشن هم یک سری از ویژگیای افراد برونگرا رو؛ مثلا طرف هم از تنهایی ش لذت می‌بره و هم برای بیرون رفتن همیشه پایه س! نمیشه دقیق مشخص کرد که چنین فردی درونگرای مطلقه یا برونگرای مطلق، ولی میشه برآیند گرفت و گفت این فرد به درونگرایی نزدیک‌تره تا به برونگرایی. برونگرای درونگرا مثلا
درصد زیادی ش به محیط و سیستم بزرگ شدن فرد برمی‌گرده. اگه فرد تایم زیادی رو با خودش بگذرونه و معاشرتش با آدما کمتر باشه (یعنی مجبور نباشه و اشتیاقی هم نداشته باشه) شانس این که یک فرد درونگرا بار بیاد بیشتره، و برعکس. تا یه سنی هم بسته به شرایط می‌تونه قابل تغییر هم باشه. من خودم مثلا به شدّت درونگرام[nb]اگه بخوام عدد و رقم هم بگم، توی این تستای روانشناسی تا 100% Introverted هم دریافت کردم [/nb] ولی راضی نیستم از درونگرایی م، حداقل تا این شدّتش

 

[sa🌙]

یه نفر میتونه درونگرا باشه ولی در عین حال برونگرام باشه که این تغییر فاز میتونه بسته به شرایط و آدمایی که کنارشونه تغییر کنه
این برداشت شخصی من از خودمه البته
چون من دراکثر مواقع درونگرام و فقط تو محدوده صمیمی ترین اشخاص زندگیم احساساتمو خیلی واضح و راحت بروز میدم و حرفای دلمو میزنم و به قول معروف از لاک خودم میام بیرون و از صحبت کردن با بقیه لذت میبرم

 

[Karenn]

این تاپیک برای بحث راجع ب خوصوصیت های درونگرا ها و برونگرا هاست و اینا...
و یه سوال
آیا میشه این ویژگی ها رو تعدیل کرد؟

 

[پرواز]

من راهنمایی که بودم؛ خیلی آروم بودم. کم سر کلاس حرف میزدم. دوستای کمی داشتم.اما همیشه دلم میخواست دوستای بیشتر داشته باشم و از آخرای متوسطه اول (راهنمایی) شروع کردم انشاهای خفن نوشتن، داستان نویسی، بیشتر درس خوندن ،دوستای جدید، اجتماعی تر شدم و یه عالمه تغییر رفتاری ناشی از بلوغ امروز تعداد‌دوستام خیلی بیشتر شده راحت احساسم بیان می کنم از جمع مسافرت مهمانی لذت می برم. اما مثلا دنبال کامل در مرکز توجه باشم نیستم. واز کسی که ۱۰ به ۹۰ درون گرا بود شاید رسیدم به ۴۰ به ۶۰ برون گرا. فیلم از مزایا خجالتی بودن، حرفای طولانی با یکی از دوستام هردوتامون خیلی کمک کرد درد ها و نیاز های همو بفهمیم. با اینکه هنوز علاقه دارم از من به عنوان درون گرا یاد بشه؛ دوستای صمیمیم همشون درون گرا هستن و می گویند "اصلا خوب نیست از مهمونی ها لذت نمیبری حرفاتو میخوری"ولی یه دنیای تخیلی و قصر ذهن داشتنش خیلی جالبه. اگر این علائم داری پس تو یک درون گرایی

چگونه به یک درون گرا عشق بورزیم

 

[H.H (:]

به نظرم بین درون‌گرا و برون‌گرا باید یه مرزی به اسم میان‌گرا هم باشه...
برای اونایی که ویژگی های بارز هر دو گروه رو دارن ؛

 

[Lushato]

اصن برونگرا تر و شیطون تر از من ^^

 

[صوراسرافيل]

درونگرا هستم.
خواستم این نکته رو بگم که این تعریف از درونگراها که تو‌جامعه رایجه که همشون دائم سرشون تو کتابه و اینا برای همه درست نیست.مثلا برای خودم چرا،صدق می کنه اما برای خیلیای دیگه نه.

 

[sp.ring]

مطلب راجبش زیاد خوندم ولی هیچ تعریف کلی دربارش ندارم
توی ازمونای مختلف درصدی بیان میشه و یه چیز ثابت و مطلق نیست