سمپادی‌های دانشگاه امیرکبیر

[nahid]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

حالا برق پلی تکنیک تا چند گرفته امسال؟
زمان غذا خوردن نامحدوده! فقط مقدار و نوعشه که محدوده!
این سوال سومت رو خیلی دارن میپرسن! منم نمی دونم! ولی خیلی هم جدی نگیرید! من خودم بابامو نمیشناسم! حالا شما شماره دانشجوییت چنده؟! شاید من بشناسم باباتو !

تا 570 اینا

008 ام! بیخیال آقا

نه آخه بعضیا نمیدونستن
من در واقع اشتباه نقل قول کردم خب نه شما دهنت رو باز نکن منم خب به چه دردم میخورد بدونم برق تا چن قبول میشه؟ +حالا که بالاخره شما بم گفتی فهمیدم

نه منم مث شما آروم غذا میخورم!(بچه ها 15 دقیقه بعد من میان کنارم میشینن باهام پا میشن مثلا) حدود 1 ساعتی بین کلاسا وقت نهار نماز هست وقت میشه

فک کنم این مسخره بازیا مختص دانشگا ماس اولاش هم از دانشکده کامپیوتر و پلیمر شروع شده تا جایی که میدونم بعدا به باقی دانشکده ها کشیده شده

جدت از کجا پیداییدی؟

خب وقتی به دردتون نمیخورد و نمیدونستید اطلاعاتِ غلط چرا داشتید میدادید؟!
بگذریم

مرسی از اطلاعات
من پیداش نکردم یه سال بالایی که تو فیس بوک باهاش حرف میزدم پیداش کرد





×بچه ها دیگه خیلییییی گند زدیم به تاپیک بسه دیگه

 

[F@temeh]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

به گوشی منم زنگ زدن، باید بگم؟

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

به گوشی منم زنگ زدن، باید بگم؟

به خونه 12-13 نفر زنگ زدم باید بگم منم؟

+آره به گند کشیدیم حتی

 

[**NAVID**]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

به گوشی منم زنگ زدن، باید بگم؟

این اسپم نیستا! بگو چی گفتن ببینم مهم بوده؟

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

008 ام! بیخیال آقا
خب وقتی به دردتون نمیخورد و نمیدونستید اطلاعاتِ غلط چرا داشتید میدادید؟!
بگذریم
مرسی از اطلاعات
من پیداش نکردم یه سال بالایی که تو فیس بوک باهاش حرف میزدم پیداش کرد

خب پدر گرام رو نشناختم حتی
ببخشید حتی خب تا جایی رتبه ها دوستام رو میدونستم از برق بالای 300 ندیده بودم توشون
خواهش + آهان

این اسپم نیستا! بگو چی گفتن ببینم مهم بوده؟

به شما زنگ نزدن؟ خب لابد زدن برنداشتین! یا حتی اشغال بوده!

هیچی اینا:
تبریک، سؤال چیزی داری بپرسین؟ فردا تشریف بیارید! بازم تبریک منم در خدمتم سؤالی داشتین... حالا بستگی به طرفش کم و زیاد داره حرف زدنا

پ.ن: سال 90 که به ما زنگ زدن من خونه نبودم! وقتی اومدم مادرم گفت آقای مقدم زنگ زدن از دانشگا من تعجب کردم و خوشحال شدم حتی

 

[nahid]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

خب پدر گرام رو نشناختم حتی

خب به ما هم یاد بدین از کجا بفهمیم شماره مالِ کیه :/



×یاد گرفتم با تشکر از آقای سینا

 

[koorosh.m]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

از لحاظ فرم‌های ثبت نام و اینها هم خیلی نگران نباشید، انقدر خر تو خر بود که من خودم هیچی یادم نمونده. یه پروسه عجیب غریبی بود که هیشکی نمی‌دونست باید چیکار کنه. خل‍اصه که آخرش انجام می‌شه، جاییش هم انجام نشه بعدا بهتون می‌گن که فل‍انی بیا این قسمت اطل‍اعات و پرونده‌ات ناقصه، فک نکنین که بخاطر این چیزا مثل‍ا ثبت نامتون نمی‌کنن و چیزی مث این

 

[سعید الوند]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

انفاقات خوبی داره تو دانشگاه میفته. اتفاقایی که من تو این چند سال ندیده بودم. امروز کلی آدم مشغول آماده کردن دانشگاه برای مراسم ثبت نام فردا بودن. البته زیاد به شیکمتون صابون نزنید چیز خیلی خاصی قرار نیست باشه. من فقط در قیاس با سالای گذشته میگم که امسال انشالله مراسم پرو پیمون تری باشه. یکی از ویژگی هاش هم حضور کانون های فوق برنامه، انجمن علمی و شورای صنفی تو مراسم استقباله که در حافظه ی من از دانشگاه بی سابقه است. امروز همه داشتن غرفه هاشونو میچیدن. خبرای رسیده از دانشکدمون هم میگه که احتمالا جشن معارفه هم امسال برگزار بشه. خلاصه تبریک میگم که تو دورانی دارین میاید دانشگاه که اوضاع به نظر رو به بهبودی گذاشته. :)

یاد روز ثبت نام خودم افتادم. از در حافظ باید میرفتیم تو دانشگاه. کنار نرده های دانشگاه به ترتیب اسم رشته ها رو نوشته بودن و دانشجوا میرفتن یه سری کارت میگرفتن مینداختن دور گردنشون . با این کارتا نگهبانی دم در راهشون میداد تو (البته به همراه خانواده). مام ازون کارتا گرفتیم رفتیم تو. وارد که شدیم تو پارک عمران چندین جا میز گذاشته بودن و چای و نون پنیر میدادن. خیلی باحال بود این حرکتشون. بعد از کنار مزار شهدای گمنام یه صداهای ناواضحی میومد که نمیدونم کی داشت حرف میزد که ما زیاد خوب نمیشنیدیم چی میگفت.
آخرش این شد که دانشجوا برن تو تالار اصلی دانشگاه. خانواده ها هم رفتن یه جای دیگه. اولش یه سری از مسوولای دانشگاه اومدن و یه سری قوانین رو گفتن. یکی اومد گفت که زیاد به فکر نمره خوب گرفتن نباشید و یه نمودار از میانگین نمره های سالای گذشته رو نشون داد که همیشه میانگین 14 و خورده ای بوده (که البته ما تو هم دوره ای های دانشکدمون به وضوح خلاف این رو دیدیم). بعدش یه خانم روانشناس اومد و گفت که دخترا برن بیرون. دخترا رفتن بیرون. بعد کفت که شما دیگه بزرگ شدین و خیلی از مشکلات جامعه ی ما رو میدونین. من میتونستم برای سه گروه صحبت کنم. پسرا، دخترا، خانواده ها.ولی فکر میکنم کلید حل این مشکلات اجتماهی بیشتر به دست پسراست. بعد شروع کرد حرف زدن. در همین بین حرفای اوشون بود که کم کم یه زمزمه هایی به گوش میرسید بین بچه ها. که برین تا شلوغ نشده تو دانشکدتون کارای ثبت نامو انجام بدین. که ما هم رفتیم :).
بعد گفتن که برین دانشکدتون برای کارای ثبت نام. دم در دانشکده با چندتا از این کیف پلاستیکیا و مقادیری خودکار و مداد و دفترچه ازمون پذیرایی کردن. کارای ثبت نام کلی طول کشید. فرمایی که پر کرده بودیم رو باید میبردیم پیش خانم رضاپور (دوستان کامپیوتری به زودی آشنا میشن با ایشون ) ولی یه صفی اون جلو بود بس طویل ! ساعتهای متمادی تو اون صف واستادیم تا بریم فرم رو بدیم تا فک کنم تو کامپیوتر وارد شه و بعد برنامه ی کلاسی رو بگیریم. یه پذیرایی مفصل هم اونجا به عمل اومد .
برای ثبت نام خابگاه پیش یه آقای دانشجوی سال بالایی باید میرفتیم. فرما رو پر کردیم و تعهد محضری و فیش خابگاه رو هم دادیم. من فکر کرده بودم 35 هزار تومن باید واریز کنیم. در حالیکه 350 تومن بود. این آقا هم گیر داد که نمیشه و برین همین الان پولو جور کنید و بیارید و این حرفا. خب بابای منم در اون لحظه این همه پول همراهش نداشت. خلاصه به یه عالم بدبختی و اینور اونور رفتن و با آدمای مختلف حرف زدن مشکل حل شد. رفتیم خابگاه. اتاق ما رو تحویل دادن . خو آقای محترم وقتی نیاز نیست چرا ما رو انقدر به دردسر میندازی تو شهر غریب X-(. فیش رسید بانکی ما بقی 350 تومن رو تا چند روز ندادم به کسی ببینم کسی میاد بگه چرا پول ندادی یا نه. کسی نیومد. خودم بعد نماز رفتم دادم فیشو. اصولا وقت نماز مغرب بهترین وقت برای پیدا کردن مسوول خابگاها بود (و هست). بعضی از دوستام هیچوقت فیش ندادن. بعضی ها هم اصن پول رو واریز نکردن. هیشکی هم نگفت چرا پول ندادین. الان هم تو کاردکس اسکان ما هیچ آثاری از اون 350 تومن نیست.

فرایند ثبت نام حدود 1 ظهر تموم شد. کار من که تموم شد هنوز خیلیای دیگه هم بودن. خیال نکنین زود برمیگردین ناهار میخورین.

 

[**NAVID**]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

یکی بگه این چیه! یعنی اینا رو باید ترم 1 پاس کنیم؟؟؟؟
http://imageupload.co.uk/files/9k3e3i2trs6c0xz6keci.png

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

یکی بگه این چیه! یعنی اینا رو باید ترم 1 پاس کنیم؟؟؟؟
http://imageupload.co.uk/files/9k3e3i2trs6c0xz6keci.png

فیزیک 1 + ریاضی 1 + آز فیزیک 1 + فارسی + اندیشه اسلامی 1 +برنامه نویسی فورترن+ آخریش هم درس دانشکده ای هوافضاس

اینها رو مگه تو دروس نزده؟ + آره باید همین ترم پاس کنی!

+میتونی از قانون : واحدها پاس نمیشوند،بلکه از ترمی به ترمِ دیگر منتقل میشوند هم استفاده کنی

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر



++ همیشه نیمه پُر لیوان رو ببینیم لطفا

 

[nahid]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

من الان بلاخره نفهمیدم, من که خوابگاهی نیستم, تنها میتونم بیام فردا؟ یا باید اجباراً مامان بابا بیارم با خودم؟

 

[nahid]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

یکی بگه این چیه! یعنی اینا رو باید ترم 1 پاس کنیم؟؟؟؟
http://imageupload.co.uk/files/9k3e3i2trs6c0xz6keci.png

ببین صحبت نکن برو خدایت رو شکر کن فقط. برقیا فیزیک 1و فیزیک 2 رو با هم, ترمِ اول دارن! (داریم )
بعد تازه آز فیزیک هم داریم (حس میکنم رشتم فیزیکه )
بعد 1 شنبه و 3 شنبه کله سحر شنا دارم بعدش بلافاصله ریاضی 1 دارم. یا قرآن.
17 واحد دارم تو ترم اول!! هر روز باید برم!
چهارشنبه از 8 تا 18:30 دقیقاً 10 ساعت و نیم ! یا امامِ هشتم

 

[newthink]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

ماترم اول 18واحد داشتیم اولش زیادبه نظرمیرسه!
دقیقا پارسال هم بچه های برق وبیوالک فیزیک1و2 باهم داشتن!
آز1 خیلی آز خوب واسونیه!برای تنوع آز خوبه
این شنامصیبته کلا تو برنامه هفتگی...ماساعت بعد ازناهارداشتیم بعدشم زبان داشتیم عملا خواب بودیم سر زبان اسممون روکه استاد صدامیزد میپریدیم جواب میدادیم بعد دوباره میخوابیدیم
5شنبه که کلاس ندارین؟
مهارت دانشجویی ندارین؟

 

[شازده کوچولو]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

ببین صحبت نکن برو خدایت رو شکر کن فقط. برقیا فیزیک 1و فیزیک 2 رو با هم, ترمِ اول دارن! (داریم )
بعد تازه آز فیزیک هم داریم (حس میکنم رشتم فیزیکه )
بعد 1 شنبه و 3 شنبه کله سحر شنا دارم بعدش بلافاصله ریاضی 1 دارم. یا قرآن.
17 واحد دارم تو ترم اول!! هر روز باید برم!
چهارشنبه از 8 تا 18:30 دقیقاً 10 ساعت و نیم ! یا امامِ هشتم

آز 2 دارین دیگه ؟ آز 2 مربوط به برقه اتفاقا ! و دانشکده ما با اینکه دانشکده برقه اما آز 2 رو خیلی آسون تر می گیره از آزی که رشته های دیگه پاس می کنن !

فیزیک 2 رو هم ممکنه جلسه های اول انتگرالاشو نفهمین چی به چیه چون تازه از دبیرستان اومدین ولی استاد فک می کنه انتگرال دوگانه بلدین !! (مگه اینکه واقعا بلد باشی !) حداقل استاد ترم پیش ما که اینطوری بود.ولی بعد چند جلسه یاد می گیری راه حلشونو

شنا صبح خوبه که خواب از کله آدم می پره !

 

[nahid]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

ماترم اول 18واحد داشتیم اولش زیادبه نظرمیرسه!
دقیقا پارسال هم بچه های برق وبیوالک فیزیک1و2 باهم داشتن!
آز1 خیلی آز خوب واسونیه!برای تنوع آز خوبه
این شنامصیبته کلا تو برنامه هفتگی...ماساعت بعد ازناهارداشتیم بعدشم زبان داشتیم عملا خواب بودیم سر زبان اسممون روکه استاد صدامیزد میپریدیم جواب میدادیم بعد دوباره میخوابیدیم
5شنبه که کلاس ندارین؟
مهارت دانشجویی ندارین؟

بعد خب من که کله سحر شنا دارم از صبح تا عصر بخوابم سر کلاسا؟
ینی فقط 5 شنبه کم مونده که داشته باشیم نه.
چرا چرا اتفاقا مهارت دانشجویی دارم چیه اصن؟!

آز 2 دارین دیگه ؟ آز 2 مربوط به برقه اتفاقا ! و دانشکده ما با اینکه دانشکده برقه اما آز 2 رو خیلی آسون تر می گیره از آزی که رشته های دیگه پاس می کنن !

فیزیک 2 رو هم ممکنه جلسه های اول انتگرالاشو نفهمین چی به چیه چون تازه از دبیرستان اومدین ولی استاد فک می کنه انتگرال دوگانه بلدین !! (مگه اینکه واقعا بلد باشی !) حداقل استاد ترم پیش ما که اینطوری بود.ولی بعد چند جلسه یاد می گیری راه حلشونو

شنا صبح خوبه که خواب از کله آدم می پره !

نه آزِ 1

 

[koorosh.m]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

آقا کوفتتون شه این شناها و تربیت‌ها که بهتون دادن ما سال سوم شدیم هنوز بهمون تربیت بدنی نرسیده اونوقت به ترم یکیا این همه تربیت دادن :‌دی عادل‍‌انه نیس خب :ا

 

[**NAVID**]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

منم تربیت ندارم
برنامم به شدت به هم وره! یه روز صبح باید 8 برم کلاس بعد لحاف و بکشم رو سرم برم بعد از ظهر بیام
ریاضیاتون با کیه؟ من بروجردیان(چجوریه؟)
فیزیک چی؟(من مراغه چی ای چجوریه؟)
راستی
امسال 5 تا ورودی هوافضا قمه بعد ما هوافضایی میدیدیم از سال بالاییا میگفتیم قمی هستیم اینطوری میشدن :-\ میگفتن پارسال دو تا قمی داشتیم بابامونو در اوردن امسال شدین 5تا؟؟؟!!!!!!! خیلی بچه های باحالی داشت کلا هوافضا . :)
یه دست پینگ پنگ هم زدیم
فقط حیف عکس نگرفتم پس فردا به نوه هام نشون بدم #-o
خوابگاه هاشم حالم و بهم زد این چی بود دیگه
یه سوال دیگه . مال ما اینترنت کبکانیان رو میگیره تا حدودی . VPN از کجا بگیرم؟
پرهام رو هم دیدم . پرسیدم سعید رو هم پیدا کنم که نشد
روزخوبی بود :)

 

[Parham MLK]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

برید خدا رو شکر کنید با میلائی تربیت‌بدنی ندارید!
بزرگترا بیاید توضیح بدید

 

[nahid]

پاسخ : دانشجو های سمپادی امیر کبیر

جشنشون نهایتی مسخرگی و کسل کنندگی بود

روندِ ثبت نام واقعاً عالی بود, خیلی منظم و برنامه ریزی شده, با کمترین علافیِ ممکن. جداً خوب بود :)



این تدریس یار ها قضیشون چیه؟ :/
کسی یه نقشه از دانشگاه داره؟ آموزشِ کل کجاعه دقیقاً؟ سلف؟
بعد اینکه الان چی میشه؟ شنبه صبح من برم تو دانشگاه بعدش کجا برم؟




×این آقایونِ خدمه ی دانشگاه اومده بودن دردودل میکردن از صبح, میگفتن ای وای که پسرا صبح چه به روزگار ما آوردن چی کار کردین مگه؟