شل سیلور استاین

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع F@temeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : شل سیلور استاین

يه سوال! كاريكاتورايي كه ميكشيد فقط واسه شعرا و داستاناش بودن يا همين طوري هم كاريكاتور و نقاشي ميكشيده؟
 
پاسخ : شل سیلور استاین

من کتابای لافکادیو و به دنبال قطعه گم شده و درخت بخشندش رو خیلی دوس دارم. >:D<
 
پاسخ : شل سیلور استاین

به نقل از F@temeh :
يه سوال! كاريكاتورايي كه ميكشيد فقط واسه شعرا و داستاناش بودن يا همين طوري هم كاريكاتور و نقاشي ميكشيده؟
ی جا خوندم نقاش و کاریکاتوریست هم هست ، از اونجایی ک نمیدونم موثق هست یا نه با اطمینان نمیتونم بگم ;;)
+همه کتاباش رو خوندم،جایی ک پیاده رو تموم میشه و دنبال قطعه گمشده رو خیلی دوست دارم . خاص و جالب هست متنش. برا جدید بود نوع نثرش . ساده و عامیانه و در عین حال بضیاش واقعا با معنی بودن . :]
 
پاسخ : شل سیلور استاین

قطعه ی گمشده واقعا زیباس ... (مثل ِ اکثر ِ نوشته های سیلور استاین ) من توی زندگیم خیلی جاها یادِ اون داشتان افتادم ..
سیلور استاین خیلی ظریف و در لفافه میاد مباحث ِ قابل تاملی رو توی داستان هاش بیان میکنه ... در آینده نقدی از کتاباش میزارم انشاالله ...
 
پاسخ : شل سیلور استاین

عمو شلبی!
خب کتاباشو دوس دارم چون سبکش متفاوته :)
میدونید شعراشو با گیتار میزده؟
آخعی...
 
پاسخ : شل سیلور استاین

((امیدوارم که مردم درهرسنی چیزی درکتاب هایم بیابند تا باآن احساس نزدیکی کنند کتاب رابردارند وحسی شخصی ازکشف وشهود راتجربه کنند این عالی است البته برای خودشان نه برای من ))
شل سیلوراستاین
آثارِش به ترتیب انتشار:-":
نمایشنامه ((بانو وببر))،((درخت بخشنده))،((جایی که پیاده روتموم میشه))
((نوری دراتاق زیرشیروانی))،((قطعه گمشده ))،((آشنایی قطعه گم شده بادایره بزرگ ))،((لافکادیو))،((بالا افتادن))
من فقط بالا افتادنُ خوندم البته :-"
 
پاسخ : شل سیلور استاین

میدونم پست متوالی مشکل دآره واینا ولی لازمه این قطعه ی مورد علاقه ی بنده دریک پست دیگر گذاشته شود
صدا
دردرونت صدایی هست
که همواره باتوچنین نجوامیکند
((حس می کنم این کاربرایم عالی است،میدانم که این یکی ،درست نیست))
نه معلم ،نه واعظ،نه پدرومادر،نه دوست،ونه هیچ آدم عاقل دیگری،
نمیتواند دراین موردتصمیم بگیرد
که چه کاری برای تودرست است;
فقط به صدایی که درون توسخن میگوید گوش فراده .
زبان اصلیش روهم ویرایش میکنم پستمو میزارم فعلا همینو حوصله ی تایپشو داشتم :-"
گویاشلی برای تصنیف سازی برای فیلم کارت پستال هایی ازمرز نامزد جایزه اسکارهم شده :-"
 
شل سیلور استاین
نویسنده و کاریکاتوریست
آثارش برای گروه سنی کودکان است
اما در واقع این آثار برای بزرگان نیز بسیار بزرگ است.
زبانی کودکانه و مفاهیمی بس عمیق
چه کس توان این کار را دارد که با زبان ساده ترین انسان ها (کودکان) مفاهیم پیچیده را بشکافد
مشود گفت که عمو شلبی جزو آن دسته از انسان هایست که در تاریخ تک اند
 
آخرین ویرایش:
در جستجوی سیندرلا
از صبح تا غروب
از شهری به شهر دیگر
بدون ذره ای نشانی
دنبال یک پای ظریف و قشنگم
که اندازه این کفش بلورین باشد

از صبح تا غروب
آن را پای هر دختری کرده ام.
هنوز هم شاهزاده را دوست دارم
اما دیگر از پایش نفرت دارم.

________________
[کسی که آلیس در سرزمین عجایب رو خونده باشه مفهوم این شعر رو بهتر درک میکنه]
آلیس
آلیس از بطری 《 مرا سر بکش》 خورد
و قدش خیلی دراز شد
از بشقاب 《مزه ام را امتحان کن》 خورد
قدش شد خیلی کوچولو
و همینجوری عوض شد عوض شد
اما خیلی ها هیچ چیزی را امتحان نکردند

_______________
من نمیخوام بیرون بیام!
جوجه ام توی یه تخم
اما نمیخوام بیرون بیام من نمیخوام.
مرغا التماس میکنن، خروسا خواهش میکنن
اما من نمیخوام بیرون بیام ، من نمیخوام.
بس که حرف از جنگ میشنوم
بس که هوا آلوده س
بس که همه داد میزنن
هواپیما ها نعره میکشن
من دلم می خواد اینجا بمونم
اینجا که گرم و راحته
من نمیخوام بیرون بیام، من نمیخوام.

_________________
پسر مو بلند
پسری بود در شهر ما موهاش بلند
بلند که میگم یعنی خیلی بلند
همه نگاش میکردند
همه بهش میخندیدند
و همه مسخره ش میکردند
وقتی میرفت خیابون
همه بهش اشاره میکردند
غش غش می خندیدند
براش زبون در می آوردند
شکلک می ساختند
میرفتند تو درو میبستند
از پنجره سرش داد میزدند
تا اینکه دیگه طاقتش طاق شد‌.
نشست زمین گریه کرد
تمام تنش لرزید و لرزید
موهاش اینور و اونور چرخید
اینقدر چرخید تا مثل بال
بلندش کرد از رو زمین
و او رفت بالا و بالا
پر زد و رفت بالا.

________________
ماهی
ماهی کوچک ماهی ریز را میخورد
ماهی بزرگ ماهی کوچک را میخورد
فقط بزرگ ترین ماهی است که چاق و چله میشود .
میان آدم ها هم چنین چیزی سراغ دارید ؟؟؟

_______________________
سرزمین شادی
تا حالا سرزمین شادی رفته ای
آنجا که همه همیشه خوشحال اند
همیشه میگویند میخندند آواز میخوانند
همه چیز شاد است و خوش ؟
حتا یک نفر هم غمگین نیست
من این سرزمین را دیده ام
و چقدر هم حوصله ام سر رفته!
__________________
[این یکی عالیه]
جست و جو
رفتم سراغ کوزه ی طلا
اونجا که رنگین کمان تمام میشه
گشتم و گشتم و گشتم و گشتم
گشتم و باز هم گشتم
پیداش کردم، توی علف ها
زیر یک کمان کهنه و کج
مال منه، مال منه بالاخره مال منه...
خب حالا دنبال چی بگردم ؟؟؟

__________________
باران
چشمانم را باز کردم
نگاهی به باران کردم
باران ریخت رو سرم
و رفت تو مغزم،
حالا وقتی میخوابم تو رختخواب
همه‌اش شلپ‌شلپ باران تو کله‌مه
یواش قدم بر میدارم
آرام راه میروم
رو دستام نمیتونم بالانس بزنم
مبادا آب سر بره.
ببخشید اگر پرت و پلا گفتم
از وقتی باران رفته تو سرم خیلی فرق کرده ام

_______________________
[ این خانه آرمانی بنده است (: ]
خانه روی درخت
خانه روی درخت، خانه‌ی آزادی
خانه‌ی خلوت تو و من
خانه ای میان شاخه های پر برگ
خانه‌ی دیوانگی.

خانه در خیابان، خانه تمیز و مرتب
وقتی میروی تو کفش هایت را حتما پاک کن
نه اصلا دوستش ندارم
بزن بریم خانه‌ی روی درخت.
______________
[ اینم دهمی. این شعر آینه تمام نمای منه /:]

مومیایی
خودم را با کاغذ توالت پوشاندم
از سر تا پا
فکر کردم مردم را میخندانم
خودن را با کاغذ توالت پوشاندم
گفتم حتما به من میگویند 《مومیایی》
خودم را با کاغذ توالت پوشاندم
اما همه به من گفتند خل
_________
نظر بدید . کدوم یکی رو بیشتر دوست داشتین. چه مفاهیمی برداشت کردین . آیا باز هم ادامه بدم .
 
آخرین ویرایش:
من یادمه در عنفوان جوانی دوتا کتاب از شل خوندم اما به طور کلی با اشعار ترجمه شده خارجی و بعضا ترجمه نشده :)) نمیتونم ارتباط برقرار کنم!
خودمون کلی شاعر خفن و جذاب داریم چرا باید شعر‌های خارجکیا بیاد تو چشممون؟ :))
 
من یادمه در عنفوان جوانی دوتا کتاب از شل خوندم اما به طور کلی با اشعار ترجمه شده خارجی و بعضا ترجمه نشده :)) نمیتونم ارتباط برقرار کنم!
خودمون کلی شاعر خفن و جذاب داریم چرا باید شعر‌های خارجکیا بیاد تو چشممون؟ :))
من که شاعر با این سبک توی ادبیات فارسی نمیشناسم
اگه میشناسی معرفی کن خب
 
نیما یوشیج
 
زردها بی خود قرمز نشده اند
قرمزی رنگ نینداخته است
بی خودی بر دیوار.
صبح پیدا شده از آن طرف کوه "ازاکو" اما
"وازانا" پیدا نیست
گرته ی روشنی مرده ی برفی
همه کارش آشوب
بر سر شیشه ی هر پنجره بگرفته قرار.
وازانا پیدا نیست
من دلم سخت گرفته است از این
میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک
که به جان هم نشناخته انداخته است
چند تن خواب آلود
چند تن نا هموار
چند تن نا هشیار.
 
فروغ فرخزاد که خود عالمی دیگر است شعر هایش
تو خارج هم سن ژون پرس و اندرئاس گریفیوس که خیلی بالاتر هستند
 
آخرین ویرایش:
@احسان از نوع قیچی ساز
نیما یوشیج و فرخزاد مگه سبکشون کودکانست ؟؟ یا مگه گفتم که شاعرای بدی هستن. حرف من اینه که تو این سبک شل سیلور استاین از بقیه بهتره اونم فقط تو این سبک نه توی همه و شاعر ایرانی ( و یا خارجی ) هم رده اون نمیشه پیدا کرد
 
@احسان از نوع قیچی ساز
نیما یوشیج و فرخزاد مگه سبکشون کودکانست ؟؟ یا مگه گفتم که شاعرای بدی هستن. حرف من اینه که تو این سبک شل سیلور استاین از بقیه بهتره اونم فقط تو این سبک نه توی همه و شاعر ایرانی ( و یا خارجی ) هم رده اون نمیشه پیدا کرد
من فکر میکنم قبلنا دیده بودم که سیلور استاین رو جزء هنرمندان جنبش بیت حساب میارن. مثل ریچارد براتیگان
و خب اگه این حرف درست باشه، بیت سبکیه که در آمریکا به وجود اومده و عجیب نیست تو ایران کسی شبیه عمو شلبی داشته باشیم (((:

منم سبکشو دوس دارم و خاصه. یه نوع شوخ طبعی گاهی واقعی جالبی توش هست، که البته با هجویات و هزلیات متفاوته. طراحی هاشم برای کتابهاش یجورایی گروتسک هستن و باحال (((:
 
کتاباش خیلی خوبه

فقط اخر کتابای ترسناکش خیلی مسخره تموم میشه وگرنه بقیش خیلی خوب ادمو به خودش جذب می کنه.
 
@احسان از نوع قیچی ساز
نیما یوشیج و فرخزاد مگه سبکشون کودکانست ؟؟ یا مگه گفتم که شاعرای بدی هستن. حرف من اینه که تو این سبک شل سیلور استاین از بقیه بهتره اونم فقط تو این سبک نه توی همه و شاعر ایرانی ( و یا خارجی ) هم رده اون نمیشه پیدا کرد

در سبک کودکانه بعید بدونم کسی فغالیت کرده باشه تو ایران کتاب های اقای شل رو هم تا حالا نخوندم نمی تونم نظر بدم اما سبک شعری پرس بهتر تو خارجی ها
 
آخرین ویرایش:
توی این دو-سه روز ازش سه تا کتاب خوندم و حسرت خوردم چرا تو بچگی من نمی‌شناختمش. به قطع سیلوراستاین نویسنده‌ی بی‌باکیه و شجاعتِ قلمش و شوخی‌های سیاهش و بعضا تند و تیزش موردِ پسند منه. اگر از عمو شلبی تا حالا نخوندید، الان وقتشه که بخونید.
 
Back
بالا