stevendeljoo
داماد مسعودی
- ارسال‌ها
- 1,351
- امتیاز
- 2,642
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی نیشابور
- شهر
- نیشابور
- سال فارغ التحصیلی
- 1391
- مدال المپیاد
- ندارم
- دانشگاه
- امیرکبیر
- رشته دانشگاه
- برق
پاسخ : رویاپردازی
بعله
مهران "dr.eniac"به کمک چند تن از رفقا طی یک اقدام پیش قراولانه به آلمان رفته و پیراهن هیتلر را همچو پیراهن عثمان سر m6 نصب کرده که گویا این از هم و طنان ماست نشان به آن نشان که نامش hitlor است.
دولت خود مختار سمپاد به رهبری آقامون مطهری طی یک حرکت نامردمانه پشتشونو خالی می کنه
در این حین برو بچ نیشابور با یورش شبانه به حلی کاخ اونجارو فتح می کنن.
خلاصه مهران با اقتدار و به عنوان قهرمان ملی برمیگرده در حالی که داغ تبعید و شکنجه بربدن و پیراهن خونین hitlor به دست دارد که ای وای بوی پیشوامو میده
طی یک سری اقدامات کتابی می نویسه به نام نبرد من ورژن 2 و ایرانیان را شدیدا شور می کند"می شوراند"
.....
سرتونو درد نیارم خلاصه ما میریزیم و دنیارو فتح می کنیم
در باد پیروزی و مست از باده ی غروریم که بیگانگان به زمین حمله می کنند!...
و این داستان ادامه دارد...
بعله
مهران "dr.eniac"به کمک چند تن از رفقا طی یک اقدام پیش قراولانه به آلمان رفته و پیراهن هیتلر را همچو پیراهن عثمان سر m6 نصب کرده که گویا این از هم و طنان ماست نشان به آن نشان که نامش hitlor است.
دولت خود مختار سمپاد به رهبری آقامون مطهری طی یک حرکت نامردمانه پشتشونو خالی می کنه
در این حین برو بچ نیشابور با یورش شبانه به حلی کاخ اونجارو فتح می کنن.
خلاصه مهران با اقتدار و به عنوان قهرمان ملی برمیگرده در حالی که داغ تبعید و شکنجه بربدن و پیراهن خونین hitlor به دست دارد که ای وای بوی پیشوامو میده
طی یک سری اقدامات کتابی می نویسه به نام نبرد من ورژن 2 و ایرانیان را شدیدا شور می کند"می شوراند"
.....
سرتونو درد نیارم خلاصه ما میریزیم و دنیارو فتح می کنیم
در باد پیروزی و مست از باده ی غروریم که بیگانگان به زمین حمله می کنند!...
و این داستان ادامه دارد...
یه ماده ای هستش که مث شیشه میمونه و انسان در اون گیر می کنه و دیگه هیچ حرکتی نمی تونه کنه،اما توش زندس.)بعد دیگه سران کشوری و جهانی میرن تو خونه های سمپادیا و تمام خاطرات سمپادی ها رو از ذهن خونوادهاشون پاک می کنن( الهام گرفته از هری پاتر دی:) بعد جلو در مرکز سمپاد تهران هم واسه همیشه بسته می شه و به همه می گن که اونجا قبلا یه بیماری واگیر بوده که اگه درشو باز کنن کل شهر ویروس می گیره و می شه اونجا منطقه ی ممنوعه ی شهر...
) یک عکس از تجمع تعدادی دانش اموز جلوی منطقه ی ممنوعه با یک ارم خاص پیدا می کنن...هر چقد اینا بیشتر تحقیق می کنن بیشتر متوجه راز هایی می شن درباره ی منطقه ی ممنوعه و ....
