خوابگاه و مشکلاتش

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع مهسـا
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : مشکلات خوابگاه

این تاسیساتی ها خیلی خاطره ایجاد میکنن :)) ;D
مثلا کله سحر میومدن بعد یه سری بچه ها کلاس نداشتن تو تختاشون خواب بودن بعد این مسئول خوابگاه هم میومد اول تو اتاق میگفت یاالله بعد میدید یه سری خوابن ب اوناییکه بیدار بودن میگفت پتوی اونو بکش رو سرش :)) حالا طرف خواب میرفتی پتو میکشیدی روش هی میزد کنار هی دوباره بکش :)) اصن یه وضعی :)) آخرش بدبخت بیدارمیشد دیگه :)) :-"
بعد ما همیشه تو بلندگو میگفتن فلان جا و فلان جا و کیوسک تلفن یاللا :)) ما آخرش نفهمیدیم تاسیساتیا تو این کیوسکا چیکارمیکردن :-" :)) هیچکس که استفاده نمیکرد هیچ وقتم درست نبود :))
بعد حالا یه چیزی هم هست تو خوابگاه های امیرکبیر این خانومای نظافت چی میان حمام دستشویی ها رومیشورن و مایع میزنن،بعد همینجوری صبح که همه کلاس داشتن صف بود :)) (بس که ما تعدادمون زیاد بود :)) )یکی که میرفت تو اینا میومدن در میزدن بیا بیرون اینا :)) بعد طرف مثلا با مسواک تو دهنش دیگه مجبور میشد بیا بیرون :)) اونم یه وضعی :-"
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

:)) دقیقا این خانوما وقتی میومدن که سرصبحی همه کلاس داشتن؛ بعد مثلا آدم عجله داشت بره کلاس؛ اینم سه ساعته داره دستشویی رو میشوره. :)) بعد این مسئول خوابگاه ما بعضی صبا میومد اتاقا رو چک کنه؛ منم این ترم دو روز صب کلاس نداشتم؛ بعد میومد از دم در غر میزد بلند بلند؛ من بیدار میشدم بعد میرفت. :|
دلم تنگ شد اصلا! :))
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

لولیع ما اون سال که خوابگاه شما بودیم تازه میخواستن آسانسور بذارن،بعد این مصالح و گچ و همه پر بود تو راه پله ها وطبقات :)) شب میخوابیدیم صبح میخواستیم بریم میدیدیم کفشامون سفید شدن :)) اصن دیگه بعد یه مدت همینجوری میرفتیم دانشگاه :))
- حس عمله ها واینا :)) :-"
× آخ منم دلم تنگ شد :))
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

من خودم دوبار تو آسانسور گیر کردم انقد خوش گذشت! 8-^>>>>>
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

من تو آسانسور گیر نکردم اما خاطره ازش دارم

1) ترم اول من و دوسم می خواستیم برفتیم تو آسانسور بعدش اول 2تا دختر رفتن تو بعد دوستم رفت بعدش من اومدم برم شترق این در اسانسور از دو طرف خورد به من ، تا یکی دکمه طبقه رو درجا زده و آسانسور خواسته بسته شه
بعدش این 2تا دختر چادری پشتشون کردن به ما هر هر رو من خندیدند
خب خانوم آسانسور آینه داره من از تو آینه می بینم داری روم می خندی
2)یه بار چند تا دختر رفتن تو بعد من تنها پسر بودم بعد اینا منتظر موندند منم بیام تو آسانسور اما منم منتظر بودم اینا برن ;D خب آدم خجالت
می کشه ;D
3)ما آسانسور مهندسیمون مخصوص کارکنانه اما هر دفعه درش باز ببینم میپرم توش ;D فقط واسه قانون شکنی ;D
یه بار درش باز بود و داشتم می رفتم بالا
یه دفعه وایساد
بعد یکی گفت کسی داخله؟
حالا من تنها این صدا از کجا میاد آخه؟
بعدش دوباره شروع کرد رفتن بالا
بعد صدای 2 نقر میومد با هم حرف می زنند
حس کردم 2 نفر رو سقف نشستند ;D
دیگه به مقصد رسید پریدم بیرون تا یه مدتم قانون شکنی نکردم سوار نشدم
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

به نقل از Fateme.RMA :
واقعن؟! پیانو؟! دارن پسرا؟! :o با اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی همخوانی دارد ینی؟! ;D

+یادمه چند سال پیش یه دختره ای تو خوابگاهای امیر کبیر مرده بود. تو حمام اگه اشتباه نکنم. خود کشیم نبود :| نریم خوابگاه بمیریم من هنوز آرزو دارم :|
نه اینکه دقیقا توی ساختمون خوابگاه باشه
بابام خوابگاهش ساختمان 22 یا 12 بوده، بعد یه مرکز فرهنگی اونجا بوده که یه پیانو رویال قدیمی هم توش بوده 8-^
میخوام ببینم از این مرکز فرهنگیا برای دخترا هم هست یا نه :))
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

نذارید از مشکلات اتاقمون واستون بگم که...
تصور کن اتاقت کنار دستشویی باشه، صبح داری صبحونه میخوری صدای فین کردن بیاد :| یا مثلا شب ساعت3 یه آدم مریض بخواد تو دستشویی موهاشو سشوار بکشه. چی کشیدیم ما این ترم تو این اتاق :|
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

آهان. من یه چیز دیگه‌م از خوابگاه تعریف کنم؛ یه سری بچه‌ها هستن تو خوابگاه کلا تو سالن مطالعه زندگی می‌کنن؛ یعنی کلا تو جایی غیر از سالن مطالعه خوابگاه دیده نمی‌شن. شما فکر کنین ما دو هفته بود میانترم داشتیم فقط؛ پدرمون دراومده بود؛ بعد روز چارشنبه بعد از ظهر که برگشتیم و دو هفته به سلامتی تموم شده بود و پنجشنبه و جمعه م تعطیل بود؛ اینا تو سالن مطالعه درس می‌خوندن. :‌| خب من خودم اگه اصرار هم داشتم آخر هفته رو درس بخونم حداقل چارشنبه رو تا شب استراحت می‌کردم بعد دو هفته. :)) بعد شبای امتحانم نمی‌دونم چجوری زنده می‌مونن ولی کلا نمی‌خوابن. من خودم تا ساعت 3 بیدار بودم اینا اونجا بودن؛ بعد اومدم بخوابم؛ دوستمم شب خوابیده بود 4 بیدار شده بود رفته بود پایین؛ همچنان داشتن می‌خوندن. :))
هیچی دیگه خواستم آشناتون کنم. :-"
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

یه سری افراد هم مثل من و چرخ، روی تاب زندگی می‌کنیم. :)) 8-^>>>
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

خب من با خوندن مطالب به این نتایج رسیدم:

1. حتی اگه خیلی عجله داشتم از آسانسور استفاده نکنم :|

2. نرم حموم :|

3. اگه تاسیساتی اومد خوابگاه رو ترک کنم :|

4. من غلط کردم تو انتخاب رشته م شهرای دیگه رو زدم :| :((
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

به نقل از Sana 96 :
خب من با خوندن مطالب به این نتایج رسیدم:

1. حتی اگه خیلی عجله داشتم از آسانسور استفاده نکنم :|

2. نرم حموم :|

3. اگه تاسیساتی اومد خوابگاه رو ترک کنم :|

4. من غلط کردم تو انتخاب رشته م شهرای دیگه رو زدم :| :((

1.اتفاقه؛ اتفاق :دی اگه بخوایم اینجوری بگیم،بگیم از خیابونم رد نشیم دیروز یکی زد به یه نفر مرد :|

2. اینم مثل 1

3. خوابگاه و مسولینش حواسشون هست.

4- نه اصلا ;;) خوابگاه خیلی خوبه ;;)
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

اتفاق هرجایی می‌تونه بیفته؛ آسانسور هرجایی می‌تونه گیر کنه. درضمن هر اتفاقی که تو خوابگاه بیفته و شما به مسئول خوابگاه خبر بدین همون فرداش رسیدگی میکنن بهش. (ما یه برگه داشتیم جلو در هر سوئیت رو دیوار؛ مشکلاتُ روش می‌نوشتیم؛ هرروز صبح مسئول خوابگاه میومد اونا رو میخوند.) خوابگاه همینجوری بی‌دروپیکر که نیست.
خوابگاه خیلی جای خوبی‌ـه. خیلی تجربه‌ی خوبی‌ـه. آدم خیلی چیزا یاد می‌گیره!
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

به نقل از Sana 96 :

برو حموم! ولی شب ها نرو حموم!! جدی!
بچه ها ممکنه بخوان باهات شوخی کنن بترسونن :-s وگرنه مشکل دیگه ای نیس :-"
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

بچه ها یه پیشنهاد دوستانه ;)
از سوسیس کالباس و اینجور چیزا تو خابگاه یا هرجای دیگه استفاده نکنید
عکس زیر رو هم اگه دوست داشتید ببینید
http://upload7.ir/imgs/2014-08/29802454665821598316.jpg
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

بابا من خودم خیلی نگران بودم. انقدر که از خوابگاه‌ها بد شنیده بودم و فک و فامیل برای اینکه من نزنم یه شهر دیگه هرچی داستان جنایی شنیده بودن در مورد خوابگاه این و اون واسم تعریف میکردن، اما با اینکه خوابگاه ما جزء خوابگاهای درب و داغون هم هست، من خوابگاه رو دوست داشتم. خیلی بیشتر از دانشگاه.
شقایق راست میگه. اتفاقه، که ممکنه هرجایی بیفته. نترسین. امیدوار باشین به خدا که مواظبتون هست هرجا که باشین! :دی
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

اون عکسه واسه خوابگاه خودتونه ؟:|
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

باو اینقدر تو دل 93ایا رو خالی نکنین >)
فقط امیدوارم خوابگاه دانشگاه کاشان و همدان و اراک که زدم خوب باشن
البته امیدوارم که همون گزینه های اول انتخاب رشته م گیر کنه سازمان سنجش . تو شهر خودم بمونم
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

مرسی از توضیحات همتون

خب یه کم هم از خوبیاش بگین

یکی از بچه ها به نکته جالبی اشاره کرد اونم اینکه اطرافیان بخاطر اینکه شهر خودمون بمونیم خیلی از محسنات خوابگاه گفتن :-ss :-"

میشه برای از بین بردن این تصاویر در ذهن مون و تصاویری که اخیرا برخی دوستان ایجاد کردن ، یه کم از خوبیای خوابگاه بگین؟ >:D<
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

خوابگاه کلا خوش میگذره خب. :)) از جمله خوبیاش تو ترمای اول اینه که شما ترمای اول درساتون مشترکه تقریبا؛ می‌تونین با هم بخونین که بقیه این امکانُ ندارن. شبای امتحان خیلی خوبه که می‌تونین با هم نمونه سوال حل کنین و کسی هست که اشکالاتونو بپرسین. یا وقتی که دارین از بی‌خوابی می‌میرین ولی هنوز باید درس بخونین هستن کسایی که باهاتون بیدار بمونن؛ اگه احیانا یه جزوه‌ای نداشتید یا یه جلسه غیبت داشتین تو خوابگاه راحت می‌تونین هم‌کلاسی اون کلاس‌تونُ پیداکنین مثلا.
تو خوابگاه دوست پیدا کردن و تنها نبودن راحت‌تره؛ من با دوستای خوابگاهی‌م خیلی بیشتر صمیمی‌ترم تا با هم‌دانشکده‌ایام.
بعد روز اول که همه دربه‌در دنبال کلاس ان و تنها ان شما می‌تونین یه هم‌رشته‌ای پیدا کنید و دستشُ بگیرید و برید دنبال پیدا کردن کلاسا. حتی اگه بعدنا با هم دوست نبودین ولی از تنهایی روز اول خیلی خیلی بهتره؛ چون اونم مثل شما دنبال یکیه که تنها نباشه.
تو خوابگاه یاد می‌گیرین که قدر چیزایی که تو خونه‌تون دارینُ بدونین و کمتر غر بزنین. در ضمن یکم کار یاد بگیرین و ماماناتون بهتون افتخار کنن. :-"
بعدم تو خوابگاه اگه مشکل خاصی با هم‌اتاقیاتون نداشته باشین و خوب باشن هم اتاقیاتون خیلی خیلی زیاد خوش میگذره.
:-امیددادن ;D
 
پاسخ : مشکلات خوابگاه

خدا عمرتون بده ;;)

واقعا داشتم از خوابگاه میترسیدم

اصن این ملت امید میدن در حد لالیگا :((
 
Back
بالا